eitaa logo
سالن مطالعه
195 دنبال‌کننده
9.2هزار عکس
2.3هزار ویدیو
972 فایل
امروز کتابخوانی و علم‌آموزی نه تنها یک وظیفه‌ی ملّی، که یک واجب دینی است. امام خامنه‌ای مدیر: @Mehdi2506
مشاهده در ایتا
دانلود
۲۷۶ طرف قبض آب اومد براش يه ميليون تومن 😱 گفت : گمونم خدا بارون آخريه رو هم زده به حساب ما 😂😆😃😃😃 به نام خداوند حافظ سلام 🔹 علیه السلام؛ مَن کَانَ عَلی بَیِّنةٍ مِن رَبِّهِ هَانَت عَلیهِ مَصائِبُ الدُّنیا وَ لَو قرضَ و نشرَ هر که بر طریق خداپرستی محکم و استوار باشد، مصائب دنیا بر او سهل گردد، گر چه تکه تکه شود. 📖تحف العقول، ص۵۱۱ ✍🏻 سختی دنیا هر چه باشد، وقتی به خدای متعال یقین داشته و او را حکیم و دلسوز بداند و خود را به خدا واگذارد این سختیها آسان و قابل تحمل خواهد شد. چون خدا را شاهد و ناظری عادل می‌داند. خداوند وعده داده است، کسی که به او توکل کند، برای او کافی است و خود خدا زندگی اش را کفایت می کند. خدایا زندگی ما را الهی و مطابق رضای خودت قرار بده 🤲🏻. شاد و سالم و تندرست باشید.🍃 🔸🌺🔸------------- "سالن مطالعه"، با کلی کتاب، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
KayhanNews759797104121494852169507.pdf
14.62M
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ امروز؛ چهارشنبه‌ ۱۴ دی ۱‌۴۰۱ ۱۱ جمادی‌الثانی ۱۴۴۴ ۴ ژانویه ۲۰۲۳ تمام صفحات پی‌دی‌اف روزنامه‌های ایران، وطن امروز، شرق و اعتماد در "سالن مطالعه" 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
✡🔥 🔥✡ ۶۳ 🖋 مقاله‌ی پانزدهم: قسمت پنجم؛ 🔹مناظره حارث بن معاویه با زیاد ابن لبید که مأمور اخذ زکات بود، نیز پرده از روی مسائل بر می‌دارد و حقیقت امر را آشکار می‌سازد. در تاریخ آمده است: زیاد بن لبید خود را نزد طایفه‌ای از کنده با نام بنی‌ذهل رسانید. در آنجا شخصی از بزرگان کنده به نام حارث ابن معاویه گفت:‌ "ای زیاد، تو ما را به اطاعت از کسی می‌خوانی که هیچ عهد و پیمانی با ما ندارد." زیاد گفت: "راست می‌گویی، اما ما او را بر این کار برگزیدیم!" حارث گفت: "چرا حکومت را از اهل بیت پیامبر (ص) دور کردید، در حالی که آنها أحق بر این کار بودند؛ چرا که خدا فرموده: «وَ أُولُوا الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ (۱۱) و خویشاوندان نسبت به یکدیگر، در احکامی که خدا مقرر داشته، (از دیگران) سزاوارترند.»" زیاد گفت: "مهاجران و انصار، مصلحت کار خود را بهتر از تو می‌دانند." حارث گفت: "نه به خدا، شما از روی حسد کار را از دست آنها دور ساختید و من نمی‌توانم بپذیرم که رسول خدا (ص) از دنیا چشم فرو بسته باشد و کسی را برای این امر انتخاب نکرده باشد، زود از نزد ما دور شو." عرفجة بن عبدالله نیز گفت: "به خدا حارث راست می‌گوید. این مرد را از اینجا بیرون کنید. صاحب او اهلیت خلافت را ندارد. مهاجران و انصار مصلحت‌اندیش‌تر از رسول خدا (ص) نیستند." زیاد که وضع را چنین دید به مدینه آمد و گفت: "کندیان مرتد شده و عصیان کرده‌اند." (۱۲) 🔸ب. جنگ با مدعیان نبوت قسم دوم از جنگ‌های رده در زمان خلفا، مبارزه با مدعیان نبوت بود. البته ماجرای مدعیان نبوت به عهد نبی اکرم (ص) برمی‌گردد. 🔹نخستین کسی که در عصر رسول خدا مدعی نبوت شد، أسود عنسی بود که در یمن مدعی نبوت شد و عاقبت به دست فیروز نامی از نژاد ایرانی کشته شد. (۱۳) 🔹دیگر از مدعیان نبوت، مسیلمة بن حبیب از طایفه‌ی بنی‌حنیفه بود که در عصر رسول خدا به همراه طایفه‌اش به مدینه آمد و اظهار اسلام کرد. اما پس از بازگشت مدعی پیامبری شد و نامه‌ای به رسول خدا (ص) نوشت: "من در کار نبوت با تو شریک هستم؛ نیمی از زمین از آن من و نیمی از آن قریش است، اما قریش قومی تجاوز پیشه‌اند! رسول خدا در پاسخ نوشتند: «إنّ الأرض لله یورثهَا مَن یشاء من عبّاده وَالْعَاقِبَةُ للْمُتقین (۱۴) این زمین از آن خداست و به هر کس از بندگانش که بخواهد آن را به میراث می‌دهد. و سرانجام نیکی از آن پرهیزکاران است.» پس از رسول خدا (ص) محیط برای فعالیت مسیلمة مساعدتر شد، اما عاقبت به دست مسلمانان کشته شد. 🔹کسان دیگری نیز بودند که پس از رسول خدا مدعی نبوت شدند که از جمله سجاح، دختر حارث تیمی بود که پس از برخورد با مسیلمة با وی ازدواج کرد و مهرش بخشودگی نماز صبح و خفتن، از امتش بود. (۱۵) درباره مدعیان نبوت تحقیقی لازم است که آیا همه‌ی آنها مسلمان بودند و بعد مدعی نبوت شدند یا این‌که اسلام نیاورده بودند و پس از رسول خدا زمینه را مساعد دیده و مدعی نبوت شدند. اگر چنین باشد و آنها اصلاً مسلمان نبوده باشند، جنگ با آنها جنگ رده نخواهد بود. ادامه دارد... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/6917 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه
🌷🇮🇷 🇮🇷🌷 روایتی از زندگی ۴۰ساله همسر گرامی سرلشکر شهید حاج حسین همدانی ◀️ قسمت شصت و چهارم؛ حسین با موتور به سپاه می‌رفت و می‌آمد حاج‌آقا سماوات هشدار می‌داد که منافقین، مسیر رفت و برگشت تو را شناسایی و زهرشان را خالی می‌کنند. حسین از ترور و تروریست پروایی نداشت یک پایش شهر بود و یک پایش ،جبهه نمی‌دانستیم که او و محمود شهبازی در تدارک عملیاتی سنگین برای دور کردن دشمن از ارتفاعات قراویز درسرپل ذهاب هستند. چند روز مانده به عملیات حاج‌آقا سماوات برای بسیج امکانات از سرپل‌ذهاب آمد وقت رفتن گفت: «محمود شهبازی تقریباً سپاه استان همدان رو برای حضور در عملیات تعطیل کرده حسین‌آقا رو گذاشته به عنوان فرمانده این عملیات از بس به حسین‌آقا اعتماد داره حتی خودشم فرمانده محور شده، تحت فرماندهی حسین‌آقا.» از روز دوازدهم شهریور هر روز چندین شهید به شهر می‌آوردند. شهدای عملیات شهیدان رجایی و باهنر در سرپل ذهاب کم‌کم همه جای شهر سیاه‌پوش شد. مثل همه خانواده رزمنده‌ها هر لحظه انتظار داشتم یکی زنگ خانه را بزند و خبری از شهادت یا مجروحیت بدهد، که حسین پس از یک هفته به همدان آمد. خسته بود و بیقرار مثل مرغ سرکنده بال بال می‌زد می‌گفت: "بیشتر بچه‌های سپاه استان همدان در این عملیات شهید و مجروح شدند عملیات رو یکی از عاملین نفوذی منافقین لو داد پیکر شهدا زیر برق آفتاب موندن روی کوه قراویز." از شهدا که گفت چشمانش میان اشک نشست و با حسرت و آه خطابم کرد: "من آخرین کسی بودم که برگشتم. پیکر دوستان شهیدم رو روی زمین می‌دیدم ومی‌سوختم ناله مجروحین رو می‌شنیدم فقط تونستم یکی از اونا به اسم محمد شکری‌صفا رو عقب بیارم غروب یازدهم شهریور برای من مثل عصر عاشورا بود. قراویز قتلگاه بچه ها شده بود. با ذره‌ذره وجودم، غربت و دل‌تنگی حضرت زینب رو احساس کردم وقتی که برگشتم محمود شهبازی گفت: "حسین! چطور به شهر برگردیم و پیش خونواده شهدا سرمون رو بلند کنیم؟" اون روز من و محمود سر روی شونه هم گذاشتیم و گریه کردیم." پرسیدم: "محمود شهبازی زنده‌س؟" گفت: "آره! در تدارک یک عملیات دیگه‌س." تابستان سال ۱۳۶۰ حاج‌محمد سماوات برای بار دوم با من صحبت کرد: "شما توی چاله‌قام‌دین امکانات ندارین. خونه به سپاه دوره و حسین آقا، این مسیر رو با موتور می‌ره و میاد. یه سپاهی موتورسوار برای منافقین که به صغیر و کبیر رحم نمی‌کنن هدف ایده آلیه." گفتم: "من و حسین به شما و همسر محترم‌تون خیلی ارادت داریم. من حرفی ندارم اما حسین راضی نمی‌شه. مگه اینکه مادر شوهرم ازش بخواد" عمه که اسم موتور و ترور را شنید از حسین خواست که به خانه حاج آقا سماوات بریم. حسین نرم شد ولی گفت: "از منطقه که برگشتم اسباب کشی می‌کنیم." برای عملیات رفت و پس از یک ماه برگشت نگفت که بر او و دوستانش چه گذشته است. از حاج‌آقا سماوات پرسیدم: مگه حسین برنگشته سر مسئولیتش توی تدارکات سپاه؟ پس چرا این قدر برای عملیات می‌ره؟ حاج‌آقا سماوات گفت: "اینو دیگه باید از محمود شهبازی فرمانده سپاه همدان پرسید که عاشق حسین‌آقا شده و اسمش رو گذاشته آرام دل! اونقدر قبولش داره که گاهی می‌ذارتش جای خودش مثل همین عملیات اخیر تو ارتفاعات تنگ کورک گیلان غرب که ماجراش مفصله." ادامه دارد ... 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۵ آذر ۴۰۱ قسمت بیست و هفتم؛ خب، گفتیم شیوه‌های دشمن را بشناسید. امروز مهم‌ترین شیوه‌ی دشمن، جعل و دروغ‌پردازی است. الان مهم‌ترین کاری که دشمن دارد می‌کند [انتشار] دروغ است؛ یعنی همین تلویزیون‌هایی که می‌دانید و می‌بینید مال دشمن است یا همین فضای مجازی، خبر دروغ می‌دهند، تحلیل دروغ می‌دهند، کشته‌ی دروغ معرّفی می‌کنند، آدمها را بدروغ، یکی را بد می‌کنند، یکی را خوب می‌کنند؛ دروغ. یک عدّه هم باور می‌کنند. بدانید دشمن امروز بر پایه‌ی دروغ و دروغ‌پردازی دارد کار می‌کند. خب وقتی که دانستید، طبعاً وظیفه می‌آید روی دوش‌تان. تبیین کنید. «جهاد تبیین» که گفتیم،(۱۳) یکی از جاهایش اینجا است؛ جهاد تبیین. گفتیم [نقاط] آسیب‌پذیری دشمن را بشناسید. یکی‌ از آسیب‌پذیری‌های دشمن، روشن‌بینی شما است. شما که روشن‌بین باشید، او آسیب می‌بیند. سعی کنید روشن‌بینی خودتان را افزایش بدهید. دشمن دنبال این است که بر مغزها تسلّط پیدا کند. تسلّط بر مغزها برای دشمن خیلی باارزش‌تر از تسلّط بر سرزمین‌ها است. اگر مغز یک ملّتی را توانستند تصرّف کنند، آن ملّت سرزمین خودش را دودستی به دشمن تقدیم می‌کند. مغزها را باید حفظ کرد؛ تسلّط بر مغزها. یک عدّه‌ای خودشان دروغ نگفتند، امّا متأسّفانه دروغ دشمن را تأیید کردند. مراقب باشید این خطرها برای شما و برای مردم‌تان پیش نیاید؛ به مردمتان کمک کنید. آمادگی عملی خودتان را هم حفظ کنید، غافلگیر نباید شد؛ در عالم سیاست از این غافلگیری‌ها زیاد پیش می‌آید. شیوه‌های مختلفی هم دارند؛ ادامه دارد ... 🔸🌺🔸 --------------- @salonemotalee
قسمت چهارم؛ ◀️ خصم در کمینِ سردار چه‌کسانی بیش از همه‌ی دشمنان از سردار بزرگ جبهه جهانی مقاومت، شهید حاج قاسم سلیمانی وحشت و به همان میزان با او خصومت داشتند؟ 🔹پس از شهادت سردار عزیز سپهبد سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس جانشین فرماندهی حشدالشعبی عراق توسط تروریست‌های سفّاک آمریکایی، رسانه‌ها و کانون‌های اطلاعاتی و امنیتی صهیونیستی اعتراف کردند که طی سال‌های گذشته، همواره در تعقیب حاج قاسم سلیمانی بودند و تمامی رفت‌وآمدهای او را به‌طور دقیق تحت رصد و کنترل داشته‌اند. 🔹در گزارش یک پایگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی اسرائیلی در این‌باره چنین آمده است: طی چند سال اخیر وبلاگ اینتلیجنس تایمز، تحرکات و فعالیت‌های فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران را به‌طور کامل پی‌گیری می‌کرد و تمرکز خاصی روی فعالیت‌ها و سفرهای وی به عراق و سوریه داشت. این پایگاه توانسته بود همانند سازمان‌های اطلاعاتی، اطلاعات مصوّر ذی‌قیمت و پرونده‌ی قابل توجهی از رفت‌وآمدش در سفرهای مختلف به عراق و سوریه جمع‌آوری کند. [۵] ◀️ حاج قاسم سلیمانی نماد قدرت انقلاب اسلامی 🔹یک مرکز امنیتی ـ پژوهشی صهیونیستی، چند سال پیش با انتشار مقاله‌ای ضمن اشاره به قدرت منطقه‌ای ایران و نماد قدرت‌نمایی انقلاب اسلامی، نوشته بود: ایران می‌خواهد نشان دهد، تأثیرگذارترین طرف خاورمیانه است. در بُعد شخصیتی نیز قاسم سلیمانی به سمبل قدرت ایران در منطقه تبدیل شده است. [۶] 🔹در ادامه‌ی این مقاله، با اشاره به نقش تأثیرگذار و کلیدی سردار سلیمانی در آزادی فلوجه عراق از چنگال داعش آمده است: در یکی از تصاویر، سلیمانی در کنار فرماندهان ارشد گروه شبه‌نظامی [حشدالشعبی] عراق دیده می‌شود […]. دست‌آوردهای داعش در عراق، ایران را جری و جسور کرد تا مستشار و سلاح به عراق بفرستد. در رأس افراد اعزامی به عراق، قاسم سلیمانی بود که جنگ نظامی در عراق را از طریق شبه‌نظامیان شیعه [حشدالشعبی] و با هماهنگی دولت عراق هدایت و فرماندهی کرد. [۷] 🔹در این نوشته ضمن اعتراف به توانمندی و قدرت خلاقیّت و ابتکار حاج قاسم سلیمانی، نسبت به میزان ترس و هراس کانون‌های صهیونیستی از گستره‌ی نفوذ و قدرت این سردار شهید چنین اعتراف شده است: قاسم سلیمانی در راستای تلاش‌هایش برای مقابله با سرعت پیشروی داعش در عراق، با سفرهای متعدد، منظومه‌ای از هماهنگی در حوزه اقدامات جنگی بین ارتش آن کشور و شبه‌نظامیان شیعه [حشدالشعبی] را ایجاد کرد. او مذاکرات دوره‌ای و منظّمی را با شخصیت‌های بارز عراقی حاضر در قدرت در مرکز بغداد و نیز رهبران کُرد در شمال عراق سازماندهی و مدیریّت کرد. […] نقش سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و دخالت قاسم سلیمانی در جنگ علیه داعش در عراق امری تصادفی محسوب نمی‌شود. این اقدام برای تقویت هیبت بازدارندگی ایران و سپاه پاسداران به‌عنوان صاحب نفوذ در خاورمیانه نشان می‌دهد آنها علیه دشمنان خود و در رأس آن‌ها داعش، ایالات متحده آمریکا و اسرائیل با شدّت و جدیّت اقدام می‌کنند. این واقعیّت را نمی‌توان نادیده گرفت که قاسم سلیمانی هم‌اکنون سمبل قدرت ایران در منطقه است. [۸] ◀️ مغز متفکر و معمار راهبرد ایران در منطقه 🔹روزنامه اسرائیلی معاریو طی مقاله‌ای در خرداد سال ۱۳۹۶، با اشاره به تصویری از سردار حاج قاسم سلیمانی در کنار شماری از مبارزان افغانی فاطمیون و نقش تأثیرگذار او در منطقه، نسبت به وحشت اسرائیل از او اعتراف کرده و می‌افزاید: تصویر کاریزماتیک ژنرال سلیمانی تأثیرگذارترین شخص ایران، در سوریه گرفته شده است. […] این تصویر به خودی خود بیان‌گر آن است که ایران دست برتر و سلطه‌ی خود را بر بخشی از خاورمیانه پیدا کرده و این سناریویی است که به شدت اسرائیل را به وحشت می‌اندازد. [۹] 🔹اگر چه مظلوم‌نمایی همواره چاشنی تبلیغات سیاسی، رسانه‌ای و روانی صهیونیست‌ها در طول تاریخ نکبت‌بارشان بوده است، اما نباید واقعیت‌ها را نادیده گرفت؛ به‌دلیل تحولات چند دهه‌ی اخیر، معادلات منطقه به‌کلّی به‌هم خورده، و اسرائیل با تمام نفوذ و حضور گروه‌های فشار صهیونی در جهان غرب، امروز آن‌چنان شکننده و آسیب‌پذیر است که مقامات و رؤسای مراکز اطلاعاتی و امنیتی صهیونی به‌خوبی بدان واقفند. 🔹یک پایگاه اسرائیلی ضمن تصریح به این‌که «نیروی قدس هزاران جنگ‌جوی مسلّح در سوریه، عراق، لبنان، یمن، کشورهای آفریقا و شاید اروپا دارد»؛ مدعی است که ایران از طریق سردار قاسم سلیمانی سلاح و نیرو برای فلسطینیان فرستاده است: "شخصیت شماره یک مسؤول قاچاق به اسرائیل، ژنرال ایرانی قاسم سلیمانی است. ما در این‌جا به‌طور مختصر درباره‌ی این «مرد بد» خاورمیانه نوشته‌ایم. سلیمانی مغز متفکر این ساختار است. [۱۰]" ادامه دارد ... 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺ملاقات با سردار سلیمانی در برزخ... در برنامه تلویزیونی زندگی پس از زندگی خانمی از ملاقات با حاج قاسم در عالم برزخ صحبت کرد؛ سردار سلیمانی توصیه ای عجیب به آن خانم کرد و پس از این توصیه آن خانم مجدداً به دنیا بازگشت! 🔸🌺🔸 --------------- @salonemotalee
28.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴🎥 حتما ببینید👆🏻 گزارش تصویری در فرودگاه بغداد! ▪️حواشی سالگرد حاج قاسم در فرودگاه ▪️محل دقیق پیدا شدن دست حاجی ▪️فیلم جدیدی از لحظه انفجار ماشین و‌… در ویدئو بالا ببینید 🔸🌺🔸 --------------- @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 🇮🇷 🔷 قسمت بیست و ششم؛ 🔷🔹فصل هشتم؛ رهبر یا شورای رهبری 🔸اصل یكصد و هفتم پس از مرجع عالی‏قدر تقلید و رهبر كبیر انقلاب جهانی اسلام و بنیان‏گذار جمهوری اسلامی ایران حضرت آیت‌الله‌العظمی امام خمینی «قدس سره ‏الشریف» كه از طرف اكثریت قاطع مردم به مرجعیت و رهبری شناخته و پذیرفته شدند، تعیین رهبر به عهده خبرگان منتخب مردم است. خبرگان رهبری درباره همه فقهای واجد شرایط مذكور در اصول پنجم و یكصد و نهم بررسی و مشورت می‏‌كنند. هرگاه یكی از آنان را اعلم به احكام و موضوعات فقهی یا مسائل سیاسی و اجتماعی یا دارای مقبولیت عامه یا واجد برجستگی خاص در یكی از صفات مذكور در اصل یكصد و نهم تشخیص دهند او را به رهبری انتخاب می‏‌كنند و در غیر این صورت یكی از آنان را به عنوان رهبر انتخاب و معرفی می‏‌نمایند. رهبر منتخب خبرگان، ولایت امر و همه مسئولیت‏های ناشی از آن را بر عهده خواهد داشت. رهبر در برابر قوانین با سایر افراد كشور مساوی است. 🔸اصل یكصد و هشتم قانون مربوط به تعداد و شرایط خبرگان، كیفیت انتخاب آنها و آیین‌‏نامه داخلی جلسات آنان برای نخستین دوره باید به‌‏وسیله فقهای اولین شورای نگهبان تهیه و با اكثریت آرای آنان تصویب شود و به تصویب نهایی رهبر انقلاب برسد. از آن پس هرگونه تغییر و تجدیدنظر در این قانون و تصویب سایر مقررات مربوط به وظایف خبرگان، در صلاحیت خود آنان است. 🔸اصل یكصد و نهم شرایط و صفات رهبر: ۱- صلاحیت علمی لازم برای افتاء در ابواب مختلف فقه ۲- عدالت و تقوای لازم برای رهبری امت اسلام ۳- بینش صحیح سیاسی و اجتماعی، تدبیر، شجاعت، مدیریت و قدرت كافی برای رهبری. در صورت تعدد واجدین شرایط فوق، شخصی كه دارای بینش فقهی و سیاسی قوی‏تر باشد مقدم است. ادامه دارد ... 🔸🌺🔸 --------------- @salonemotalee
۶۶ ✳️ در هر هفته نزدیک به ۵۰۰ نفر به علت تاخیر در دریافت خدمات پزشکی جان خود را از دست می‌دهند. 📌گاردین نوشته: 🔹دکتر آدریان بویل، رئیس کالج سلطنتی پزشکی اورژانس، در گفتگو با رادیو تایمز: آنچه که اکنون در رابطه با این انتظارهای طولانی می‌بینیم، با افزایش مرگ و میر مرتبط است و فکر می‌کنیم بین ۳۰۰ تا ۵۰۰ نفر هر هفته در نتیجه تأخیرها و مشکلات مربوط به مراقبت‌های فوری و اورژانسی جان خود را از دست می‌دهند. (لینک) 🔸🌺🔸 --------------- @salonemotalee
📙 🔅 قسمت سی‌ و یکم؛ آن روز حس شیری را داشتم که قلمرو خودش را مشخص کرده است و حس فوق العاده دیگری که قابل وصف نبود. برای اولین بار داشتم قدرت را تجربه می‌کردم... کلاس آموزش زبان فارسی شروع شد. از صبح تا ظهر سر کلاس بودم و تمام بعد از ظهر را هم به تمرین اختصاص می‌دادم. اخبار گوش می‌کردم، مجلات فارسی را می‌خواندم و همه سایت‌ها را به دنبال پیدا کردن اصطلاحات فارسی زیر و رو می‌کردم. سخت‌کوشی خصلت و عادت من شده بود. تنها سختی آن زمان، هم‌اتاقی سفیدپوست من بود. کاری به کار هم نداشتیم اما من با خودم فکر می‌کردم که اگر سیاه بود، می‌توانستیم با هم دوست شویم و سوال‌هایم را از او بپرسم. بهرحال چاره‌ای نبود. باید تحمل می‌کردم. رفتار طلبه‌ها با من تفاوت داشت. با همدیگر گرم می‌گرفتند اما به من که می‌رسیدند ناگهان رفتارشان عوض می‌شد ... و این موضوع کنجکاوی مرا تحریک می‌کرد. یک روز هم‌اتاقیم را بین یک گروه ۳۰ نفره دیدم. معلوم بود که مشغول صحبت کردن درباره موضوع مهمی هستند، اما تا مرا دیدند ناگهان ساکت شدند. بی‌توجه به آنها به راهم ادامه دادم اما یک علامت سوال بزرگ در ذهنم ایجاد شده بود ⁉️ به مرور این رفتارها بیشتر می‌شد تا اینکه بالاخره یک روز یکی از بچه‌های نیجریه به سراغم آمد و گفت: "کوین! باید درباره یک موضوع مهم باهات صحبت کنم. راستش بچه‌ها از دست رفتار تو ناراحتن. درسته تفاوت فرهنگی ما خیلی زیاده اما بلاخره همه ما یک خانواده‌ایم. درست نیست که این‌طوری برخورد می‌کنی!!!" گفتم: "مگه من چطور برخورد می‌کنم؟!" گفت: "همین رفتار سرد و بی تفاوت! یه جوری برخورد می‌کنی که انگار..." تازه متوجه منظورش شده بودم. گفتم: "مشکل اونا به من ربطی نداره! همون‌طور که رفتار من به اونا ربطی نداره! من دوست ندارم کسی تو کارم دخالت کنه!" من در چنین شرایطی بزرگ شده بودم. جایی که کسی به کار دیگری کار نداشت. جایی که مشکل هر نفر مشکل خودش بود... او گفت: "این رفتار درستی نیست که خودمون رو از جمع جدا کنیم. ما همه مسلمانیم. ما با هم برادریم. حق نداریم نسبت به هم بی‌تفاوت باشیم!" ناگهان یاد هم اتاقیم افتادم. اسمش را از زبان بقیه شنیده بودم و می‌دانستم اسمش هادی است. پریدم وسط حرفش و گفتم: "لابد هادی بهت گفته که این حرفا رو به من بزنی! آره؟!" با شنیدن اسم هادی چهره‌اش عوض شد. می‌دانستم بین بچه‌ها محبوبیت خاصی دارد. او گفت: "انقدر راحت درباره بقیه قضاوت نکن! حرفای من هیچ ربطی به هادی نداره! هادی کسی بود که تو این مدت بچه‌ها رو در برابر رفتار تو آروم می‌کرد. من از سر برادری این حرف‌ها رو بهت گفتم کوین!" این‌ها را گفت و رفت. من هنوز متعجب بودم. ادامه دارد ... 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا