🍃🌹🇮🇷🌹🍃
🔥✡ #تبار_انحراف ✡🔥
#پژوهشی_در_دشمنشناسی_تاریخی ۱۹
🖋 مقالهی پنجم:
مدینه؛ عرصه رویارویی یهود با پیامبر
◀️ قسمت اول؛
🔹یهودیان برای جلوگیری از گسترش قدرت و حاکمیت پیامبر صلیاللهعلیهوآله، در شمال مدینه که به قدس میرسید، بر سر راه پیامبر صلیاللهعلیهوآله مانعگذاری کردند.
آن حضرت برای عبور از این موانع، فرصت محدودی داشت و این استحکامات، پیشروی ایشان را کند کرد.
🔹پیامبر صلیاللهعلیهوآله در سیزده سالی که در مکه به سر میبرد، هم فاقد قدرت بود و هم به دلیل شرایط حاکم بر مکه و روابط خویشاوندی و قبیلهای، حتی حق دفاع و پاسخ به آزارها و شکنجهها را نداشت.
مشرکان هنگامیکه حضرت را آزار میدادند و پاسخی از او نمیدیدند، آتش کینهشان فروکش میکرد و حتی خود به مداوای حضرت میپرداختند.
حضرت، همچنان محبوب آنان بود؛ چرا که پیش از بعثت به همهی آنها خدمت کرده بود.
اگر چنین لطافتی از پیامبر صلیاللهعلیهوآله نبود، در همان آغازین روزهای رسالت، درگیری بین آنان آغاز میشد و حضرت شکست خورده از میدان خارج میگردید،
🔹هنگامیکه آنان تصمیم به قتل او گرفتند نیز درصدد قتل پنهانی حضرت بودند؛ زیرا اگر آشکارا چنین میکردند، همان مردم مشرک به حمایت از پیامبر صلیاللهعلیهوآله برمیخاستند؛
چرا که هنوز حضرت را از خودشان میدانستند و خوبیهای بسیاری از او دیده بودند.
اینان همان اهل مکه بودند که اموال خویش را نزد او به امانت میگذاردند.
این ارتباطات فردی و شهری و عاطفی هنوز پابرجابود و همین موضوع، سران باطل را از هرگونه اقدام آشکار علیه محمد امین بازمیداشت.
اما هنگامیکه پیامبر صلیاللهعلیهوآله به مدینه رفت، این شهر برای مکیان، اردوگاه دشمن شد و مکه اردوی خودی؛
تهاجم به مدنیان آغاز گردید.
🔹یهود از این زمینهی پیش آمده نهایت استفاده را کرد، از این رو، با ورود حضرت به مدینه، خداوند متعال فرمود:
«أُذِنَ لِلَّذِینَ یقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ (حج : ۳۹) به کسانی که در جنگ بر سرشان تاختند و به آنها ستم شد، رخصت داده شد و خدا بر پیروز گردانیدنشان تواناست».
از آن پس، پیامبر صلیاللهعلیهوآله میبایست شمشیر میکشید؛ چرا که اگر آنجا هم دفاع نمیکرد، آنها مدینه را به آتش میکشیدند.
🔹قدرت و حکومت نبی اکرم صلیاللهعلیهوآله از مدینه آغاز شد و گسترش یافت. بنابراین، موتور عملیات آشکار یهود علیه اسلام و پیامبرش نیز از همینجا آغاز به کار کرد.
اسلام در سال هشتم بعثت، وارد مدینه شد و پیامبر صلیاللهعلیهوآله در سال سیزدهم، هجرت کرد.
یهودیان مدینه، پنج سال فرصت داشتند دربارهی پیامبر صلیاللهعلیهوآله و اسلام تحقیق کنند. آنان افراد فراوانی در مکه داشتند که پیامبر صلیاللهعلیهوآله را هنگام ولادت بیابند؛ با این حال، هنگامیکه نبی اکرم صلیاللهعلیهوآله وارد مدینه شد، هیئتی از سه قبیلهی یهودی #بنیقریظه، #بنینضیر و #بنیقینقاع خدمت حضرت رسیدند ...
🔗 ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/5002
🇵🇸🔸🌺🔸--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
📚@salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃
✡ #فتنههای_یهود
سرانجامِ یکی از سران #جنگ_نرم یهود
#کَعْب_بن_اَشرف
🔹از بزرگان و ثروتمندان یهود و از مخالفان پیامبر اکرم در مدینه،
پدرش از اعراب بنینَبهان از قبیلۀ طَیِّىء، و مادرش عَقیله، دختر ابوحُقَیق (از بزرگان بنینَضیر) بود (ابنهشام، ج٢، ص١۶٠؛ طبرى، ج٢، ص۴٨٨؛ حلبى، ج٣، ص٢٢٣).
🔹پس از درگذشت پدر، مادرش وى را نزد برادران خود برد.
کعب در میان #بنینضیر پرورش یافت و #آیین_یهود را برگرفت.
🔹#کعب_بن_اشرف شاعری سخنور و به فَحْل فَصیح ملقّب بود (ابوالفرج اصفهانى؛ حلبى، همانجاها).
وی را سیّدالاحبار نیز نامیدهاند (ابنهشام، ج٣، ص٢١٠).
او بسیار ثروتمند و سرآمد یهودیان حجاز بود (حلبى، همانجا).
بهروایتی، لفظ #طاغوت در آيۀ ۶٠ سوره نساء به کعب بن اشرف اشاره دارد (بلاذرى، ج١، ص٣٢٢).
🔹پس از پیروزی مسلمانان در #غزوه_بدر، کعب به قصد برانگيختن #قریش بر ضد مسلمانان به مکه رفت و در رثای كشتگان قریش شعر گفت.
برخى مسلمانان اشعار او را با اشعار دیگرى پاسخ گفتند، از جمله حَسّان بن ثابت بهدستور پيامبر، مکیانى را كه به وی پناه داده بودند، هجو گفت (واقدی، ج١، ص١٨۵-١٨٧؛ ابنهشام، ج٣، ص۵۵-۵٧؛ بلاذرى، ج١، ص۴۵١).
🔹کعب و ۴٠ یهودی كه وی را در اين سفر همراهى كرده بودند، با ۴٠ تن از مردان قریش در مکه بر ضد پیامبر همپیمان شده بودند (دياربكری، ج١، ص۴۶٠).
چون اشعار حسان به اطلاع مکیان رسید، کعب را از نزد خود راندند (بلاذرى، همانجا).
🔹کعب در بازگشت به مدینه نیز، اشعار توهینآمیزی در وصف #زنان_مسلمان سرود.
او پیامبر و یارانش را نیز هجو میكرد و به آنان آزار میرساند و دیگران را علیه آنان تحریک میكرد (ابنهشام، ج٣، ص۵٨؛ ابنسعد، ج٢، ص٣٢؛ ابنكثیر، ج٢، جزء۴، ص٧).
🔹کعب بن اشرف، علاوه بر فعالیتهای تبلیغاتی بر ضد مسلمانان (وات، ص١٢٨-١٢٩)، مخالف فعالیتهای اقتصادی و تجاری آنان نیز بود.
بههنگام برپایی بازار مسلمانان در محله بقیعالزُبیر مدینه، کعب طنابهای بازار مسلمانان را برید.
ازاینرو، بهدستور پیامبر، مكان بازار را به جایی نزدیک مسجدالنبی منتقل كردند (سمهودى، ج٢، ص٧۴٧-٧۴٨).
🔹چون کعب از آزار پیامبر و یارانش دستبردار نبود (ابوالفرج اصفهانی، ج٢٢، ص٩۴)، پیامبر از مسلمانان خواست تا به شرّ و آزار وی پایان دهند.
محمد بن مَسلَمه اعلام آمادگی نمود و بهدستور پیامبر، با سعد بن مُعاذ در اينباره مشورت كرد.
پس از آن، چند تن از اَوْس با وی همراه شدند كه از آن جمله عبّاد بن بِشر، ابونائله سِلکان بن سَلامه برادر رضاعی کعب، حارث بن اوس و ابوعَیْس بن جَبر بودند و پیامبر به آنان اجازۀ قتل كعب را داد (واقدی، ج١، ص١٨٧؛ ابنسعد، ج٢، ص٣٢).
🔹کعب بن اشرف در خارج از حصن خود، در حوالی شِعْبالعَجوز، در بیرون مدینه، كشته شد (ابنسعد، ج٢، ص٣٢-٣٣؛ قس ابنحبیب، ص١۴۴-١۴۶؛ طبری، ج٢، ص۴٩٠؛ یاقوت، ذیل «شعبالعجوز»).
مورّخان از این رویداد با عنوان سَرِیّه یاد كرده و تاريخ وقوع آن را ١۴ ربیعالاول سال ٣ هجری ذكر كردهاند (واقدی، ج١، ص١٨٩؛ بلاذری، ج١، ص۴۵١؛ طبری، ج٢، ص۴٨٧؛ مسعودی، ص٢۴٣).
🔹شركتكنندگان در سریّه فوق پس از انجام مأموريت خود، نزد پیامبر رفتند و به آن حضرت مژده دادند.
روز بعد، #یهودیان از اینكه سرورشان كشته شده بود، هراسان نزد پیامبر رفتند.
پیامبر كارهاى ناپسند و اشعار و آزار كعب را به آنان یادآوری كرد و آنان را به قرار صلحی دعوت نمود.
✍ فاطمه احمدوند (با تلخیص)
🔸🌺🔸 --------------
📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
📖 @salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه
🍃🌹🇮🇷🌹🍃
🔥✡ #تبار_انحراف ✡🔥
#پژوهشی_در_دشمنشناسی_تاریخی ۱۹
🖋 مقالهی پنجم:
مدینه؛ عرصه رویارویی یهود با پیامبر
◀️ قسمت اول؛
🔹یهودیان برای جلوگیری از گسترش قدرت و حاکمیت پیامبر صلیاللهعلیهوآله، در شمال مدینه که به قدس میرسید، بر سر راه پیامبر صلیاللهعلیهوآله مانعگذاری کردند.
آن حضرت برای عبور از این موانع، فرصت محدودی داشت و این استحکامات، پیشروی ایشان را کند کرد.
🔹پیامبر صلیاللهعلیهوآله در سیزده سالی که در مکه به سر میبرد، هم فاقد قدرت بود و هم به دلیل شرایط حاکم بر مکه و روابط خویشاوندی و قبیلهای، حتی حق دفاع و پاسخ به آزارها و شکنجهها را نداشت.
مشرکان هنگامیکه حضرت را آزار میدادند و پاسخی از او نمیدیدند، آتش کینهشان فروکش میکرد و حتی خود به مداوای حضرت میپرداختند.
حضرت، همچنان محبوب آنان بود؛ چرا که پیش از بعثت به همهی آنها خدمت کرده بود.
اگر چنین لطافتی از پیامبر صلیاللهعلیهوآله نبود، در همان آغازین روزهای رسالت، درگیری بین آنان آغاز میشد و حضرت شکست خورده از میدان خارج میگردید،
🔹هنگامیکه آنان تصمیم به قتل او گرفتند نیز درصدد قتل پنهانی حضرت بودند؛ زیرا اگر آشکارا چنین میکردند، همان مردم مشرک به حمایت از پیامبر صلیاللهعلیهوآله برمیخاستند؛
چرا که هنوز حضرت را از خودشان میدانستند و خوبیهای بسیاری از او دیده بودند.
اینان همان اهل مکه بودند که اموال خویش را نزد او به امانت میگذاردند.
این ارتباطات فردی و شهری و عاطفی هنوز پابرجابود و همین موضوع، سران باطل را از هرگونه اقدام آشکار علیه محمد امین بازمیداشت.
اما هنگامیکه پیامبر صلیاللهعلیهوآله به مدینه رفت، این شهر برای مکیان، اردوگاه دشمن شد و مکه اردوی خودی؛
تهاجم به مدنیان آغاز گردید.
🔹یهود از این زمینهی پیش آمده نهایت استفاده را کرد، از این رو، با ورود حضرت به مدینه، خداوند متعال فرمود:
«أُذِنَ لِلَّذِینَ یقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ (حج : ۳۹) به کسانی که در جنگ بر سرشان تاختند و به آنها ستم شد، رخصت داده شد و خدا بر پیروز گردانیدنشان تواناست».
از آن پس، پیامبر صلیاللهعلیهوآله میبایست شمشیر میکشید؛ چرا که اگر آنجا هم دفاع نمیکرد، آنها مدینه را به آتش میکشیدند.
🔹قدرت و حکومت نبی اکرم صلیاللهعلیهوآله از مدینه آغاز شد و گسترش یافت. بنابراین، موتور عملیات آشکار یهود علیه اسلام و پیامبرش نیز از همینجا آغاز به کار کرد.
اسلام در سال هشتم بعثت، وارد مدینه شد و پیامبر صلیاللهعلیهوآله در سال سیزدهم، هجرت کرد.
یهودیان مدینه، پنج سال فرصت داشتند دربارهی پیامبر صلیاللهعلیهوآله و اسلام تحقیق کنند. آنان افراد فراوانی در مکه داشتند که پیامبر صلیاللهعلیهوآله را هنگام ولادت بیابند؛ با این حال، هنگامیکه نبی اکرم صلیاللهعلیهوآله وارد مدینه شد، هیئتی از سه قبیلهی یهودی #بنیقریظه، #بنینضیر و #بنیقینقاع خدمت حضرت رسیدند ...
🔗 ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/5002
🇵🇸🔸🌺🔸--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
📚@salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃
✡ #فتنههای_یهود
سرانجامِ یکی از سران #جنگ_نرم یهود
#کَعْب_بن_اَشرف
🔹از بزرگان و ثروتمندان یهود و از مخالفان پیامبر اکرم در مدینه،
پدرش از اعراب بنینَبهان از قبیلۀ طَیِّىء، و مادرش عَقیله، دختر ابوحُقَیق (از بزرگان بنینَضیر) بود (ابنهشام، ج٢، ص١۶٠؛ طبرى، ج٢، ص۴٨٨؛ حلبى، ج٣، ص٢٢٣).
🔹پس از درگذشت پدر، مادرش وى را نزد برادران خود برد.
کعب در میان #بنینضیر پرورش یافت و #آیین_یهود را برگرفت.
🔹#کعب_بن_اشرف شاعری سخنور و به فَحْل فَصیح ملقّب بود (ابوالفرج اصفهانى؛ حلبى، همانجاها).
وی را سیّدالاحبار نیز نامیدهاند (ابنهشام، ج٣، ص٢١٠).
او بسیار ثروتمند و سرآمد یهودیان حجاز بود (حلبى، همانجا).
بهروایتی، لفظ #طاغوت در آيۀ ۶٠ سوره نساء به کعب بن اشرف اشاره دارد (بلاذرى، ج١، ص٣٢٢).
🔹پس از پیروزی مسلمانان در #غزوه_بدر، کعب به قصد برانگيختن #قریش بر ضد مسلمانان به مکه رفت و در رثای كشتگان قریش شعر گفت.
برخى مسلمانان اشعار او را با اشعار دیگرى پاسخ گفتند، از جمله حَسّان بن ثابت بهدستور پيامبر، مکیانى را كه به وی پناه داده بودند، هجو گفت (واقدی، ج١، ص١٨۵-١٨٧؛ ابنهشام، ج٣، ص۵۵-۵٧؛ بلاذرى، ج١، ص۴۵١).
🔹کعب و ۴٠ یهودی كه وی را در اين سفر همراهى كرده بودند، با ۴٠ تن از مردان قریش در مکه بر ضد پیامبر همپیمان شده بودند (دياربكری، ج١، ص۴۶٠).
چون اشعار حسان به اطلاع مکیان رسید، کعب را از نزد خود راندند (بلاذرى، همانجا).
🔹کعب در بازگشت به مدینه نیز، اشعار توهینآمیزی در وصف #زنان_مسلمان سرود.
او پیامبر و یارانش را نیز هجو میكرد و به آنان آزار میرساند و دیگران را علیه آنان تحریک میكرد (ابنهشام، ج٣، ص۵٨؛ ابنسعد، ج٢، ص٣٢؛ ابنكثیر، ج٢، جزء۴، ص٧).
🔹کعب بن اشرف، علاوه بر فعالیتهای تبلیغاتی بر ضد مسلمانان (وات، ص١٢٨-١٢٩)، مخالف فعالیتهای اقتصادی و تجاری آنان نیز بود.
بههنگام برپایی بازار مسلمانان در محله بقیعالزُبیر مدینه، کعب طنابهای بازار مسلمانان را برید.
ازاینرو، بهدستور پیامبر، مكان بازار را به جایی نزدیک مسجدالنبی منتقل كردند (سمهودى، ج٢، ص٧۴٧-٧۴٨).
🔹چون کعب از آزار پیامبر و یارانش دستبردار نبود (ابوالفرج اصفهانی، ج٢٢، ص٩۴)، پیامبر از مسلمانان خواست تا به شرّ و آزار وی پایان دهند.
محمد بن مَسلَمه اعلام آمادگی نمود و بهدستور پیامبر، با سعد بن مُعاذ در اينباره مشورت كرد.
پس از آن، چند تن از اَوْس با وی همراه شدند كه از آن جمله عبّاد بن بِشر، ابونائله سِلکان بن سَلامه برادر رضاعی کعب، حارث بن اوس و ابوعَیْس بن جَبر بودند و پیامبر به آنان اجازۀ قتل كعب را داد (واقدی، ج١، ص١٨٧؛ ابنسعد، ج٢، ص٣٢).
🔹کعب بن اشرف در خارج از حصن خود، در حوالی شِعْبالعَجوز، در بیرون مدینه، كشته شد (ابنسعد، ج٢، ص٣٢-٣٣؛ قس ابنحبیب، ص١۴۴-١۴۶؛ طبری، ج٢، ص۴٩٠؛ یاقوت، ذیل «شعبالعجوز»).
مورّخان از این رویداد با عنوان سَرِیّه یاد كرده و تاريخ وقوع آن را ١۴ ربیعالاول سال ٣ هجری ذكر كردهاند (واقدی، ج١، ص١٨٩؛ بلاذری، ج١، ص۴۵١؛ طبری، ج٢، ص۴٨٧؛ مسعودی، ص٢۴٣).
🔹شركتكنندگان در سریّه فوق پس از انجام مأموريت خود، نزد پیامبر رفتند و به آن حضرت مژده دادند.
روز بعد، #یهودیان از اینكه سرورشان كشته شده بود، هراسان نزد پیامبر رفتند.
پیامبر كارهاى ناپسند و اشعار و آزار كعب را به آنان یادآوری كرد و آنان را به قرار صلحی دعوت نمود.
✍ فاطمه احمدوند (با تلخیص)
🔸🌺🔸 --------------
📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
📖 @salonemotalee