قیاسِ یک به یکِ شهر با تو آسان نیست
که بهتر از همگان است؟ بهتر از آنی . . .
سجادسامانی
«☕️🔗☕️»
چای؟
قهوه؟
نسکافه؟
نمیدانم!
هر کدام دیرتر خنک و تمام شود
تا بهانهی با تو بودنم بیشتر شود : )
#عصرتون_عاشقانه🍊
🌧⃟ೄྀღتـَـــــࢪنــمِ بــــــٰاࢪان
👻😬👻😬👻😬👻😬👻😬👻😬 👻😬👻😬👻😬👻😬👻😬👻 👻😬👻😬👻😬👻😬👻😬 👻😬👻😬👻😬👻😬👻 👻😬👻😬👻😬👻😬 👻😬👻😬👻😬👻 👻😬👻😬👻😬 👻😬👻😬👻 👻😬👻😬 👻😬👻 👻😬 👻 ࢪمآن⇩
👻😬👻😬👻😬👻😬👻😬👻😬
👻😬👻😬👻😬👻😬👻😬👻
👻😬👻😬👻😬👻😬👻😬
👻😬👻😬👻😬👻😬👻
👻😬👻😬👻😬👻😬
👻😬👻😬👻😬👻
👻😬👻😬👻😬
👻😬👻😬👻
👻😬👻😬
👻😬👻
👻😬
👻
ࢪمآن⇩
👋👀بچھمثبٺ👀👋
#به_قلم_بانو
#قسمت6
#سارینا
یهو فوران کرد:
- اصلا من کمک توروووووو نخوام کیو باید ببینم؟
منم ریلکس گفتم:
- انگار من اومدم التماست کردم سامیار توروخدا بزار من بهت کمک کنم خوبه خودت اومدی دنبالم بچه مثبت فراموشی داری می گیری ها گفتم یه دامپزشک برو.
بازومو گرفت و گفت:
- من نمی دونم عمو چطور دختر بی تربیتی مثل تورو تحمل می کنه یالا پاشو برسونمت خونتون من بمیرم از تو کمک نمی گیرم!
هلش دادم کنار و جیغ زدم:
- انقدررررر به من دست نزن! منم بمیرم به تو یکی کمک نمی کنم فهمیدی پچههههههه مثبت؟
به صدا زدن های عمو توجه ای نکردم و حسابی بهم برخورده بود.
خودش منو ورداشته اورده هر چی دلش بخواد هم بارم می کنه.
کوله و لباسامو از روی مبل برداشتم.
و سمت در رفتم که همون پسره بدو بدو اومد چی بود اسمش احمد؟ عضنفر؟ اکبر؟ جعفر؟ اها محمد.
لب زد:
- بیا خودم می رسونمت.
چیزی نگفتم و زیر لب غر غر کردم:
- پسره ی دراز بد قواره سر من داد می زنه فک کرده ننه اش کیه! تیرک برق بی خاصیت! نمی دونم هدف خدا از وجود این چی بود؟ فکر کنم حوصله اش سر رفته بود و از دست ادم های جهنمی ش عصبی بود و هر چی گل به درد نخور مونده بود اینو ساخت شترق فرستاد وسط زمین گند بزنه به زندگی من!
صدای ویبره می یومد نگاه کردم دیدم این پسره هی می خنده.
چپ چپ نگاهش کردم و گفتم:
- چته عامو خودرگیری مزمن داری؟مگه خلی الکی می خندی؟
با خنده گفت:
- چه چیزایی بار سامیار بدبخت کردیا.
ای وایی باز بلند فکر کرده بودم.
هووفی گفتم و به بیرون نگاه کردم.
موتور هم پریدا!
دم در خونه نگه داشت و خواستم پیاده بشم که گفت:
- ببین دختر جون نگران نباش راهی نداره دوباره برمی گرده پیش خودت.
توجه ای نکردم و پیاده شدم درو باز کردم رفتم تو.
مامان ملاقه به دست اومد تو پذیرایی ببینه کیه با دیدن من جا خورد.
بغض کرده رفتم تو بغلش و اون دستاشو دورم حلقه کرد و گفت:
- سارینا مامان دورت بگردم چی شده؟
بغض کرده با عصبانیت گفتم:
- اون سامیار دراز بی خاصیت روم داد کشید جلو همه.
مامان چشاش درشت شد و گفتم:
- منم قهر کردم اومدم.
مامان با عصبانیت سمت تلفن رفت شماره عمو رو گرفت:
- الو اقا احمد.
.....
- چه سلامی چه علیکی شما به من گفتی مراقب سارینا هستین دو ساعت نشده با چشم اشکی برگشته بچه ام عین ابر بهار اشک می ریزه سامیار به چه حقی روی سارینا داد کشیده جلو همه؟
......
- شما گفتین کمک شو نیاز دارید با اینکه خطرناکه من قبول کردم اما با این کار امروز اقا سامیار من دیگه نمی زارم سارینا بیاد خدانگهدار.
...
و گوشی رو قطع کرد.
حالا من کجا گریه کردم مامان گفت عین ابر بهار داره اشک می ریزه؟
دستمو کردم تو چشم اخ چه دردی داشت اصلا نمناک هم نشد اصلا اشکی تو چشام جمع نشده بود که بخواد عین ابربهار بریزه!
مامان قربون صدقه ام رفت و برام غذا اورد مگه می شد به دستپخت مامان نه گفت؟؟
اصللآ
#رمان
#بدانید
مراقب نگاه ها و صحبت هایتان در مورد خانم های دیگر باشید
زنان به شدت به نگاه مردان و تعریف و تمجید آنها نسبت به زنان دیگر حساس هستند گرچه ممکن است بروز ندهند.
#همسران_مثبت
━━🍃💠🍃🔸🍃🌹🍃━━━
🔶🔹🔶🔹🔶🔹
📌شما با هم ازدواج کردهاید که با هم رشد کنید. شما با هم ازدواج نکردهاید که یکی از شما فریز شود. بسیاری از اوقات مخصوصاً مردها به دنبال زنی هستند که با او ازدواجـ کنند و با او مانند بچه رفتار کنند.
"بشین"، "کاری نکن"، "بمون"، من همه کارها را میکنم، حتی بعد از مدتی در خانه آشپزی هم میکنند.
"ظرفها را من میشورم"، "من جارو میکنم". تو فقط بشین مثل ملکه خودتو باد بزن.
🔺در صورتی که همهی ما پرندهای هستیم در حال پرواز و روزی که پرمان را بستند، مطمئن باشید سقوط میکنیم.
🔺بنابراین در زندگی مسئلهی «رشد» با «راحت طلبی» تضاد دارد.
#همسران_مثبت
━━🍃💠🍃🔸🍃🌹🍃━━━
مُجَاهِدْ..:
#خسته_نشو_هیچ_وقت
این روزها حجابت را محڪم به سر بگیر که
آخرین نگاه امام حسین علیهالسلام
به خیمه ها بود !
#میدونیچیمیگمدیگه..💔
#حجاب
379_32868864678634.mp3
6.12M
⬜◻◽▫️〰〰〰〰〰〰〰〰
زنگ بهم بزن حرف باهام بزن
هنوز تموم شهر میدونن
تویی خط قرمزم بسه عشق من
به کی غیر تو شب بخیر بگم
🎶《خط قرمز - سهراب پاکزاد》
⬜◻◽▫️〰〰〰〰〰〰〰〰
من که هرشب
با خيالت گرمِ صحبت میشوم
هر كجا هستى بخواب آرامِ جانم "شب بخير"🍃🍃
هدایت شده از 🌧⃟ೄྀღتـَـــــࢪنــمِ بــــــٰاࢪان
🌿- بِسمِخُداۍسَتّـٰارُالعیوب(:
✋ سلام آقاجان. با شما عهد می بندم امروز بیشتر از قبل شکرگزار نعمت های خداوند باشم و هر وقت یاد این عهدم با شما افتادم ذکر «شکراً لِلّه» و بعدش هم «اللهم عجل لولیک الفرج» بگویم
🤲 هر روز، صبحِ خود را با سلام به امام زمان(ع) و قرائت #دعای_عهد آغاز کنیم و برای #همان_روز با امام زمان(ع) قول و قراری بگذاریم.
#سلام_امام_زمانم 💚
مثل خورشید کهاز رویتو رخصتگیرد
با سـلامـی به شـما روز خـود آغاز کنـم
الســلام ای پســـر فاطمـه عادت کـردم
صبحـها چشـم دلـم رو به شمـا باز کنم
#امید_غریبان_تنها_کجایی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_
#اللهمصلعلیمحمدوآلمحمدوعجلفرجهُم