eitaa logo
جاماندگان از قافله عشق 🦋
1.7هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
673 ویدیو
1 فایل
#نشر_آثار_شهدا #روایت_دفاع_مقدس و پستها و محتوای ارزشی #جاماندگان_ازقافله_عشق جهاد تبین و بصیرت افزایی
مشاهده در ایتا
دانلود
15.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢رئیس‌جمهور جدید لبنان سوگند یاد کرد ♦️قول می‌دهم آنچه را که اشغالگران اسرائیل در سراسر کشور ویران کردند، بازسازی کنم. ♦️جوزف عون: ما به لحظۀ حقیقت رسیده‌ایم. ما در یک بحران حاکمیتی هستیم که نیازمند تغییر در عملکرد سیاسی و اقتصادی است. امروز مرحله جدیدی از تاریخ کشور آغاز می‌شود. ♦️همه ما باید تحت حاکمیت قانون و قوه قضائیه باشیم. تنها مصونیت موجود، برای هر شهروندی، تنها عدالت است. متعهد می‌شوم که با دولت آینده بر روی پیش‌نویس قانون جدید برای استقلال قوه قضائیه کار کنم. @seYed_Ekhlas🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢1000/000 رزمنده ♦️ رهبر انصارالله یمن: حدود ۸۰۰ هزار نیرو در یمن آموزش دیده و آمادۀ نبردند و این عدد به بیش از یک میلیون خواهد رسید. پ ن ♦️یمن در آینده تمام خسارت های وارد شده را از ائتلاف جنایتکار عبری عربی آمریکایی در دریایِ سرخ خواهد گرفت! 🖌سیّد اخلاص موسوی @seYed_Ekhlas🇮🇷
سلام همران گرانقدر بخشی از خاطرات شخصی رزمندگان مربوط به عملیات پنج را 👇 بخوانیم
همان طور که برادرم رضايی گفت هيچ توجيه و تشریحی توی کار نبود، کمپرسی ها حرکت کردن و بسوی منطقه رفتيم، دو طرف جاده خرمشهر غوغایی بود از قرارگاهها و يگان های مختلف، آتش توپخانه های خودي يک لحظه هم قطع نمي شد، موج حرکت هلی کوپترها که در سطح پايين بسوی منطقه در رفت و آمد بودن هم روحيه بخش بود و هم هيجان رو چند برابر می کرد، البته من دوست و هم کلاس و فاميل و همرزم همیشگی کنارم بود، شهيد احمدرضا ناصر و همين خودش برام روحيه بخش بود! - اما توی چهره نوجون های تازه وارد بی تجربه که نگاه می کردی می تونستی کمی ترس هم ببينی، بخصوص که از همه چيز سئوال مي کردن و نمی ذاشتن توی خودمون فرو بريم و بفهميم کجا داريم می ريم!! @seYed_Ekhlas🇮🇷
گاه و بی گاه فریاد های روحيه بخش بچه های قدیمی لبخندی به لب بچه ها هديه مي داد مثل تکيه کلام مرحوم عيدی "فانتا" - لحظاتی بعد به دوعيجی رسيديم، اولين قتلگاه نيروهای عراقی با آتش توپخانه! - عرض کردم عدم توجيه و ممارست بين بچه ها و گروهان ها که به دليل زمان محدود دو عمليات بود بنده فقط علی بهزادی و امير صالح زاده يادم هست اون هم با اون وضعيت مجروحيت و بانداژ و ... @seYed_Ekhlas🇮🇷
به صورت ستونی داشتیم حرکت می‌کردیم که سمت چپ یه جیب از نیروهای خودی داخلش بودن که خمپاره خورده دقیق وسطش - کاميون ها چنان جلو رفته بودن که تقريبا زير شليک هلی کوپترها و تانک های دشمن رسيدن، اين رو می‌شد از فریادها و داد و بی‌داد کسانی فهميد که می خواستن از کاميون ها پياده شيم و البته وحشت و دستپاچگی راننده کاميون ها. - جنازه شهدا به صورت وحشتناکی از ماشین آویزان شده بود. اگه این صحنه رو نیروها بخصوص نیروهای تازه وارد می دیدن توی روحیه شون تاثیر داشت. @seYed_Ekhlas🇮🇷
توی ستون زير آتش سنگين توپخانه سراسيمه می دويديم و گوشه چشمی هم به لانکروزهای سوخته و منهدم شده داشتم که هنوز برخی شهدا شون تخليه نشده بود! - جسدهای عراقی کنار جاده افتاده بود و بعضياشون برهنه! نخل های سوخته و سرنگون، خاک ريزهايی که بعضی جاهاش با اجساد عراقی آغشته و قاطی بود! کله کنده شده! جسد سرتاپا سوخته و سياه! ببخشيد اين هارو می گم که با هم بريم به اون فضا و حس خاطره پيدا کنيم! @seYed_Ekhlas🇮🇷
صحنه وحشتناکی بود و هر ثانیه توی ستون باید هی بلند می شدی و می نشستی از شدت حجم آتش دشمن. حجم آتش دشمن زیاد بود و مرتب جابجا می شدیم. تو همین موقع باروت کوب (مرتضی) که فرمانده دسته بود مجروح شد و به عقب انتقال داده شد و مسولیت دسته ذوالفقار به بنده سپرده شد که البته دم غروب منهم از آتش بعثیان بی نصیب نماندم و مجروح شدم. @seYed_Ekhlas🇮🇷
گاز باروت و خاک و زمين ناهموار چاله های خمپاره و تجهيزات پر دردسر واقعا مشکل بود، ديگه خبری از دراز کشيدن به وقت خمپاره نبود فقط دويدن!! - من هم طبق رسم تمام بچه ها شروع به رها کردن و انداختن تجهيزات کردم، فقط کلاش و چند خشاب و کيسه ماسک! - به خاکريز نسبتا بلندی رسيديم و دستور پناه گرفتن و حفر سنگر دادند، من و احمد رضا يک جان‌پناه کندیم! چند ساعتی اونجا بوديم البته خلاصه اش کردم که هی اين طرف و اون طرف جابجا می شديم و هی جان‌پناه می کندیم و ... @seYed_Ekhlas🇮🇷
حوالی عصر حاج ناصر دوان دوان اومد لبه سنگرمون و کف دستی توجيه مون کرد!! خدا وکيل چیزی از صحبت های حاج ناصر نفهميدم و رفت، بعدا اومد يه کاغذ خط دار دفتر اورد که خطوطی توش کشيده بودن، يكی دو سئوال من و يکی دو سئوال احمد رضا، حاج ناصر گفت؛"بابا همش همينه که به من گفتن، خودمم چيز بیشتری نمی دونم!!" @seYed_Ekhlas🇮🇷
از زبان رزمندگان ما به خاكريزی پناه برديم كه سنگر های آماده داشت. شدت آتش به قدری بود كه تو سنگر هيچ كس با هم حرف نميزد اصلاً، يادمه دو تا شهيد که احتمالا از گردان مالک اشتر بودن کنار ما افتاده بودن و زير آتش قطعه قطعه شدن، تکه های بدنشون اين طرف و اون طرف پرت می شد، ديگه چطور گوشت مرغ رو می تونستيم به دندون بگيريم! ماشین تدارکات زیر آتش و دود وخون رسیده بود مقداری پلو با مرغ داخل پلاستیک برایمان آورده بود البته ولی خیلی بچه ها سر پلاستیک را گره. می زدند و ...... @seYed_Ekhlas🇮🇷👇
🔻نقش قرارگاه کربلا در به روایت اسناد - ۶ ♦️ برادر رحیم صفوی جانشین فرمانده نیروی زمینی نیز در پاسخ به صحبت‌های برادران غلامپور و امین شریعتی گفت: ما باید کل مشکلات اینجا را [بررسی] و برایش راه‌حل پیدا کنیم. از عقبه‌ها، توپخانه و ... گرفته تا وضعیت زمین. باید با استفاده از تجربیات گذشته مشکلات اینجا را حل کنیم. شما که می‌خواهید برای گردان‌هایتان مانور بچینید باید خوب نسبت به منطقه شناخت داشته باشید. باید بچه‌هایی که می‌خواهند اینجا مانور کنند، توجیه باشند. باید از تجارب تیپ۵۷ ابوالفضل و لشکر ۱۹ فجر درس بگیریم. 👈 (توضیح: تیپ۵۷ ابوالفضل و لشکر۱۹ فجر در عملیات کربلای4 در محور پنج‌ضلعی وارد عمل شدند و موفقیت قابل‌توجهی به دست آوردند. این موفقیت یکی از دلایل انتخاب منطقة برای عملیات آینده و راهنمای طرح‌ریزی برای مانور این عملیات بود) ♦️باید با فرماندهانشان صحبت کنیم و دلایل موفقیت آنها را پیدا کنیم. ما نباید در زمین محدود شویم. باید در زمین بالای پنج‌ضلعی [زمین‌های مجاور ضلع جنوبی کانال ماهی‌] مانور بچینیم و عمل کنیم. که دشمن 👈احتمال مانور می‌دهد، نباید مانور بچینیم. برای مثال نباید روی مانور بگذاریم. اوّل باید از منطقه به دشمن بزنیم و بعد بیاییم جاده شلمچه را بگیریم. پس باید به مانورمان وسعت بدهیم و هرچه به‌طرف بالا [کانال زوجی] جناحمان را باز کنیم، عبور ما آسان‌تر می‌شود. ♦️در ارتباط‌ با عقبه عملیات، به‌جز عقبه‌های موقت، باید روی جاده‌ای که در امتداد دژ است و تیپ۵۷ از آن عبور کرد، کار کنیم. برای عبور موقت هم باید روی پل‌های کوثری و دیگر پل‌ها سرمایه‌گذاری کرد. برای مقابله با پاتک‌های دشمن هم باید طرح‌ریزی کنیم. زمین همان‌طور که برای ما مشکلات دارد، برای دشمن هم دارد. روی آتش پرحجم هم می‌شود برنامه‌ریزی کرد. روی پنج‌ضلعی شناخت پیدا کرده‌ایم، اما زمین شمال آن برای ما ناشناخته است و باید نسبت به آن شناخت پیدا کرد و متناسب با آن مانور چید. ما تازه (ب ) را گفته‌ایم. پس شما باید اطلاعات بیشتری پیدا کنید. از نیروهای شناسایی استفاده کنید و با بچه‌های لشکر ۱۹ فجر هم صحبت کنید. ♦️ سلیمانی در پایان صحبت‌های برادر رحیم صفوی پرسید: شما اینجا [منطقه شلمچه] چقدر می‌خواهید توان بگذارید؟ (منظور نیروی بسیجی است) رحیم صفوی: همه توان را می‌گذاریم. سلیمانی: عقبه‌هایمان محدود است، مشکل کربلای۴ را پیدا می‌کنیم. به ما یک چیزهایی را ابلاغ کرده‌اند که اصلاً نمی‌شود کار کرد. ما باید یک چیزهایی را بدانیم تا بتوانیم فرماندهان گردان‌ها را توجیه کنیم، الآن اطلاعات ما از این منطقه ناچیز است. من فکر می‌کنم که عملیات اینجا ایذایی است. اینجا هنوز روی زمینش مانور چیده نشده است. هرچند سخنان فرماندهان لشکرهای عاشورا و ۴۱ ثارالله نشان‌دهنده آمادگی آنها برای شروع کار در منطقه شلمچه است، اما از برخی اشاره‌های آنها می‌توان چنین برداشت کرد که هنوز ابهاماتی درباره عملیات آینده دارند و حداقل زمان درنظرگرفته‌شده برای اجرای عملیات را کافی نمی‌دانند. به همین دلیل احمد غلامپور در پایان صحبت‌های آنها می‌گوید: ابهاماتی دارند که هنوز حل نشده اس      کانال رزمندگان دفاع مقدس              @seYed_Ekhlas🇮🇷