eitaa logo
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
2.4هزار دنبال‌کننده
17.7هزار عکس
8.7هزار ویدیو
137 فایل
نهایة الحب تضحیة... عاقبت عشق جانفدا شدن است! حضور شما در کانال دعوت ازخود #شهداست. کپی با ذکر ۵ #صلوات #ادمین_تبادل @Mousavii7 #نویسندگی👇🏻 @ShugheParvaz #عربی @sodaneghramk #تبلیغات🤩 @Tblegh پـــیام #ناشناس👇🏻 https://gkite.ir/es/9463161
مشاهده در ایتا
دانلود
AUD-20210805-WA0006.mp3
11.48M
🎵 🗣️ هدیه میڪنیــم به امام زمــان ارواحنافداه ❤️🌹✨🍃
🍃🌺🍃 ﷽ *السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المهدی یاخلیفةَالرَّحمنُ و یا شریکَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدی و مَولایْ الاَمان الاَمان* 🌺 🍃🌺 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
•یہ‌استاد‌داشتیـم‌مےگفت : + اگھ‌درس‌مےخونین‌بگین‌برا‌ اگه‌‌مھا‌رٺ‌ڪسب‌مےڪنین‌نیٺٺون‌باشہ‌ براےمفید‌بودن‌دردولٺ‌امام‌زمان♥️🌱 اگہ‌ورزش‌مےڪنین‌امادگے‌براے دوییدن‌توحڪومت‌ڪریمه‌آقا‌باشھ اینجورے میشیم⇓ سـرباز‌قبل‌از‌ظهـور 'اصلامابراۍهرڪارۍڪھ‌میڪنیم‌باید هدف‌درسٺ‌ومشخصۍداشتہ‌باشیم'🥀
بایدیادمان‌بماند... سختےسنگرهای‌کمین‌را هـوررا،نیزارهارا،و‌اخـلاصِ رزمنده‌هـارا،تا‌مبـادا زمـان‌از یادمــان‌ببــردڪه‌مـدیـونِ‌ چه‌کسانے‌هستیم...🌱 شهیدسید‌مرتضی‌آوینے
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلمان برای لبخندت چه تنگ است ....‌‌...🌹 ✅شادی روح شهدا صلوات
🔰تقاضای عجیب سردار سلیمانی! ✍️در مراسمی برای شهدا، سردار سلیمانی رو کرد به خانواده‌ها و گفت: از همه تقاضا دارم دو دقیقه سقف را نگاه کنند. دو دقیقه همه سقف را نگاه کردند و کم کم گردن‌ها خسته شد. همان زمان سردار سلیمانی گفت: خسته شدید؟ برخی از رزمندگان ما بیش از 30 سال است که به دلیل مجروحیت فقط می‌توانند سقف را نگاه کنند. 📚راوی: همسر شهید هادی کجباف 🔮کانال مرجع گفتمان
تو به شهادت رسیدی.. اما این را می خواهم بگویم که زنده نگه داشتن یادت کمتر از شهادت نیست.. :)🖇!
سالروزشهادت مدافعان حرم 💠۲۱ آذر ماه سالروز شهادت 🕊شهید مدافع حرم مهدی ایمانی 🕊شهید مدافع حرم محمد شالیکار 🕊شهید مدافع حرم مهدی قره محمدی 🕊شهید مدافع حرم عبدالکریم پرهیزکار 🗓۲۲روز تا سالروز شهادت حاج قاسم سلیمانی 💐شادی ارواح طیبه شهدا صلوات وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 حاج حسين رزمنده‌ها را عاشقـــــانه دوست داشت و گاه اين عشق را جور‌ی نشان می‌داد كه انسان حيران می‌شد. يك شـب تانك‌ها را آماده كرده بوديم و منتظـــــر دستـور حركــــت بوديم. من نشسته بودم كنار برجــــك و حواسـم به پیرامونمـــــان بود و تحركاتـــــی كه گاه بچه‌ها داشتند. يك وقت ديدم يك نفـــر بين تانك‌ها راه می‌رود و با سرنشيــن‌ها گفت و گوهای كوتاه می‌كند. كنجكـــــاو شدم ببينم كيست. مرد توی تاريكی چرخيد و چرخيد تا سرانجام رسيد كنـــــار تانكـــــی كه مـن نشسته بودم رويــش. همين كه خواستم از جايم تـــــكان بخورم، دو دستـــــی به پوتينم چسبيد و پايم را بوسيــــد. گفت : به خدا سپردمتون! تا صداش را شنيدم، نفسم بريد. گفتم : حاج حسين ؟ گفت : هيـــــس؛ صدات در نياد! و رفـــت سراغ تانک بعدی
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 در روی تابلو : جاده است ، مشغول کارند . با دنده حرکت نکنید ، دیر رسیدن به بهتر از نرسیدن به است . سرعت از سرعت نباشد . اگر پشتیبان نیستید دشمن را نبندید . با وارد شوید ، جاده به خون .
🌹🕊🌴🥀🌴🕊🌹 نمی دونم این اسمش چی بوده چند تا داشته ، کی بوده ولی دم گرم که تا لحظه آخر موندن و ندادن شادی روح و
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌 سهم امروزمون از یاد مولای غریب ☘🌺☘🌺☘🌺☘🌺☘🌺 🔴 توصیه امام زمان(عج) برای حل مشکلات و گرفتاری ها #
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌 سهم امروزمون از یاد مولای غریب ☘🌺☘🌺☘🌺☘🌺☘🌺 🔴 توصیه امام زمان(عج) برای حل مشکلات و گرفتاری ها #
📞 از گریه‌هاش پشت تلفن متوجه شدم بد موقع تماس گرفتم. گفتم: اتفاقی افتاده؟ گفت: کارت رو بگو مسئله پیش اومده رو درمیون گذاشتم. _باشه میگم بچه‌ها تا دو سه دقیقه دیگه انجام بدن. گفتم: اجازه بدید من از طرف شما به بچه‌ها بگم. موافقت نکرد. به معاون ذی ربطش سپرده بود کارم را پیگیری کنه. پنج دقیقه بعد که کار انجام شده بود، یکی از دفتر حاجی تماس گرفت. پرسیدم: من هیچ وقت سردار رو این طور ندیده بودم. اتفاقی افتاده؟ گفت: مگه خبرندارید احمد کاظمی به شهادت رسیده؟ می‌دونستم باهم رفاقت دیرینه دارن، اما در اون شرایط، هم عمل‌گرا بود و هم پاسخگوی مسائل و مشکلات دیگران. 👤حسین امیرعبداللهیان 🔷🔸💠🔸🔷
به دنیا که آمد اسمش را گذاشتیم آرشیدا. آقای محرابی همسر خواهر شوهرم این اسم را برازنده دخترم که از سادات بود نمی‌دانست؛ این را بعد شهادتش فهمیدم.حسابی شرمنده شدم. دنبال این بودم که اسم دخترم را عوض کنم. آن روز حاج قاسم آمده بود خانه شهید محرابی، سرحرف را باز کردم و از حاجی خواستم برای آرشیدا اسم جدید انتخاب کند. حاجی گفت: " پیامبر(ص) اسم زینب رو برای دختر حضرت زهرا(س) انتخاب کرد. حضرت زهرا(س) هم به دلیل علاقه پیامبر(ص)، اسم زینب را گذاشت روی دخترش. شماهم همین اسم رو بذارید روی دخترتون." خم شد، زینب را بوسید. اسم دختر بزرگ شهید محرابی هم زینب بود. حاجی خندید و گفت: " زینب ها زیاد شدن." بعد دست توی جیبش کرد انگشتر عقیقی را در آورد؛ و داد دستم. گفت: "هروقت زینب بزرگ شد بدید دست بکنه." هنوز دارمش؛ گذاشتم کنار. یادگاری حاجیه. 🔷🔸💠🔸🔷
‌ شهدا تفحصمان کنید گم شده ایم در دنیا ! |
سلام عليكم در این دوره زمانی که دشمن فضای مجازی رو در دست گرفته و اهدافش رو روی این فضا پیاده می کنه ما وضیفه‌ خودمون دونستیم که به امر رهبری لبیک بگیم بخواطر همین کانالی رو طراحی کردیم که به موضوعات فرهنگی می پردازه و خیلی مطالب پند آموز می‌زاره از اهل بیت، علما، شهدا ، رهبری و ... مارو خوشحال میکنید که در کانال ما حضور داشته باشید و اگر نظری داشتید مطرح کنید ببخشید وقتتون رو گرفتم ❤️یا علی مدد❤️ 🌹🌹 🌷 🌷 حتماً به جمع ما اضافه شوید 🌺ممنون از لطف شما🌺 لینک👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 🌹https://eitaa.com/joinchat/778043546C1e80e89137🌹
هدایت شده از 《 سنگر شهادت 》
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️سخنان شهید محمد بیطرفان قمی❤️😁😁 🌹گردان کوثر🌹 🌹@Witness_313 سنگر_شهادت🌹
🔵شهید مدافع‌حرم حامد سلطانی 🌼همرزم شهید نقل می‌کنند: با حامد زیاد ماموریت رفتم. شاید نزدیک به یکسال باهاش زندگی کردم؛ هروقت که با هم همسفر می‌شدیم، می‌دیدم حامد هرشب بعد از اینکه از عملیات میومدیم، قبل از خواب یهو غیبش می‌زد! 🦋می‌رفتم و می‌دیدم یه گوشه نشسته و دور از چشم بقیه با اون قرآنی که همیشه همراهش بود، مشغولِ خوندنِ قرآنه! بهش گفتم: حامدجون! خیلی بهت دقت کردم! تو این همه ماموریت، هرشب میری یه گوشه و قرآن میخونی! 🌼گفت: ببین داداش! قرآن رو بخون حتی شده شبی یه‌صفحه! اونوقته که تأثیرش رو تو زندگیت می‌بینی! این پیوسته‌قرآن‌خوندن مسیر آدم رو مشخص و عاقبت بخیرت میکنه! نیازی نیست آنقدر بخونی که خسته بشی! تو بخون! شبی یه‌صفحه ولی بخون حتما! 🦋بعدها که حامد شهید شد، وسایل توی جیبش رو‌ که درآوردم، وقتی دیدم ترکش‌ها تمام وسایلش رو سوراخ کرده بود، بگذریم... از لحظه شهادتش به بعد تصمیم گرفتم قرآن رو بخونم! حتی یه صفحه! تاریخ تولد: ۱۳۵۹/۹/۷ محل تولد: تهران تاریخ شهادت: ۱۳۹۸/۸/۷ محل شهادت: سوریه(لاذقیه) وضعیت تأهل: متاهل با یک فرزند مزار شهید: بهشت زهرا(س) _قطعه۵۳ #از_شهدا_بیاموزیم ❣❣❣❣❣
🔵شهید مدافع‌حرم حامد سلطانی 🌼همرزم شهید نقل می‌کنند: با حامد زیاد ماموریت رفتم. شاید نزدیک به یکسال باهاش زندگی کردم؛ هروقت که با هم همسفر می‌شدیم، می‌دیدم حامد هرشب بعد از اینکه از عملیات میومدیم، قبل از خواب یهو غیبش می‌زد! 🦋می‌رفتم و می‌دیدم یه گوشه نشسته و دور از چشم بقیه با اون قرآنی که همیشه همراهش بود، مشغولِ خوندنِ قرآنه! بهش گفتم: حامدجون! خیلی بهت دقت کردم! تو این همه ماموریت، هرشب میری یه گوشه و قرآن میخونی! 🌼گفت: ببین داداش! قرآن رو بخون حتی شده شبی یه‌صفحه! اونوقته که تأثیرش رو تو زندگیت می‌بینی! این پیوسته‌قرآن‌خوندن مسیر آدم رو مشخص و عاقبت بخیرت میکنه! نیازی نیست آنقدر بخونی که خسته بشی! تو بخون! شبی یه‌صفحه ولی بخون حتما! 🦋بعدها که حامد شهید شد، وسایل توی جیبش رو‌ که درآوردم، وقتی دیدم ترکش‌ها تمام وسایلش رو سوراخ کرده بود، بگذریم... از لحظه شهادتش به بعد تصمیم گرفتم قرآن رو بخونم! حتی یه صفحه! تاریخ تولد: ۱۳۵۹/۹/۷ محل تولد: تهران تاریخ شهادت: ۱۳۹۸/۸/۷ محل شهادت: سوریه(لاذقیه) وضعیت تأهل: متاهل با یک فرزند مزار شهید: بهشت زهرا(س) _قطعه۵۳ #از_شهدا_بیاموزیم ❣❣❣❣❣
بر دشمن علی بیت علی لعنت