eitaa logo
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
2.4هزار دنبال‌کننده
17.7هزار عکس
8.7هزار ویدیو
137 فایل
نهایة الحب تضحیة... عاقبت عشق جانفدا شدن است! حضور شما در کانال دعوت ازخود #شهداست. کپی با ذکر ۵ #صلوات #ادمین_تبادل @Mousavii7 #نویسندگی👇🏻 @ShugheParvaz #عربی @sodaneghramk #تبلیغات🤩 @Tblegh پـــیام #ناشناس👇🏻 https://gkite.ir/es/9463161
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم
840) 🌹 وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلُوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ 🌹 💐ترجمه و هرگز کسانی را که در راه خداوند کشته شدند، مرده حساب مکن؛ بلکه [آنان] زنده‌اند نزد پروردگارشان روزی داده‌ می‌شوند. سوره آل‌عمران (3) آیه 169 1397/8/28 11ربیع الاول 1440
Ahd.mp3
2.07M
دعای عهد @seedammar #کانال_ابراهیم_هادی_هادی_دلها
#صبحت_بخیر_آقای_من بگذار بگویمت دلم غم دارد یک عالمه اشک و آه و ماتم دارد عجّل بظهور، عصر آدینه ها ای یوسف فاطمه تو را کم دارد . . . 🌹تعجیل درفرج #پنج صلوات🌹
Ziyarat-Ashura-Halawaji.mp3
15.21M
زیارت عاشورا با صدای دلنشین اباذر حوائجی قرار هروز صبح😊🌹 @seedammar #کانال_ابراهیم_هادی_هادی_دلها
#ڪربلا♥️ دارَد غلـط لغـت نامہ ےدهـخـدا🌱●° بایـد نـوشت روبروے عـشق؛ڪربَلا❥ #حَرم_نگوبهشتمہ✨🍃 #سلام_ارباب_بینظیرم
✅نمے دانم شاید #لبخندهایتان ... تسبیح #ذڪر خداوند بود... ڪہ اینگونہ دلنشین مانده است 🌸صبحتون_شهدایے🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃 شهیدی که حضرت زهرا (س) را دید...(خیلی تاثیرگذار)🍃 #شهید_محمد_اسلامی_نسب❤ @seedammar
🍃💕🍃💕🍃💕 #ابراهیــم💓 رفاقت با تو را با تمام دنیا عوض نمےڪنم ✔تویے ڪہ در اوج نا امیدے دستانم را گرفتے و راه را نشانم دادے ✔تویے ڪہ از آبرویت براے من مایہ گذاشتے ✔تویے ڪہ از من نپرسیدے نام و نشانم را ✔تویے ڪہ معرفت به خرج دادے پاے رفاقتمان ✔تویے ڪہ ڪنارم ماندے تا بہ خدا برسم برادر شهیدم بہ رفاقتمان سوگند! جان مےدهم پاے رفاقتـم با تـو...💞 #روزتون_شهدایے🌷 🍃💕🍃💕🍃💕
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 ⭕️ #سلام_علی_ابراهیم 🔸قسمت دوم 🔸 #زندگینامه #شهیدابراهیم_هادی در اول اردیبهشت۱۳۳۶د
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 ⭕️ 🔸 قسمت سوم 🔸 در خانه ای کوچک و در حوالی میدان تهران اولین روزهای۱۳۳۶بود چند روزی است که پدر خوشحال است خدا به او پسری 👶داد که دائما خدا را شکر میکند هرچند سه پسر ویک دختر👧 در خانه هستیم ولی پدر برای این پسر خیلی خوشحال است پدر نام را بر اونهاد بستگان هروقت او را میدیدند با تعجب میگفتند حسین آقا شما فرزندان دیگری هم دارید چرا برای این پسر خوشحالید پدر با آرامش خاصی جواب میداد این پسر حالت عجیبی دارد من مطمعن هستم من بنده خوب خدا میشود این پسر نام مرا هم زنده میکند 🔶 پدرش با که داشت به روزی حلال خیلی اهمیت میداد وقتی که اوباش اذیتش کردند ونمیگذاشتند که داشته باشد به کارخانه قند رفت وآنجا مشغول کارگری شد پدر با افتخار را داشت 🔷یکبار در مدرسه کاری میکند که پدر او را تنبیه میکند ومیگوید تا شب حق نداری به خانه برگردی اوهم روی حرف پدر هیچ گاه چیزی نمیگفت شب که به خانه میآید از او سوال کردم که نهار را چکار کردی پدر با اینکه ناراحت 😔بود اما منتظر جواب بود با صدایی آهسته جواب داد داخل کوچه که قدم میزدم پیرزنی را که در حال بردن وسایل به خانه بود کمک کردم وتا منزلش بردم پیرزن یک سکه پنج ریالی بهم داد اولش نمیخواستم بگیرم اما بعد فکر کردم چون برایش کشیدم است وبا آن نانی خریدم وخوردم پدر لبخند بر لبانش نشست وخوشحال بود که پسر درس روزی را از او به خوبی آموخته دوستی با پدر از رابطه پسر فرزندی فراتر بود اما روزی ابراهیم سایه پدر را از دست داد 👉 http://eitaa.com/joinchat/3293446147Ce2b08b67ed 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
راوی: مادرش با رفتنش به سوریه مخالفت میکرد. یک روز داعش را در لپ تاپش به ما نشان داد، بعد به مادرش گفت:هر سال روز برای عزاداری امام حسین (ع) میروی و گریه میکنی؟مادرش گفت بله؛ روح الله گفت: مادر به حضرت زینب بگو برایت گریه میکنم ولی نمی گذارم پسرم بیاید! در جواب اطرافیان که می گفتند: بچه ات کوچک است نرو، میگفت: زن و بچه برای است.حتی در برابر گریه ها و بی تابی های حنانه در اش هم خودش را نگه داشت و اصلا پشت سرش را نگاه نکرد تا مبادا از رفتن شود. : آخرتتان را به دنیای نفروشید و بدانید در آنجا می خواهیم به خدا در قبال خون شهدا پس دهیم؛ نکند شرمنده امام حسین (ع) شویم. 🍃🌹🍃🌹
هیچ تیری برپیکر شهید اصابت نمی کند ، مگر آنکه اول ازقلب مادرش گذشته باشد . یعنی؛ اول قلب مادرشهید ، شهید میشود... #مادر_شهيد #شهید_محمدرضا_فخیمی
💠رهبر معظم انقلاب : شهیـــد حقیقیستــ شگفتــ آور ! ما چون عادت کردیم به مشاهده شهـدا به گذشت و ایثـارشهـدا عظمت این حقیقت بهشتـی برای ما مخفی می ماند http://eitaa.com/joinchat/3293446147Ce2b08b67ed
سالــــــروز آسمانی شدن دو دوتا دوست،دوتا رفیق، دوتا یار،دوتا ، هردو دهه هفتادی، هردو عمه هر دو خوش چهره ومهربان هردو با هم اعزام میشوند و هردو باهم در یکجا و یکساعت کنار هم میشوند روحشان شاد🌸یادشان گرامی🌸راهشان پُررهرو...🌸 http://eitaa.com/joinchat/3293446147Ce2b08b67ed
💛 مادر گفت: نرو، بمان! دلم میخواهد پسرم عصای دستم باشد. گفت: هرچه تو بگویی.فقط یک سؤال؛ 💧 میخواهی پسرت، عصای این دنیایت باشد یا آن دنیا؟! مادر چیزی نگفت و با اشک بدرقه اش کرد.... رفت و شهید شد. ☔امانت دار خون شهدا باشیم
(( بنام خدا )) مدير محترم مجمع جهاني خادمين شهداء با سلام و احترام . درد نامه اي همراه با تصوير دلخراش از بي مهري مسئولين ، نسبت به شهداي شهر شهيد پرور اهرم از توابع شهرستان تنگستان براي جنابعالي و همكاران محترمتان ارسال مي كنم باشد كه بيش از اين شرمنده شهداء نباشيم. بعرض می رساند كه : مدتی بعد از انتشار این تصویر ( استراحت سگهای ولگرد روی قبور شهیدان گلگون کفن) در فضای مجازی در شهرستان تنگستان ، مبلغ یک میلیارد ریال در سال ۹۶ جهت حصار کشی ، مرمت ، بازسازی و گچ کاری حریم قبور شهیدان تخصیص و به حساب اداره بنیاد شهید شهرستان تنگستان واریز گردید . ولی تا کنون بعد از گذشت یکسال و اندی هیچ اقدامی در محل مقبره شهیدان دیده نشده است و عملیاتی نگردیده است . جا دارد مسئولین محترم بنیاد شهید شهرستان تنگستان در این مورد پاسخگو باشند . جمعی از دلسوختگان و شهروندان شهر اهرم تنگستان من الله توفيق eitaa.com/joinchat/shahid_110
﷽ توی هر کس کاری بود. یک بار ای آمد و خورد کنار سنگر. به خودمان که آمدیم، دیدیم رسول پای راستش را با بسته است. نمی‌توانست درست و حسابی راه برود! . از آن به بعد کارهای رسول را هم بقیه ها انجام می‌دادند. . کم کم بچه‌ها بهش شک کردند. . یک چفیه را از پای راستش باز کردند و بستند به پای چپش.😬 بلند شد؛ راه که افتاد، پای چپش میلنگید!😐 . سنگر از خنده‌ی بچه‌ها رفته بود روی هوا!😂😅 تا می‌خورد زدندش و مجبورش کردند تا یک کارهای سنگر را انجام بدهد. . خیلی شوخ بود. همیشه به بچه‌ها روحیه می‌داد. اصلا بدون رسول خوش نمی‌گذشت. . 🌷🌷 http://eitaa.com/joinchat/3293446147Ce2b08b67ed
به فکر \" #مثل_شهدا_مردن \" نباش! به‌ فکر \" #مثل_شهدا_زندگی_کردن باش
🌹شهید سید مجتبی علمدار: ✳️ باید خاکریزهای جنگ را بکشانیم به شهر! یعنی نسل جدید را باشهدا آشنا ڪنیم. درنتیجه جامعه بیمه میشود و یار برای امام زمان(عج) تربیت میشود. 🇮🇷 @seedammar
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾 ⭕️ #سید_مجتبی_علمدار 🔶 قسمت سوم 🔶 #حسینیه چه روزگاری بود. زندگی ها مثل حالا راحت
🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾 ⭕️ 🔶 قسمت چهارم 🔶 تازه ازدواج کرده بودم. در یکی از اتاقهای همان خانه پدری، با همسرم زندگی مي کردم. آن روزها مردم اهل تجمل و ... نبودند. جوانها همین که اتاق و شغلی برایشان مهیا می شد ازدواج ميکردند. خیلی از فسادهای امروزی در بین آنها دیده نمی شد. آنها مردمی ساده و قانع بودند. از همه مهمتر اینکه شکرگزار خدا بودند. صبحها، بعد از نماز، وسایلم را برمی داشتم. می رفتم سمت امامزاده یحیی علیه السلام . مغازه کفاشی من روبه روی امامزاده بود. از صبح تا شب مشغول بودم. وسایل همیشگی من واکس و سوزن و نخ و میخ و چکش بود. خسته می شدم. اما خوشحال بودم. خوشحال از اینکه رزق حلال به خانه می برم. بارها از منبریها شنیده بودم که اهل بیت: در باره روزی حلال تأکید كرده اند. پدرم نیز بارها این احادیث را می خواند و خودش عمل می کرد. او از ما می خواست که به حلال و حرام خیلی دقت داشته باشیم. فرزند اول من در همان خانه به دنیا آمد. او دختری بود که به همراه خودش خیر و برکت را به خانه ما آورد. دو سال بعد همسرم باردار شد. این بار دقت نظر همسرم و خودم بیشتر شده بود. همسرم همیشه سعی می کرد با وضو باشد. به خواندن قرآن و زیارت عاشورا مداومت داشت. من هم سعی می کردم در کارهای خانه او را کمک کنم. بارداری همسرم ادامه داشت تا اینکه ماه رمضان از راه رسید. در احادیث آمده که مقدرات انسان در شبهای قدر تعیین می شود. من هم در آن شبها دست به سوی آسمان بلند می کردم. با سوز درونی برای همسر وفرزندی که در راه داشتم دعا ميکردم. نیمه های شب بیست و یکم ماه رمضان بود. حال همسرم هر لحظه بدتر ميشد. خیلی نگران بودم. با کمک همسایه ها قابله خبر کردیم. کمی سحری خوردم. در حیاط خانه با ناراحتی قدم می زدم. یکدفعه صدایی بلند شد؛ کلامی که آرامش را برای من به همراه داشت. صدایی آشنا و همیشگی. الله کبر الله اکبر صدای الله اکبر اذان با صدایی دیگر درآمیخت! همزمان با اذان صبح، صدای گریه نوزاد بلند شد. لبخند شادی بر لبانم نقش بست. یکی از خانمها بیرون آمد و گفت: »مژده، پسر است!« عجب تقارن زیبایی. اذان صبح و تولد فرزند. عجیب اینکه فرزندم در همان حسینیه به دنیا آمد. در بهترین ساعات و بهترین ماه و در بهترین مکان این پسر فرزند اذان قدم به این دنیا نهاد؛ در حسینیه ای که جز ذکرخدا در آن گفته نمی شد. http://eitaa.com/joinchat/3293446147Ce2b08b67ed 🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔺🔺🔺 🍂« انقلاب با شتابے سرسام‌آور بہ پیش مے‌رود؛ ان‌شاءالله تمام ڪاخ‌های ظلم را درهم خواهد ڪوبید و باعث نجاٺ ٺمام مستضعفیڹ جهاڹ خواهد شد و از همہ مهم‌تر زمینہ آماده مےشود براے ظهور امام زماڹ (ع) و نڪته بسیار ظریفے ڪه در اینجا مشهود اسٺ، ارتباط قوے بین امام و امٺ مےباشد ڪہ به فضل الهے این دو هم جهٺ حرڪٺ مےڪنند و تا ایڹ همسویے برقرار اسٺ ما پیروزیم؛ »🍂