eitaa logo
کلبه ی شعر
2.3هزار دنبال‌کننده
11.2هزار عکس
3.3هزار ویدیو
28 فایل
🌺🌺 در پریشانی ما شعر به فریاد رسید 🌺🌺 ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ آماده انتشار اشعار و دلنوشته هایتان هستیم ارتباط با مدیر کانال👇👇 @mah_khaky ادمین کانال👇👇 @Msouri3 تبادل فقط با کانالهای شعری و ادبی و شهدائی.
مشاهده در ایتا
دانلود
روشن بکن چشمای خورشیدو رو شیشه‌ی دلبستگی "ها" کن دستی بکش رو موی نیلوفر فکری به حال صبح فردا کن کابوس شب دائم نمی مونه حال خوشت رو نذر مردم کن لبخند رو تو  باغچه بکّارو حتی به زشتی ها تبسم کن عاشق شدن این روزها سخته حالا بیا، با دل تفاهم کن 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
چالش ها و مشکلات... - @mer30tv.mp3
4.05M
صبح 21 آبان 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky با‌ تاخیر ‌ به‌ پیشنهاد‌ دوستان‌ 🙏🏻🙏🏻🌷
به تو که می‌رسم، مکث می‌کنم! انگار در زیبایی ‌ات چیزی جا گذاشته‌ام مثلاً در صدایت آرامش، یا در چشم‌ هایت زندگی... ۲۱‌آبان‌ زادروز نیما‌ یوشیج گرامی باد🌷 ‌‎‌‎ 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
13.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
صورتم را می‌گشایم رو به جنگل پاییز،به اتفاقِِ یک لبخند روشن می‌کند روحم را 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌ 🌷 برای پدر موشکی ایران که حضرت امام خامنه‌ای روحی‌فداه او را «سردار عالی‌قدر، دانشمند برجسته و پارسای بی‌ادعا» نامید هم عالم و پارسا و باایمان بود هم شیردل و مبارز میدان بود دستان الهی ولی را پر کرد آن‌که پدر موشکی ایران بود ✍️ 📌 پ.ن: بخشی از دست‌نوشتۀ شهید طهرانی‌مقدم به رهبر حکیم انقلاب: آقا و مولای ما، می‌خواهم دستان الهی و پرقدرت شما را پر کنم و پشت شما را محکم‌تر. قربة‌الی‌الله می‌خواهیم علی زمانه را یاری دهیم. 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
دیگر به دست های طاقتم اعتماد ندارم هر آن ممکن است دستهایم را رها کند وسقوطم آبرو بریزد... از چشمهایم... 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
ازباغ مگو میوه که شیون می ریخت شیون شیون به کوی وبرزن می ریخت آن آب که مهرتوست درباغ فدک می رفت وبه آسیاب دشمن می ریخت 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
السلام علیک یا فاطمه‌الزهرا🌹 (سلام الله علیها) زن همان روزی که آمد زندگی جریان گرفت هر چه را دنیا به چشمش خوب دید از آن گرفت در وجود زن خدا بذری به نام عشق کاشت فاطمه(س) الگوی زن را اول دنیا گذاشت عشق زهرای نبی چون در سرشتش جا گرفت نام مادر از وجود فاطمه(س) معنا گرفت 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از درد ترک خورده واز زخم کبودیم کوهیم و تماشاگر رقصیدن رودیم او می‌رود و هر وجبش لاله و نسرین ماسنگ تر از سنگ همانیم که بودیم 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
صهیون زِگلیمِ خویش پاکرده دراز در فکرِ تصرّفِ اراضی ست به آز یکسان بشود به خاک،حیفا،تلاویو فرمود امام مُدَّظِلُّه به نماز 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
ببین، یادآوری کردم خودم را من به تو ای یار چه‌قدر خوار و ذلیل گشتم چه‌قدر بیزارم از این کار 🟩‌ عضو‌کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
860954370_1553864654.mp3
5.12M
💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky 🎙‌ 🎼‌ ‌ ❤️❤️
مه من هنوز عشقت دل من فکار دارد تو یکی بپرس از این غم که به من چه کار دارد نه بلای جان عاشق شب هجرتست تنها که وصال هم بلای شب انتظار دارد تو که از می جوانی همه سرخوشی چه دانی که شراب ناامیدی چقدر خمار دارد نه به خود گرفته خسرو پی آهوان ار من که کمند زلف شیرین هوس شکار دارد مژه سوزن رفو کن نخ او ز تار مو کن که هنوز وصله دل دو سه بخیه کار دارد دل چون شکسته سازم زگذشته های شیرین چه ترانه های محزون که به یادگار دارد غم روزگار گو رو پی کار خود که ما را غم یار بی خیال غم روزگار دارد گل آرزوی من بین که خزان جاودانیست چه غم از خزان آن گل که ز پی بهار دارد دل چون تنور خواهد سخنان پخته لیکن نه همه تنور سوز دل شهریار دارد 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
🥀وصیتنامه جان سوز کودک شهید غزه‌ای که وصیت کرده حتما وصیتنامه اش منتشر شود: ▪️اگر در جنگ مُردم و رفتم و شهید شدم از حکام عرب نخواهم گذشت. ▪️حاکمانی که ما را خوار کردند. ▪️روزگار سختی را بدون آب و غذا سر کردیم، ▪️علی رغم سن کم، موهایم سفید شده است. ▪️خدا شما را نبخشد و از شما نگذرد. ▪️به نزد خدائی که خالق هفت آسمان است از شما شکایت می‌کنم. ▪️مرا ببخش مادر، تو را خیلی دوست دارم. ▪️از دوری من ناراحت و محزون نشوی. ▪️نامه من برای مردم مصر، یمن، اردن، الجزایر، لیبی، لبنان، تونس، سودان، سومالی و مالزی است. ▪️غزه را به حال خود رها نکنید! ▪️غزه را فراموش نکنید! ▪️شما را سوگند می‌دهم و به شما وصیت می‌کنم. ▪️همه‌تان را دوست دارم، ▪️ما را خوار نکنید. ▪️هرکس نامه مرا دید بر عهده‌اش است که آن را منتشر کند. ▪️به اذن خدا من شهید هستم. محمد عبدالقادر الحسینی ۲۰۲۴/۳/۲۵ 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعر‌ آوا 🎙‌ 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
شکسته شد کمرم زیر بار رسوایی پس از تو این دل من شد شکار رسوایی چگونه دم زنم از پاکدامنی وقتی گرفته روی دلم را غبار رسوایی دلم کنار دل این نگار پاییزی نشسته چشم به راه بهار رسوایی همه امید من این است مثل سیبی سرخ بیفتم آخرش از شاخسار رسوایی به ایستگاه مجازات می رسد یک روز نگاه عاشق من با قطار رسوایی هزار مرتبه دل خورد پشت پا اما نَشُست دست از این روزگار رسوایی 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
دولت‌مون فشل نیست!!! ببین چه خوبه ! دولتِ وفاقه! توش پرِ شور و شوق و اشتیاقه ببین که پیرِمردا با علاقه برایِ کارا می‌کنن مُداقه نتیجه داره! اما محتمل نیست دولتمون خیلی خوبه فشل نیست!!! یه دولت سالمِ بی‌سفارش بسته شده با فکرِ ویژه! بارِش این یه نمونه‌ی بزرگِ کارِش: دوباره عادل می‌کنه گزارش خُدایی واقعیته مَتَل نیست دولتمون خیلی خوبه فشل نیست!!! ببین چقد عالی و خوب و خفن! برنامه دارن واسه برقِ وطن ساعتایِ رفتنِ برق، دقیقاً ثبتِ تویِ سامانه یِ"برقِ من" تو نظمِ اون یه ذره هم خلل نیست دولتمون خیلی خوبه فشل نیست!!! نفس بکش! هوایِ آزادیه هر جا بری رونق و آبادیه موقعِ شور و خوشی و شادیه فصلِ خوشِ دُلار هفتادیه تو عالم هستی واسش بدل نیست دولتمون خیلی خوبه فشل نیست!!! شما که از چیزی گلایه کردید دارید به زحمتاش همیشه تردید اگه که راس می‌گید و خیلی مردید تموم تاریخو بِرید بگردید دولتِ این‌چنینی از ازل نیست دولتمون خیلی خوبه فشل نیست!!! شکوه نکن،که دولتِ اُمیده ببین چقد زجر واست کشیده برای تو به هر طرف دویده آیفونا را برات ریجستریده کی گفته که به فکر راه حل نیست؟ دولتمون خیلی خوبه فشل نیست!!! یه قهرمانه که میونِ رینگه تو هر زمینه‌ای که باشه کینگه کی گفته قولاش برایِ میتینگه؟ به فکر برداشتنِ فیلترینگه! یه ذره تویِ حرکتاش دغل نیست دولتمون خیلی خوبه فشل نیست؟ غصه و ناراحتیا شد تامام برو بچرخ تویِ اینیستاگرام برو تو حالِ دیش دیریم دیش دارام اینم همونی که میگفتی می‌خوام چیکار داری گوله اینا، عمل نیست؟ دولتمون خیلی خوبه فشل نیست!!! تو شعر نکن گلایه‌ها رو قاطی ببین چه شور و رونق و ثباتی! داره میاد خودروی وارداتی بی‌ام‌وِ و پورشه و مازِراتی چرا میگی حرفی که مُستَدَل نیست؟ دولتمون خیلی خوبه فشل نیست!!! چرا میگی مثلِ حسن کیلیته؟ چرا میگی اوضاعِ سکه خیته؟ سکه اصن کجایِ زندگیته؟ این‌همه دغدغه برایِ چیته؟ وقتِ گلایه‌هایِ بی‌محَل نیست دولتمون خیلی خوبه فشل نیست!!! شورایِ راهبردی بهش خط میده ظریفه و کارا را سرعت میده از پشتِ سر، انرژی مثبت میده! یه وقتا هم داره علامت میده همه می‌دونیم که چُلاق و شل نیست!!! دولتمون خیلی خوبه فشل نیست!!! چرا میری فقط تویِ یه راستا؟ چی میگی از قیمت ماست و پاستا اینا همه صحبتِ نارواستا! قیمه‌ها را نریزی تویِ ماستا! ناز نکنی تو صبحونه‌ت عسل! نیست دولتمون خیلی خوبه فشل نیست!!! @asharahmadrafiei
     من صید دیگری نشوم        وحشی توام اما تو هم برون مرو از صیدگاه خود 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
4_5875143046177233287.ogg
1.92M
دل می شکند کاش صدا داشته باشد شاید نرود یار ؛ اِبا داشته باشد غیر از بغلت مامن دیگر که ندارم آخر دلِ من جز تو کجا داشته باشد؟ معشوق! مزن تیرِ جفا بر دلِ عاشق حتی به نظر گر که خطا داشته باشد در دام تو بودن شده تفسیر من از عشق مرغِ دلم اینگونه رضا داشته باشد شادم که گدایت شده‌ام ، حضرت سلطان با عشقِ تو این سینه بها داشته باشد پرواز کند از اثر عطرِ حضورت هر کس که به دل عشق تو را داشته باشد آوای آنلاین : 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
در هم تنیده عشق، مرا با خیال تو کی می رسد سپیده‌ی صبح وصال تو سودای تو بهانه‌ی بی خویش بودن است من را بگیر، این من ناچیز مال تو نزدیک می‌شوم به فنا در فنای خود می‌پرسم از خیال تو، خوب است حال تو؟ از من مپرس این که چرا عاشقت شدم بیچاره عقل مانده خودش در سوال تو افتاده بود در ته فنجان تو غزل من را غزل کشانده به فنجان فال تو 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
🌸 رمان جذاب 🌸 امروز که روز آخرشون بود... تصمیم گرفتیم بریم یه پارکی بوستانی چیزی که البته بیشترشم به اصرار مهسا بود! و انگار من! . . رو چمن با مهسا جای دنجی رو پیدا کرده بودیم و نشسته بودیم، میدونستم مهسا دو دقیقه نمیتونه سکوت کنه و از طبیعت لذت ببره پس خودم بحث و باز کردم در حالی که هردومون به طبیعت روبرومون خیره بودیم گفتم: _برنامه ات برای آینده تحصیلی ات چیه؟ سریع برگشت طرفم و دستشو مشت شده شبیه بلنگو گرفت جلوی صورتش - برنامه تحصیلی من برای آینده طبق نظر کارشناسی ... خندیدم و گفتم: _باشه خانم کارشناس، به علت اینکه من باهات در نهایت ادب صحبت کردم پوزش میطلبم! هردومون خندیدیم در حالی که لبه ی روسری شو مرتب می کرد گفت: _میدونی معصومه من اصلا علاقه ای به درس ندارم، بدم میاد، چرا همه باید درس بخونن نفس عمیقی کشیدم و گفتم: _خب تا مغزشون آکبند نشه مثل تو چپ چپ نگام کرد و گفت: _مرسی بابت تعریف و تمجیدت لبخندی زدم و گفتم: _خب عزیزِ من تو اگه درس نخونی میخوای چیکار کنی؟ هوم بگو؟ +خب میتونم برم هنری، شغلی چیزی یاد بگیرم همه چیز که درس نیست سرمو تکون دادم و گفتم: _آره خیلی خوبه درست میگی، ولی حتی اگه بخوای هنر هم بخونی بالاخره تا یه حدودی باید درس خونده باشی ، نه؟! نگاه بی حالی بهم انداخت +دیگه از این حد بیشتر؟! دیپلمم رو که گرفتم دیگه _خب آره! فقط من نمیفهمم تو که به رشته های هنری علاقه داشتی چرا رفتی رشته ی تجربی؟! +چه میدونم، جوگیر شدم، دیدم تو تجربی خوندی گفتم منم کم نیارم خندیدم و گفتم: _امان از دست تو مهسا، انگیزه ات نابودم کرد لب و لوچه شو آویزون کرد: +خب مگه چیه! جوگیر بودن جرم است عایا؟!! لبخندی زدم و گفتم: _خب پس از این به بعد سعی کن درست تصمیم بگیری ، اگه میخای کنکور تجربی بدی خودتو آماده کن براش، اگرم که میخای بری دانشکده ی هنر پس تکلیفت رو از همین الان روشن کن که بدونی ادامه ی راهت باید چی کار کنی با خوشحالی نگاهم کرد و گفت: _یعنی تو کمکم می کنی مامان رو راضی کنم بزاره برم دانشکده ی هنر سرمو به نشانه ی مثبت تکون دادم ، محکم لپمو بوسید و گفت: _آخ جووون، مرسی آبجی جونم لبخندِ رو لبم پررنگ تر شد .. یه لحظه صدای پایی از عقب شنیدم و بلافاصله صدایی که منو مخاطب قرار میداد پیچید تو تمام وجودم ... - معصومه خانم احساس کردم گوشام سِر شد، نه نه شایدم آتیش گرفت، نه اصلا من توهم زدم مهسا زودتر از من برگشت پشت رو نگاه کرد منم سرمو کج کردم تا صاحب این صدا رو ببینم، باورم نمیشد، عباس! ....🌷 🌸نویسنده: بانو گل نرگــــس 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
🌸 رمان جذاب 🌸 چشمامو سریع انداختم پایین... گرچه سر اونم پایین بود، باز عطرش به تندی منو از نفس انداخت مهسا که تعلل منو دید گفت: _چیزی شده عباس آقا؟ همونطوری که سرش پایین بود گفت: _چند لحظه می خاستم وقتتون رو بگیرم معصومه خانم، اگه اجازه بدین البته احساس کردم دهانم خشک شده، آروم بلند شدم و دنبالش با فاصله ی یه متری راه افتادم!! حتی برنگشتم عکس العمل مهسا رو ببینم چند قدم که از مهسا دور شدیم و انگار تشخیص داد که دیگه مهسا صدامونو نمیشنوه گفت: _واقعا عذر میخام، میدونم کارم درست نیست... ولی منو ببخشین باید یه چیز مهمی رو بهتون میگفتم قبل اینکه دیربشه... راستش .. راستش ... وای که چقدر حاشیه میره حال منو درک نمیکنه خب ادامشو بگو دیگه ..از گوشه چشم دیدم که دستشو به پیشونیش کشید و گفت: _میخاستم قبل خاستگاری رسمی که میایم خونتون حرفمو بزنم خاستگاری!!! پس مهسا درست میگفت..کمی سکوت کرد انگار منتظر تاییدی از من بود، دیگه دیدم از چند ثانیه ام داره سکوتش طول میکشه، به زور زبونم و تو دهن خشکم چرخوندم و گفتم: _بفرمایین با این که با فاصله ایستاده بودیم و هر دومون سرامون پایین بود ولی احساس می کردم اصلا ازین وضع رضایت نداره - خب راستش ... راستش مادرم، چطوری بگم، مادرم... وای که دیگه داشتم کلافه می شدم، یکی از عطر یاسش که در فاصله چند قدمی داشت دیوونم میکرد یکی ام از حاشیه رفتن و این دست اون دست کردنش - مادرم شما رو به من معرفی کرد برای ازدواج، من امسال می خاستم شمال بمونم اما بخاطر اینکه قبل خاستگاری رسمی باهاتون یه صحبت مهم کنم اومدم دیگه اعصابم داغون شده بودم، وای که سمیرا جات خالی که بهت بگم آقای یاس رفته رو مخم! دیگه کنترلمو از دست دادمو گفتم: _میشه سریع حرفتونو بزنین الان دو دقیقه است که فقط دارین حاشیه میرین انگار متوجه کلافگیم شد که سریع گفت: _نه نه من منظوری ندارم، فقط آخه خودمم نمی دونم چرا اینجوری شدم، یعنی چی بگم، نمیدونم چرا حس میکنم حالم خوب نیست ... دستشو بین موهاش کشید و گفت: _نه یعنی حالم، اصلا ولش کنین، من ... نمی دونم چرا در اوج کلافگیم داشت ازحرکاتش خنده ام می گرفت، سرمو چرخوندم و به مهسا نگاه کردم، لبخندی رو لبم نشست خداروشکر خودشو با موبایل سرگرم کرده و حواسش به ما نیست ....🌷 🌸نویسنده: بانو گل نرگــــس 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
13.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در وصف‌ ایران‌ عزیز🌷 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ عاشق را ... نه شب تهدید می‌کند ، نه مرگ ...! فقط فاصله ... ‌ ‌ شبتون در جوار یار🌹 🌓🌓🌓🌓 شبتون‌ زیبا 🌓🌓🌓🌓 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky