eitaa logo
کلبه ی شعر
2.3هزار دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
3.3هزار ویدیو
28 فایل
🌺🌺 در پریشانی ما شعر به فریاد رسید 🌺🌺 ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ آماده انتشار اشعار و دلنوشته هایتان هستیم ارتباط با مدیر کانال👇👇 @mah_khaky ادمین کانال👇👇 @Msouri3 تبادل فقط با کانالهای شعری و ادبی و شهدائی.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ لحظاتی از شعرخوانی آقای مجتبی رمضانی در آغاز دیدار امروز به مناسبت پنجمین سالگرد شهادت . ۱۴۰۳/۱۰/۱۲🥺😭😭 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سردار دلها هم تسلیت هم تهنیت ز دشمن تیر زهر آگین رها شد وطن را ماتم عظمی بپا شد فلک صبری به ایرانم عطا کن عذای مالک اشتر بپا شد قدر بود و قدش از ما جدا شد فدای کشور و راه خدا شد سلیمانی برفت اما نه از دل دل از هجر رخش ماتم سرا شد شهادت بود درد او دوا شد حسین فاطمه از او رضا شد عجب فردی عجب سردار مردی عجب خاکی که آخر کیمیا شد فدای پیکرش کز هم جدا شد علمدار رشید مرتضی شد زجا بر خیز ای محبوب دلها چه میدانی که بعد تو چها شد شفاعت کن که (عاجز) هم گدا شد گدای آن شه مشگل گشا شد نمی یابم به مانندش در عالم تُهمتن بود در میدان فدا شد 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
Danial Ranjbar - Hasrat.mp3
8.18M
💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky 🎙‌ 🎼‌‌ 💔💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آمد به سراغ دل من باز شبانه آن خاطره های خوش سردار یگانه پیچیده در ایران همه جا نام تو جانا مائیم و غم دوری تو دست به چانه سردار دلی مثل ابالفضل علمدار داری تو ز انگشتری و دست نشانه سرّیست میان تو و آن پیر ولایت از داغ تو اشکش شده چون سیل روانه آن دشمن نادان به خیالش که تو را کشت گل واژه قاسم زده در دشت جوانه الگو شده راه تو دراین عرصه گیتی جنگیدن با دشمن خونخوار زمانه 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قهرمان ایرانی🥀 ای‌ که اهلِ کرمانی، قاسمِ سلیمانی ای شجاع مردِ زمان، قهرمانِ دورانی پیروِ علی بودی، تو چنان که سَلمانی کشته‌ای تو اهریمن،مالکی به‌دورانی دست‌ِتو جداگشت‌و،راس‌ِتو چه‌نورانی هان عَلَم نَیافتاده، از یدِ سلیمانی جوشش و خروش‌ِما، از دم‌ِسلیمانی خون‌ِاو شودجوشان، در رگ‌ِهرایرانی می‌شود خراب آخر، کاخِ دیوِشیطانی چون شکسته شاخ‌ِاو،قاسمِ سلیمانی می‌شود همی‌ ویران، پایگاهِ شیطانی چشم‌ِشیر ودیو و دَد،سرزمینِ ظُلمانی از عراق و پاکستان تا دلیرِ افغانی سوریه ،یمن ،لبنان، یادِ مردِ ایرانی خونِ پاکِ اودارد جوشش‌ وخروشانی در رگ‌ِوطن گشته‌،همچو رودِجوشانی 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
دوست دارد یا نمی‌خواهد مرا معلوم نیست عشق، بازی می‌کند با من چرا! معلوم نیست می‌کشم سر، هرچه می‌ریزد به جامم دستِ دوست کِی در این میخانه می‌افتم ز پا معلوم نیست برگ، دستِ شاخه را وقتی رها می‌کرد گفت: باد با خود می‌برد ما را، کجا؟ معلوم نیست یا نمی‌آید به چشمِ باغبان، پاییزِ ما یا زمستان و بهارِ کاج‌ها معلوم نیست با طبیبان، رنجِ ما را بازگو کردن خطاست جای زخمِ عشق بر دل‌های ما معلوم نیست.. 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
میلاد محمد است و باقر(ع) لقبش دنیا شده مات علم و حلم و ادبش خوشبخت کسی که در نزول برکات ذکر صلوات است دمادم به لبش 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴انتشار برای نخستین بار روضه پیکر بدون سر و دست پای حاج قاسم 😭 روایتی از پیکر و نحوه تدفین حاج قاسم توسط سردار جباری و.....   💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آتشِ طوفان الاقصی تا دمید ترسِ اسرائیل شد "هل مِن مَزید" گنبد پوشالیِ صهیون خمید رفت تا هفتاد و اندی سالِ پیش آن زمان صهیون، گدایی ساده بود بی مرض، چون گربه های ماده بود دور تا دورِ سرش قلّاده بود کِی به دنبالِ گزیدن بود و نیش؟ گرگِ حیلت ساز با مکر و دغل کرد اشغالِ فلسطین با حِیَل تا که در نیرنگ شد ضربُ المثل شاخ و شونه می کشد چون گاومیش نقطه زن ها نقطه را عالی زدند گنبدِ لرزان و پوشالی زدند بی‌صدا؟ نه، بلکه جنجالی زدند در کلیسا لرزه آمد بر کشیش رفته زیر صد سوالِ بی جواب اصلِ اسرائیلِ مانندِ سراب ای سپاهی! خانه اش را کن خراب گرچه با غربند اینان قوم و خویش از پدافند شماها رد شدیم وعدهء صادق که آمد صد شدیم روی پای خویش کارآمد شدیم محوِ اسرائیل باشد با پُولیش 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
کلبه ی شعر
خرج قاسم کن دوباره چشم ها را فاطمه اشک باران کن غروبِ جان‌فدا را فاطمه ای تمام زخمهـای کهنـــه ام ســر باز کـــن تا بگوید شرح ســـوز و درد مــا را‌،فاطمه فتح خرمشهرهارا پیش رو داریــــم مــا خواسته‌ازمحضــرت‌حاجی‌دعـارافاطمه حاج قاسم با سپاهی از شهیدان بازگرد ای شما تنهاترین سـردار میـــدان بازگرد ای پناه کودکان غـزه ، لبنان ،ســـــــوریه با هنیّه با ابــو مهــــدی ،مسلمـان بازگرد جان غزه بسته بر طوفان الاقصایی دگر حاج قاسم با سپاهی از شهیدان باز گرد شد یمن آمـاده ی پیکــار با آل سعـــــــود سبقت از ایران گرفته در نبـرد با یـهـــود حاج‌قاسم‌ قوم حوثی باز نام‌‌آور شـــد و بر رژیم غاصب منحــوس آتش ها گشود حاج قاسم جایتان خالی چه عزتمنـــد باز دریمن یحیی‌سریع‌امشب رجزخوانی‌نمود پشت‌مان را غربت‌سنوارهاحاجی شکست دستهای منتقـــم را قهـــر اصلاحات بست بر کدامین نقطه ی پرگار می گردیـــــم ما رشته پیوند خود با غزه را دنیــــا گسست هتک‌حرمت‌از حرم رامیکشد بردوش خود ترک زاده ای که با نودولت غاصب نشست سید ابراهیم کو تا وعده ای صـــادق دهد مغربی را بگذراند وعــده ی مشـــرق دهد سید ماکاش میزد استخـــاره تـا خبــــــر ازفتوحاتی موافق مصحف ناطـــــق دهد شام زیر چکمه های صهیونی ها خـرد شد مرد میدان کوکه دل برخیبر و خندق دهد حاج قاسم ای دلاورمرد میدان‌های سخت ای‌که باسیدحسن بستیدپیمان‌های سخت چشم در راهیم برگردیـــد با امواجــــــها از دل پرالتهاب و گرم طوفان های سخت یوسف کنعانـی ایران زمین برگــــرد وباز بِسپُراین‌گرگان‌یاغی‌رابه پیکان‌های سخت 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
السلام علیک یاعلی‌بن‌موسی‌الرضا‌علیه‌السلام🌷 دلتنگ حریم تو شدم، بیشتر از پیش بر مِهر تو محتاج‌ترم تا نَفَس خویش آن کوه نیازم که به درگاه تو رو زد انفاق بکن بر منِ بیچاره‌ی دل‌ریش از جام ولایت به منِ تشنه بنوشان ای عشق تو سرمایه‌ی قلب منِ درویش از رنج فراقِ حرم و صحن و رواقت افتاده به اعماق وجودم تب و تشویش مشتاق حضورم بطلب ضامن آهو ای لطف مدام تو ز جرم و گنهم بیش 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آمدی دریا سلامی داد و رفت در حضورت شاد بودُ شاد رفت باد هر جا پای کوبی می نمود با نگاهی دل ز،هر کس می ربود بلبلی می خواند بر طاق کمر آمدم با صوت خود دارم خبر کل هستی ریزهِ خوارِ باقر است هر مِلَک می آورد جامی بدست جام می را می دهد بر مرد زن رخت شادی می کند هر کس به‌تن کبکُ تیهو هر کجا پر می زنند بالُ و پر با عشق بر در می زنند عاشقی آسودهِ خاطر می رود دشت هارا با هیا هو می دود مژده یِ میلاد باقر می دهد در کف هر عاشقی گل می نهد ۱۴۰۳/۱۰/۱۲ هدیه به امام باقر علیه سلام 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5802918919077367891.mp3
4.23M
من به آغوشِ تو محتاج‌ترین فردِ زمین ندهم مهــــر تو بر فـردوس یا حور برین 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
به مُناسبتِ سالروزِ شهادتِ سردارِدلها سِپَهبُدِشهید حاج قاسم سُلیمانی 🌷 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ راهِ تو مسیرِ سبزِ آینده‌ ی ماست نامِ تو، کلامِ نابِ تابنده ی ماست ای مَردِ جهاد و رونقِ جِبهه ی نور ایثارِ تو اِفتخارِ پاینده ی ماست ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سربازِ وطن ، کریم و کِرمانی بود محبوبِ قُلوبِ عشق و رَبّانی بود رزمنده ، مُدافعِ حَرَم ، مَردِ خُدا سردارِ شهیدِ حق ، سُلیمانی بود مَردِ میدان و جهاد سردارِ دلها 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
: سرم را بالا گرفتم,با چشمان اشک الودم انچه راکه میدیدم باور نداشتم..... بالکنت گفتم:ب ب بابا....شمااا اینجا؟؟!! بابا محکم بغلم کرد وبا دوتا دستش ,اشکهای چشمام را پاک کرد واشاره به گنبد کردوگفت:مگه میشه مولا دختر را بی پدرش دعوت کنه؟؟خوب منم دعوت کرد اومدم دیگه, لبخندی زد وادامه داد اگه ناراحتی برگردم؟ محکم خودم راچسپاندم بهش وگفتم :نه نه...اتفاقا خیلی هم خوشحالم....فقط غیرمنتظره بود برام,همین.... بابا دستم رانوازش کردوگفت,باهمون پرواز توامدم,درست پشت سرت بودم اما تواینقد از این سفروهمایش ازخودبیخودبودی که توجهی به اطرافت نداشتی,سایه به سایه باهات اومدم,جلو روذی حرم ,جمعیت زیاد بود یک آن گمت کردم اما وقتی وارد صحن شدم ,بعدازکمی کنکاش پیدات کردم. خوب که نگاه کردم بابا,یه پیراهن سفید وشلوارپارچه ای مشکی, پوشیده بود,عه این را...... باتعجب برگشتم طرفش وگفتم:بابااااا,این این,شال سفید رابرای چی پوشیدی؟؟ بابا لبخندی زد وگفت:برای اینکه اعضای گروه بتونن شناساییم کنند.....تمام حوادث این چندوقته اومد جلوی چشمام...من....گروه....همایش....درسته خودشه غلام حسین... من:یعنی ,یعنی شما همون غلام حسین هستید؟؟ بابا دوباره خنده ای زدگفت:اگه خدا قبول کند... من:ولی بابا,خودت همیشه میگفتی فضای مجازی هم مثل واقعی هست ,پس نباید دروغ بگیم,چراخودت رابه دروغ غلام حسین معرفی,کردی؟ بابا دستی به,سرم کشیدوگفت:برای اینکه خودم را غلام امام حسین ع میدونم ..... عجب زیرکی هست این بابای ما..... بابا اشاره کرد به ساعتش وگفت,دیگه باید کم کم بریم سمت خیابان امام حسین ع,گروه راکه جمع کردیم دوباره برمیگردیم ,حرم به صرف عشق وصفا.... وای خدایا شکررررت...... چقد من خوشبختم.... ...🌷 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
: با پدرم به سمت خیابان امام حسین ع حرکت کردیم ,به گفته ی بابا، اول خیابان ووسط راه نجف تاکربلا از طرف کارخانه مان ,موکب برپا کرده بودند وبرای خدمت به زوار هر کاری میکردند از نهاروشام گرفته تاجای خواب ووسایل رفاهی.... همینجور که دست در دست پدرم قدم برمیداشتم ,پدرم بامحبتی خاص بهم نگاه کرد وگفت:میدونی یاد یه خاطره,از مادرم یعنی بی بی معصومه افتادم,همانطور که میدانی مادرم که خدارحمتش کند,مخالف سرسخت ازدواج من با مادرت ژیلا بود,میگفت شما زمین تا اسمان باهم فرق دارین,از جنس هم نیستید وفردا که بچه دارشدید,بچه هات به راه های ناجور میروند چون قراره کسی مثل ژیلا که هیچی از فرهنگ ایرانی واسلامی نمیداند ,بچه هات راتربیت کند,میگفت اختلاف فرهنگی باعث جداییتون میشه,البته حق داشت ,من ومادرت خیلی باهم فرق وفاصله داشتیم اما سادگیی وصداقتی که دروجود مادرت دیدم,تمام این فاصله ها راپر میکرد ,ولی همیشه به مادرم میگفتم:نگران نباش عزیزم ,بچه ای که (لقمه حلال)بخورد,هرجا که برود اخرش سرسفره ی اهل بیت ع ,برمیگردد والان میبینم که درست حدس میزدم ,درسته ژینوس جان؟؟... من:بابا به خدا که راست گفتی,باورت میشه اگه تمام عمرم را یک طرف قراربدهند وهمین دقایقی که در حرم مولاعلی ع بودیم هم یک طرف قرار بدهند ,بازم این طرف یعنی این چند دقیقه به کل عمرم میچربه.... پدرم دوباره بوسه ای به سرم زد واشاره به جلوکرد وگفت:عه مثل,اینکه مهمانهامون رسیدن.. نگاه کردم,اره درسته نزدیک ده دوازده نفری باشال سفید وتیپ وقیافه های,غربی سرخیابان ایستاده بودند.. ...🌷 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
تا واژه را چیدم که از ماهم بگویم دیدم که تنها باید از آهم بگویم وقتی تمام حرف دل در چشم من هست لازم ندیدم آنچه می خواهم بگویم 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
87.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙‌ 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
21.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
غوش خود را باز،کن فصل زمستان است" در اوج سرما آرزویم عشق سوزان است یعنی که باید گرم باشیم از،تنور عشق آب وهوای شهر وقتی برف وبوران است بین من و تو که نباید فاصله باشد وقتی میان قلب ما امید مهمان است بر گیسوی یلدایی‌ام شانه بزن با عشق یلدا شروع عاشقی های فراوان است ما در دو پیکر مثل یک روحیم باور کن یعنی نفس‌هایت برای جسم من جان است وقتی هوا بس ناجوانمردانه سرداست. آه! آغوش گرم و مطمئنی چاره ی آن است فرقی ندارد که زمستان است یا پاییز با تو تمام فصل ها رنگ بهاران است. 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
الهی درسڪوت شب تمام سختی روزمان را بـه تـو می سپاریم سـلامت را ارمغان فردای من و دوستانم کن و همزمان باطلوع آفتاب فردایت هدیه ای الهی ازنوع آرامش خودت بـه زندگی همـه ما هدیه فرمـا🙏 ‌‎‌‎🌓🌓🌓🌓 شبتون‌درآرامش 🌓🌓🌓🌓 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام سلامی باعطرگلهای رز به دوستان مهربون سلامی ازسر عشق ودوستی به همه‌ دوستان نازنین باآرزوی داشتن روزی زیبا شاد و پرخیر و برکت صبح آخر هفته تون بخیرو نیکی ‌‎‌‎ 🌞🌞🌞🌞🌞 سلام‌صبحتون ‌ بخیر 🌞🌞🌞🌞🌞 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
سپیده سر زد از دیوارِ سنگی حیاط خانه‌مان شد رنگ رنگی دوباره حضرت خورشید گل کرد دهان کوچه وا ماند از قشنگی! 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
"سحرخونین" نوشیده سحر... شربتی از شهدِ شهادت تا حادثه ای لرزه به دلهای وطن کرد یک واقعه در باور و شک ، شوک و تَحَیُّر هر لکنتی از شدّتِ آن بابِ سخن کرد یک جمعه که خونین شده با دستِ جنایت تاریخ... بر اندامِ خود انگار ، کفن کرد ترسیده از آن سروِ سرافرازِ سپاهی از جنگ که عاجز شده تزویر به تن کرد جنگی که در ایران و در افغان و عراق و هم سوریه و بوسنی و لبنان و یمن کرد چون مالکِ اشتر ... پِیِ فرمانِ ولایت جان را سپرِ امنیّتِ کودک و زن کرد بالنده شد از جاذبه ی عشق به خورشید از پیله ی خود... جرأتِ پروانه شدن کرد روحی متعالی که در آن جسم نگنجید عزمِ سفر از کالبد و بندِ بدن کرد از سازِش و تسلیم نگویید که رهبر این غائله را کُلُهم از دم قدغن کرد با خاک ، مساوی شود آن کاخِ ستم که... در محکمه اش حاکمِ آن... حُکمِ زدن کرد (خاتون) 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky