eitaa logo
کلبه ی شعر
2.3هزار دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
3.3هزار ویدیو
28 فایل
🌺🌺 در پریشانی ما شعر به فریاد رسید 🌺🌺 ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ آماده انتشار اشعار و دلنوشته هایتان هستیم ارتباط با مدیر کانال👇👇 @mah_khaky ادمین کانال👇👇 @Msouri3 تبادل فقط با کانالهای شعری و ادبی و شهدائی.
مشاهده در ایتا
دانلود
بر همه مسلمانان فرض است که با امکانات خود در کنار مردم لبنان و حزب الله سرافراز بایستند. مقام معظم رهبری(حفظه الله) 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 گذشتم از طلا و از زَرِ خویش به اَمرِ مقتدا و رهبر خویش بهاران می شود فصل خزانی که گوهر بگذرد از گوهر خویش. (سایه) 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 قصه‌دلبری از آن آدم هایی نبود که خیلی اسم امام زمان را بیاورد ، ولی در مأموریت آخر قشنگ می نوشت : « واقعا اینجا حضور دارن! همون طور که امام حسین (ع) شب عاشورا دستشون رو گرفتن و جایگاه یارانشون رو نشون دادن ، اینجاهم واقعا همون جور .. اینجا تازه میتونی حضورشون رو پررنگ تر حس کنی! » در کل ۲۹ روزی که در منطقه بودم ، سه بار زنگ زد . آنجا اینترنت نداشتم ، ارتباط تلگرامی مان هم قطع شد ، خیلی محترمانه و مؤدبانه صحبت می کرد و مشخص بود کسی پهلویش ایستاده که راحت نبود🤦🏻‍♀ هیچ وقت این قدر مؤدب ندیده بودمش گاهی که دلم تنگ می شد ، دوباره به پیام هایش نگاه می کردم.. می دیدم آن موقع به من همه چیز را گفته ، ولی گیرایی من ضعیف بوده و فهوای کلامش را نگرفته ام . . از این واضح تر نمی توانست بنویسد : _قبل از اینکه من شهید بشم ، خدا به تو صبر و تحمل میده ! _مطمئنم تو و امیرحسین سپرده شدین دست یکی دیگه ! سفرم افتاده بود در ایام محرم . خیلی سخت گذشت از طرفی بلاتکلیف بودم که چرا این قدر امروز و فردا می کند .. از طرفی هم هیچ کدام از مراسم آنجا به دلم نمی چسبید سال های قبل با محمد حسین ، محرم و صفر سرمان را می گرفتی هیئت بود ، تهمان را می گرفتی هیئت عربی نمی فهمیدم ، دست وپاشکسته فرازهای معروف مقتل را متوجه می شدم.. افسوس می خوردم چرا تهران نماندم . ولی دلم را صابون می زدم برای ایام اربعین .. فکر می کردم هر چه اینجا به ظاهر کمتر گذرم می افتد به هیئت و روضه ، به جایش در مسیر نجف تا کربلا جبران یادم نمی رود ...🌷 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 قصه‌دلبری یکشنبه بود که زنگ زد بهش گفتم : « اگه قرار نیست بیای ، راست و پوست کنده بگو ، برمی گردم ایران!» گفت : « نه هرطور شده تا یکشنبه هفته بعد خودم رو میرسونم!» نمیدانم قبل از نماز ظهر بود یا بعد از نماز ، شنبه هفته بعد ، چشمم به در و گوشم به زنگ بود .. با اطمینانی که به من داده بود ، باورم نمیشد بدقولی کند یک روز دیگر وقت داشت . . ۲۸ روز به امید دیدنش ، در غربت چشمم به در سفید شد حاج آقا آمد . داخل اتاق راه می رفت . تا نگاهش می کردم چشمش را از من میدزدید .. نشست روی مبل ، فشارش را گرفت .. رفتارش طبیعی نبود 🤦🏻‍♀ حرف نمیزد ، دور و بر امیرحسین هم آفتابی نشد.. مانده بودم چه اتفاقی افتاده قرآن روی عسلی را برداشتم که حاج آقا ناگهان برگشت و گفت : « پاشو جمع کن بریم دمشق ! » مکث کرد ، نفس به سختی از سینه اش بالا آمد ، خودش را راحت کرد: « حسین زخمی شده ! » 😔 ناگهان حاج خانم داد زد : « نه ، شهید شده به همه اول می گن زخمی شده » سرم روی صفحه قرآن خشک شد داغ شدم ، لبم را گاز گرفتم ، پلکم افتاد . انگار بدنم شده بود پر کاه و وسط هوا و زمین می چرخید .. نمیدانستم قرآن را ببندم یا سوره را تمام کنم یک لحظه هم فکر نکردم ممکن است شهید شده باشد . . سریع رفتم وضو گرفتم ایستادم به نماز .. نفسم بند آمده بود! فکر می کردم زخمی شده و دارد از بدنش خون می رود .. تابه حال مجروح نشده بود که آمادگی اش را داشته باشم ...🌷 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شــب چــه زیــبــاســت ســڪــوتــش ، آرامــشــش ســتــارگــانــش ، آســمــانــش وچــه زیــبـــاتــر خــلــوت بــاتــو ڪــه بــه آرامــش مــیــرســم خـــدایـــا... زیــبــایــی مـــاه و ســتــارگــان و آرامــش شــب را نــصــیــب دوســتــان و عــزیــزانــم بــگــردان   ‌‌ ‌‎‌‎ 🌓🌓🌓🌓 شبتون‌ زیبا 🌓🌓🌓🌓 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌿امیدوارم برکتِ فراوان در زندگیتون شادمانیِ بسیار بر دلهـاتون و لبخندهای ماندگار بر لبهاتون میهمان و ماندگار و دل‌هاتون سرشار از امید باشد.   ‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ صبحتـون بـهتـریـن و خوشرنگ تـرین صبـح دنیـا با لحظه هـایـی پـراز خـوشی و آرزوی سـلامتـی برای شمـا صبـح جمعه‌ تـون زیبـااااا الهی بهترینها نصیبتون 🌞🌞🌞🌞🌞 سلام‌صبحتون بخیر 🌞🌞🌞🌞🌞 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
خورشید بیا طلوع کن از مغرب از شدت ترس وغم تهی شد قالب بیچاره شدیم و رفت عالم از دست برخیر بیا ظهور کن یا صاحب 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
نقاب.... - @mer30tv.mp3
5.22M
صبح 11 آبان 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
در خلوتِ خود رفتی‌،آرام چو پروانه در هجر تو دنیایم‌، نابود چو ویرانه دل‌کندی و دل بردی‌‌ ،من ماندم و غم هایم در بغض چه می‌لرزد ، این شانه‌ی مردانه باید که کویتی پور... آماده شود امشب با سوز بخواند باز...یاران چه غریبانه.... 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر چند شهادت، همه چیزش افتخار است والله دلم ،از خبرِ شنیدنش، پاره و زار است معلولیت و مجروحیت و آوارگی و خانه بدوشی میبینم و میخوانم و هر روز به دار است از بس که ، خبرهایِ غم و غصه شنیدیم غم رویِ دلم ،جایِ یکی خنده سوار است هر روز شنیدیم، یکی تکّه شد و سوخت یا انکه یکی ،عاجز و در تحتِ فشار است هر روز شنیدیم ،یکی بمب فرو ریخت یا انکه یکی، جایِ دگر، حالِ فرار است یک گوشه یکی تشنه و بی آب نشسته یک جای دگر، تکه یِ نان، اوجِ ویار است ما را به کجا برده زمان، داده نشان ‌ اینهمه غصه؟ از الِ یهود ،این همه غم، خلق دچار است 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
نان و مسکن گرچه می گردد گران بی خیالش باش را بچسب پیر گشته در تجرد هر جوان بی خیالش باش را بچسب اشک ایتام وطن گر شد روان بی خیالش باش را بچسب گر ندارد پول در کیفش مامان بی خیالش باش را بچسب قد بابا شد ز سختی ها کمان بی خیالش باش را بچسب سوی مسجد رو که شد وقت اذان بی خیالش باش را بچسب شد بهار ما به مانند خزان بی خیالش باش را بچسب دولت مسعود و مجلس ، الامان بی خیالش باش را بچسب بی حجابی ها و فحشاء شد عیان بی خیالش باش را بچسب امر معروفی نما با این زبان بی خیالش باش را بچسب گشته عادی زندگی هم با سگان بی خیالش باش را بچسب غافل از مرگ‌ ، او بسوی ما دوان بی خیالش باش را بچسب " 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
خواندیم آواز جنون و غصه را راندیم تا آسمان راندیم و دریا را فرا خواندیم موسیقی باد و نفس هامان به هم آمیخت موی تو را با پنجه ها در پنجه افشاندیم اما سرابی بیش با تو بودن من نیست ایکاش شب را با غزل بیدار میماندیم 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
بردار دل از شیشه‌ی رازی که شکسته‌است از آینهء چشم نوازی که شکسته است جز آه نمی‌آید از این قلب پر از درد اين‌قدر مزن چنگ به سازی که شکسته‌است چون برکه‌ی یخ بسته پر از حسرتم ای ماه! دل بی تو چه شب‌های درازی که شکسته‌است این توبه که در لحظه پشیمانم از آن را دیگر به شکستن چه نیازی که شکسته‌است تردید سزاوار دل عاشق من نیست ای دوست مکن شک به نمازی که شکسته‌است 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صبحت‌بخیر حضرت باران بگو به ما با روزگار خسته دلها چه میکنی؟ درگیر زرق وبرق فریبنده‌ای شدیم با غفلت نشسته بر ما چه میکنی؟ 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
از  من  طعم  گس  دلتنگی  را بگیر مرا گوش  کن  ! مرا  از  گوشواره هایت عبورم  ده بگذار طعم  فقر را  چشیده  بیایم و یک  دل  سیر تماشا تماشا تماشایت  کنم یک  دل  سیر 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
پهلو زده خورشید به چشمان شما سرسبز شده دشت ز دامان شما محبوب من! اینجا همه حیران تواَند جان من سرگشته به قربان شما () 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای بازیِ زیبای لبت، بسته زبان را زیبایی تو کرده فنا فنّ بیان را  ای آمدنت مبدا تاریخ ِ تغزُل تأخیرِ تو بر هم زده تنظیم زمان را نقل است که در روز ِ ازل مجمع ِ لالان گفتارِ تو را دیده و بستند زبان را عشق تو چه دردی‌ست که در منظر ِ عاشق از تاب و تب انداخته حتی سرطان را کافی‌ست به مسجد بروی تا که مشایخ با شوق ِ تو از نیمه بگویند اذان را روحم به تو صد نامه نوشت و نفرستاد ترسید که دیوانه کنی نامه‌رسان را 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
موجیم و وصل ما ، از خود بریدن است ساحل بهانه ای است ، رفتن رسیدن است تا شعله در سریم ، پروانه اخگریم شمعیم و اشک ما ،در خود چکیدن است ما مرغ بی پریم ، از فوج دیگریم پرواز بال ما ، در خون تپیدن است پر می کشیم و بال ، بر پرده ی خیال اعجاز ذوق ما ، در پر کشیدن است ما هیچ نیستیم ، جز سایه ای ز خویش آیین آینه ، خود را ندیدن است گفتی مرا بخوان ، خواندیم و خامشی پاسخ همین تو را ، تنها شنیدن است بی درد و بی غم است ، چیدن رسیده را خامیم و درد ما ، از کال چیدن است.. 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
جمعه‌ها؛ بایدکه‌فارغ‌شدازاین‌شهرِشلوغ دور شد از قیل و قال جمعه یعنی حالِ خوش جمعه یعنی بیخیال... 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
-713416959_-22054281.mp3
6.59M
💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky 🎙‌ 🎼‌ 💔💕
جمعه دل ها همچو دریا می‌شود خنده بر لب ها خودش جا می شود دور هم با چای گرم ونان داغ خوردنی هم‌ نوش جان ها می شود عطر یاس رازقی قندان و قند وای خوش بو و گوارا می شود گرم حرف و گفتگو شعر و غزل خود بخود حل معما می شود مادر از لبخند لب هایش پر است شادما نی سهم بابا می شود کاش هر روز خدا آدینه بود دل خوشی ها بس‌که گویا می شود 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
دیگر نخواه زنده بمانم به جای تو عمرم تمام شد وسط شعر های تو من گریه با زبان غزل می کنم بگو اصلا چقدر واژه بریزم به پای تو ؟ باید چقدر بپرد این پلک های من در انتظار دیدن یک‌رد پای تو؟ دیگر نفس میان گلو گیر می‌کند باید نفس نفس بزنم در هوای تو‌ شاید خدای ما دو نفر فرق می‌کند امید بسته حاجت من به دعای تو من یک درخت سیب به عشقت می آورم اصلا بهشت خسته کننده فدای تو مضمون شعر های غمت را به من بده مضمون شاد هر غزل من برای تو 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
‌‌‌‌‌  پاییز فصل ِ قشنگیست درهوایـش شعر دم میکـشد... 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فاصله افتاده میان من و تو دل پریشان شده است مثل آن لحظه ناب دور آن حوض خیال که پر از "ما" شده بود و نگاهم که به قلاب نگاهت افتاد و لبم خشک عطش بود پر شبنم شده بود برگ گل بوته ی یاس، لحظه ها میگذرد نه به سرعت، آنی شده ام گیج تر از آنچه خود می دانی شانه ی دستم کو؟ تا به مویت بکشم. رفته ای بی خبری از من و ماهی ها! حال من خوب شده تو بیا باور کن تیر و مرداد ولی رعشه ها میگیرم چه هوای سردی ؟! 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
919.8K
من تورا ،خشت به خشت از دل وجان ساختمت . با درونمایه عشق وهیجان ،ساختمت همچو بت ساز که از سنگ ،بتی می سازد از دل سنگ برون کرده ، عیان ساختمت تا ندزدند زمن ، این بت عاشق کُش را ناگزیر از نظر خلق ، نهان ساختمت تا به من تکیه کند ،پیکر دریایی تو باتن خسته وفرسوده ، کران ساختمت یوسفم خواندی و الطاف نمودی، من نیز کردم اعجاز و زلیخای جوان ساختمت جان شیرین ،به پی ساختنت ،باخته ام نرو ارزان زکنارم ،که گران ساختمت تا تو چون ، تیر سبکبال، نمایان بشوی قدّ افراخته خویش ، کمان ساختمت سیب لبنان شدی و غلت زدی تا لب رود رود جیحون شده ، در خویش ،روان ساختمت... 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky