🌷 بسم رب الشهداء و صدیقین🕊
🔴 #در_کمین_گل_سرخ
زندگینامه #سپهبد_شهید_علی_صیاد_شیرازی
قسمت 7⃣2⃣2⃣
« چشم هایمان از خوشحالی می درخشید مثل اینکه کار تمام شده بود. حالت جالبی است که فرماندهی مطمئن باشد طرحی که می خواهد به اجرا در بیاورد پیروزی هست . یعنی ما پیروزی را در آن جرقه ی ذهنی که به وجود آمد دیدیم . دوتایی با هم صحبت کردیم . مشکل کار در این بود که این طرح را چطور به فرماندهان ابلاغ کنیم با آنان بحث های دیگری کرده بودیم و حالا یک دفعه این طرح را مطرح می کردیم . در ذهنمان بود که می گفتیم مشورت هایمان چه شد. مخصوصاً بچه های سپاه، اهل بحث و این چیزها بودن و فکر می کردیم اگر چیزی را فی البداهه بگوییم ممکن است برایشان سنگین باشد. خداوند یاری کرد و گفتم من این را ابلاغ می کنم. یعنی مسئولیت ابلاغش را به عهده گرفتم . آقای محسن رضایی هم قبول کرد و گفت اشکالی ندارد از طرف من شما به سپاه و ارتش ابلاغ کنید. » *
آن دو با قلب هاي لبريز از اميد، خود را به منطقه رساندند. به فرماندهان ابلاغ شد فوراً خود را به پاسگاه فرماندهي قرارگاه نصر برسانند. حدود ظهر بود که سرهنگ وارد اتاق جلسه شد. اتاق جلسه از دو سنگر تو در تو تشكيل شده بود که تا بيست روز پيش متعلق به عراقي ها بود. مساحت هر سنگر حدود ٢ در ٣ بود. بيش از پنجاه نفر در آن فضاي کوچك گرم و دم کرده، خود را جا داده بودند. در گوشه اي چند دستگاه بيسيم بود که هر از گاهي صدايي ازشان برمي خواست و در بيرون از سنگر هم مدام صداي توپخانه ها مي آمد. به آن دو در بالاي مجلس جا داده شد.
⬅️ ادامه دارد....
ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است.
🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷 بسم رب الشهداء و صدیقین🕊
🔴 #در_کمین_گل_سرخ
زندگینامه #سپهبد_شهید_علی_صیاد_شیرازی
قسمت 8⃣2⃣2⃣
* « اين جلسه، از تاريخي ترين جلسات است. از نظر نظامي، چون آشنا بودم، مي دانستم که براي ارتشي ها مشكل نيست. منتها بچه هاي سپاه، چون نظامي هاي انقلابي جديد بودند، بايد ملاحظه مي شدند. براي اينکه آنها هم کنترل شوند، مقدمه را طوري گفتم که احساس کنند فرصتي براي بحث نيست و به عبارت ديگر، دستور ابلاغ مي شود و بايد فقط براي اجرا بروند. چون وقت کم بود و اگر مي خواست فاصله بين عمليات بيفتد، اين طرح خراب مي شد.
گفتم:
" من مأموريت دارم – اين طور گفتم که خودم را هم به عنوان مأمور قلمداد کنم – که تصميم فرماندهي قرارگاه کربلا را به شما ابلاغ کنم. خواهش مي کنم. خوب گوش کنيد و اگر سؤال داشتيد بپرسيد تا روشن تر توضيح بدهم. مأموريت را بگيريد و سريع برويد براي اجرا. "
محكم، مأموريت را ابلاغ کردم. در يك لحظه، همه به هم نگاه کردند و آن حالتي را که فكر مي کرديم، پيش آمد.
اولين کسي که صحبت کرد برادر شهيدمان – که ان شاءالله جزو ذخيره ها مانده باشد – احمد متوسليان بود . فرمانده ی تيپ ٢٧ حضرت رسول (ص) بود. ايشان در اين چيزها خيلي جسور بود.
گفت: " چه جوري شد؟! نفهميديم اين طرح از کجا آمد؟ "
منظورش اين بود گه اصلاً بحثي نشده، يكدفعه شما تصميم گرفتيد و طرح را ابلاغ کرديد.
من گفتم: " همينطور که عرض کردم، اين دستور است و جاي بحث ندارد. "
تا آمديم از ايشان فارغ شويم، شهيد خرازي صحبت کرد – احتمالاً احمد کاظمي هم صحبت کرد – من يك خرده تندتر شدم و گفتم:
" مثل اين که متوجه نيستيد. ما دستور را ابلاغ کرديم، نه بحث را. "
از آن ته ديدم آقاي رحيم صفوي با علامت دارد حرف مي زند. توصيه به آرامش مي کرد. خودش هم لبخندي بر لب داشت و به اصطلاح مي گفت مسأله اي نيست. هم متوجه بود که اينطور بايد گفت و هم متوجه بود که اين صحنه طبيعي است و بايد تحملش کرد. »*
⬅️ ادامه دارد....
ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است.
🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷 بسم رب الشهداء و صدیقین🕊
🔴 #در_کمین_گل_سرخ
زندگینامه #سپهبد_شهید_علی_صیاد_شیرازی
قسمت 9⃣2⃣2⃣
* « آنچه مرا بيشتر ناراحت کرد، گفته هاي يك سرهنگ ارتشي بود. از عناصر ستاد خودمان بود؛ از استادان دانشكده ی فرماندهي و ستاد. استاد خوبي هم بود به نام سرکار سرهنگ «محمدزاده».
ايشان گفت: " ببخشيد جناب سرهنگ. ما راهكارهاي زيادي براي عمليات داديم. اين جزو هيچ کدام از راهكارها نبود. "
گفتم: " من از شما تعجب مي کنم که استاد دانشكده فرماندهي و ستاد هستيد و چنين سؤالي مي کنيد. مگر نمي دانيد تصميم فرمانده در مقابل راهكارهايي که ستادش به او مي دهد، از سه حالت خارج نيست. يا يكي از راهكارها را قبول مي کند و دستور صادر مي کند. يا تلفيقي از راهكارها را به دست مي آورد و آن را ابلاغ مي کند . يا هيچ کدام از آنها را انتخاب نمي کند و خودش تصميم مي گيرد. چون او بايد به مسئولين بالا و خدا جواب بدهد. فرمانده ملزم به تصميم گيري و اتخاذ تدبيري است که پيش خدا جوابگو باشد، نه پيش انسانهاي ديگر. اين حالت سوم است. "
من که غافل شده بودم، در اثر برخورد رواني برادر رحيم صفوي، يك خرده تحمل خودم را بيشتر کردم. داشتم نااميد مي شدم و فكر مي کردم اين جلسه به کجا مي انجامد.
به خودم گفتم: " درنهايت به تندي دستور را ابلاغ مي کنم. بالاخره بايد اجرا شود. ميدان جنگ است و بايستي يك خرده روح و روان هم آماده باشد. "
خداوند متعال مي فرمايد:
" فاءن مع العسر يسرا. "
او ما را کشاند تا نقطه ی اوج سختي و يكدفعه آساني را نازل آرد؛ بدون اينکه خودمان نقش زيادي داشته باشيم. جريان جلسه يكدفعه برگشت. برادر احمد متوسليان گفت:
" من خيلي عذر مي خواهم که اين مطلب را بيان کردم. ما تابع دستور هستيم و الان مي رويم به دنبال اجرا هيچ نگران نباشيد. "
برادر خرازي هم همين طور. همه شان با هم هماهنگ کردند و شروع کردند به تقويت فرماندهي براي اجراي دستور.
اينطور که شد، گفتم:
" بسيار خوب. اينقدر هم وقت داريد. سريع برويد براي عمليات آماده شويد و اعلام آمادگي کنيد. "
اينها که رفتند يك دفعه غبار غمي دل مرا گرفت. خدايا، با اين قاطعيتي که در ابلاغ دستور نشان دادم، با اين شرايطي که توي جلسه به وجود آمد و بعد هم خودت حلش کردي، حالا اگر اين طرح نگرفت، آن وقت چكار کنيم؟ دفعه بعد، توي اتاق هاي جنگ، نمي شود اين طور دستور داد، چون ياد صحنه هاي قبلي مي کنند. » *
⬅️ ادامه دارد....
ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است.
🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷 بسم رب الشهداء و صدیقین🕊
🔴 #در_کمین_گل_سرخ
زندگینامه #سپهبد_شهید_علی_صیاد_شیرازی
قسمت 0⃣3⃣2⃣
عمليات با يك ساعت تأخير آغاز شد. فرماندهان قرارگاه کربلا، در ساعت ٢٢/٢٥ روز اول خرداد، حدود ٩ تيپ نيرو را در ظلمات شب از سه محور روانه ی ميدان کردند. اينها به اضافه يك تيپ احتياط تمام دارايي قرارگاه بود که اکنون به ميدان ريخته بود. نيروهاي محور راست، با سرعت جلو کشيدند و شكافي ميان نيروها و مواضع دشمن ايجاد کردند. تأمين شلمچه با آنان بود. اما در دو محور، کار گره خورده بود.
* « اما از دو محور ديگر هيچ خبري از پيشروي شان نمي آمد. هرچه هم راهنمايي مي کرديم به نتيجه نمي رسيدند. از اين بابت ما شديداً نگران بوديم و اين نگراني تا صبح ادامه داشت. هنگام نماز صبح بود. اکثر کساني که در اتاق جنگ بودند از شدت خستگي افتاده بودند. نماز را که خواندم احساس کردم ديگر چشمانم بسته مي شود و نمي توانم پلك ها را نگه دارم. خواب بدجوري فشار آورده بود. ولي دلم نمي آمد از کنار بيسيم بروم. همانجا دراز کشيدم و سعي کردم چند دقيقه اي بخوابم. در عالم خواب و رويا، ناگهان ديدم سيدي عاليقدر که عمامه اي مشكي دارد، وارد قرارگاه شد. چهره اش گرفته بود و بسيار محزون و خسته به نظر مي آمد. به احترامش همه از جا برخاستيم لحظه اي بعد انگار که ديگر کارش تمام شد و کار ديگري ندارد، بلند شد و گفت:
ـ من مي خواهم بروم آيا کسي هست من را در اين مسير کمك کند؟
من زودتر از بقيه جلو دويدم و دستشان را گرفتم تا از قرارگاه خارج شود. بيرون که رفتيم به ذهنم رسيد، حيف است اين سيد بزرگوار با اين همه خستگي که دارند، پياده راه بروند پس بغلش کردم ديدم با تبسمي زيبا به من نگريست و اظهار محبت کرد. از اين نگاه محبت آميز او چنان به وجد آمدم که از خوشحالي به گريه افتادم. ناگهان به صداي گريه خودم از خواب پريدم. با روحيه اي که از اين خواب گرفته بودم، ديگر خوابم نمي آمد. متوجه شدم از بيسيم صداي تكبير گفتن مي آيد. فهميدم دو محوري که کارشان گير کرده بود، توانسته اند به اروند برسند. » *
⬅️ ادامه دارد....
ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است.
🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
﷽
♨️ متن خواندنى و قابل تأمل 👌
✍عظمت یاور انقلابیِ امام خمینی(ره) و امام خامنه ای که تاریخ بعدها او را خواهد شناخت...
آیا👇
می دانید علت جُــک ساختن برای
#آیة_الله_جنتی، این انقلابیِ واقعی چیست؟
1. فقط👇
آیت الله جنتی است که
۴۰ روز روزه نذر میکند که پسر مفسدم دستگیر و #اعدام شود و مثل بعضی از بزرگان به خاطر پسرش به زمین و زمان تهمت نمیزند و وقتی پسرش اعدام میشود خم به ابرو نمی آورد
۲. فقط👇
آیت الله جنتی است که
نوه اش را برای #شهادت تربیت میکند و شهادت آصفش را جشن میگیرد
۳. فقط👇
آیت الله جنتی است که
وقتی پسر دیگرش علی جنتی در وزارت ارشاد خرابکاری میکند نه تنها از او دفاع نمیکند بلکه #سخت_ترین انتقادها را به او روا می دارد
۴. فقط👇
آیت الله جنتی است که
اینبار در اوج پیری و تنهائی ، بدون همسر، بدون پسران و بدون نوه و بدون حزب و باند و مافیا
میتواند👇
به آقابالاسرها و آقازاده ها انتقاد کند چون پرونده خودش #پاک است
۵. فقط👇
آیت الله جنتی است که
یار بی یار امام خمینی و امام خامنه ای است
۶. فقط👇
آیت الله جنتی است که
می تواند در خطبه های نماز جمعه به نویسنده نامه بی سلام به رهبری در جریان فتنه، بگوید "گردن کلفت"
فقط 👇
آیت الله جنتی است که
می تواند هر گردن کلفتی را #رد_صلاحیت کند...
۷. فقط👇
آیت الله جنتی است که
بعد از اینهمه جک و #تهمت حداقل ابروهایش را بالا نمیاندازد و به جای اینکه مثل بعضی ها همه ی امکاناتی که در اختیار دارد و میتواند داشته باشد را برای #پاسخگویی به منتقدان یا انتقاد از منتقدان و یا حتی فراتر از آن تهمت زدن به منتقدان و جنگ با منتقدان به خط نمی کند
۸. فقط👇
آیت الله جنتی است که
می تواند شجاعانه در تریبون نماز جمعه از #اعدام سران فتنه ۸۸ سخن بگوید...
۹. فقط👇
آیت الله جنتی است که
می تواند در میان تمسخر و خنده های فرمانداران دولت روحانی سخن بگوید و #مذاکرات_هسته_ای را وسیله ی براندازی بداند...
۱۰. فقط👇
آیت الله جنتی است که
می تواند قید جایگاه علمی خود (که در حد #مرجعیت است) را بزند و در شورای نگهبان مقابل لیبرال ها و متحجرین بایستد و فحش بخورد...
❌ اگر شما جای دشمن بودید به چنین مهره ی محکم و مومنی #حمله نمیکردید؟!
#پاسخ_به_شبهات
9.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امروز سالگرد عملیات کربلای ۴ است یاد همه شهدا کربلا ۴ و ۵ بخصوص شهدا غواص که بدونه هیچ جان پناهی در داخل اب با موانع و ...در اون اتش جنگیدن و مردانه شهید شدن
#چهاردی
#علملیات_کربلای4
🌷روحشان شاد...
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
جای شهداے غواص خالی😔
که سالها پیش دل به دل اروند زدند و اروند را با خون خود رنگین کردند یاد ان ۱۷۵ غواص بخیر که با دستان بسته زنده به گور شدن💔
#یادشهداباصلوات
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
9.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ روایت عینی یک غواص از آخرین لحظات عملیات کربلای ۴
🎥 به مناسبت سالروز آغاز عملیات کربلای ۴
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
14.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨انتشار نخستین بار | فیلم کامل لحظه ترور و به شهادت رسیدن سپهبد حاج قاسم سلیمانی و همراهانش از لنز دوربین های مداربسته فرودگاه بغداد
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
✨سهم امروزمون از یاد مولای غریب
💫💫💫💫💫
📌 #عکس_نوشته
🔆 در فراقِ یار...
📝 #چکیده_پادکست شناخت امام زمان از استاد #محمودی (قسمت شانزدهم)
#مهدویت
شناخت امام زمان - قسمت شانزدهم.mp3
3.34M
✨سهم امروزمون از یاد مولای غریب
💫💫💫💫💫
🎙 #صوت_مهدوی ؛ #پادکست
📝 موضوع: #شناخت_امام_زمان
📌 قسمت شانزدهم
👤 استاد #محمودی
🔺 راه حل رسیدن به فرج در کلام امام باقر.
#سلسله_مباحث_مهدویت
#مهدویت