eitaa logo
⸤ شاهِدان اُسوه‍ ⸣
301 دنبال‌کننده
28.8هزار عکس
4هزار ویدیو
31 فایل
• ما را بُکُش و مُثله کن و خوب بسوزان • لایق که‍ نبودیم در آن جنگ بمیریم...(: و اینجا می‌خوانیم از سرگذشت، از جان گذشتگان جبهه های حق!-♥️ محلِ ارتباط با ما ☜︎︎︎ @shahidgomnam70 ﴿صلوات بفرست مؤمن🌱﴾
مشاهده در ایتا
دانلود
🍀🌼🌼🌼🍀🌼🌼🌼🍀 🌼🍀🌼 🌼🍀🌼 🍀 🌼🍀🍀🌼 🍀 🌼 🌼🍀🍀🍀🌼 🌼 🌼🍀🍀🌼 🍀🍀 🌼🍀🌼 🌼🍀🌼🍀🌼🍀🌼🍀🌼 🍀🌼🌼🌼🌼🌼🌼🍀 🍀🍀🍀🍀🍀🍀 محمد سوریه که بود مدام تماس میگرفت هر زمان هم از اوضاع سوریه سوال می کردیم میگفت : ما کاری نمی کنیم همش میخوریم ومیخوابیم . ولی دوستان محمد عنوان کردند که در سوریه غذا ی خوب گیر نمیومد معمولا سیب زمینی آب پز بود . که محمد همون غذای خودش هم نمیخورد واونها رو جمع میکرد ومیبرد برای بچه های سوری که از گرسنگی نونهای خشکی که اطراف ریخته شده بود می خوردند .صبح خیلی زود درسرمای استخوان سوز سوریه ودر نا امنی با موتور غذا رو به بچه ها میرسوند . محمد مدام تماس می گرفت ی روز تلفن خونه ما خراب بود وصدای من رو به محمد نمیرسوند ؛ محمد فکر کنم پنج یاشش بار مدام تماس می گرفت وچون صدای من رو نداشت فکر می کرده من ازش دلخورم وجوابش رو نمیدم . بعد با مادرم تماس میگیره ومیگه مادر مگه فاطمه از من دلخوره ؛ مادر میگند نه نگران نباش تلفنشون خرابه ؛ نمیزاشت کسی ازش ناراحت باشه ؛ یکی از دوستانشون نقل می کنند که حدود یکی دوساعت در صف تلفن ایستاده بودیم تقریبا نوبت محمد بود ی دفعه ای اذان گفتند : محمد از صف خارج شد .گفتم : محمد کجا ؟نوبتت نزدیکه گفت : نماز واجبتره . رفت نماز اول وقتش رو خوند وباز برگشت وچند ساعت در صف ماند تا تماس بگیرد . یکی دیگه از دوستانش نقل میکنند که یکی دوشب قبل شهادت محمد بود توی صف تلفن ایستاده بودیم . محمد گفت : دیگه حوصله ام سر رفته . گفتم : محمد ما اومدیم از حرم بی بی دفاع کنیم برای چه این حرف رو میزنی . بعد محمد گفت :از این حوصله ام سر رفته که بعد چهل ودوسه روز هنوز نتوانستم دینم را به امام حسین علیه السلام ادا کنم . 🍀🌼🌼🍀🌼🌼🍀 🌼🍀🌼 🌼🍀🌼 🍀🍀 🍀🍀 🌼 🌼 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم