eitaa logo
⸤ شاهِدان اُسوه‍ ⸣
295 دنبال‌کننده
31.3هزار عکس
4.8هزار ویدیو
32 فایل
• ما را بُکُش و مُثله کن و خوب بسوزان • لایق که‍ نبودیم در آن جنگ بمیریم...(: و اینجا می‌خوانیم از سرگذشت، از جان گذشتگان جبهه های حق!-♥️ محلِ ارتباط با ما ☜︎︎︎ @shahidgomnam70 ﴿صلوات بفرست مؤمن🌱﴾
مشاهده در ایتا
دانلود
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁 🍁💢💢💢💢💢💢💢💢🍁 🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁 🍁🍃🍃🍁🌼🌼🌼🌼🌼🍁 🍁🍃🍃🍁🌼🌼🌼🌼🌼🍁 🍁🍃🍃🍁🌼🌼🌼🌼🌼🍁 🍁🍃🍃🍁🌼🌼🌼🌼🌼🍁 🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁 🍁💢💢💢💢💢💢💢💢🍁 🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁 ۱۷ اسفند 93 بود سردار اباذری برا سخنرانی به یادواره ۴۰شهید روستا پسیخان شهرستان رشت می خواست بیاد بعد از اذان بود که عباس به گوشیم زنگ زد و گفتش ما رسیدیم ورودی شهر بیا دنبالمون من ماشین روشن کردم و رفتم دنبالشون وقتی که عباس منو دید گفت: چرا لباسات خاکی هست گفتم ولش کن بعدا بهت میگم بعد یادواره منو کشوند کنار و گفت:حالا بهم بگو قضییه خاکی بودن لباسات چیه؟! گفتم: من و چند تا از بچه های گروه جهادی مشغول ساخت یه خونه تو یکی از روستا ها برای ی فرد بی بضاعت هستیم که هیچ درآمدی نداره وقتی این و گفتم چشماش پر از اشک شد و گفت: میشه منم تو این کار با شما شریک باشم گفتم: حتما بعد خودش مبلغ ۵۰۰ هزار تومان برا خرید مصالح به من داد و گفت:خواهشا به کسی نگو ولی الان که پیش ما نیست لازم میدونم این و بگم تا خیلی ها بزرگی و کرامت عباس و بدونن ‌روزهای آخر بود دیگه عباس، عباس قدیم نبود حال و هوای سوریه رفتن عباس رو عوض کرده بود چند ماهی می گذشت که درجه اش اومده بود بهش گفتم:عباس چرا نمیری کارهای درجتو پیگیری کنی با لبخند گفت: درجه ارزونیه خودتون من که دارم میرم. 🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁 🍁🌼🍃🌼💢🍁 🍁🍃🌼💢🍁 🍁🌼💢🍁 🍁💢🍁 🍁🍁 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم