eitaa logo
⸤ شاهِدان اُسوه‍ ⸣
300 دنبال‌کننده
31.1هزار عکس
4.8هزار ویدیو
32 فایل
• ما را بُکُش و مُثله کن و خوب بسوزان • لایق که‍ نبودیم در آن جنگ بمیریم...(: و اینجا می‌خوانیم از سرگذشت، از جان گذشتگان جبهه های حق!-♥️ محلِ ارتباط با ما ☜︎︎︎ @shahidgomnam70 ﴿صلوات بفرست مؤمن🌱﴾
مشاهده در ایتا
دانلود
⸤ شاهِدان اُسوه‍ ⸣
شهید صادق عدالت اکبری @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
‍ ‍ ‍ ‍ عشق مهمان مقدسی است و قلب ، میزبان مهربانی. که باشی ، جان تازه میگیری از وجودش . گاهی دل با شنیدن ای ، ذکری هم چون .یارقیه . یازهرا .می لرزد و ناگهان می بینی عاشق اهل بیت شده ای. صادق عاشق (س) بود.برای ازدواجش شرط کرد شریک زندگی اش حتما از سادات باشد. با یک بانوی سیده کرد. به قول همسرش در جلسات هم حرف از شهادتش بود. . به یاد از همسرش خواست تا در روز عقد برای شهادتش دعا کند... پس از بله گفتن، و شهیدی هم اسم ، دل عروس خانم را به بازی گرفت و او برای نیمه گمشده اش که به تازگی پیدا کرده بود با اشک دعای شهادت خواند. با شهادت ، چهره آقای خانه ،حسرت های دل اش را رسوا کرد و آنجا بود که همسرش فهمید خودخواهی است صادق را فقط برای خودش بخواهد. برات کربلای نوکر ارباب در امضا شد .همسرش نامه ای نوشت و به جدش قسم داد که پاره تنش به آرزویش برسد و از اهل کربلا خواست که همچون شهد شیرین شهادت نصیب رفیق زندگی‌اش شود .نامه را به او داد تا در حرم امانتی را به صاحبش بسپارد. صادق عاشق بود و همسرش عاشق صادق .می گویند دعای عاشق ها در حق هم می شود. راه شهادت برایش باز شد. در اسفند ماه عازم سوریه شد . همسرش لحظه وداع ،در حضور وابستگی ها و دوست داشتن هایش، او را با قرآن بدرقه کرد. می دانست او رفتنی بود .ندایی در درونش می گفت: من با دو خویشتن دیدم که می رود. ۵۷ روز برای مرد زندگیش دعا کرد .گریه کرد.در ذهنش بارها مراسمی را تصور کرد که با حضور یار سفرکرده و خودش و خدا برگزار می شود.اما همین ۵۷ روز کافی بود برای کبوترمدافع حرم. بعضی آدم ها اهل زمین نیستند فقط می آیند تا تلنگری باشند برای آن ها که قلب هایشان، زمین گیر شده است.صادق عدالت اکبری هم اهل همین بود. مراسم ‌ ،استقبال همسرش با لباس سفید و بی قراری دوستانش ، دلهای بسیاری را منقلب کرد . حال یک سنگ قبر، لبخند زیبای یک با دنیایی دلتنگی،قصه عشق را برای ساکنان زمین روایت می کند.. شهید عاشق. خوش به حال اردیبهشت که هم آمدنت را شاهدبود هم رفتنت را ... ✍نویسنده: منتظر ☘به مناسبت سالروز تولد شهید 📅تاریخ تولد : ۲ اردیبهشت ۱۳۶۷. آذربایجان شرقی 📆تاریخ شهادت : ۴ اردیبهشت ۱۳۹۵.دلامه سوریه 🗺مزار : تبریز @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
نقش او در #چشـــم ما هر روز خــــوشتر میشود. #شهید_خلیل_تختی_نژاد❣ #روزگارتون_به_خیر_و_نیکی #دعای_خیر_شهدا_بدرقه_زندگیتون🌺 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
⸤ شاهِدان اُسوه‍ ⸣
تاریخ تولد: ۳شهریور ۱۳۲۱ تربت حیدریه تاریخ شهادت: ۲۳اسفند ۱۳۶۳ عملیات بدر محل دفن: بهشت رضا @sha
‍ ‍ پلک شهریور نیمه باز بود که به گشودی. سومِ شهریور ۱۳۲۱، در شهری به همسایگی امامِ مهربانی ها، . نامت را گذاشتند و این سرآغازی شد برای درک بازی هایت. به گمانم تمام احوالاتِ خوبت در سایه سارِ نامِ بلندت، بهتر لمس میشود. همیشه مراقب نگاهت بودی و این کاری کرد که در روزهای نبودنت، کسی نگاه به ندوزد، حتی زمانی که دیوار خانه ریخته بود!! و چه است شهری که مردانش، و سربه زیر باشد. کمی با ما راه بیا، برایمان بگو چه کردی؟ چه گفتی؟ چه خواستی؟ که اجابتش هم صحبتی با حضرت مادر شد؟! بعید میدانم کسی از راه گشایی مادر بی خبر باشد؟! در آن وهم انگیز، میان تلّ های خاکی، با دلی مضطر سر بر گذاشتی و ندا از به گوشَت رسید که از این سو بروید. تو خاصی...! یعنی باید بود که خواهری چون زینب(س)، خود برای بیاید. مگر غیر از این است که فرمود: ما کسانی که برادرمان را می‌کنند تنها نمی‌گذاریم؟ به گمــــانم باید برای پی بردن به رازت، پی به ارتباطت با حسین(ع) برد. تو عجین شده با این خانواده ای. مورد عنایت همچو مادر بی سبب نیست چندین سال هیچ نشانی از تو نداشتیم. رفته رفته شبیه معشوق می‌شود و تو چه خوب شکل مادر شدی. سال‌ها گمنامی و بی‌نشانی... و در آخر سهم ما از تو، یک ، صفحاتی و بادگیری که جسمت را به آغوش داشته. سال‌هاست ، به پاس ۲۵ سال میزبانی از جسمِ نازنینت سرشار از عطر و بوی توست. کمی با ما راه بیا‌‌.، دعایمان کن عبدِ حسین شویم؛ جان برکف برای (ع) و در آخر سر بر دامان حسین چشم از این عالم ببندیم. رسم عاشقی را خوب بلدی، دعا کن گرد قدم‌هایت بر سر و روی ما هم بنشیند. السلام علی الحسین... به مناسبت تولد هدیه به روح پاکش @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
❣ 🍃ای آرزوی تر عاشقان🌸 بیا ای لنگر ثبات زمین و بیا 🍂گر نداد اجل تا ببینمت یک دم تربت این بی بیا😔 🌸🍃 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🔰حجاب وساختار بیولوژیک بدن انسان 💠قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِكَ أَزْكَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ»(۳۰نور) 🔹خداوند از چشم به‌عنوان ورودی ذهن و روح انسان سخن گفته 🔹 سیستمی که بیش از 100 میلیون نورون تو اون نهفته ؛ سرعت پردازش نورون‌های چشم به‌قدری بالاس که دانشمندان تاحالا موفق به محاسبه ظرفیت ذخیره‌سازی دقیق و سرعت پردازش حتی یک نورون نشدن‼️ 🔹بیش از ۸۰ درصد😳 تمام اطلاعات حسی که به مغز وارد می‌شه، از طریق چشم و دیدنه؛ بنابراین کنترل ورودی‌های محرک‌های حسی از چشم‌ها می‌تونه در حد قابل توجهی بر عملکرد وظایف سایر سیستم‌ها مثل حافظه، پردازش تفکر، طبقه‌بندی اطلاعات و... تأثیر بگذاره. ⬅️پس، بزرگواری که میگی اگر خانوما #حجاب نداشتن ما مردها همه چیز برامون عادی می‌شد و مشکلات حل می‌شد😏 🔺یا از نظر علم #نوروبیولوژی با ساختار #چشم آشنا نیستی⁉️😎 🔺یا از آمار تجاوز و بی بندوباری در غرب بی اطلاعی❗️آماری که رسانه های خودشون هر روز اعلام می کنند...😱 🔹 #حیا و #پوشش مناسب زن 🔹 در کنار #عفاف و کنترل #نگاه مردان ✅حلال این مشکلاته... 💠همون راهی که خالق مهربونمون معرفی کرده😇 ✍فاطمه علمداری، پژوهشگر مطالعات قرآنی #تولیدی_دانشگاه_حجاب #حجاب_و_نوروبیولوژی #پویش_حجاب_فاطمے
من مطمئن هستم چشمے ڪه به نگاه حرام عادت ڪند خیلے چیزها رو از دست میده. گنهڪار لایق شهادت نیست. @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
پشت چشمان تو شهریس پراز ویرانے هر ڪسے تو را دید دلش ویران شد✨ ڪافر آمدڪہ ڪمے ڪفربگوید ازتو یڪ نظرڪرد بہ چشمان تو با ایمان شد!!!✨ 🥀 🥀 🥀 🌹 🕊 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
⸤ شاهِدان اُسوه‍ ⸣
گردان تک نفره کسی که در سن ۱۷ سالگی ۱۴۰ عراقی را به اسارت گرفت. #شهیدعلی‌چیت‌سازیان @shahedaneo
‍ ☆بسم رب العشق☆ 🍃دیده می گشایم و هایت گشایش قلبم میشود. این بار اما نمیخواهم با کلمات بازی کنم و کلمات عجیب وجودم را فرا گرفته اند. گویی دستانم را به چشمانت سپرده اند و قلمم توان این موج سرشار از را ندارد. 🍃به دنبال بودی. همانی را میگویم که بیتابش بودی و بیقرارت کرده بود. همانی که دلبرت بود و دلدارش بودی. رسم را خوب آموخته و گویی آن تپش قلب جریانی دوطرفه بود بین او که بود و تویی که مخلوقش بودی. سخنت این بود که راضی باشید به . حتی اگر میان جهنم غرق شده بودید. میگفتی چه شهید شوی چه نشوی یا سهمت از آن دنیا و باشد تنها دل بسپرد به رضای معشوقت. 🍃میخواهیم از سیم خاردار های عبور کنیم اما نمیشود و اینک سخنت نیز چاره ی دل های درمانده ی ما میشود که میگفتی اگر میخواهید از سیم خاردار دشمن عبور کنید باید از سیم خاردار عبور کنید و شما چه زیبا مین های این جاده را خنثی کردید و ما در این میدان پاره های تکه تکه ای هستیم که هر کدام به سویی روانه شده ایم. 🍃حال این روزها عطر تورا گرفته است؛ عطر آسمانی شدنت؛ را از خود بیخود کرده. ما میان راهی عجیب مانده ایم. در میانی از قلبمان خوشحال برای پرکشیدنت و در میانی دیگر مالامال از و غم برای از دست دادنت. این روزها ما به یادت هستیم و عجیب محتاج آنیم که یادمان کنی. دستمان به سویت روانه شده، را گیرایی؟! ✍نویسنده : 🕊به مناسبت سالروز . 📅تاریخ تولد: ۲۰ آذر ۱۳۴۱ 📅تاریخ شهادت : ۴ آذر ۱۳۶۶ 🥀مزار: گلزار شهدای همدان 🕊محل شهادت : گامو @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
خوشا بسعادت و گوشی که در همین گشوده شد نفر۲ 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 🍀🌸🌸🌸🌸🌸🍀 🍀🌸🌸 🌸🌸🍀 🍀🍀🍀 🍀🍀🍀 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
⸤ شاهِدان اُسوه‍ ⸣
‍ 🍃می گویند خدا را آفرید که گوشه ای از وجود خودش بر روی زمین باشد تا وقتی بنده ای را به زمین و اهلش هدیه کرد، او را به رسم امانت به آغوش مادر بسپارد.اصلا واقعی همان محبت عزلت نشین دل مادرهاست. 🍃مسعود عسگری درآغوش پر مهر مادری بزرگ شد که آرزوهای بسیاری برای پسرش داشت.دوست داشت او را در لباس ببیند و هروقت برق چشمانش خبر از آرزویش داشت، مسعود می گفت: "هروقت زمانش رسید خودم می گویم." 🍃مادر در ندایی از دل پسر برای دیدن دامادی اش و پسرش در انتظار ندایی از اهل برای رسیدن به . 🍃مقدمات را فراهم کرد و راهی سوریه شد. بی قراری مادرش شروع و هر بار با برگشتنش قرار به دل بی قرار برمی گشت. در هر وداع او را امیدوار می کرد به دیدن دوباره اش اما آخرین بار گفت منتظرش نباشد. دل مادر کاسه آبی شد که از چشمانش ریخت و راه پسرش شد. 🍃 قلب مادر در تلاطم دریای نگرانی بی تاب و مسعود قدم به قدم به شهادت نزدیک تر شد. بدن مسعود با برخورد توپ تکه تکه شد. آنطرف حس مادری کار دست مادرش داد و اوهم تکه تکه ترک خورد و شکست.چشم پسر فدا شد و مادر به در خشک شد.دستش قطع شد و مادر دست شست از برگشتنش.پاهای مسعود قطع شد و زانوان مادر لرزید.. 🍃خدا امانتی اش را پس گرفت و صبر را به دل داغدار مادر عطا کرد.خبر شهادت را که شنید محکم ایستاد. در مراسم با دیدن بدن فرزندش به یاد جوان اشک ریخت و با دیدن دست جدا شده مسعود به یاد کربلا ناله زد. 🍃آرزوی دامادی اش بر دل ماند .اما داغ سنگین نشسته بر قلب مادر به بهای عاقبت بخیری فرزندش آرام شد... ✍نویسنده: منتظر 🍃به مناسبت سالروز شهادت 📅تاریخ تولد: ۸ شهریور ۱۳۶۹ 📅تاریخ شهادت: ۲۱ آبان ۱۳۹۴ 🕊محل شهادت: حلب_سوریه 🥀مزار شهید: بهشت زهرا @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
‍ شهادت ، کتابِ است و صفحات این کتاب .خواندن هر صفحه اش جدیدی است و به یاد ماندنی و با دقایقی بر عمر بر باد رفته خویش می شود به رسید‌‌‌. فرقی نمی کند ارتش باشد یا سپاه .اما انتهای آرزوهای یک بسیجی می شود از . محسن قوطاسلو ، تکاور تیپ ۶۵ با تمام غروری که نسبت به ارتشی بودن خود داشت اما همیشه خود را بسیجی می دانست . اخلاص و خوبش ، از خاطرات به یاد مانده در ذهن اطرافیان است. به نیت بی بی زینب راهی شد و مدافع. حتی پس از پایان ماموریتش عشق به اهل بیت و او را ماندگار کرد .نگاهش به بود و شهادت در هایش هویدا . سرانجام ، در یک محور عملیاتی، یک تنه در مقابل تروریست ها ایستاد وب آرزویش رسید و اولین شهید ارتش شد. حالا پنجشنبه ها به بهانه ایستگاه صلواتی شب را کنار مزارش به صبح می رساند و مادرش به رسم حضرت ، مهر را فدای در مقابل رضای خداوند می کند. ای شهید ... در سرزمین ، در باتلاق گمراهی زمین گیر شدیم. دست به سویمان بگشا‌. در سختی های دنیا کم آورده ایم بگو چگونه خم به ابرو نیاوریم و راضی شویم به او‌.. برایمان دعا کن . باش .هنوز دل هایی هستند که دنیا را تاب ندارند و آرزوی دارند. ✍نویسنده: منتظر به مناسبت شهادت شهید 📅تاریخ تولد: ۷بهمن ماه۱۳۶۹ 📅تاریخ شهادت: ‌۲۱فروردین۱۳۹۵ اولین شهید ارتش تیپ @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
⸤ شاهِدان اُسوه‍ ⸣
‍ ‍ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• ☆بسم رب العشق☆ 🍃دیده می گشایم و هایت گشایش قلبم میشود. این بار اما نمیخواهم با کلمات بازی کنم و کلمات عجیب وجودم را فرا  گرفته اند. گویی دستانم را به چشمانت سپرده اند و قلمم توان این موج سرشار از را ندارد. 🍃به دنبال بودی. همانی را میگویم که بیتابش بودی و بیقرارت کرده بود. همانی که دلبرت بود و دلدارش بودی. رسم را خوب آموخته و گویی آن تپش قلب جریانی دوطرفه بود بین او که بود و تویی که مخلوقش بودی. سخنت این بود که راضی باشید به . حتی اگر میان جهنم غرق شده بودید. میگفتی چه شهید شوی چه نشوی یا سهمت از آن دنیا و باشد تنها دل بسپرد به رضای معشوقت. 🍃میخواهیم از سیم خاردار های عبور کنیم اما نمیشود و اینک سخنت نیز چاره ی دل های درمانده ی ما میشود که میگفتی اگر میخواهید از سیم خاردار دشمن عبور کنید باید از سیم خاردار عبور کنید و شما چه زیبا مین های این جاده را خنثی کردید و ما در این میدان پاره های تکه تکه ای هستیم که هر کدام به سویی روانه شده ایم. 🍃حال این روزها عطر تورا گرفته است؛ عطر آسمانی شدنت؛ را از خود بیخود کرده. ما میان راهی عجیب مانده ایم. در میانی از قلبمان خوشحال برای پرکشیدنت و در میانی دیگر مالامال از و غم برای از دست دادنت. این روزها ما به یادت هستیم و عجیب محتاج آنیم که یادمان کنی. دستمان به سویت روانه شده، را گیرایی؟! 🕊به مناسبت سالروز . 🔷تاریخ تولد: ۲۰ آذر ۱۳۴۱ 🔷تاریخ شهادت : ۴ آذر ۱۳۶۶ 🔷مزار: گلزار شهدای همدان 🔷محل شهادت : گامو •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم