بسم رب الشهدا
امروز یک بزرگواری آمده بودند برای تعمیر زنگ خانه شهیدعبدالهی
هنگامی که ایشان خواستند بروند با توجه به ابراز ارادتی که به شهید کردند
کتاب شهید (جان باز) به ایشان تقدیم شد
پیامک این بزرگوار،برای فرزندشهیدارسال شده.....
👈من کتاب شهید رو ورق زدم تا ۱۰ دقیقهای حدوداً،
داخل ماشین دگرگون شدم روحش شاد و یادش گرامی باد
#کتاب
#جان_باز
#شهیدعبدالهی
کانال جانبازشهیدحاج اصغرعبدالهی درایتا(خاطرات،عکس،فیلم...) eitaa.com/shaheedasqareabdollahy
بسمه تعالی
مجلس روضه هفتگی
در منزل جانباز شهیدحاج اصغر عبداللهی
به یاد سردار رشید اسلام شهید سلیمانی و شهدای مظلوم کرمان و به قصد تعجیل فرج
دوشنبه ۱۸دی
از حوالی یک ساعت به اذان مغرب
ویژه خواهران وبرادران
✅مکان خیابان هشت بهشت غربی خیابان ملک شمالی کوچه شماره ۷ منزل شهید
کانال جانبازشهیدحاج اصغرعبدالهی درایتا(خاطرات،عکس،فیلم...) eitaa.com/shaheedasqareabdollahy
امروز دوستی حرف از بیماری پدرش زد و اینکه طاقت دیدن چهره زخمی و تبدار پدرش را نداشته....
و من به سالهای دور برگشتم
به روزهای سخت و شبهای غریب بستری پدرجون در بیمارستان الزهرا🥺
ایامی که حتی بیاد آوردنش هم سخت است.....
سال ۷۹ شاید...
۲۰ روز در کما بودند
و همه دکترها از پدر قطع امید کرده بودند
عفونت همه بدن را گرفته بود
تکنسین جراحی گفته بود: مرد سالم از این ماجرا زنده بیرون نمیاد ایشون که ....
مادر هر روز تا آخر شب در بخش آی سی یو کنار تخت پدرجون میماندند و دعا میخواندند
و شبها برادر شهید...
بسیجیان و شاگردان شبها ویلچر خالی پدر را در منزل مون وسط می گذاشتند و توسل میکردند
شبها صدای دعا و ناله جوان ها بلند بود
مادر این دو ماه پیر شدند....
دیدن پدرجون در آن وضعیت ،سخت ترین شکنجه عالم بود...
از پیر و جوان
زن و مرد
متوسل بودند...
تا در شروع ماه ربیع الاول معجزه رخ داد
و خدا بر ما منت نهاد و پدرجون شفا گرفتند...
آن ایام مادر شهیدی خواب دیده بود که شهدا به دیدن پدرجون آمده بودند و قصد بردنشان را داشتند
و مادر التماس میکردند که بخدا نمیگذارم ببرید ...😭
بیایید بهشون سر بزنید فقط..
حالا مرور میکنم
همه سختی ها و تلخی ها گذشت...
و چقدر خوب که صبوری کردیم....
و چقدر خوب که بدانیم
دنیا محل گذر است
پی نوشت:
۱/ فقط طی این ۴۵ روز ،پدرم ۴ بار جراحی شده بودند و بدن در بدترین وضعیت...
۲/بعد از بهوش آمدن ، وقتی مادر حال پدرجون را پرسیده بودند
پدر آرام جواب داده بودند: الحمدالله
#دلنوشته دخترشهید
کانال جانبازشهیدحاج اصغرعبدالهی درایتا(خاطرات...)
eitaa.com/shaheedasqareabdollahy
#گزارش #تصویری
دیدارسردار اشتری
(مشاور رئیس ستاد کل نیروهای مسلح در امور امنیتی و انتظامی )
با خانواده شهید جانباز حاج اصغر عبداللهی
و ابلاغ سلام وتقدیم
انگشتر مقام معظم رهبری به خانواده شهید
وتقدیم کتاب شهیدجانبازحاج اصغرعبدالهی
(جان باز)برای مقام معظم رهبری توسط خانواده شهید
کانال جانبازشهیدحاج اصغرعبدالهی درایتا(خاطرات،عکس،فیلم...) eitaa.com/shaheedasqareabdollahy
بسمه تعالی
مجلس روضه هفتگی
در منزل جانباز شهیدحاج اصغر عبداللهی
همزمان باروز شهادت
امام هادی علیه السلام
به قصد تعجیل فرج
دوشنبه ۲۵دی
از حوالی یک ساعت به اذان مغرب
ویژه خواهران وبرادران
✅مکان خیابان هشت بهشت غربی خیابان ملک شمالی کوچه شماره ۷ منزل شهید
کانال جانبازشهیدحاج اصغرعبدالهی درایتا(خاطرات،عکس،فیلم...) eitaa.com/shaheedasqareabdollahy
همیشه دعای فرج را می خواندم و آرزو داشتم از یاران حضرت باشم.
تا اینکه شبی خواب دیدم وارد مسجدی شدم. یک سید نورانی در آنجا حضور داشت که یقین کردم مولای ماست.
مسجد قدیمی بود و چند پله به سمت پایین، شبستان را از حیاط جدا میکرد.
نکته قابل توجه برای من، این بود که آن سید نورانی، در کنار یک صندلی چرخدار ایستاده و صحبت می کرد.
وقتی بیدار شدم خیلی فکر کردم آنجا کجا بود؟ یقین داشتم این مسجد الان هست. دوست داشتم حتماً این مکان را پیدا کنم. روزها گذشت و تلاش هایم به جایی نرسید.
تا اینکه یکی از دوستانم پیشنهاد کرد برای اعتکاف ثبت نام کنیم.
قبول کردم. او گفت: مسجد محله ما اعتکاف خوبی دارد و همه جوان هستند.
ثبت نام انجام شد. شب سیزده رجب که برای اعتکاف به مسجد محله دوستم آمدم، یکباره رنگم پرید. این مسجد چقدر آشناست.
آری خودش بود. این همان مسجدی بود که آن شب در عالم خواب دیده بودم!
وارد شبستان شدم و تمام اطراف را برانداز کردم خود خودش بود.
اما چیزی دیدم که یقین مرا کامل کرد! درست در جایی که آن سید نورانی را دیده بودم، یک صندلی چرخدار قرار داشت. صندلی شهید حاج علی اصغر عبداللهی.
#جان باز
#شهیدعبدالهی
#خاطرات
کانال جانبازشهیدحاج اصغرعبدالهی درایتا(خاطرات،عکس،فیلم...) eitaa.com/shaheedasqareabdollahy
پیام و دلنوشتهای در مورد کتاب جان باز که برای ما ارسال کردهاند👇
با سلام و عرض ادب و ارادت خاص خدمت شهید جانباز حاج اصغر عبداللهی و خانوادهٔ محترم...
این کتاب، که سراسر نور و معنویت بود را چندین بار خواندم و خاطرات پر جاذبه و زیبایش را بارها مرور کردم،
خاطرات ، بسیار دلنشین بودند، زیرا
🍀 آن سخنی که از دل برآید لاجرم بر دل نشیند...💞💥
آری خواندم و از یک عمر بی حاصلی زندگی، بارها و بارها شرمسار و خجلت زده شدم،
❤️ شهید عزیز چقدر مجاهدانه زیستی، تازه پس از سالیان دراز معنی مجاهد نستوه را کمی درک کردم و شگفت زده شدم.
خدا قوت، مجاهد نستوه، شهید جانباز حاج اصغر....
دست ما در راه ماندگان را بگیر...😭
روحت شاد و راهت پر رهرو و یادت همواره گرامی باد....🌷
💫 عشت سعیدا و مات سعیدا
🍀
و اما همسر و همراه همیشگی مسیر عاشقی شهید...
چه زیبا شهیدانه زندگی و امانتداری کردی، آری زیبا و صبور امانتداری کردی....... طوبی لک...
التماس دعااااااااا 🌺 🌺
منتظر ارسال دلنوشته های شماهم در موردکتاب جان باز به آیدی زیرهستیم👇
@yamahdee11
#کتاب
#جان باز
#دلنوشته
کانال جانبازشهیدحاج اصغرعبدالهی درایتا(خاطرات،عکس،فیلم...) eitaa.com/shaheedasqareabdollahy
بسم رب الشهدا
جهت تهیه کتاب جان باز
(زندگی نامه،خاطرات.... شهیدجانبازحاج اصغرعبدالهی)
کاری ازانتشارات ابراهیم هادی
میتوانیدبه آدرس زیرمراجعه کنید
👈فروشگاه اول:فروشگاه فرهنگی یادیاران
آدرس: گلستان شهدا،کنارسالن شمع وفرهنگسرای پایداری
(نزدیک شهدای گمنام)
آقای سامان عبدلی
0913 010 0318
👈فروشگاه دوم
(فروشگاه فرهنگی شاهد)
✅آدرس اول
خیابان سجاد کوچه 34 شهید زمانی
روبروی زورخانه فروشگاه شاهد...
✅آدرس دوم
گلستان شهدا،تقریباپشت مسجدلسان الارض،فروشگاه شاهد
تلفن
۰۳۱۳۶۶۱۱۰۵۰
09136671039صالحی
سفارش خریداینترنتی وپستی کتاب
افزودن به سبد خرید👇
https://nashrhadi.com/product/529/
#کتاب
کانال جانبازشهیدحاج اصغرعبدالهی درایتا(خاطرات،عکس،فیلم...) eitaa.com/shaheedasqareabdollahy
یکی از ویژگی های شهید عبداللهی این بود که
مقید بودند در طول روز علاوه بر یک جزء قرآن یک سری از دعاهای ویژه و خاص رو حتما بخونند
و به خاطر اینکه دستهاشون اخیرا بی حس شده بود و نمیتونستند قرآن یا مفاتیح دست بگیرند اخیرا همه دعاها و زیارت هایی که در طول روز میخواستند بخونند در گوشی بود
و آنها را گوش می دادند
این عکس مربوط به یک ماه قبل از شهادتشون بود که دعای مشلول را میخوندند البته که حال خوبی هم نداشتند و بین دعا بیهوش میشدند ولی دعا را تا پایانش میخوندند🥺
کانال جانبازشهیدحاج اصغرعبدالهی درایتا(خاطرات،عکس،فیلم...) eitaa.com/shaheedasqareabdollahy
بسمه تعالی
مجلس روضه هفتگی
در منزل جانباز شهیدحاج اصغر عبداللهی
همزمان باروزولادت امام جواد علیه السلام
به قصد تعجیل فرج
دوشنبه ۲بهمن
از حوالی یک ساعت به اذان مغرب
ویژه خواهران وبرادران
✅مکان خیابان هشت بهشت غربی خیابان ملک شمالی کوچه شماره ۷ منزل شهید
کانال جانبازشهیدحاج اصغرعبدالهی درایتا(خاطرات،عکس،فیلم...) eitaa.com/shaheedasqareabdollahy
بسمه تعالی
مجلس روضه هفتگی
در منزل جانباز شهیدحاج اصغر عبداللهی
به قصد تعجیل فرج
دوشنبه ۹بهمن
از حوالی یک ساعت به اذان مغرب
ویژه خواهران وبرادران
✅مکان خیابان هشت بهشت غربی خیابان ملک شمالی کوچه شماره ۷ منزل شهید
کانال جانبازشهیدحاج اصغرعبدالهی درایتا(خاطرات،عکس،فیلم...) eitaa.com/shaheedasqareabdollahy
این عکس یه دنیا حرف داره....
رفیقی که بعد از شهادت هم به پای رفاقت مونده
آقای قاسم پیوندی همسایه و همراه همیشگی پدر که همه جا پشت ویلچرشون را می گرفت و با هم به روضه و مسجد می رفتند💜
زمان مسجد رفتن پدرجون را می دانست و همون ساعت پشت در خونه بودن
هر جا روضه ای پیدا میکردند که پله نداشت با پدر راهی می شدند...
چه شبها و روزها که در کوچه های خیابان ملک با هم بدنبال جایی برای اشک ریختن بر امام حسین بودند 😭
هنوز که به اولین مواجهه ام با ایشون بعد از شهادت پدر فکر میکنم کمرم تیر میکشه...
الان هم رفیق پدر همچنان رفاقت میکنند ....
هر وقت چراغ حجله شهید دم درب خانه مان خاموش باشه با بغض غریبی می خواهد که روشنش کنیم....
و هنوز هم ویلچر پر خاطره روزهای گذشته براشون مقدس هست...
و هنوز هم حتما پدر به رفیقشون فکر میکنند....🥺
خواب چند وقت پیش یکی از آشنایان این حرف را تایید میکنه:
که شهید عبداللهی وارد خونه شون شده بودند و نگران بیماری همسر...
آقای قاسم پیوندی وارد خونه میشند
پدرجون می پرسند: از کجا فهمیدی من اینجام ؟
_ از نوری که از اینجا کوچه را روشن کرده
و بعد از شهید لباسی خواسته بودند برای درد کمرشون
و شهید لباس نورانی به ایشون داده بودند....💚
رفاقت تا ابد ادامه داره...💜💚
ببینیم با کیا رفیقیم؟....
#دلنوشته_دخترشهید
آدرس کانال مسجدملک درپیام رسان ایتا
eitaa.com/masjedemalek
بسمه تعالی
مجلس روضه هفتگی
همزمان باأیام الله دهه فجر
وشهادت حضرت موسی بن جعفر علیهالسلام
در منزل جانباز شهیدحاج اصغر عبداللهی
به قصد تعجیل فرج
دوشنبه ۱۶بهمن
از حوالی یک ساعت به اذان مغرب
ویژه خواهران وبرادران
✅مکان خیابان هشت بهشت غربی خیابان ملک شمالی کوچه شماره ۷ منزل شهید
کانال جانبازشهیدحاج اصغرعبدالهی درایتا(خاطرات،عکس،فیلم...) eitaa.com/shaheedasqareabdollahy
هدایت شده از شهیدحاج اصغر عبدالهی
بسمه تعالی
مجلس روضه هفتگی
همزمان باأیام الله دهه فجر
وشهادت حضرت موسی بن جعفر علیهالسلام
در منزل جانباز شهیدحاج اصغر عبداللهی
به قصد تعجیل فرج
دوشنبه ۱۶بهمن
از حوالی یک ساعت به اذان مغرب
ویژه خواهران وبرادران
✅مکان خیابان هشت بهشت غربی خیابان ملک شمالی کوچه شماره ۷ منزل شهید
کانال جانبازشهیدحاج اصغرعبدالهی درایتا(خاطرات،عکس،فیلم...) eitaa.com/shaheedasqareabdollahy
روزی پرسیدم چه خبر از دوستان جانباز قطع نخاعی؟!
گفت اکثرا شهید شدند وعلت ماندن من دوچیز است:
۱- فداکاری همسرم( چون چه بسا همسرانی که نتوانستند در کنار مردی که قطع نخاعی ست بمانند ورفتند)
۲-دعای مادرم(هر خدمتی به مادر میکنم میگوید:مادر! خدا عمرت دهد)
روزی که ایشان به منزل مادر دعوت شده بودند، زودتر از زمان معمول آمدند وبه من گفتند: ازت کمک میخوام که پای مادرم را ببوسم!
گفتم چگونه؟!! شما روی ویلچر؟!
گفت: مادر را ببر روی تخت تا بخوابند وورزش انگشتان پارا برایشان توضیح بده، من خودم را به تخت میرسانم.
به هر شکلی بود، زمینه را فراهم کردم و ایشان هم بلافاصله، ویلچر را به کنار تخت چسباند وپای مادر را از دست من گرفت وبوسید وبه چشمان خود گذاشت.
آری او خدمت به مادر را به حد اعلا رسانده بود و فقط همین کار مانده بود.
به نقل از خواهر شهید
#سبک_زندگی_شهداء
#شهید_اصغر_عبداللهی
کانال جانبازشهیدحاج اصغرعبدالهی درایتا(خاطرات،عکس،فیلم...) eitaa.com/shaheedasqareabdollahy
بسم رب الشهدا
امروز که در کنار مزارشهید عبداللهی بودیم در تابلوی درجوارمزارشهید،عکسی دیدیم که خاطرههارابرای همسرشهیدزنده کرد
تصویر شهیدابراهیم جعفریان و همسرش خانم طیبه واعظی که قبل ازانقلاب عضو گروه مهدویون و ازمبارزین و همرزمان شهید عبداللهی بودند
و هر دو توسط ساواک به شهادت رسیدند شهید عبداللهی خاطرات فراوانی از همرزمش شهید جعفریان که مسئول گروه مهدویون بودتعریف میکردند
در در پایین عکس این دو بزرگوار۴عکس کوچک وجوددارد که همه آنها هم شهید شدند
خواهر شهیدجعفریان
شوهر خواهر شهید و و دو برادر شهید که البته دو برادر شهیددرجبهه شهید شدنداما خواهروشوهرخواهراو قبل از انقلاب توسط ساواک شهید شدند
همسرشهیدعبدالهی تعریف میکنند خواهر شهیدرا درحالی که ۵ ماهه بارداربود به شهادت رساندند
آخرین بارخواهرشهیدبا همین چادری که در عکس است به دیدنم آمد و چند کتاب انقلابی به او دادم
گفتنی است که شهید جعفریان و همسرش۲۸روز تحت شدیدترین شکنجههای ساواک بودند و جالب این است که همسر شهید یعنی خانم طیبه واعظی در زیر شکنجهها میگوید
مرابکشیدولی چادررا از سرم برندارید
ودرنهایت هنگامی که این دو نفرحاضر نمیشوند دوستان دیگرشان را لو دهند
بعداز ۲۸ روز شکنجه آنهارادر آبگرمکنهای مخصوص زندان اوین قرار داده وبا سوزاندن، آنها را به شهادت میرسانند
در عکس کوچکی که در کنار عکس اصلی میبینیددر آغوش شهید جعفریان،نوزادی میبینیداین عزیز،الان تنها فرزند این زن و شوهر شهیداست به نام آقای دکترمهدی جعفریان
#خاطرات
#سبک زندگی
#شهیدعبدالهی
شادی روحشون صلوات
کانال جانبازشهیدعبدالهی
eitaa.com/shaheedasqareabdollahy
شب ۲۲ بهمن شب حضور پر رنگ شهدا در زمین است
شبی که احساس میکنم شهید عبداللهی کنارمان سر چهارراه هشت بهشت روی ویلچر نشسته اند و بر خلاف ما (بدون داد و فریاد) با صدای آرام ولی با قصد قربت الله اکبر میگویند
و یاد رفقای شهید شان را زنده میکنند
آخر ایشان نیازی به فریاد ندارند،
عشقشان به وطن را
و به رهبر را
با بدن بی حسشان و تک تک سلولهایشان فریاد میزنند
و امشب نه فقط در خیابان ملک که در همه خیابانها و کوچه هامان حضورتان را حس میکنیم
و نفستان را می شنویم
شهید عزیزم!
فردا حتما کنار مایید
در راهپیمایی ۲۲ بهمن
و حتما برای پیروزی نظام دعا میکنید
و شعار می دهید
دعایمان کنید که تا آخر راه انقلاب همراه باشیم.
یا علی
کانال جانبازشهیدحاج اصغرعبدالهی درایتا(خاطرات،عکس،فیلم...) eitaa.com/shaheedasqareabdollahy
بسمه تعالی
مجلس روضه هفتگی
در منزل جانباز شهیدحاج اصغر عبداللهی
به قصد تعجیل فرج
دوشنبه ۲۳بهمن
از حوالی یک ساعت به اذان مغرب
ویژه خواهران وبرادران
✅مکان خیابان هشت بهشت غربی خیابان ملک شمالی کوچه شماره ۷ منزل شهید
کانال جانبازشهیدحاج اصغرعبدالهی درایتا(خاطرات،عکس،فیلم...) eitaa.com/shaheedasqareabdollahy
پیام و دلنوشتهای در مورد کتاب جان باز که برای ما ارسال کرده اند👇
سلام خوب هستین؟
توی کانال گفته بودین نظرمون درباره کتاب جان باز رو بگیم.
واقعیتش من هیچوقت حاجی رو ندیده بودم، ولی از خواهر شهید که سال گذشته معلممون بودن درموردشون شنیده بودم و واقعا از ته قلبم برای سلامتیشون دعا میکردم. وقتی شنیدم ایشون شهید شدن خیلی حالم دگرگون شد. کل روز اشک تو چشمام حلقه زده بود. همون هفته شهادتشون بهشون توسل کردم برای یه مشکلی که خیلی برام بزرگ و طاقت فرسا بود و همون شب بعد چند سال مشکلم برطرف شد.
گذشت تا اینکه کتابشون رو دیدم و تهیه اش کردم.موقع خوندنش همیشه ارزو میکردم کاش یکبار تو عمرم ایشون رو میدیدم. یکی از تاثیرگذارترین کتاب هایی بود که به عمرم خوندم. قصد دارم ان شاءالله برای دانشگاه فرهنگیان که تحصیل میکنم، مقداری ازین کتاب ها تهیه کنم. چون قراره معلم های آینده کشور در این محل رشد کنن. آشنایی با این شهید میتونه زندگی خیلی هارو تغییر بده.
متشکرم از زحمات شما🌺
منتظر ارسال دلنوشته های شماهم در موردکتاب جان باز به آدرس زیر درایتا هستیم👇
@yamahdee11
#کتاب
#جان باز
#دلنوشته
کانال جانبازشهیدحاج اصغرعبدالهی درایتا(خاطرات،عکس،فیلم...) eitaa.com/shaheedasqareabdollahy