تهرانی ها بازار اومدید، این دو امامزاده عظیم الشان هم برید حتما
📬 #ارسالی_اعضا
سلام وعرض ادب
اتفاقا بنده هم امروز مشرف شدم حضرت امامزاده اسماعیل .
تشریف آوردید محله ی ما میفرمودید ببخشید که امکانات کم هست چون فرمودید آب یخ بواسطه نبود سوپر مارکت پیدا نکردید.
ماها مهمون نوازیم ولی شما یهو تشریف آوردید .☺️☺️
خلاصه که ببخشید زحمت شد .
بله درسته امام زاده هفت دختران تا عصر بیشتر نیستن.
--------------------------
علیکم سلام و رحمت الله
قبول باشه ازتون
زنده باشید ممنونم بله یک دفعه ای شد چون شرکت ما تعطیل نبود و بعد از دو ساعت قطعی برق و دلتون نخواد خوردن قورمه سبزی گفتن برید خونه هاتون....
به همکارم گفتم چطوره برم امامزاده خیلی وقته میخواستم اینجوری شد که راهی شدم. خواستم زشت نشه یه امامزاده رفتم همسایه ش رو نرم، رفتم دیدم بستس 😁
امامزاده های اینجوری به قول خودم نُقلی، خیلی زیاد باصفا هستند چون زرق و برقی نیستن بدجور دلبری میکنند.
زنده باشید دفعه ی بعدی میگم یه پارچ آب آلبالو خنک یا حداقل فلاکس چای زحمت بکشید بیارید😉
منم بی تعارف.
خیلی ممنونم 🌹🌹 الحمدلله محله بازار مهمان دوست هستند و هوای مشتری هم دارند شکرخدا. خدا به کسب و کار و زندگی همتون برکت بده.
ارتباط ناشناس با کانال🌹👇
daigo.ir/secret/6145971794
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
البته منم اولین بار می اومدم بازار، مثل بچه ها کلی ذوق داشتم و ذوق کردم😅 لذت بردم
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
📖 #بدون_تو_هرگز #خدای_تو_کیست #قسمت_شصت_و_سوم خنده اش محو شد - یعنی شما از من بدتون میاد خانم حسینی
📖 #بدون_تو_هرگز
#جراحی_با_طعم_عشق
#قسمت_شصت_و_چهارم
برنامه جدید رو که اعلام کردن، برق از سرم پرید. شده بودم دستیار دایسون. انگار یه سطل آب یخ ریختن روی سرم. باورم نمی شد. کم مشکل داشتم که به لطف ایشون، هر لحظه داشت بیشتر می شد. دلم می خواست رسما گریه کنم.
برای اولین عمل آماده شده بودیم. داشت دست هاش رو می شست، همین که چشمش بهم افتاد با حالت خاصی لبخند زد ولی سریع لبخندش رو جمع کرد.
- من موقع کار آدم جدی و دقیقی هستم و با افرادی کار می کنم که ریزبین، دقیق و سریع هستن و...
داشتم از خجالت نگاه ها و حالت های بقیه آب می شدم. زیرچشمی بهم نگاه می کردن و بعضی ها لبخندهای معناداری روی صورت شون بود.
چند قدم رفتم سمتش و خیلی آروم گفتم.
- اگر این خصوصیاتی که گفتید در مورد شما صدق می کرد می دونستید که نباید قبل از عمل با اعصاب جراح بازی کنید! حتی اگر دستیار باشه.
خندید. سرش رو آورد جلو.
- مشکلی نیست انجام این عمل برای من مثل آب خوردنه. اگر بخوای، می تونی بایستی و فقط نگاه کنی.
برای اولین بار توی عمرم، دلم می خواست از صمیم قلب بزنم یه نفر رو له کنم!
😅
با برنامه جدید، مجبور بودم توی هر عملی که جراحش، دکتر دایسون بود حاضر بشم البته تمرین خوبی هم برای صبر و کنترل اعصاب بود چون هر بار قبل از هر عمل، چند جمله ای در مورد شخصیتش نطق می کرد و من چاره ای جز گوش کردن به اونها رو نداشتم.
توی بیمارستان سوژه همه شده بدیم، به نوبت جراحی های ما می گفتن جراحی عاشقانه....
ادامه دارد...
---------------------------
✍زندگی شهید #دفاع_مقدس #طلبه_شهید_سیدعلی_حسینی
به قلم سید طاها ایمانی (اسم مستعار - شهید مدافع حرم)
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
🥉دختر ایرانی، مبینا نعمت زاده موفق به کسب مدال برنز شد و مدالش رو به امام زمان(عج) و مردم تقدیم کرد.
شیر مادر و نون پدر حلالت❤️
#المپیک۲۰۲۴
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماشاءالله مدال بارونه
🥇پسر ایرانی، محمدهادی ساروی موفق به کسب مدال طلا شد.
شیر مادر و نون پدر حلالت🌺
#المپیک۲۰۲۴
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
🔴 در حالی که اکثر ایرانیان مشغول تماشای بازیهای المپیک هستن اسرائیلیها از ترس حمله ایران خواب ندارن.....
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
🍃🕯🍃🕯🍃🕯 #حرکت_کاروان_اسراء_از_کربلا_به_شام #قسمت_بیست_و_یکم پس از آن که حضرت زینب(س) با خطبه پر شکو
🍃🕯🍃🕯🍃🕯
#حرکت_کاروان_اسراء_از_کربلا_به_شام
#قسمت_بیست_و_دوم
شیخ صدوق «ره» نوشته است : «یزید دستور داد اهل بیت امام حسین (ع) را به همراه امام سجاد (ع) در خرابه ای زندانی کنند.
آنها در آن جا نه از گرما در امان بودند و نه از سرما؛ به گونه ای که بر اثر نامناسب بودن آن محل و گرما و سرمای هوا، صورت هایشان پوست انداخته بود.
در میان ناله و اندوهِ بانوان اسیر شده از زنجیر ستم، کودکان مظلومی به چشم می خوردند.
آنان در حالی که گرسنه بودند، هر روز عصر با لباس های کهنه جلوی در خرابه صف می کشیدند و مردم شام را که دست کودکان شان را گرفته بودند و با آذوقه به خانه های شان بر می گشتند، غریبانه تماشا می کردند و آه حسرت می کشیدند.
دامان عمه را می گرفتند و می پرسیدند :
«عمه! مگر ما خانه نداریم؟ پدران ما کجا هستند؟»
حضرت زینب (س) نیز برای تسلای دل کوچک و غم دیده آنان می فرمودند : «چرا عزیزانم! خانه شما در مدینه است و پدرانتان به سفر رفته اند.»
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
🍃🕯🍃🕯🍃🕯
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
🔴 در حالی که اکثر ایرانیان مشغول تماشای بازیهای المپیک هستن اسرائیلیها از ترس حمله ایران خواب ندار
ایران تو چهل سال
به قدرتی رسیده
که همه منتظرن
واکنشش رو
نسبت به دشمنش ببینن...
ممنونیم آقای خمینی
ممنونیم آقای خامنهای
#ایران_قوی
#خونخواهی_هنیه_عزیز🇮🇷
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
💠 تشرّف آیتالله شیخ اسماعیل نمازی شاهرودی خدمت امام زمان(علیه السلام) #قسمت_چهارم به حاجیان گفتم:
💠 تشرّف آیتالله شیخ اسماعیل نمازی شاهرودی خدمت امام زمان(علیه السلام)
#قسمت_پنجم
در حال بشاشت و شادمانی بودم که دیدم آن آقا به طرف من آمد، من هم از جا برخاستم و با خوشحالی به طرف او رفتم و به او سلام کردم. در پاسخ فرمود: «علیکم السلام و رحمةالله و برکاته»
به هم که رسیدیم روبوسی کرده، من صورت او را بوسیدم. شمایل او در اوج زیبایی و جذّابیّت بود، و چشم و ابرو و صورت بسیار زیبا و نورانی داشتند. پس از سلام و روبوسی به زبان عربی فرمودند: «ضیّعتم الطریق؛ راه را گم کردهاید؟»
گفتم: بله.
فرمودند: من آمدهام که راه را به شما نشان دهم.
عرض کردم: خیلی ممنون.
بعد فرمودند: از این راه مستقیم بروید و از میان آن دو کوه بگذرید، به دو کوه دیگر میرسید، از میان آنها هم بگذرید، جادّه برای شما نمایان میشود بعد طرف چپ را بگیرید تا به جریه برسید.
آقا پس از نشان دادن راه فرمودند: «النذور الّذی نذرتم لیس بصحیح؛ نذرهایی که کردهاید، صحیح نیست.»
عرض کردم: چرا، آقای من؟
فرمودند: «نذر شما مرجوح است، اگر همه دارایی خود را در راه خدا انفاق کنید چگونه به عراق میروید؟ در حالی که شما چهل روز در عراق میباشید و به زیارت امام حسین(علیه السلام) و امیرمؤمنان(علیه السلام) و سایر امامان(علیهم السلام) مشرّف میشوید، اگر آن چه را همراه دارید، در راه خدا انفاق کنید، در مسیر، بدون خرجی میمانید و مجبور به تکدّی و گدایی میشوید و تکدّی هم حرام است.
آنچه را از مال و دارایی به همراه دارید، الان قیمت کرده و بنویسید و وقتی به وطن خودتان رسیدید به اندازه آن در راه خدا انفاق کنید، اکنون عمل به نذرتان مرجوح است.»
سپس فرمود: «رفقایت را صدا کن و فوراً سوار شوید، الان که به راه بیفتید اوّل مغرب در جریه هستید.»
ادامه دارد...
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
enc_16896704969966781287694.mp3
4.31M
ریشه آب و خاکمون حسینه
نوشته پلاکمون حسینه
میون این همه تفاوت امروز
نقطه اشتراکمون حسینه
التماس دعا🤲🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جُز روضِہیِ تودَردِ مرا ڪِی دَوا بُوَد!؟
دَرمان ڪُنَندِهتَر، زِهَمِہ نُسخِہها حُسِین!
#السَلامُعَلَيَڪيااباعَبدالله✋
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
🔴 چقدر پول تخمه و چیپس بدم؟
چرا نمیزنی؟
پ.ن: درحالی که ما ایرانیا مشغول خرید پفک و تخمه هستیم، صهیونیستها مشغول خرید پوشک و کنسرو هستند.😅
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️ ۱۸ مرداد سالروز شهادت مردی که حجت را بر همه تمام کرد، #شهید_محسن_حججی
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷لحظه پیروزی دختر ایرانی، ناهید کیانی مقابل کیمیا علیزاده
🔹ناهید کیانی انتقام توکیو را در ۱۱ ثانیه پایانی گرفت و به مرحله بعد صعود کرد.
شیر مادر و نون پدر حلالت❤️
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
امروز لبخند بزن
بگذار
آرزوهایت رنگ واقعی بگیرد
بگذار
گلهای زندگی برایت بشکفد
عصرت بخیر 😉☕️🍰
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
📖 #بدون_تو_هرگز #جراحی_با_طعم_عشق #قسمت_شصت_و_چهارم برنامه جدید رو که اعلام کردن، برق از سرم پرید.
📖 #بدون_تو_هرگز
#برو_دایسون
#قسمت_شصت_و_پنجم
یکی از بچه ها موقع خوردن نهار رسما من رو خطاب قرار داد.
- واقعا نمی فهمم چرا اینقدر برای دکتر دایسون ناز می کنی، اون یه مرد جذاب و نابغه است و با وجود این سنی که داره تونسته رئیس تیم جراحی بشه.
همین طور از دکتر دایسون تعریف می کرد و من فقط نگاه می کردم. واقعا نمی دونستم چی باید بگم یا دیگه به چی فکر کنم. برنامه فشرده و سنگین بیمارستان فشار دو برابر عمل های جراحی، تحمل رفتار دکتر دایسون که واقعا نمی تونست سختی و فشار زندگی رو روی من درک کنه، حالا هم که…
چند لحظه بهش نگاه کردم، با دیدن نگاه خسته من ساکت شد. از جا بلند شدم و بدون اینکه چیزی بگم از سالن رفتم بیرون. خسته تر از اون بودم که حتی بخوام چیزی بگم.
سرمای سختی خورده بودم با بیمارستان تماس گرفتم و خواستم برنامه ام رو عوض کنن.
تب بالا، سر درد و سرگیجه، حالم خیلی خراب بود. توی تخت دراز کشیده بودم که گوشیم زنگ زد. چشم هام می سوخت و به سختی باز شد پرده اشک جلوی چشمم نگذاشت اسم رو درست ببینم. فکر کردم شاید از بیمارستانه اما دایسون بود. تا گوشی رو برداشتم بدون مقدمه شروع کرد به حرف زدن.
- چه اتفاقی افتاده؟ گفتن حالتون اصلا خوب نیست.
گریه ام گرفت حس کردم دیگه واقعا الان میمیرم، با اون حال حالا باید... حالم خراب تر از این بود که قدرتی برای کنترل خودم داشته باشم.
- حتی اگر در حال مرگ هم باشم. اصلا به شما مربوط نیست.
و تلفن رو قطع کردم، به زحمت صدام در می اومد صورتم گر گرفته بود و چشمم از شدت سوزش، خیس از اشک شده بود.
ادامه دارد...
---------------------------
✍زندگی شهید #دفاع_مقدس #طلبه_شهید_سیدعلی_حسینی
به قلم سید طاها ایمانی (اسم مستعار - شهید مدافع حرم)
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 شوخیای که اشک مدافع حرم را درآورد!
به مناسبت ۱۸مرداد، سالروز شهادت #شهید_محسن_حججی
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
@Zendebadyadeh_shohadayeh_golgun🌹🕊