شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
💠 #جان_شیعه_اهل_سنت| #فصل_چهارم #قسمت_چهارم گفتم : "شرط میبندم به تو میره! حالا میگی نه، نگاه کن!"
💠 #جان_شیعه_اهل_سنت| #فصل_چهارم
#قسمت_پنجم
برای من کافی نبود که من هنوز #امیدم را برای تسنن مجید از دست نداده و نمیتوانستم تصور کنم پاره تن خودم و #دست پرورده جسم و روحم، یک مسلمان سُنی نباشد که دیگر نتوانستم ناراحتی ام را #پنهان کنم و با حالتی مدعیانه نظر خودم را اعلام کردم: "ولی برای من خیلی مهمه که #دخترم سُنی باشه!"
حالا #نخستین باری بود که در برابر شوهر شیعه ام، حکم به ارجحیت #مذهب اهل تسنن می دادم و نمیدانستم چه واکنشی نشان میدهد که برای چند لحظه فقط نگاهم کرد و بعد با #متانت همیشگی اش سؤال کرد: "مگه شیعه بودن چه عیبی داره؟"
میخواستم شیرازه #استدلالم را محکم ببندم و قاطعانه وارد #بحث شوم که شاید خدا #امشب به برکت کودک معصومم، میخواست معجزه ای کند و نمیدانستم همین مکث کوتاهم، #دلش را میلرزاند که نگاهش پیش از دلش شکست و با غبار #غربتی که نفسش را گرفته بود، پرسید: "نکنه تو هم دیگه شیعه رو #قبول نداری؟ نکنه تو هم فکر میکنی شیعه..."
و نمیخواستم جمله اش را تمام کند که با #دلخوری کلامش را قطع کردم: "مجید! من چند بار گفتم حساب اهل سنت رو از #وهابیت جدا کن؟!!!"
حالا میفهمیدم که تفکر افراطی گری وهابیت نه تنها گردن #شیعه را به شمشیر #تکفیر میزند که گردن اهل سنت را هم به اتهام خواهد زد که مجید پس از بلایی که نوریه وهابی به سرش آورده بود، به کوچکترین #زمزمه من به ورطه شک می افتاد که شاید من هم میخواهم عقایدش را با چوب #تکفیر بکوبم.
حالا میفهمیدم توطئه وهابیت چه #موزیانه چیده شده که با یک شمشیر، گردن شیعه و سُنی را با هم میزند و چه حربه #کثیفی برای هلاکت امت اسلامی بود که مجید از شرمندگی قضاوت غیرمنصفانه اش، دستهایم را که از غصه به هم فشار میدادم، گرفت تا باور کنم چقدر خاطرم را میخواهد و با لحنی لبریز #ایمان، عذر خواست:
الهه جان! من #غلط بکنم حساب اهل سنت رو با این وهابیها یکی کنم! دیگه هرکسی که یه ذره عقل و #شعور داشته باشه و یکی دوبار اخبار رو ببینه، میفهمه که این تکفیریها اصلاً بویی از #مسلمونی نبردن! من از اینا متنفرم، ولی دارم با یه دختر سُنی زندگی میکنم و این دختر سُنی رو از همه #دنیا بیشتر دوست دارم! من فقط یه ذره ترسیدم، یعنی وقتی گفتی دلت میخواد #حوریه سُنی بشه، دلم ریخت پایین که چرا این حرف رو میزنی..."
امید داشتم #معجزه_ای رخ دهد که من هم با لحنی ملایمتر گفتم: "ببین مجید! هر کسی برای خودش یه نظری داره. خُب از نظر من مذهب تسنن از مذهب تشیع #کاملتره، اگه نظرم غیر از این بود که #شیعه میشدم." و میخواستم مباحثه مان بیشتر جنبه #عدل و انصاف بگیرد که با حالتی منطقی ادامه دادم: "خُب قطعاً به نظر تو هم مذهب تشیع کاملتره، وگرنه تا حالا سُنی شده بودی."
سپس به چشمانش که عمیقاً به #صورتم خیره مانده بود، چشم دوختم و با #روشن فکری سینه سپر کردم: "من قول میدم که اگه یه روز به این #نتیجه رسیدم که مذهب تشیع بهتره، #شیعه بشم! تو هم قول بده که اگه یه زمانی احساس کردی مذهب اهل سنت #بهتره، سُنی بشی!"
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊