eitaa logo
خاطرات‌وکرامات شهید عاملو
2.8هزار دنبال‌کننده
908 عکس
341 ویدیو
22 فایل
ادمین : @alirezakalami نویسنده ۱۳ عنوان کتاب از زندگینامه شهدا📚 و سه کتاب از خاطرات #شهید_کاظم_عاملو💖 👈برای دسترسی سریع به مطالب، رجوع کنید به فهرست «سنجاق‌شده» در کانال🖇️ مدیر تبادل: @shahid_gomnam18 ⛔کپی مطالب بدون ذکر آدرس کانال جایز نمی‌باشد⛔
مشاهده در ایتا
دانلود
14.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 انتشار برای نخستین‌بار «با همه ارتباط برقرار کنید» شهید حاج قاسم سلیمانی: «با همه ارتباط خوب و مثبت برقرار کنید حتی با کسانی که ظاهرشان با شما متفاوت است.» @shahid_ketabi
✳️ اگر ما در جنگ ۳۳ روزه موفق شدیم، به کمک موشک‌های ساخته شده توسط «حاج حسن طهرانی مقدم» بود، هر زن شیعه‌ای که با امنیت در خیابان‌های لبنان قدم می‌زند مدیون حاج حسن و برکت امثال حاج حسن طهرانی مقدم است ... • «سیدحسن نصراللّٰه(حفظه اللّٰه تعالی)» @shahid_ketabi
🔹خلع سلاحِ حریف در حوزه گفتمانی و اعتبار اخلاقی، مهم‌ترین موفقیت جمهوری اسلامی در مواجهه با امپراتوری غرب است. ♦️آیا مایه ننگ نیست که سه سال قبل آمریکا، و اکنون پارلمان اروپایی، از پشت تروریست‌های منکوب شده درآیند و علیه "سپاه ضد تروریسم"، عقده‌گشایی کنند؟ 🔹نشریه نیوزویک چند سال قبل، در کنار تصویر سردار سلیمانی نوشت: "FIRST HE FOUGHT AMERICA, NOW HE,S CRUSHINF ISIS." «او نخست با آمریکا جنگید و اکنون در حال خورد کردن داعش است». @shahid_ketabi
⭕️ برف که میاد، یادش می‌افتم. استادِ جنگ در کوهستان، چریک خراسانی در کردستان و پای کار جبهه غرب. وقتی برای آزادسازی «سد بوکان» با یک گردان ۴۰ کیلومتر مسیر را در برف رفت، چندین بار از ابتدا تا انتهای ستون را دوید که کسی جا نمونه. توی برف و یخ و مه، به دشمن آوار شد و سد آزاد شد. @shahid_ketabi
📸 چه اتفاقی افتاده است؟! چیزی نیست !!! فقط جنگ بود... هوا سرد بود... ماندند ... فقط برای کشورشان... یخ زدند... و ما را شرمنده کردند! مظلومانه تکاوران تیپ نیرو مخصوص ۵۸ مالک اشتر(مازندران) که در عملیات کربلای ۱۰ در منطقه عملیاتی بانه( کورت عراق ) درحالی که مجروح بودند، بر اثرخونریزی شدید و یخ زدن به‌شهادت رسیدند. روحشان شاد و راهشان پایدار.. .🥀 @shahid_ketabi
اگر مراقب نباشید، روزنامه‌ها با شما کاری خواهند کرد تا از کسانی که به آنها ظلم می‌شود متنفر باشید و به کسانی که به آنها ظلم می‌کنند عشق بورزید. @shahid_ketabi
2.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❇️ علاقه امام به پاسدارها ! 🔰 شما این را بدانید که من به شماها علاقه دارم، به پاسدارها. پاسدارها بودند که مملکت ما را در یک زمانی که هیچ‌کس نمی‌توانست حفظ بکند، اینها حفظ کردند. الآن هم دارند حفظ می‌کنند. این یک علاقه الهی است که ما به شما داریم...✌️ (ره) @shahid_ketabi
3.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️🎥 فیلم آخرین حضور سلیمانی در سامرا و غبار‌ روبی حرم امام هادی علیه‌‌السلام ‌ @shahid_ketabi
بچه‌ها در مهدکودک مشغول بازی بودند و بدوبدو می‌کردند و از سروکول هم بالا می‌رفتند. یکهو علی آن وسط محکم به جایی خورد و از سرش خون آمد. خوشبختانه فاطمه آنجا بود؛ دستپاچه خودش را رساند و بچه را به درمانگاه رساندند. پرستار موقع باندپیچی، از سنگینی کودک خوشش آمد و برایش به‌به چَه‌چَهی کرد که دل مادرش را بُرد. اما از همان روز، یک ترس همیشه همراه علی ماند؛ آن هم خون بود. محال بود از بچگی خون ببیند و داد و هوار نکشد و زهره‌ترک نشود. یکبار دستش در خانه لای در رفت و دوباره خون سرازیر شد و بی‌هوا دوید سمت حیاط و بی‌تابی می‌کرد و دور حیاط می‌چرخید و پشتِ هم می‌گفت: «الان می‌میرم! الان می‌میرم!» سعیده هر چه تلاش کرد که علی را نگه دارد و دستی به سرش بکشد، نتوانست. می‌خواست ببیند چه بلایی سر دستش آورده. ولی به او نمی‌رسید و علی همینطور بالا و پایین می‌پرید و آخ و اوخ می‌کرد. معلوم نبود چه تصوری از خون پیدا کرده بچه؛ به هر حال ترس از خون همیشه با او بود. حتی در آرایشگاه، ولو به شوخی هم شده، سفارش می‌کرد آرایشگر مواظب باشد تا دستش به خطا نرود! می‌گفت: «من قلبم ضعیفه‌ها!» اما حالا او وارد شده و مشتِ سعیده برای تکه‌پرانی خواهر برادری پُر است. رو کرد به علی و نیشخند شیطنت‌آمیزی گوشه لبش نشست و پرسید: «تو که از خون می‌ترسی. اگه جاییت زخمی بشه چی؟!» علی بدون اینکه فکری بکند جواب داد: «منو خونی‌مالی نمی‌بینید؛ مستقیم شهید میشم. نترسبرشی از کتاب درحال نگارش خاطرات (مسئول دفتر و افسر همراه شهید ) @shahid_ketabi