eitaa logo
خاطرات‌وکرامات شهید عاملو
2.9هزار دنبال‌کننده
911 عکس
341 ویدیو
22 فایل
ادمین : @alirezakalami نویسنده ۱۳ عنوان کتاب از زندگینامه شهدا📚 و سه کتاب از خاطرات #شهید_کاظم_عاملو💖 👈برای دسترسی سریع به مطالب، رجوع کنید به فهرست «سنجاق‌شده» در کانال🖇️ مدیر تبادل: @shahid_gomnam18 ⛔کپی مطالب بدون ذکر آدرس کانال جایز نمی‌باشد⛔
مشاهده در ایتا
دانلود
۱- صحبت() درباره کم و کیف زیاد است. منتهی بسیار سربسته می‌شود فقط برخی مسائل را بیان کرد. ولی اگر صوت این حالت‌های شهید نمی‌بود، شاید خیلی نمی‌شد درباره‌اش حرف زد و حتی باورش نیز سخت بود! ۲- گفتگوهای شهید در حال خلسه به گویش سمنانی است. وَ اِلا می‌شد او را جهانی کرد؛ که می‌شود... ۳- برای من مشخص نشده که این گفتگو از ابتدای صحبت است یا نه؛ ظاهرا باید اینطور باشد. لااقل از لحن و گفتگوها اینطور برمی‌آید. چون کاظم همان اول می‌گوید: «چه بوی گلابی میاد اینجا... .» ۴- با هر جمله، سکوت می‌کند و منتظر شنیدن جواب طرف مقابل است؛ این یعنی در حال گفتگویی است که ما فقط یک طرف صحبت را می‌شنویم! البته در برخی مواقع می‌شود حدس زد که طرف مقابل چه به او گفته است. مثلا وقتی او می‌گوید «فرق می‌کنه سفیدی این لباس»، شاید ابوالقاسم* به او گفته که لباسِ سفید، سفیده دیگه!😊 ۵- بنده ، خیلی در مکاشفات عرفا و حتی در تجربه‌های نزدیک به مرگ و غیره دقت کردم؛ نوعا در آنجا بحث «بوی خوش» مطرح نشده یا مشاهده‌گر از بو، تجربه جذاب و خوبی بیاد نمی‌آورد؛ ولی این تجربه که دوستانش نام را بر آن نهاده بودند، دارای همچین ویژگی‌ای بوده و در نوع خود منحصربفرد است.😳 ۶- یک چیز عجیب دیگر این است که همه حواس بجز بینایی در حالت خلسه، فعال بوده و این احوالات او را با دیگر و عرفا متمایز می‌کند.(توضیحات در آینده) ۷- گفتگو در دی یا آذر سال ۱۳۶۲ در شهر بانه است. دوستان دور کاظم نشسته‌اند و مشغول نوشتن صحبت‌ها هستند و با والکمن کوچکی صدا را ضبط می‌کنند. ۸- درباره فضای اطراف مشاهدات خیلی نمی‌شود حرف زد. ولی از این گفتگو و ادامه، بنظر می‌رسد شهید فضای ملکوتی(بهشت برزخی) خاصی را شاهد است که از «بوی خوش» و «لباس زیبا» و.‌.. سخن به میان می‌آورد. ۷- متن کامل خلسه در کتاب آمده است. ادامه توضیحات در ...😊 *: ، يكم تير ۱۳۴۴، در شهرستان سمنان چشم به جهان گشود. پدرش محمد و مادرش كبری نام داشت. دانش‏آموز سوم متوسطه بود که به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. ابوالقاسم بيست‌وششم فروردين ۱۳۶۱، در بوكان هنگام درگيري با گروه‌هاي ضدانقلاب بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید. مزار وي در گلزار شهدای امامزاده يحيي زادگاهش واقع است. این شهید از دوستان نزدیک کاظم عاملو و مثل خودش اهل جهادیه است. @shahid_ketabi
خاطرات‌وکرامات شهید عاملو
بازخوانی زندگی و کتاب خاطرات #شهید_کاظم_عاملو در کنار قبر مطهر شهید در #هفته_دفاع_مقدس 👈شهید عاملو
🤔 رشته‌ای بر گردنم افکنده دوست می‌کِشد هر جا که خاطرخواه اوست! بنده تلاش می‌کنم در کانال حرف و صوت تکراری نگذارم دوست دارم به هر بهانه‌ای یاد و نام زنده بماند و از جمله این صوت... لازم بذکر است که این اولین جلسه -بخوانید همنشینی- خاطرات بود که بعد از ۱۰ سال نصیب این سراپا تقصیر شد که در کنار قبر مطهر باشم...😭 همراهان گرامی ملتمس دعا 🤲 @shahid_ketabi
140307 -.mp3
زمان: حجم: 5.68M
دوستی که سوالی را درباره از یکی از شخصیت‌ها که خودش از شاگردان میرزا اسماعیل و -با یک واسطه- آیت‌الله است، می‌پرسد.😱 جواب این عارفِ واصل فقط دو کلمه بود!🤔 بسیار جالب 👌 حتما گوش کنید 🧏‍♂ نکته: منظور از اینکه شهید، بدون تلاش خاصی به این مقام رسید این است که او «بدون چله‌نشینی و ریاضت‌های آنچنانی» بدینجا رسیده است؛ والّا مکّرر سیره و رفتار و دقت‌نظرهای شهید در امور شرعی و اخلاقی را در کتاب‌ها نقل کرده‌ام. ضمناً بنده خودم این عارف گمنام را تا حدودی می‌شناسم و از ذکر نام معذورم. ولی-شاید برای اعضای محترم شنیدن این جمله نیز خالی از لطف نباشد- ایشان وقتی بر سر قبر مطهر حاضر شدند، گفتند:👇 از این نقطه، نور به آسمان ساطع(در حال تابیدن) است!😳 @shahid_ketabi
AudioTrimعنایت شهید.mp3
زمان: حجم: 1.52M
سال ۹۸ بود. مدتی قبل، پدرش از دنیا رفته بود. آن سال هم مادرش به رحمت خدا رفت و به واسطه شوک عصبی، تا ماه‌ها حال خرابی داشت و بی‌تابی می‌کرد. می‌گفت همان روزها خواب را دیدم؛ دیدم پشت میزی نشسته و مقدار زیادی پرونده روی میز و کنار دستش تلنبار شده است. مردم(اموات) ردیف‌کش به صف ایستاده و منتظر بودند تا با امضای او از آنجا عبور کنند. تا دیدمش به من گفت: ابوالقاسم، ناراحت نباش! پرونده پدر و مادرت پیش منه... . بعد از مدت‌ها، آرام شد... . @shahid_ketabi