eitaa logo
خاطرات و کرامات شهید عاملو
2.1هزار دنبال‌کننده
861 عکس
341 ویدیو
20 فایل
مؤلف: @alirezakalami صاحب ۱۲ عنوان کتاب ازخاطرات #شهدا نویسنده سه کتاب از شهید عاملو با عناوین #سه_ماه_رویایی و #رویای_بانه و #شهید_کاظم_عاملو 👈برای دسترسی سریع به #فهرست مطالب کانال، ابتدا پیام «سنجاق‌شده» را کلیک کنید، سپس به سراغ #هشتک‌ها بروید 🫡
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آدم‌ها آدمند مے‌آیند مے‌روند قاسم سلیمانے می‌رود:) قاسم سلیمانے دیگرے مے‌آید.. @shahid_ketabi
می‌گفت: نمی‌توانم بی‌ وضو باشم، حتی پیش از خوردن غذا وضو می‌گرفت آسایش را، با خدا بودن می‌دانست... @shahid_ketabi
💢 اقامه نماز در کاخ «کرملین» روسیه! 🔶 زدیم بغل؛ وقت نماز بود. گفتم: «حاجی قبول باشه.» ‌گفت: «خدا قبول کنه ان‌شاءالله.» نگاهم کرد، گفت: «ابراهیم!» نگاهش کردم. ــ نمازی خوندم که در طول عمرم توی جبهه هم نخوندم. ــ حاج‌آقا! شما همه نمازهاتون قبوله. 🔷 قصه‌اش فرق ‌می‌کرد؛ رفته بود کاخ «کرملین». قرار داشت با «پوتین». تا رئیس‌جمهور روسیه برسد، وقت اذان شد. حاجی هم بلند شد، اذان و اقامه‌اش را گفت. صدایش ‌پیچید توی سالن. بعد هم ایستاد به نماز. همه نگاهش ‌می‌کردند. می‌گفت در طول عمرش همچین لذتی از نماز نبرده است. 🔶 پایان نماز، پیشانی‌اش را گذاشت روی مهر. به خدای خودش ‌گفت: «خدایا این بود کرامت تو، یه روزی توی کاخ کرملین برای نابودی اسلام نقشه ‌می‌کشیدند، حالا منِ قاسم سلیمانی اومدم اینجا نماز خوندم.» 📚 سلیمانی عزیز، ص 109. به نقل از ابراهیم شهریاری، دوست و همرزم حاج قاسم 📎 @shahid_ketabi
💌 صحبتی با نائب امام زمان (عج) و ولی‌امر مسلمین 🔸 رهبر عزیزم! از آن روز که اندک شناختی به جایگاه شما پیدا کردم و روز به روز این شناخت بیشتر شد، مسئولیتم هم نسبت به شما بیشتر شد. این را فهمیدم که در نظام الهی، رفتار در قبال شما همان رفتار در قبال (عج) است. و این را فهمیدم که چون در دورانی که شما از طرف امام زمان (عج) مأموریت ولایت ما را داشتید علت شفاعت اهل‌بیت (ع) نسبت به من هستید و اگر رضایت شما نسبت به من نباشد، خدا و رسول و امام زمان (عج) هم از من ناراضی هستند. 📍 فرازی از وصیت‌نامه شهید مدافع حرم حمیدرضا اسداللهی @shahid_ketabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از حاج قاسم سرشلوغ‌تر داشتیم؟! داریم؟! حاج قاسم هم برای خانواده‌اش وقت ویژه می‌گذاشت ... گاهی ممکنه کار ما به نحوی باشه که مدت زیادی در خانه نباشیم، اما وقتی هستیم باکیفیت باشیم، وقت بگذاریم و مهرورزی کنیم ... 👈 می‌گفت: «می‌ترسم وابستگی به نوه‌هایم نگذارد شهید شوم @shahid_ketabi
مادر شهیدی که ۴۰ سال است در شبِ یلدای فراقِ فرزندش، منتظر صبحِ خبری است. یکی از شهدای گمنام در شب یلدا میهمان او شده تا مایه اُنس و دل‌گرمی‌اش باشد. هیچ دلی تاب تحمل هُرم حرارت دلش را ندارد. 😭 میزبانی مادر شهید «رضا کارگر» از شهیدی گمنام 🌱@shahid_ketabi
علیرضا کلامی.m4a
27.74M
مصاحبه با «رادیو ایران» درباره و و های که تاکنون به چاپ رسانده و یا دردست چاپ دارم. چاپ شده‌ها : (خاطرات شهید حسن عربی) (خاطرات شهید سعید حسنان) (خاطرات شهید علی‌اکبر ابراهیمی) (خاطرات شهید کاظم عاملو که از طرف موسسه به چاپ رسید) (خاطرات شفاهی حجت الاسلام مرتضی مطیعی) (خاطرات شهید مدافع حرم محمدحسین حمزه از نشر خط مقدم) (خاطرات شهید علی‌اصغر کلامی به روایت همسر) (دومین کتاب از مجموعه خاطرات «شهید کاظم عاملو» که با نثر جدید و از طرف نشر مرز و بوم به چاپ رسید) در دست چاپ 👇 (خاطرات شفاهی سرهنگ پاسدار علی‌اکبر چتری از طرف نشر مرز و بوم) کتاب خاطرات شهید مدافع حرم «شهید محمد قنبریان» @shahid_ketabi
میخواستم بزرگ بشم، درس بخونم، مهندس بشم، خاکمو آباد کنم، زن بگیرم، مادر و پدرم و ببرم کربلا، دخترم و بزرگ کنم، ببرمش پارک، توی راه مدرسه با هم حرف بزنیم، خیلی کارا دوست داشتم انجام بدم،خوب نشد..! ‏باید می‌رفتم از مادرم، پدرم، خاکم، ناموسم، دخترم، دفاع کنم، رفتم که دروغ نباشه، احترام کم نشه، همدیگرو درک کنیم، ریا از بین بره، دیگه توهین نباشه، محتاج کسی نباشیم. ‏فرازی از وصیتنامه شهید کاظم مهدی‌زاده @shahid_ketabi
🌹«ما تابع امر خداییم؛ و به همین دلیل طالب شهادتیم. و تنها به همین دلیل است که زیر بار ذلت و بندگی غیرخدا نمی‌رویم» 🔺صحیفه امام خمینی (ره) - ج ۲۱ - ص ۸۹ @shahid_ketabi
الان برای ریختن خون شیعه‌علی(ع)، وعده ویزای آمریکا می‌دهند!! @shahid_ketabi
شب قبل از شهادتش با هم در حرم مولی امیرالمؤمنین(ع) نشسته بودیم؛ ازش پرسیدم: دوست داری چه جوری شهید بشی؟ گفت: منظورت چیه؟! گفتم: یک تیر وسط پیشانی.... یا اول زخمی بشی و مثل اباعبدالله ... یک هزار و سیصد و پنجاه زخم بعد سر از تنت جدا کنند؟! در حالی که هر دو به شدت منقلب بودیم... گفت: «دوست دارم مثل اباعبدالله(ع) بی‌سر بشم و مثل حضرت زهرا غریبانه دفن بشم!» صبح روز ۲۳ مرداد ۸۳ بلندگوهای حرم اعلام کردند که تانک­‌های آمریکایی از سمت وادی‌السلام در حال پیشروی هستند! با دوستان ایرانی حرکت کردیم به سمت وادی‌السلام؛ به داود گفتم: تو که سلاح نداری، برای چی میایی جلو؟! جواب داد: «اگر سلاح از دست شما افتاد، من بر می دارم!» با جمع دوستان ایرانی، خود را به وادی‌السلام رساندیم؛ ولی قبل از هر اقدامی، مورد اصابت گلوله­‌ی تانک قرار گرفتیم و من در دم بیهوش شدم و زمانی که داشتند زخم­‌های من را پانسمان می‌کردند، در حرم امیرالمؤمنین(ع) به هوش آمدم؛ ابوالقاسم بالای سرم آمد؛ پرسیدم: چی شد ابوالقاسم؟ گفت: «داود شهید شده و از سرش هیچی پیدا نکردیم!» گفتم: «این چیزی بود که خودش می‌خواست...😭» @shahid_ketabi