فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📢✊🏻
اتمامحجت #شیعیانامیرالمومنین با #شیعهانگلیسی✌️🏻‼️
👤دلدار
سعــــید قاســـمے:
دیشـــب یڪ جملهـ شنیدیم که پارادوکس عجیبے بود...
طـــرف جلوی حـــرم حضرتـ معصــومهـ داد میزد
جان حضـــرت زهـــرا بیاید درو آتـــیش بزنیم!
#در
#حرم
#آتش
#حضرتزهرا...
628347848.mp3
4.22M
#استاد_پناهیان
🎼 مقدمات فرج داره مهیا میشه...
آقا داره میاد
حواست هست...!؟😭
#پست_ویژه👌
@shahed_sticker۶۳۵.attheme
115K
#تمدرخواستے📱
#شهیدحاجحسینمعزغلامے🌹
هزینه استفاده از تم
یڪ صلوات به نیت سلامتے و فرج آقا✨
┄┅─✵💝✵─┅┄
@SHAHID_MOEZEGHOLAMI
┄┅─✵💝✵─┅┄
Ziyarat-Ashura-Halawaji.mp3
15.21M
#چله_زیارت_عاشورا
با صدای دلنشین اباذر حوائجی
روز 0⃣3⃣ چله
👌 گناهی که انسان را زود هلاک می کند
🍂 روزی امام علی(علیه السلام) فرمود:
پناه می برم به خداوند، از گناهانی که موجب زود رسیدن هلاکت خواهند شد. "عبدالله بن کواء" پرسید:
آیا گناهانی که موجب زود رسیدن هلاکت می شود، وجود دارد؟
☘ امام علی(علیه السلام) پاسخ دادند :
🌱 آری، و آن گناه "قطع رحم" و قهر کردن افراد خانواده ها است که موجب هلاکت زودرس می شود. چه بسا خانواده ای هستند، که با اینکه از حق دورند، ولی بر اثر همکاری و خدمت به همدیگر، دور هم جمع می شوند، و همین کار موجب می شود که خداوند به آنها روزی می رساند؛ و چه بسا افراد پرهیزکاری که تفرقه و درگیری در میان خانواده آنها، موجب می شود که خداوند آنها را از رزق و روزی و رحمتش، محروم سازد.
📚اصول کافی، ج 2،ص347 و 348
....•❈🌸°∞°✿🌼✿°∞°❈🌹•....
@Shahid_Moezegholami
....•❈🌸°∞°✿🌼✿°∞°❈🌹•....
شهید حسین معز غلامے³¹⁵
👌 گناهی که انسان را زود هلاک می کند 🍂 روزی امام علی(علیه السلام) فرمود: پناه می برم به خداوند، از گ
توجه بشه ڪه صله رحم با تماس و پیامڪ و... هم امڪان پذیره🍃
هدایت شده از 『 مُدرِّس نوین 』
4_6012334201511085775.m4a
3.39M
#خطمقدمڪجاست⁉️•••
.
شما طلبہ اے؟
چرانرفتے بیمارستان #جهاد ڪنے؟😏
طلبه ڪہ جهادے بود،چیشد؟
.
میدون جهاد خیلے عظیمہ🙂
خالصانه ڪار ڪن✌️
چہ مجازے.📱.
چہ واقعے...
#عشاقشهادتنگراننباشین🌷
نقش تو دراین زمان چیہ ؟
" میدونستے نقشتو ؟! جهادتو.."
.
#کرونا #پزشک #پرستار
🎧|#ویسوگوشڪن←جوابسوالاتوبگیر
|👤| #استاد_عزیزی
http://eitaa.com/joinchat/3723296797C035496b51c
کلاسهاےرایگاݧ استاد🔺
ڪتاب (بیا مشهد)
#قسمت4⃣
🍁↩️ شهیدے ڪه امام زمان بهش گفت بیا مشهد شفا بگیر
✨✨✨✨✨✨✨✨
«معلم»
راوی :: ناصر نیا پاک
ارتباط من با علی سیفی تقریباً معلمی و شاگردی بود.
با این که از نظر سنی تفاوت داشتیم.
سن من از ایشان پنج شش سال بیشتر بود.
ابتدا به عنوان معلم قرآن ایشان بودم این ارتباط از طريق معلمی شروع و به سمت دوستی و رفاقت معنوی کشیده شد.
این رفاقت در حدی بود که رفت و آمد خانوادگی پیدا شد.
منزل شان می رفتیم وآن ها منزل ما می آمدند.
شب ها باهم به مسجد و پایگاه می رفتیم.
بعد کل برنامه ها و
#فعاليت هایمسجدیوفرهنگی را در دست گرفتیم.
🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸
اما علی سیفی در دوران رشد و تکامل خودش یک تحول عميق در عرض #چندماه پیدا کرد که ايشان را خیلی بالا برد.
بعد از آن من در مقابل او احساس شاگردی
می کردم حالتش معمولاً مثل کسی شد که چیزی را #گمکرده.
او بیشتر در تلاطم بود و بیشتر دنبال این بود که چیزی که گم کرده را پیدا کند.
به قول خودش می گفت::
(( هی می دَوَم به چیزی دل ببندم ولی
نمی توانم ))
این خودش بحث مهمی بود.
یک شب ما نشستيم در این مورد صحبت کردیم.
به من گفت::
اصلاً هیچ چیزی نیست که به آن دل ببندم.
چیزهایی که برای مردم بسیار مهم است و صبح تا شب به خاطر آن تلاش می کنند،من آن ها را مثل بازی کودکان میدانم❗️
بعد گفت::
(( احساس میکنم من اصلاً اهل این دنیا نیستم.غريبه ام ))
🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸
بسيار هم این حرف ها رو از ته دل می گفت.و واقعاً هم اعتقاد داشت.
این ها مواردی بود که در روايات آمده،به ما گفته اند::
#ببينيد _و_دل_نبندید_چشم_بياندازيد_و_دل_نبازید،که دیر یا زود باید گذاشت و گذشت.
علی در اوج جوانی که همه به دنبال آرزوهای مختلف هستند،از این بند رها شده بود و سرّ مطلب در همین نکته است.
بعد در #مسجد مشغول فعاليت شد.تمام نوجوان ها را به #حفظکردنقرآن توصیه می کرد.
در مسجد وقتی جلسات قرآن داشتیم افراد را گروه گروه تقسيم می کرد،مثلاً به یک گروه
می گفت شما آيات در مورد #تقوا را پیدا کنید،به گروه دیگر می گفت آیات درمورد انفاق و.....
🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼
یادم هست سال 59 اولین روز های جنگ،من رفتم منطقه.
تو اون زمان،علی سیفی به خاطر سن کم
نمی توانست برود.
ولی بعد ها اولین بار که با ایشان رفتیم،متوجه #حالاتعجیب او شدم.
حالتی که ایشان موقع ورود به مناطق جنگی داشت،مثل این بود که شخصی برای اولین بار بعد از سال ها انتظار برای زیارت ابا عبداللّه الحسین(ع) به کربلا برود.
چنین آدمی از دور که مرقد را می بیند
از خود بی خود می شود و....
رفتن ایشان به منطقه جنگی و خط اول جبهه،همین حالت را داشت.ایشان وقتی آنجا رسید #آرامش پیدا کرد.
یعنی حالت تلاطم و نگرانی که اینجا داشت،به آرامش تبدیل شد.
مثل اینکه اصلاّ از #قفس بیرون آمد.
🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸
یک شب در جبهه به من گفت که به آنچه دنبالش بودم الان رسیدم.
اینجا خیلی آرامش می دهد،خیلی راحتم،حتی شبی بود که با هم خوابیده بوديم،ایشان بعد دو ساعت بلند شد.
من اولین بار بود که دیدم رفت به طرف
#نماز شب.
یعنی احتمال می دهم که ایشان اولین نماز شب را در جبهه شروع کرد.
بعد دیگه نخوابید.
گفتم::چرا کم خوابی❓
گفت::دو ساعت برا من کافیه.
چون دیگه نیاز ندارم.
بیشتر در تنهایی به نماز و دعا می پرداخت.
بعد از مدتی حضور در جبهه،
فعالیت های رزمی و فرهنگی را شروع کرد.
در جبهه کار های متنوع #فرهنگی
انجام می داد ، منتهی کار فرهنگی او پشت جبهه یا در پادگان نبود.
🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸
کار فرهنگی او همراه رزمندگان و در کنار آن ها در خط اول عملیات بود.
یکی از صفات شهید سیفی این بود که از بچگی #شوخطبع بود.
این شوخ بودنشان بسیار در روحیه نیروها مؤثر بود.
در شوخی #افراطوتفریط نداشت.
شوخی هايش مزه عرفان و معنویت می داد.
این خودش خیلی مهم بود.
هیچ وقت در خوشی هایش
از کوره در نمی رفت.
خودش را گم نمی کرد که مثلاً وارد یک مسیر دیگر شده.
ایشان بعضی وقت ها یه تبسم خاص داشت.
من چندین بار دیده بودم نماز هاشو با تبسم می خواند❗️
گاهی هم نماز هاشو با #گریه می خواند.
من يک روز گفتم::
علی آخه یعنی چه⁉️ گریه که از خوف خداست،اما چرا نماز با تبسم⁉️کمی سکوت کرد و جوابی نداد.
اما بعد گفت::
من وقتی نماز می خونم توی #عالمی وارد ميشم که...
بعضی زمان ها خوبه،یعنی خودم رو حالت تبسم می بینم.یعنی خشم خدا رو نمی بینم،بلکه رحمت و محبت خدا رو می بینم و این امیدواری برای من خوشحالی میاره و این خوشحالی موجب میشه من تبسم کنم در حالت عبادت.
🔻🔻🔻
منبع :: ↙️
نیمی از کتاب بیا مشهد از انتشارات شهید ابراهیم هادی(فقط نیمی از کتاب تایپ میشه)
⚠️⚠️⚠️
❗️❗️تایپ کتابها در مجازی
و مطالعه ی رایگان پی دی اف کتابها #باید با اجازه از انتشارات و مؤلف باشه❗️❗️
فرماندهاݧ جنگ نرم✌️•••
گروه تنها ویژه ے ڪسانے ڪہ #اینستاگرام دارند
براے ریپورت پیج هاے غیر اخلاقے و معاند❌
اگه اینستا ندارے نیا...
راضی نیستیما🙂
https://eitaa.com/joinchat/888995852C814c03cb71
فرمانده ے جنگ نرم زودے بیا😍
شهید حسین معزغلامی:
این دعای عظم البلا را زیاد بخوانید....
...•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•....
@SHAHID_MOEZEGHOLAMI
....•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•....
هدایت شده از 『 مُدرِّس نوین 』
عزیزی.mp3
15.9M
•••ڪاملا #طوفانـے😱•••
🖇چہ خبره اینهمه متخصص ؟
.
آتش بہ اختیار؟ 😳••
اصلا معناش رو بلدے ؟
چند سالتہ شما؟اطلاعاتش رودارے؟
.
طلبہ ی مبتدے رو چه به حڪم ؟•••
تو #حوزه چےخوندے؟
تفسیر به راے چرا؟ڪجایـےتو؟
←⚠️زمان شناس باش→
.
آیت الله......🙄 ؟
قانون شڪنے تا ڪِے!👊
.
طب اسلامے؟
مجوز دارے؟📃⛔️
.
🎧|#اتفاقاتروزهاےاخیر🔥 #کرونا
|👤| #استاد_عزیزی
http://eitaa.com/joinchat/3723296797C035496b51c
کلاسهاےرایگاݧ استاد🔺
شهید حسین معز غلامے³¹⁵
•••ڪاملا #طوفانـے😱••• 🖇چہ خبره اینهمه متخصص ؟ . آتش بہ اختیار؟ 😳•• اصلا معناش رو بلدے ؟ چند سالتہ ش
🛑از خودےام باید بخوریم؟اونم انقدر؟
•••• شما دیگه چرا آقاےِ...••••
آمریڪا مگہ هدف اصلے نبود؟
پس چرا حالا شدیم چند فرقه!؟❌
.
گوشتون به دهان ڪیہ؟
🔚「متحد باشیم ✌️」
💌| لحظه سال تحویل به سبڪ #آیتاللهمجتبےتهرانے
#عڪسبازشود✌️
┄┅─✵💝✵─┅┄
@SHAHID_MOEZEGHOLAMI
┄┅─✵💝✵─┅┄
شهید حسین معز غلامے³¹⁵
💌| لحظه سال تحویل به سبڪ #آیتاللهمجتبےتهرانے #عڪسبازشود✌️ ┄┅─✵💝✵─┅┄ @SHAHID_MOEZEGHOLAMI ┄┅─✵💝
رفقا اگه پایه اید ڪه لحظه سال تحویلمون به سبڪ حاج آقا تهرانے باشه،
۳تا صلوات به نیت فرج آقا بفرستیم...💛
#التماسدعاےفرج✨
💠 در منزل #قرنطینه هستید ؟
چند روز ؟
حوصله تان سر رفته ؟
تحملتان تمام شده؟
خیلی خسته شدید؟
🔻لطفا این متن را با دقت بخوانید ببینید یک عده برای شرف و عزت و ناموس ودین ما چه کشیده اند .......
آن قدر اسارتش طولانی شده بود که یک افسر عراقی گفته بود تو به #ایران باز نمی گردی بیا همین جا تشکیل خانواده بده!... همسر شهید لشگری می گفت خدا حسین را فرستاد تا سرمشقی برای همگان شود...او اولین کسی بود که رفت و آخرین نفری بود که برگشت.... #اسیر که شد پسرش علی۴ ماهه بود و دندان نداشت و به هنگام آزادیش علی پسرش دانشجوی دندانپزشکی بود...وقتی بازگشت از او پرسیدند این همه سال انفرادی را چگونه گذراندی و او می گفت: برنامه ریزی کرده بودم و هرروز یکی از خاطرات گذشته خود را مرور می کردم سالها در سلول های انفرادی بوده و با کسی ارتباط نداشت، قرآن راکامل حفظ کرده بود، زبان انگلیسی می دانست و برای ۲۶ سال نماز قضا خوانده بود😊
حسین می گفت: بهترین عیدی که این ۱۸ سال اسارت گرفتم، یک نصفه لیوان آب یخ بود! عید سال ۷۴ بود، سرباز عراقی نگهبان یک لیوان آب یخ می خورد می خواست باقی مانده آن را دور بریزد، نگاهش به من افتاد، دلش سوخت و آن را به من داد، من تا ساعت ها از این مساله خوشحال بودم، این را بگویم که من ۱۲ سال در حسرت دیدن یک برگ سبز، یک منظره بودم، حسرت ۵دقیقه آفتاب را داشتم...
کتاب خاطرات دردناک، ناصر کاوه
ازکتاب خاطرات۶۴۱۰ روز اسارت سرلشکر خلبان حسین لشکری
💔
امام خامنه ای:
شیعه انگلیسی و سنّیِ آمریکایی
که مسلمانها را به جان هم میاندازند،
دو لبهی یک قیچیاند...
#فداےسیدعلےجانم❤️
#شیعه_انگلیسی
#سنی_آمریکایی
#بصیرت