eitaa logo
شهید حسین معز غلامے⁦³¹⁵
2.4هزار دنبال‌کننده
14.8هزار عکس
3.3هزار ویدیو
191 فایل
شهید حسین معز غلامے: هرڪجا گره به ڪارت افتاد بگو الهے به رقیه (س)💚 ولادت🎂:1373/1/6 شهادت🕊️:1396/1/4 محل‌شهادت:حماه سوریه ذاکراهل‌بیت‌🎤 🌱مزار:بهشت زهراقطعه 50ردیف 116 کانال دوم: @deeldadeh_shohada 📱ادمین تبادل: @z_mht213 #باحضورجمعی‌ازخانواده‌شهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
🎂شیرینے روز جوان به نیت رفیق شهیدم ♥️ 🌹 ┄┅─✵💝✵─┅┄ @SHAHID_MOEZEGHOLAMI ┄┅─✵💝✵─┅┄
قسمت0⃣2⃣👇🏿👇🏿
ڪتاب (بیا مشهد) ⃣2⃣ 🍁 شهیدے ڪه امام زمان بهش گفت بیا مشهد شفا بگیر ✨✨✨✨✨✨✨✨ « مادر » جمعے از دوستان شهید علے سیفے مادرے داشت ڪه یڪ زن ڪامل و مؤمن و مهمان نواز بود. زهرا خانم بسیار برای بچه هاے رزمنده حرمت قائل بود. یعنے این مادر پناهگاه رفقاے رزمنده بود. مثلا وقتے از ڪوچه رد مےشدیم وقتے مارو مےدید مےگفت: ناهار حتما باید بیایید اینجا، ناهار بگذارم تا شما بخورید. یه زن عجیبـے بود. بسیار محترم بود. تو منزل خودش روضه برگزار مےڪرد و از این مادرهاے خوب و فداڪار بود. رفتار علے با مادرش، رفتارے بود ڪه اسلام توصیه مےڪرد. او ڪاملا به توصیه های اسلام عمل مےڪرد. یادمه ڪه علے مےگفت: بعضے وقت ها مادرم رو دست من مےخوابه. بعد مادرم رو ناز مےڪنم. بعد ڪه ميبینم خوابیده همینطور مےشینم تا مادر خودش بیدار شه. جالب بود ڪه مےگفت: همینجور مےشینم.اصلاً تڪون نمےخورم. گفتم علے شاید مادرت تا صبح بخوابه. گفت اشڪال نداره. یڪبار حدود پنج ساعت شد. من بالاے سرش همینطور دراز ڪشیدم و دستم زیر سر مادرم بود. بعد بلند شد و گفت: تو چے ڪار مےڪنے اینجا❓ ✨❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨❄️ گفتم: مادر جان، شما خوابیدے و با این خوابت براے من آرامش ایجاد ڪردی... علے با مادرش خیلے متین صحبت مےڪرد. بسیار با قول لین حرف مےزد. مادرش هم ازش راضے بود.یعنے اصلاً ندیدم ڪه لحن ڪلامش تغییر ڪند. بحث ازدواج علے ڪه پیش مےآمد مرتب شوخے مےڪرد. بعضے وقت ها خیلے جدے مےگفت: شما یڪے براے من پیدا ڪنید ڪه هم سن و سال مادرم باشه تا من ازدواج ڪنم❗️ وقتے تعجب مارا مےدید مےگفت: مےخوام با مادرم پیش هم بمونند ڪه مادرم تنها نباشه. من هم برم دنبال جبهه و ڪارام. برادر داورے مےگفت: من یڪے از لطیف ترین رابطه هاے مادر فرزندے را میان ایشان و مادرشان دیدم... بارها باهم به دزفول رفتیم و ایشان تلفن مےزد به مادر عزیزشان وچه قربان صدقه اے برایش مےرفت. بعد هم گوشے را به من مےداد و مےگفت شماهم با ایشان ڪمے صحبت ڪن. ❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨ من زبان آذري بلد نبودم، فقط لهجه شیرین ایشان و آن عاطفه مادرے را در صحبت شان درڪ مےڪردم. صداے مادر را ڪه مےشنید بال مےڪشید و انگار روے زمین نبود. مےگفت تو هم به مادرم بگو اینجا چقدر خوش مےگذره. مادرم ناراحت غذا و سرماے هواست.❄️ چون آموزش غواصے مےدیدیم و فصل سرماهم بود، همیشه سرما خورده و گریپ بودیم و مادر پشت گوشے مےفهمید ڪه صداے علے گرفته و سرما خورده است. مادرش یڪبار مےگفت: یڪ روزے علے آمد مرخصے. رفت وضو بگیره، گفتم اصلا علے پسرم پول داره❓ رفتم سراغ شلوارش دست ڪردم تو جیبش، نمےدونم از ڪجا فهمید!از داخل حیاط گفت: مادر❗️برڪت پول رو خدا مےده❗️ علے با اینڪه پول ڪمے داشت و از حوزه هم شهریه نمےگرفت، ولے هیچگاه حرف از بـےپولے نمےزد. بعد از شهادت علے، مادرش واقعا حرمت شهید و مادر شهید رو تا آخرین روزش ڪه در دنیا بود حفظ ڪرد. فردے نبود ڪه ناشڪرے ڪنه، خدا نڪرده بد و بیراه بگه، همیشه در دفاع از آرمان هاے شهید محڪم بود. واقعا تا آخریت لحظه عمرش راه پسرش رو حفظ ڪرد و بیست سال بعد از شهادت علے از دنیا رفت. منبع :: ↙️ نیمی از کتاب بیا مشهد از انتشارات شهید ابراهیم هادی (همه ی کتاب تایپ نمیشه فقط نیمی از کتاب) ⚠️⚠️⚠️ ❗️❗️تایپ کتابها در مجازی و مطالعه ی رایگان پی دی اف کتابها با اجازه از انتشارات و مؤلف باشه❗️❗️
شهید حسین معزغلامی: این دعای عظم البلا را زیاد بخوانید.... ...•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•.... @SHAHID_MOEZEGHOLAMI ....•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم رب الشهدا و الصدیقین🌹🍃
🕊✨•° آسمانے شدن از خاڪ بریدن مےخواست...♥️ 🌹 ┄┅─✵💝✵─┅┄ @SHAHID_MOEZEGHOLAMI ┄┅─✵💝✵─┅┄
[ ]🦋 آنها ڪه ولایت فقیه را قبول ندارند در هر مقامے ڪه باشند سرنگون خواهند شد.... 🍃 ┄┅─✵💝✵─┅┄ @SHAHID_MOEZEGHOLAMI ┄┅─✵💝✵─┅┄
🔶براےحضورِقلب‌درنماززبانت‌راحفظ کن سفارش مرحوم علامہ طباطبایی (رحمة‌الله علیه) ....•❈🦋°∞°✿🌼✿°∞°❈🦋•.... @Shahid_Moezegholami
هدایت شده از 『 مُدرِّس نوین 』
💥سقوط پایتخت۶ ✍ شاید به جرات بتوان ادعا کرد یکی از موفق ترین و پر بیننده ترین مجموعه های چند سال اخیر کشور سریال ** به کارگردانی ** و نویسندگی ** بوده است اما تغییر نویسنده این سریال ، آن را از آسمان آفتابی با مخ در خاک خشک و بی آب و علف زمین کوبید. با یک مقایسه عامیانه نه کارشناسانه درباره پایتخت های گذشته و قسمت ششم آن ، به راحتی میتوان تفاوت تهیه کننده ارزشی (سازمان فرهنگی اوج) را با تهیه کننده غیرارزشی امسال(فروردین ۱۳۹۹) به وضوح مشاهده کرد. در *پایتخت ۵* تبلیغ استقامت ، مبارزه با داعش، جانفشانی برای حفظ حریم خانواده ، احترام به پدر و حتی عکس پدر(بهبود) ، افتخار قهرمان ملی ، توجه و خدمت به پدر پیر ، غرور ملی ، خواندن نماز در شرایط سخت ، احترام به شعائر دینی و ساده زیستی به نمایش درآمد ... اما در *پایتخت ۶* تبلیغ دختر بازی ، حرمت شکنی نسبت به والدین و بزرگترها ، ایستادن مقابل پدر و مادر ، بد دهنی ، خانه مجردی ، دست بلندکردن روی بزرگتر ، فساد در فضای مجازی ، نگهداری از حیوانات خانگی ، سودآور بودن مواد مخدر ، زندگی لاکچری ، پول پرستی ، رقص و آواز ، عملهای زیبایی ، تزریق ژل و بوتاکس ، خالکوبی های نامتعارف و پنهان کاری جوانان مقابل والدین به تصویر کشیده شد ... باتوجه به همه این نقص ها از مدیران ** دوستانه استدعا داریم برای ساخت قسمت آخر این سریال حتی اگر بهترین مسائل اخلاقی را هم رعایت کنند هزینه ای برآورد نکنند. حال برای اینکه تا حدودی ذهنیت شما عزیزان خواننده با حقایق پشت پرده این قسمت از سریال پایتخت همسو شود به گوشه هایی از آن اشاره میکنم: 1️⃣ ** که حمل کننده ضریح و گلدسته بود و همه را با افتخار برای زیارت امام رضا علیه السلام می برد حال برای چک برگشتی به زندان افتاده میشود حامل موادمخدر. و مدام از علائم گروهای شیطان پرستی استفاده میکند 2️⃣** با ایجاد جای مهری بر پیشانی هم نیروهای ارزشی را مسخره میکند هم با رفتارهایش به سخره میگیرد. ضمن اینکه پس بازگشت از مکه ، بهتاش که در تمام قسمت های سریال مبلغ فساد اخلاقی است موقع توزیع * تبرکی* با اصطلاح ** و به شکلی که ساقی گری بزم شراب را القا کند به میگوید برای من سر پر بریز ، برا بقیه ته استکانی. 3️⃣** که درتمام قسمت های قبلی سریال اسطوره زنی درست کار و پاک است دراین قسمت به نقی درباره سفر دخترهایش برای اردوی رزمی و مسائل دیگر چندین بار دروغ میگوید و مخفی کارهای زیادی دارد. 4️⃣** که حرمت دایی خود (نقی) ، مادرش ، ارسطو و بقیه را نگه نمیدارد مدام باوجود مخالفت مادرش جلوی او با دخترهای مختلف ارتباط میگیرد ، بزرگترهایش را به اسم صدا میزند ، شوخی های رکیک و خلاف ادب میکند و هنرش فقط رقاصی و چشم چرانی است. 5️⃣ ** دخترهای نقی که بدون اجازه پدر و مادر آب هم نمیخوردند دراین قسمت خود سر شدند ، بی اجازه پدرشان به اردو می روند و به نصاب ماهواره سفارش کار میدهند. 6️⃣* برادران رحمت* که در قسمت های قبلی آدم های ساده ای بودند و به برادر بزرگشان احترام خاصی میگذاشتند ، دراین قسمت تریاکی شده و رحمت را کتک میزنند. 7️⃣** که زنی ساده و با اخلاق بود ، دراین قسمت ناگهان میشود زنی قرتی. 8️⃣ * همسر تقی* که تا این قسمت خبری از او نبود ناگهان میشود بزن بهادر و راه به راه شوهرش را کتک میزند. 9️⃣** پسر کوچک خانواده آقای فریبا که بسیار پرخاشگر و در توهین به بزرگترها و خبرچینی بعداز بهتاش نفر اول است. تغییر شدید محتوایی در قسمت ششم سریال پایتخت و انتخاب نویسنده ای ناآشنا بنام آرش عباسی که البته اکثرا محسن تنابنده را نویسنده اصلی می دانند که گرایش آشکاری به سوی دارد مرا یاد انتخاب اشتباه سال ۹۶ ریاست جمهوری می اندازد که با رای دادن به (روحانی) جامعه به نابودی کشیده شد. 🍃🌱↷ 『 @modarese_novin
حواسمان را جمع ڪنیم..
هدایت شده از علیرضا پناهیان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 طوفان به پا کنید! 🔻شاید ما در آستانه خط پایان‌ هستیم! باید ببریم این بازی را ... ➕ توضیحات علیرضا پناهیان در مورد طوفان توییتری در شب نیمه شعبان با هشتگ: 📅 چهارشنبه ۲۰ فروردین، ساعت ۲۱ الی ۲۳ به وقت ایران 👈🏼 اطلاعات بیشتر: ThePromisedSaviour.com @Panahian_ir
هدایت شده از 『 مُدرِّس نوین 』
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حق انتخاب نداریم⚠️ حق نداریم !•••📛°°° - انتخابات مجلس -انتخابات ریاست جمهوری و.. ما اعتراض داریم✊ انتخاب شده هاے شوراے نگهبان رو انتخاب کنم ؟ 😏❌ . ••• عصر جدید ••• اینجا حقٺ ضایع نشد؟ آزادیت گرفته نشد؟ 😱••• . ♨️ مسئلہ ے مهم 💢 قضیه ے منفعت طلبــے رو شنیدے؟ ڪلیپ رو ببین و استاد جواب دادن شو😎 🎧| |👤| http://eitaa.com/joinchat/3723296797C035496b51c کلاسهاےرایگاݧ استاد🔺
🍃ویل دورانت در کتاب تاریخ و تمدن گفته: " اصل قضیه اینه که حدود صد سال پیش که کارخونه‌های مختلف در انگلستان به وجود آمدند، انگلستان با کمبود کارگر مواجه شد. زن ها هم به خاطر ساده بودن، کم توقعی و دور بودن از اخلاق های خشونت آمیز، مورد توجه کارخونه دارها و سرمایه دارها قرار گرفتند. اما به زنها اجازه نمی دادند پولی رو که به دست می آورند، برای خودشون نگهداری یا خرج کنند... به خاطر همین قانون، زن ها هم نمی رفتند توی کارخونه‌ها کار کنند تا جیب مردها پرتر بشه. از طرف دیگه، سرمایه دارها که به کارگرهای ساده و قانعی مثل زن‌ها نیاز داشتند، این قانون رو به ضرر خودشون دیدند، برای همین، قانونی رو در انگلستان تصویب کردند که زن مالک پول خودش باشه. از همین جا بود که پای زن‌ها به کارخونه‌ها و اجتماع بیرون از خونه باز شد و از همون موقع، بقیه سرمایه‌دارهای کشورهای اروپایی هم یکی بعد از دیگری، فریاد آزادی و تساوی حقوق زن و مرد رو سر دادند."١ 🍃شهید مطهری می فرمایند: "آنچه دنیای غرب کرد این بود که به قول ، زن را از بندگی و جان کندن در خانه رهانید و گرفتار بندگی و جان کندن در مغازه و کارخانه کرد. یعنی اروپا غل و زنجیری از دست و پای زن باز کرد و غل و زنجیر دیگری که کمتر از اولی نبود به دست و پای او بست، امّا اسلام زن را از بندگی و بردگی مرد در خانه و مزارع و غیره رهانید و با الزام مرد به تأمین بودجه اجتماع خانوادگی، هرنوع اجبار و الزامی را از دوش زن برای مخارج خود و خانواده برداشت." 📚١_دختران آفتاب، ص ١١٥_١١٦
قسمت1⃣2⃣👇🏿👇🏿
ڪتاب (بیا مشهد) ⃣2⃣ 🍁 شهیدے ڪه امام زمان بهش گفت بیا مشهد شفا بگیر ✨✨✨✨✨✨✨✨ «شوخ طبعی» راویان : ‌جمعی از دوستان شهید با مادرش حتی شوخی های عجیبی داشت! مثلاً یک بار که از جبهه برگشت مراغه، یک کاپشن آمریکایی پوشید و عینک آفتابی🕶 به چشمش زد. تیپ ظاهری علی کاملاً عوض شد. وقتی رسيد جلوی منزل، زنگ را زد. زهرا خانم مادر شهید می آید در را باز میکند و می گوید: آقا با کی کار دارین❓ علی هم میگه: با آقا جواد(برادر کوچک شهید) کار دارم. وقتی مادر برمی گرده تا جواد رو صدا بزنه از پشت مادرش را بغل می کند❗️ مادر هم که ترسیده و شوکه شده فریاد میزنه: چیکار میکنی آقا⁉️ بعد که علی خودش رو معرفی می کند، زهرا خانم با ابروهای تو هم بهش نگاه میکند. بعد هر دو می زنند زیر خنده..... یک روز تو حوزه نشسته بودیم. پهلوی ما هم چند تا طلبه فارسی زبان سال اولی بودند. علی برگشت به من گفت: من تُرکم. شما هم تُرکى. بعد برگشت طرف اونا و گفت:شما هم ترک هستین❓ با تعجب گفتند: نه. علی سرش را از سر تاسف تکان داد و گفت: وای،عجب⁉️ پس چطور می خواهید بروید بهشت⁉️ گفت از اقوامتان هم کسی ترک نیست؟ گفتند: نه والله 🦚🌻🌸🦚🌻🌸🦚🌻🌸🦚 علی خیلی جدی گفت: نشد دیگه، ای بابا چه بچه های خوبی، حيف که ترک نيستند. آن طلبه های نوجوان که واقعا ناراحت شده بودند گفتند: یکی از دوستان و یکی از فامیل های ما ترک هستند. علی گفت: احسنت. حالا شد، ان شاءالله امیدی هست. بعد برگشت بغلشان کرد و گفت: آقا شوخی کردم... به یکی از دوستان ما خیلی جدی گفت: یادته یک بار عاشورا افتاده بود وسط ماه رمضان، همه تشنه و گرسنه سینه میزدند، از تشنگی لب ها وارفته بود و.... اون روز خیلی سخت بود. بنده خدا که همیشه از علی حرف های جدی شنیده بود گفت:به یادم نمیاد.چه سالی⁉️ علی هم خندید و گفت: مگه محرم می افته تو ماه رمضان⁉️ يکبارم یا رفقا همگی رفتیم مشهد. سيزده نفر بودیم. گفتم جا گرفتید❓ گفتند نه ما که جا نگرفتیم. علی خیلی عادی رفت در یک خانه را زد. یک خانم کهنسال آمد دم در و با علی احوال پرسی کرد. 🦚🌻🌸🦚🌻🌸🦚🌻🌸🦚 علی گفت: الان من جا ندارم، فردا خونه خالی میشه بیاین اینجا. باهاش شوخی میکردیم. علی این کیه؟ این که هم سن مادرته؟ می گفت شما کارتون نباشه مهم جا بود که رديف شد. بعد رفتیم حرم سيزده نفر آدم لاغر و ترکه ای سوار یک تاکسی شدیم. کمی که راننده رفت جلو ماشین رو نگه داشت❗️ راننده گفت: یه بار پیاده بشین، دوباره سوار شین ببینم چطور سیزده نفر جا شدین⁉️ یکی دیگر از خاطره های جالب و شوخی های علی، زمانی بود که می نشست و برای ما خاطرات قهوه خانه پدرش و حضور معتادها رو تعريف میکرد. خیلی قشنگ حالات اون ها رو برای ما بازی میکرد. نشان میداد که توی کار تئاتر هم قوی است. یک روز صبح بعد از زیارت عاشورا و نماز صبح وتعقيبات، چهار نفری(من،مهدی موحدی،حمید رحمتی،شهید سیفی) رفتیم اتاق تبليغات تا بخوابیم. زمستان هم بود و یک چراغ علاء الدين وسط اتاق. بیست دقیقه نگذشته از خوابیدن، یهو صدای جيغ علی بلند شد،آی آی آی.... حمید گفت: چی شده؟امام زمان(عج) رو دیدی❓ گفت: نه بابا دماغم خورد به علاءالدین و سوخت! گفتم: براچى❓ گفت: خواب دیدم رفتیم تو روستا واسه پاکسازی، بعد این ماشین تو گل گیر کرد. ماشین داشت گاز میداد و اين لاستیک داشت گل هارو پخش میکرد. آمدم صورتم را اینور کنم که گل نپاشه، خورد به علاءالدین. منبع :: ↙️ نیمی از کتاب بیا مشهد از انتشارات شهید ابراهیم هادی (همه ی کتاب تایپ نمیشه فقط نیمی از کتاب) ⚠️⚠️⚠️ ❗️❗️تایپ کتابها در مجازی و مطالعه ی رایگان پی دی اف کتابها با اجازه از انتشارات و مؤلف باشه❗️❗️
شهید حسین معزغلامی: این دعای عظم البلا را زیاد بخوانید.... ...•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•.... @SHAHID_MOEZEGHOLAMI ....•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👤| استاد_رائفےپور↓ یڪ هواپیما✈️ رو در نظر بگیرین وقتے میخواد بشینه؛ اگه باند آماده نباشه نمیتونه بشینه هے ما چراغ میزنیم میگیم: [ ] میگه بابا باند آماده نیست❗️ ڪثیفه❗️ باند رو تمیز ڪن من شوقم به ظهور از تو بیشتره... ┄┅─✵💝✵─┅┄ @SHAHID_MOEZEGHOLAMI ┄┅─✵💝✵─┅┄
💞عاشــقانــــــه شهـــــدایی💞 حمیدآقا خیلی راحت احساساتشونوبیان میکردن😍 به حدی که وقتی میخواستن برن سوریه،گفتن من چجوری جلودوستام بهت بگم دوست دارم؟😅 میتونم بگم دلم تنگ شده ولی نمیتونم بگم دوست دارم،چیکارکنم؟😓 من یاد برنامه نیمه پنهان ماه افتادم،یکی ازخانم های شهدا تو نامه هاشون بجای «دوست دارم»مینوشتن «یادت باشه»چون احتمال میدادن نامه رو کسی بخونه... به حمیدآقا گفتم تو بگو یادت باشه من یادم می افته...😍☺️ خیلی خوشحال شدن وقتی ازپله هامیرفتن پایین بلند بلند میگفتن یادت باشه..یادت باشه.. منم میخندیدم ومیگفتم یادم هست،یادم هست... 💞✨💞✨💞✨💞✨💞 @SHAHID_MOEZEGHOLAMI 💞✨💞✨💞✨💞✨💞
رُفقا دعای درحق دیگران زودترمستجات میشه... خــداخودش گفته فلسفه التماس دعا گفتن درهمینه ازهمین لحظه برای خانوادت،دوستات،اطرافیانت...دعاکن که قطعا این دعا اجابت میشه دیدین حضرت آقاهمیشه تودعاهاشون میگن مردم ملتمون روعاقبت بخیرکن و...! خواسته تو ازخدا مثل خواستن یک لیوان آب ازاقیانوسه... پس بزرگ فکرکنیم،برای همه دعاکن.. اگه برای بقیه دعاکنی خداهم بخاطراین فکربزرگت،دعای توروقطعا قبول میکنه... @SHAHID_MOEZEGHOLAMI