eitaa logo
به یاد شهید محسن حججی
858 دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
1.5هزار ویدیو
39 فایل
آرزویم، آرزوی زینب است جان ناچیزم، فدای زینب است... شهادت، شهادت، شهادت آرزومه... به یاد شهیدان سردار حاج قاسم سلیمانی، دانشمند هسته ای محسن فخری زاده، محسن حججی، نوید صفری، صادق عدالت اکبری، حامد سلطانی تاریخ تاسیس: ۱۳۹۷.۰۱.۲۹
مشاهده در ایتا
دانلود
خودت بساط عزا را به پا کنی شب دوم
منی که توبه نمودم ز معصیت شب اول
چه میشود که برایم دعا کنی شب دوم
به دست و پات می افتم فقط به شوق همینکه
مرا ز بند تعلق رها کنی شب دوم
نهیب میزنم امشب فقط به خود که مبادا
گره ز روضه ی سربسته وا کنی شب دوم
شيخ صدوق در كتاب امالي ـ به نقل از عبد اللّه بن منصور، از امام صادق از پدرش امام باقر از جدّش امام زين العابدين عليهم السلام می فرمایند : حسين عليه السلام حركت كرد تا در كربلا فرود آمد و پرسيد: «نام اين سرزمين چيست ؟» گفتند: اى فرزند پيامبر خدا! اين جا كربلاست. حسين عليه السلام فرمود : «به خدا سوگند، اين، روزِ كرب و بلاست و اين جا، همان جايى است كه خون هاى ما در آن ريخته و حرمت ما شكسته مى شود.» 🏴
220.5K
🏴شب دوم ۹۹.۰۵.۳۱ بانو ، تهران - اسلامشهر
Shab02Moharram1394[05].mp3
9.17M
ای کرب و بلا مهمان تو آخر آمد ای خاک بلا گل های پیمبر آمد 🏴
Momeni-29.mp3
3.51M
🤔چرا ده شب عزاداری می کنیم؟ شخصی محضر امام صادق (علیه السلام) رسید و گفت اگر کسی بمیرد و یا به قتل برسد همان شب برایش عزاداری می کنند و تمام می شود، چرا شما از شب اول محرم عزدارای را شروع می کنید و ادامه می دهید؟ 🎙حجت الاسلام والمسلمین مومنی ▪️ @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🌹🍃
آیا این سرزمین کربلاست...؟💔 پس از آن كه در «عُذَيب الهِجانات»، فرمان عبيد اللّه بن زياد، براى در تنگنا قرار دادن حسين عليه السلام رسيد ـ : حسين عليه السلام، بيرون آمد و فرزندان و برادران و خانواده اش ـ كه رحمت خدا بر ايشان باد ـ ، پيشِ رويش بودند. 🌷حسين عليه السلام، لَختى به ايشان نگريست و گريست و فرمود : 😭«خدايا! ما خاندان پيامبرت محمّد صلى الله عليه و آله هستيم و از حرم جدّمان، بيرون رانده شده ايم و بنى اميّه، بر ما ستم كرده اند. حقّ ما را [از ايشان] بگير و بر اين قوم كافر، يارى مان ده». ✔️سپس حسين عليه السلام در ميان خانواده اش بانگ زد و از آن جا حركت كرد تا روز چهارشنبه يا پنج شنبه، دوم محرّم سال ٦١ [هجرى] در كربلا فرود آمد. به يارانش رو كرد و فرمود : «آيا اين جا كربلاس؟». گفتند: آرى. 🌹حسين عليه السلام به يارانش فرمود : «فرود آييد كه اين جا، جايگاه اندوه و بلاست! اين جا، محلّ فرود آمدن مَركب هايمان، و اين جا محلّ بار و بُنه ما و ريخته شدن خونمان است». 💔آنها پياده شدند و بارهايشان را در جايى كناره فرات، فرود آوردند و خيمه اى را براى حسين عليه السلام و همسران و فرزندانش، بر پا كردند و خويشان حسين عليه السلام، گِرداگِرد خيمه او، خيمه زدند.... (عج) منبع: الفتوح، ابن اعثم کوفی: ج ٥ ص ٨٣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به یاد شهید محسن حججی
💍خرداد سال ۸۲ با محرم بر سر سفره عقد نشستیم و سال به پایان نرسیده بود در بهمن همان سال به زیر سقف مشترک‌مان رفتیم. ✨خانواده ما و خانواده محرم هر دو در یک هیات می رفتیم و مادر محرم من را در هیات دید و پسندید. ☺️همیشه دوست داشتم همسر آینده ام با ایمان و صادق باشد. مسائل مالی و یا دیگر مسائل همیشه در حاشیه برای من بود. وقتی با محرم برای اولین مرتبه هم صحبت شدم از بسم الله که اول حرفهایش گفت تا آخر حرفهایش که تمام شد فهمیدم محرم همان کسی است که من در ذهنم دنبالش هستم. 💰در بین صحبت‌های‌مان اصلاً از مباحث مالی صحبت نکردیم. حجاب، ایمان و توکل به خدا و احترام به پدر و مادرشان در صدر صحبت‌های محرم بود. 🌷محرم یک پاسدار و عاشق شغلش، آن شب هم از سیر تا پیاز سختی های شغلش را برایم گفت. یک نظامی که دوست داشتند همسر آینده‌شان شرایط سخت شغلی اش را درک کند. شاید مجبور بود روزها و یا ماه‌ها به دور از خانواده باشد و باید یک همسفری داشته باشد تا این شرایط و موقعیت‌ها را درک کند... اولین شهید rajanews.com @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🌹🍃
🕊هدیه هر شب نثار روح پاک و مطهر و ۵ شاخه گل🌹صلوات @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🌺🍃
🖤امشب به یاد صلواتی ختم کنیم... برای برگشت پیکر و و دیگر شهدا ۱۴ صلوات و برای باخبر شدن از وضعیت و برگشتن و ، ۱ آیت الکرسی بخوانید و هدیه کنید به آقاجان امام رضا (ع) 🌹 برای پیروزی رزمندگان، آسودگی و سلامتی مرزدارانمان دعا بفرمایید ۵ امن یجیب... شبتون بخیر و شهدایی التماس دعای شهادت دارم 🌹 🌼🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روزتون بخیر🌹🍃
❤️🌱 انَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ. همانا خوبی ها، گناهان را از بین می برد. 🍇‌آیه ۱۱۴، سوره هود 🎁هدیه به @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🌹🍃
به یاد شهید محسن حججی
🍃❤️ من دقایقی را نمي شناختم؛ ولي هر روز مي ديدم كه كسي مي آيد و چادرها و آبگيرها را ترو تميز مي كند. با خودم فكر مي كردم كه اين شخص فقط چنين وظيفه اي دارد. 🔹يك روز هرچه چشم به راهش بودم تا بيايد و باز به نظافت و انجام وظايفش بپردازد، پيدايش نشد و احساس كردم كه او از زير كار شانه خالي مي كند. از اين رو، خود به سراغش رفتم و گفتم: «چرا امروز نيامدي؟!» 🍃او در پاسخ گفت : «چشم الان مي آيم.» مجاهديني كه نظاره گر چنين صحنه اي بودند سخت ناراحت شدند و گفتند : «تو چه مي گويي؟ او فرمانده لشكر است.» 😓من كه از اين نظر احساس شرمندگي مي كردم؛ در صدد عذر خواهي برآمدم. اما او بود كه كريمانه و با متانت گفت : «اشكال ندارد.» و با خنده از كنار ماجرا گذشت... 🌹 @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
⚫️ بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ؟ ▪️اینجا کربلای است و دختربچه‌ای 5 ـ 6 ساله در خیابان‌های یمن؛ همان جایی که متعلق به خاک سرزمین اوست. او بارها در آن مکان مشغول به بازی بود، اما اکنون به اشغال مزدوران سعودی در آمده است. 😓تشنگی امان او را بریده، ظرف آبی می‌بیند کنار خیابان که گویی به عنوان تله کار گذاشته شده است. احساس وظیفه می‌کند تا هم خود را از عطش نجات دهد و هم مقداری از آن را برای خانواده ببرد. 🔥در آن سوی خیابان و گویی بر فراز یک بلندی، کفتار سعودی همچون حرمله کمین کرده است. این کودک به سمت آب می‌رود غافل از اینکه تک‌تیرانداز سعودی به سوی او نشانه رفته است.  🍒زمانی که دختربچه نزدیک ظرف آب می‌رسد، قبل از اینکه دستش به آن ظرف اصابت کند، آن حرمله‌صفت تیر را رها می‌کند و تیر به پشت سر آن دختر مظلوم برخورد و او را نقش بر زمین می‌کند. 😭حالا ردّ خونی روی زمین دیده می‌شود و ردّ خونی روی ظرف آب. اما برادر این کودکِ خردسال، طاقت خود را از دست می‌دهد و بی‌توجه به تک‌تیرانداز سعودی به سمت خواهر می‌رود و او را با حالتی مبهوت، کشان‌کشان به سمت منزل حرکت می‌دهد؛ حالا ردّ خون دیگری روی آسفالت‌های خیابان دیده می‌شود که از کنار خیابان تا منزل آن کودک امتداد پیدا کرده است تا سند ننگ دیگری باشد بر صفحه سیاه تاریخ آل‌سعود تا زمانی که خداوند انتقام این مظلومان را به شدیدترین وجه از آنها بستاند... 🏴 @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein ▪️🍃
🍃🌷🍃🌷🍃 ✊ 💔هیچ گاه لحظه‌ای که او را در کفن دیدم فراموش نمی‌کنم. صورتش سرد بود. هر وقت دست‌هایش یخ می‌کرد از من می‌خواست تا با دست‌هایم گرمشان کنم. در آن لحظه یاد این افتادم که چقدر سرمایی بود و من به خاطر این سر به سرش می‌گذاشتم. 😔نمی‌دانستم چه باید به او بگویم، فقط گفتم [عیسی] منتظرم بمان! تو همه دارایی‌ام هستی و خیلی دوستت دارم. منتظرم جوابم را بدهی اما تو پاسخی نخواهی داد... ✨حرف‌هایت را به خاطر می‌آورم که به من می‌گفتی : اگر گرفتاری برایت پیش آمد شکایت نکن، ما توی بهشت باهمیم و من با غیر تو نخواهم بود. من حورالعین را نمی‌خواهم تو حور العین من هستی، کسی جز تو را نمی‌خواهم. طبیعتاً این اتفاق برایم خیلی سخت بود. تنها چیزی که آرامم می‌کند فقط خود عیسی است. فکر اینکه عیسی در جایی به مراتب زیباتر از دنیا به چیزی که می‌خواست رسید. ▪️و البته یادآوری مصیبت اهل بیت که تنها راه صبوری و ثبات است. من خدا را به خاطر نعمت شهادت عیسی و عباس که به من عطا کرد شکر می‌کنم و این مسأله نقطه ضعف من نیست. بله برعکس، فزونی بخش توان و عزم من است. 🔺قسمت یازدهم - آخر 👤بانو 🌷 (همسر اول)، شهادت ۱۳۹۶ه.ش 🌷 (همسر دوم)، شهادت ۱۳۹۸ه.ش ✍جهان نیوز @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سخت است وقتی روضه وصف دختری باشد💔😔
سخت است وقتی روضه وصف دختری باشد حالا تصور کن به دستش هم، سری باشد