🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
💫 در خدمت #جانباز گرامی برادر یدالله نویدی مقدم هستیم...
بنام الله، پاسدار حرمت خون شهیدان
💫 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
با سلام و درود برشهیدان گرانقدر انقلاب
و #دفاع_مقدس و #مدافعان_حرم ...
📜 این خاطره ی مجروحیت اینجانب هست.
برای اولین مرتبه از ناحیه زانوهای هر دو پا مورد اصابت گلوله قرار گرفتم.
✅ بعرض میرسانم لشکر ویژه شهدا به فرماندهی سردار سرلشکر #شهید_محمود_کاوه برای پاکسازی مناطق تحت اشغال نیروهای ضدانقلاب (دموکرات و کومله) از نیروهای جوان سه استان خراسان و کرمانشاه و همدان تشکیل شد.
📆 درسال ۱۳۶۱ اولین عملیاتش در منطقه بوکان جهت تصرف سد بوکان که تا آنموقع درتصرف ضدانقلاب بود؛ آغاز کرد. در اولین ساعات بامداد ارتفاعات مشرف بر سد رو فتح کردند.
نیروهای ضدانقلاب خود را در محاصره سپاه اسلام دید و هر گونه ابتکار عمل را از دست داده بود و ناچار شد از آن منطقه فرار کنند.
👥 ما وارد سد شدیم و هر گردان و گروههان در تأسیسات سد مستقر شدیم، و مدارک و اسناد زیادی دال بر حمایت حزب دموکرات کردستان عراق بدست رزمندگان لشکر ویژه افتاد.
آنشب در سد ماندیم و هرکدام از ما در جایی بهسر بردیم....
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
🔹 قسمت دوم (1)
✉️ ارسالی از رزمنده و #جانباز_شیمیایی عزیز و گرامی جناب آقای #یدالله_نویدی_مقدم
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
🌹 برادر رزمنده و #جانباز_شیمیایی #دفاع_مقدس #یدالله_نویدی_مقدم و همسر #جانباز و پدر #مدافعان_حرم
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
📸 در عکس با فلش مشخص شدند.
📆 اوایل جنگ 8 ساله #دفاع_مقدس
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
💫 در خدمت #جانباز گرامی برادر یدالله نویدی مقدم هستیم...
⏮ ادامه ی خاطره
اما بعد از اقامه نماز صبح ناگهان سردار سرلشکر #شهید_علی_قمی_شتابان بچهها رو در محوطه جمع کرد و فرمودند که باید به شهر بوکان برویم؛ چون ضدانقلاب با تمام قدرت برای تلافی شکستش در سد شهر بوکام را تحت اشغال خود درآورده است و هم اکنون سپاه و بخشداری و تحت محاصره هستند.
👤 هر کدام چند عدد نارنجک دستی و نارنجک تفنگی و دویست گلوله رو به همراه خود بیاورد.
🌹 ما رو بگو دل تو دل نداشتیم از اینکه با نیروهای ضدانقلاب درگیر میشویم، همه بچهها با یک روحیه وصف ناپذیر سوار خودروها میشدند.
بنده چون خدمه دوشکا بودم به همراه سه نفر کمک خدمه آماده حرکت شدیم، حدود یک ساعتی تا شهر بوکان طول کشید تا اینکه به شهر رسیدیم.
⏰ وقتی وارد شهر شدیم، شهر بسیار خلوت و بدون رفت و آمد بود. قسمت غربی شهر بدست ضدانقلاب تصرف شده بود.
بلافاصله در پشتبامها مستقر شدیم. از سویی شهیدقمی دستور داد که نگذارید کسی وارد و خارج کوچه شود.
بنده روی پشتبامی مستقر شدم، ابتدا خبری از تیراندازی نبود و تقریبا شهر آرام بود. بعد از چند دقیقه تیراندازی از سوی ضدانقلابها شروع شد.
بنده هم پشت چند لوله سیمانی که لوله بخاری بود پناه گرفتم.
⚠️ اما ناگهان لوله سیمانی خورد و خمیر
شد و فهمیدم که زیر دید آنها قرار دارم. من هم سریع مواضع خودم رو تغییر دادم و رفتم رو یک تراس که دیوار مانندی حدود یک متر ارتفاع داشت پناه و سنگر گرفتم....
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
🔹 قسمت دوم (2)
✉️ ارسالی از رزمنده و #جانباز_شیمیایی عزیز و گرامی جناب آقای #یدالله_نویدی_مقدم
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
هدایت شده از مشقِ عشق ٬ دمشق
عاقبت...
گره ی این #دل ...
باید به دستِ ...
پنج تن آل عبا ...
باز شود ...
🌸🍃🌸
🍃🕊
🌸
گفتن از شأن تو چه دشوار است
"اهل بیت نبوتی" آقا
"مهبط الوحی" و "معدن الرحمه"
تو تمام کرامتی آقا
عادت و خلق و خویتان احسان
"أمرُکُم رشد" و حرفتان نور است
من چه گویم که" شأنکم حقٌ "
ذهن من از مقامتان دور است
خط به خط جامعه کبیره تویی
چه نیازی به وصف من داری؟
صلب تو نور و نسل تو نور است
فوق نوری فراتری، آری
تو زِ قوم و قبیله ی آبی
و مبرّا زِ عیب و ایرادی
نامت آیینه را زِ رو برده
یا علی النقی و یا هادی
آمدی تیرگی فراری شد
قَمرانه به شهر می تابی
و سیاهی تو را نمی فهمد
خارج از فهم کرم شب تابی
دشمنت هرچه گفت باکی نیست
تو نقی، پاک، مثل بارانی
چشم "شاهین" و جغد و کرکس کور
تا همیشه همای یزدانی
"متوکل" امام این قوم است
همه شان مثل "معتز" و "واثِق"
با دهان قصد نورتان دارند!!
نورکم حق و کلُّهم زاهِق ...
🎊 ولادت امام هادی (ع) مبارک
✍ شاعر : #داود_رحیمی
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
✉️ ارسالی از جناب معارف، #خادم_الائمه از خادمان کانال
🌸
🍃🕊
🌸🍃🌸
🕊 روح بلند رزمنده و #جانباز #دفاع_مقدس #حاج_علی_کاید_خورده
پدر شهید #مدافع_حرم #شهید_عارف_کاید_خورده و برادر #شهید_غلامعلی_کایدخورده به فرزند و برادر شهیدش پیوست.
@seedammar
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
روحش شاد 🌹
۱۴ شاخه گل صلوات 🌹
✉️ ارسالی از #خادم_الهادی
💠 نمایشگاه در پرتوی غدیر (غرفه های کودکان، نهج البلاغه و...)
به همراه مراسم آبروی محله (ویژه برنامه گرامیداشت یاد و خاطره شهدا ی محل)
📆 جمعه ۹ شهریور ساعت ۱۷، میدان امام رضا (ع)
🌷 واحد خواهران و برادران قرارگاه حمزه سیدالشهداء (ع)
🔷 استان تهران، شهرستان اسلامشهر، خیابان امام محمد باقر (ع)، خیابان امام رضا (ع)، میدان امام رضا (ع)
@shahide_azizi
✉️ ارسالی از جناب عمران
✅ اطلاع رسانی کنید...
🕊❤️🕊❤️🕊❤️🕊❤️🕊❤️🕊
⏰ باز هم ساعت ۸:۰۰
🕊 السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا
🕊❤️🕊❤️🕊❤️🕊❤️🕊❤️🕊
📸 مدینه منوره، قبرستان بقیع
به یاد #شهید_محسن_حججی ، #مدافع_حرم
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
instagram.com/army_iran_syria_iraq_war/
📆 حج، ۱۳۹۷
💝🍃💝
🍃💝
💝
📜 #ما_تو_را_دوست_داریم
يكبار حرف از نوجوان ها و اهمیت به نماز بود. ابراهیم گفت :
😔 زمانی که پدرم از دنیا رفت خیلی ناراحت بودم. شب اول، بعد از رفتن مهمانان به حالت قهر از خدا نماز نخواندم و خوابیدم.
✅ به محض اینکه خوابم برد، در عالم رویا پدرم را دیدم!
درب خانه را باز کرد. مستقیم و با عصبانیت به سمت اتاق آمد.
💫 روبروی من ایستاد. برای لحظاتی درست به چهره من خیره شد. همان لحظه از خواب پریدم.
🔴 نگاه پدرم حرف های زیادی داشت! هنوز نماز قضا نشده بود. بلند شدم، وضو گرفتم و نمازم را خواندم.
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
🍃🌹 #شهید_ابراهیم_هادی
✊ #دفاع_مقدس
📚 سلام بر ابراهیم، ج ۱
🔻قسمت چهاردهم🔺
💝
🍃💝
💝🍃💝
#قرار_بی_قراری
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
🌹 یک آیت الکرسی هدیه به امام رضا (ع)، برای برگشتن حاجی و باخبر شدن از وضعیتش...
🕊🌹 #حاج_احمد_متوسلیان
❤️ الهی به امید تو
❤️ مهمانان جدید به خانه ی شهدا خوش آمدید.
💖 مهمانان قدیمی هم خوشحالیم که هستید.
شبتون بخیر و نیکی 🌹
التماس دعای فراوان دارم 🙏
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دوستان یه قسمت داشتیم به عنوان #معرفی_کتاب، که تقدیم میشد به #شهید_محسن_حججی ؛ اِن شاءالله دوباره و از امروز ادامه پیدا خواهد کرد. البته خودم یه سری کتاب دیشب جمع آوری کردم، اما؛
دلم می خواد اعضای کانال هم در این هدیه و نذر فرهنگی سهیم باشند.
پس شما هم می تونید اسم کتاب هایی که مفید و فرهنگی هستند رو برای من بفرستید تا من معرفیش رو در کانال قرار بدم.
آیدی #خادم_شهدا :
@ya_zahra_s_adrekni
و #خادم_الائمه یه پیشنهاد خوبی دادن، گفتند تا روز غدیر قسمت هایی از خطبه غدیر رو قرار بدم که اتفاقا خودشون زحمت جمع آوریش رو می کشند.
اِن شاءالله امام علی (ع) #شهید_علی_ابن_ابیطالب و پیامبر عزیزمان دستگیرمان باشند.
🙏🌹
📖☕️📖
☕️📖
📖
#معرفی_کتاب
نام کتاب : آفتاب در حجاب
نویسنده : سید مهدی شجاعی
این کتاب مشتمل بر هجده پرتوی عاشقانه و جانسوز از نورآفتاب صبر و استقامت، زینب کبری (س) است.
💠 هجده پرتو از روایت زندگانی پر خاطره و مهربانیهای حضرت زینب (س)، دختر حضرت امام علی (ع)
📖 گزیده ای از کتاب
«بلافاصله جبریل آمد، در حالیکه اشک در چشمانش حلقه زده بود، اسم زینب (س) را برای تو از آسمان آورد، ای زینت پدر، ای درخت زیبای معطر»
آفتاب در حجاب، احساس را با اندوهی همراه میکند که در سینه عرش نشسته و به اشارهای بغض میشکند و از محنتی عظیم روایت میکند، محنت حضرت زینب (س)، این سرسلسله پیام آوران صبر و استقامت و این اسطوره همیشه جاوید عشق و محبت.
✍ نویسنده، عاشقانه از کودکیهای دختر امام علی (ع) میگوید و با گریزهای سرشار از ذوق، باز از کربلا و تنهاییهای همه دل زینب (س) ؛ حسین (ع) سخن میراند.
این نوشتار برگی از سترگ غمنامه حضرت زینب (س) است. هم چنانکه پابهپای پرتوهای حزین این نوشتار، خواننده خود را همراه و راوی این بیشمار محنتهای آن بانوی بزرگ میکند و اشکواره میسراید.
📖 گزیده ای از کتاب
«زینب (س)! این هم حسین (ع).
دستش را بگیر و از اسب پیادهاش کن، چه لذتی دارد گرفتن دست حسین (ع) ، فشردن دست حسین (ع) و بوسیدن دست حسین (ع) و چه عالمی دارد تکیه کردن دست حسین (ع) بر دست تو.»
در خاتمه این روایت جانسوز، آفتاب در کنار قبر پیامبر (ص) پهلو میگیرد و عاشقانه از اندوه خویش لب میگشاید که :
📖 گزیده ای از کتاب
😭 «تعبیر شد خواب کودکیهای من پیامبر (ص)! و من اکنون با یک دنیا مصیبت و غربت تنها ماندهام...»
✍ ketabnak.com
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
💞 اجر معنوی #معرفی_کتاب، هدیه به روح پاک #شهید_محسن_حججی #مدافع_حرم
✉️ کتاب به پیشنهاد دوست خوبمون و مهمان شهدا کاربری "خــــ❤ــــدا"
📖
☕️📖
📖☕️📖
💠🔹💠🔹💠🔹💠🔹💠🔹💠
❤️ ویژه ی عید غدیر...
🔷 خطبه یا خطابه غدیر سخنرانی پیامبر اکرم (ص) است که در بازگشت از حجة الوداع (آخرین حج پیامبر در سال ۱۰ه.ق) در منطقه غدیر خم آن را ایراد نمودند.
💠 در این خطبه پیامبر بنا به ماموریتی که به موجب آیه ۶۷ سوره مائده یافته بودند، حضرت علی (ع) را به عنوان جانشین خود به مردم معرفی نمودند و از آنها بر این امر بیعت گرفتند.
این خطبه طولانی است و به نظر می رسد حداقل ایراد آن حدود ۱ ساعت به طول انجامیده است.
📜 حدیث غدیر بخشی از این خطبه است که پیامبر فرمودند :
"من کنت مولاه و هذا علی مولاه"
این تکه از خطبه غدیر در بین شیعه و سنی مُتواتر است و از مابقی خطبه به شهرت ویژه ممتاز است.
1⃣ متن خطبه غدیر :
۱.۱ بخش اول : حمد و ثنای الهی
۱.۲ بخش دوم : فرمان الهی برای مطلبی مهم
۱.۳ بخش سوم : اعلان رسمی ولایت و امامت دوازده امام علیهم السلام
۱.۴ بخش چهارم : بلند کردن امیرالمومنین (ع) بدست رسول خدا (ص)
۱.۵ بخش پنجم : تاکید بر توجه امت به مسئله امامت
۱.۶ بخش ششم : اشاره به کارشکنی های منافقین
۱.۷ بخش هفتم : پیروان اهل بیت علیهم السلام و دشمنان ایشان
۱.۸ بخش هشتم : حضرت مهدی (عج)
۱.۹ بخش نهم : مطرح کردن بیعت
۱.۱۰ بخش دهم : حلال و حرام، واجبات و محرمات
۱.۱۱ بخش یازدهم : بیعت گرفتن رسمی
در بخش های بعد؛ درباره بخش های مختلف این خطابه ارزشمند صحبت خواهد شد.
📚 منابع
بلندترین داستان غدیر (محمد رضا انصاری)
فضایل و اعمال روز غدیر (دکتر امین اوحدی)
🌐 سایت اهل البیت
🌐wiki.ahlolbait.com
🔹 قسمت اول
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
🔶 #مبلغ_غدیر_باشیم
🍃🌹 #شهید_علی_ابن_ابیطالب_ع
❤️ #عید_غدیر
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
✍ #خادم_الائمه
💠🔹💠🔹💠🔹💠🔹💠🔹💠
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
💫 در خدمت #جانباز گرامی برادر یدالله نویدی مقدم هستیم...
⏮ ادامه ی خاطره
پشت دیوار سنگر گرفتم و پنجرههای خانهها رو زیر نظر گرفتم تاببینم از کدام نقطه و کدام خانه بطرف ما تیراندازی میشود. هرچه زمان به جلو میرفت درگیری شدیدتر میشد.
🔷 صدای انفجارات و تیراندازی لحظهای قطع نمیشد و از هر طرف به سمت ما تیرانداری میشد.
سمت چپ و راست خودم رو نگاه میکردم بچههای خودی رو میدیدم، سمت راست آنسوی کوچه برادر امجدیان حضور داشت.
یک لحظه پنجرهای رو دیدم که دود ناشی از شلیک در هوا معلوم بود.
💣 یک عدد نارنجک تفنگی درآوردم و به طرف پنجره نشانه رفتم و شلیک کردم و دقیقا نارنجک به زیر پنجره اصابت و منفجر شد.
حدود چند دقیقه پنجره رو زیر نظرگرفتم ولی دیگه تیراندازی نمیشد، درگیری بسیار شدید بود.
برادر امجدیان از آنسوی کوچه داد کشید و گفت :
📢 تو به آن درختها مسلط هستی ببین چه خبره؟
🔦 من هم آن نقطه رو دقیقا رصد کردم.
🌳 تعدای درخت بود مثل حیاط بزرگی باشه،
دیدم بله از آنجا بطرفمان شلیک میشد. ابتدا میخواستم نارنجگ تفنگی شلیک کنم اما در تیررس نبود. ولی حدود بیست گلوله بطرف آن نقطه شلیک کردم.
✅ در آن حین بود که بطرفم تیراندازی کردند...
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
🔹 قسمت دوم (۳)
✉️ ارسالی از رزمنده و #جانباز_شیمیایی عزیز و گرامی جناب آقای #یدالله_نویدی_مقدم
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
💫 در خدمت #جانباز گرامی برادر یدالله نویدی مقدم هستیم...
⏮ ادامه ی خاطره
ناگهان صدای یک نفر رو در کوچه شنیدم، با حالت دولا دولا خودم رو به لب پشت بام رساندم.
✅ دیدم شهید قمی و چندنفر دیگه از فرماندهان داخل کوچه هستند، گفتند که :
حالا سعی کنید در هر پشت بام دو نفر باشید. و هر وقت گفتیم چند خانه پیشروی کنید.
👈 بعداز برگشت به جای قبلی، ناگهان بطرفم
گلوله بود و بر سرم میزدند. طوری بود اصلا نمیشد سر بلند کنم. به هر حال ما باید به هر شکل ممکن باید مقاومت میکردیم.
سمت چپ بنده چند نفر از بچههای خودی بودند و پشت دیواری سنگر گرفته بودند درگیری همچنان ادامه داشت و به ظهر نزدیک بودیم.
⏰ یک لحظه سمت چپ بنده سروصدایی شد، نگو برادرتوکلی از ناحیه گردن مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود.
🌹 برادرتوکلی اهل ملایر از توابع همدان بود
و اندامی نحیف داشتند. من هم نگران بودم که چه به سرش اومده که یکی از همراهانش گفت :
✅ احتمال داره شهید بشه چون تیر دقیقا به زیر گلو خورده و از پشت در رفته بود.
اما بعدا اطلاع دادند که عمرش به دنیا بوده و چیزی نشده است...
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
🔹 قسمت دوم (۴)
✉️ ارسالی از رزمنده و #جانباز_شیمیایی عزیز و گرامی جناب آقای #یدالله_نویدی_مقدم
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
✍ بخشی از #وصیت_نامه #شهید_سید_مصطفی_صدرزاده #مدافع_حرم (سیدابراهیم)
masjednama.ir
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
✅ برای دوستانتون حتما ارسال کنید.
😉 یادتون نره ها
💖 #نذر_فرهنگی