🍃🕊🍃🕊🍃🕊
🕊🍃🕊
🍃🕊
🕊
🌺 #کربلایی_ها
💥قبل از انفجار مرتضی کریمی دستش تیر خورده بود، میخواست پشت ماشین بنشیند. راننده رفته بود. مرتضی فریاد میزد که سوییچ را بدهید که در همان زمان یک دفعه #انفجار اتفاق افتاد.
😭موشک به ماشین اصابت کرد و همه چیز تاریک شد. وقتی چشم باز کردم دیدم خیلی از بچهها #سوخته بودند. بچههایی که در قسمت جلوی تویوتا نشسته بودند، آنچنان سوخته بودند که چهرهها اصلاً قابل تشخیص نبود. خشک و سیاه.
💣دور تا دور ماشین مهمات ریخته بود که بر اثر آتش میسوخت و بدن ها روی زمین افتاده بود. صدای ناله میآمد. میخواستم در آن شرایط بلند شوم که حمید بخشی داد میزد: «بلند نشو. تکان نخور.» چون میدید که من در چه وضعیتی هستم. این #ماجرا ادامههایی داشت که لحظه به لحظهاش اتفاقاتی است که گفتنش مجال دیگری میخواهد.
🍃💔21 دی ماه 94 روزی بود که لحظه به لحظهاش پر از اتفاقاتی بود که برای همه ما خاطره شده است...
🔻قسمت شانزدهم
✍به روایت #جانباز #مدافع_حرم کربلایی #حبیب_عبداللهی
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊