eitaa logo
به یاد شهید محسن حججی
868 دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
1.7هزار ویدیو
41 فایل
آرزویم، آرزوی زینب است جان ناچیزم، فدای زینب است... شهادت، شهادت، شهادت آرزومه... به یاد شهیدان سردار حاج قاسم سلیمانی، دانشمند هسته ای محسن فخری زاده،محسن حججی،نوید صفری،صادق عدالت اکبری،حامد سلطانی تاریخ تاسیس: 1396/05/29
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺❄️🌺❄️🌺❄️🌺 ❄️🌺 🌺 🎉 🔷 نحوه ی آشنایی خانم عباسی با همسرشان اگر ماجرای آشنایی ما را کسی از محسن می ‌پرسید، می‌گفت ما بواسطه شهدا با هم آشنا شدیم، حالا من هم همان را می ‌گویم : "ما بواسطه شهدا آشنا شدیم." من در یک نمایشگاه که مربوط به دفاع مقدس و بزرگداشت شهدای این دوران بود کار می ‌کردم، همسرم هم در یک دوره‌ ای آنجا با ما همکار شد، همدیگر را دیدیم و به قول ‌محسن، این شهدای دفاع مقدس بودند که واسطه آشنایی ما شدند. 🍃🌺 : همسر @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein🌺🍃 💌 خاطرات برگرفته از : 🌐 khaterenegari.com 🌺 ❄️🌺 🌺❄️🌺❄️🌺❄️🌺
به یاد شهید محسن حججی
🌺❄️🌺❄️🌺❄️🌺 ❄️🌺 🌺 🎉 #سفره_عقدی_که_بوی_شهادت_میداد 🔷 نحوه ی آشنایی خانم عباسی با همسرشان #شهید_محسن_ح
🌺❄️🌺❄️🌺❄️🌺 ❄️🌺 🌺 🎉 من همیشه از خدا می‌خواستم که کسی را در مسیر زندگی ‌من بگذارد که حضرت زهرا (س) تائیدش کرده باشد، این آرزوی قلبی‌ام بود و وقتی محسن را دیدم، با تمام وجودم حس کردم که دلش یک جور خاصی با اهل بیت است، حس کردم اگر یک نفر باشد که حضرت زهرا (س) در این دوره و زمانه بخواهد تائیدش کند،‌ همین محسن است، همین طور هم شد حالا می‌بینم که حضرت زهرا (س) هم ایشان را تایید کرد. : همسر @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein🌺🍃 💌 خاطرات برگرفته از : 🌐 khaterenegari.com 🌺 ❄️🌺 🌺❄️🌺❄️🌺❄️🌺
به یاد شهید محسن حججی
🌺❄️🌺❄️🌺❄️🌺 ❄️🌺 🌺 🎉 #سفره_عقدی_که_بوی_شهادت_میداد من همیشه از خدا می‌خواستم که کسی را در مسیر زندگی
🌺❄️🌺❄️🌺❄️🌺 ❄️🌺 🌺 🎉 ما ۱۱ آبان ۹۱ عقد کردیم؛ ۹ مرداد ۹۳ ازدواج کردیم و زیر یک سقف رفتیم. تنها فرزندمان علی، هم ۲۴ فروردین ۹۵ به‌ دنیا آمد. محسن از همان نوجوانی در کارهای فرهنگی فعال بود، همیشه در اردوهای جهادی شرکت می‌کرد. یکی از اعضای فعال موسسه ی بود و کلا فعالیت ‌های جهادی‌ اش را از همینجا شروع کرد و حالا که نگاه می‌کنم می ‌بینم حتی مسیر زندگی ‌اش را هم از همین موسسه پیدا کرد و ادامه داد. 🌺 محسن همیشه در پایگاه بسیج فعال بود، این اواخر در فضای مجازی از نظر فرهنگی بسیار فعال بود، می‌گفت مقام معظم رهبری وقتی که فرموده‌ اند : «جواب کار فرهنگی باطل، کار فرهنگی حق است.» تکلیف ما را در انجام کار فرهنگی روشن کرده ‌اند و ما نباید این عرصه فرهنگی را خالی بگذاریم و واقعا دغدغه اش کار فرهنگی بود. محسن خیلی خیلی زیاد کتاب می‌خواند، هر وقت هم جایی به مشکل می‌خورد و گیر می‌کرد، می‌گفت حتما کتاب کم خواندم که اینجوری شده. : همسر @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein🌺🍃 💌 خاطرات برگرفته از : 🌐 khaterenegari.com 🌺 ❄️🌺 🌺❄️🌺❄️🌺❄️🌺
🌺❄️🌺❄️🌺❄️🌺 ❄️🌺 🌺 🎉 چطور شد که محسن مدافع حرم شد؟ قضیه‌ اش طولانی است… محسن همیشه فعالیت‌ های‌ جهادی و فرهنگی داشت، اما موقعی که به‌ خواستگاری من آمد هنوز عضو سپاه نبود، یعنی بحث مبارزه و…هنوز در زندگی ‌اش مطرح نشده بود، با این حال علاقه زیادی به شهادت داشت. 🤔 یادم است سر سفره عقد که نشسته ‌بودیم، به من گفت : «الان فقط من و تو توی این آینه مشخص هستیم، از تو می‌خواهم که کمک کنی من به سعادت و شهادت برسم.» 😉 من هم همانجا قول دادم که در این مسیر کمکش‌ کنم. : همسرِ @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein🌺🍃 💌 خاطرات برگرفته از : 🌐 khaterenegari.com 🌺 ❄️🌺 🌺❄️🌺❄️🌺❄️🌺
به یاد شهید محسن حججی
🌺❄️🌺❄️🌺❄️🌺 ❄️🌺 🌺 🎉 #سفره_عقدی_که_بوی_شهادت_میداد چطور شد که محسن مدافع حرم شد؟ قضیه‌ اش طولانی است
🌺❄️🌺❄️🌺❄️🌺 ❄️🌺 🌺 🎉 در این چند سال هم همیشه همه تلاشم این بود که این خواسته ‌ای را که سر سفره عقد از من داشت، انجام بدهم. حتی خودم از او خواستم که اگر امکان دارد، عضو سپاه بشود. گفتم خیلی دوست دارم همسرم سپاهی باشد. محسن چون خودش هم علاقه داشت، از این پیشنهاد استقبال کرد فقط گفت : «زهرا اگر من این مسئولیت را قبول کنم، هر جایی که اسمی از اسلام بیاید، می ‌روم و از اسلام دفاع می ‌کنم،چه مرزهای کشور خودمان باشد، چه یک کشور دیگر، تو با این قضیه مشکلی نداری؟» گفتم : نه، مشکلی ندارم. واقعا نداشتم. چون این راهی بود که محسن انتخاب کرده ‌بود، راهی بود که او را به آرزویش می‌رساند. بعد هم محسن با توجه به سوابق فعالیت‌ های جهادی‌ اش و خصوصیاتی که داشت توانست به عضویت سپاه در بیاید و از همان موقع که محسن عضو سپاه شد، بحث مدافعان حرم پیش آمد و تنها آرزوی همسرم این بود که اعزام به سوریه قسمت او هم بشود. راوی : همسر @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein🌺🍃 💌 خاطرات برگرفته از : 🌐 khaterenegari.com 🌺 ❄️🌺 🌺❄️🌺❄️🌺❄️🌺
به یاد شهید محسن حججی
🌺❄️🌺❄️🌺❄️🌺 ❄️🌺 🌺 🎉 #سفره_عقدی_که_بوی_شهادت_میداد در این چند سال هم همیشه همه تلاشم این بود که این خ
🌺❄️🌺❄️🌺❄️🌺 ❄️🌺 🌺 🎉 می‌ گفت اگر ما ۱۴۰۰ سال پیش نبودیم که یار و یاور اهل بیت باشیم، حالا این فرصتی است که به ما داده شده و نباید این فرصت را از دست بدهیم. حتی دفعه اولی که می‌خواست اعزام شود، من باردار بودم، محسن آمد با خوشحالی گفت که بالاخره با کلی خواهش، اسم من در آمده و با اعزامم موافقت شده،‌ می‌خواهم بروم سوریه اما تو به کسی نگو که بارداری که مخالفت نکنند. من هم همین‌ کار را کردم و محسن چند روز قبل از محرم ۹۴ اعزام شد و بعد از اربعین ۹۴ به خانه برگشت. راوی : همسر @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein🌺🍃 💌 خاطرات برگرفته از : 🌐 khaterenegari.com 🌺 ❄️🌺 🌺❄️🌺❄️🌺❄️🌺
چون شمع سحرگاه مرا کشته خود کن! حیف است که گریانِ تو سر داشته باشد... یا اباعبدالله 💔 @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein🌹🕊
به یاد شهید محسن حججی
🌺❄️🌺❄️🌺❄️🌺 ❄️🌺 🌺 🎉 #سفره_عقدی_که_بوی_شهادت_میداد می‌ گفت اگر ما ۱۴۰۰ سال پیش نبودیم که یار و یاور ا
🌺❄️🌺❄️🌺❄️🌺 ❄️🌺 🌺 🎉 بعد از برگشت از سوریه هم خوشحال بود، هم یک حسرت عجیب داشت. دلیل خوشحالی‌اش این بود که می‌ گفت فرصتی برایش فراهم شده که به وظیفه ‌اش که دفاع از اسلام بوده عمل کند، همین ‌طور چون سردار سلیمانی را ملاقات کرده بود خیلی خوشحال بود. چون از قبل آرزو داشت که یک روزی ایشان را از نزدیک ببیند. نسبت به سردار سلیمانی یک ارادت خاصی داشت و همیشه ‌می‌گفت الگویش در زندگی سردار سلیمانی است. این دفعه دوم هم که رفت می ‌گفت زهرا دعا کن من دوباره سردار را ببینم، می‌ خواهم از او بخواهم کاری بکند که من همانجا در سوریه بمانم و تا تمام نشدن جنگ برنگردم ایران. راوی : همسر @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein🌺🍃 💌 خاطرات برگرفته از : 🌐 khaterenegari.com 🌺 ❄️🌺 🌺❄️🌺❄️🌺❄️🌺
من به یقین رسیده ام که امام خامنه ای نائب بر حق است و دیگر اینکه می نویسد خودتان را برای ظهور و جنگ با اسرائیل آمده کنید که آن روز خیلی نزدیک است و همچنین از می نویسد و می گوید فریب فرهنگ و مد های غربی را نخورید. 🌱 @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein🌹🕊
به یاد شهید محسن حججی
🌺❄️🌺❄️🌺❄️🌺 ❄️🌺 🌺 🎉 #سفره_عقدی_که_بوی_شهادت_میداد بعد از برگشت از سوریه هم خوشحال بود، هم یک حسرت عج
🌺❄️🌺❄️🌺❄️🌺 ❄️🌺 🌺 🎉 [محسن] می ‌گفت من در هر عملیاتی که داشتم، هر آن شهادت را می ‌دیدم که به طرفم می‌ آید اما نصیبم نمی‌ شود. می‌ گفت تیر به سمتم شلیک می ‌شد اما از کنار سرم رد می‌شد، ترکش می ‌آمد اما ترکش ‌ها سرد بودند عمل نمی‌کردند، خمپاره بغلم زمین می‌ خورد اما منفجر نمی ‌شد. حتی یک بار وقتی داخل تانک بودم، تانک را زدند، همه گفتند که حتما شهید شدم اما من حتی یک خراش هم برنداشتم. بعد می‌ گفت زهرا، لابد من یک جای کارم می لنگد، یک جای کارم اشکال دارد که شهید نمی‌شوم. گله می‌کرد که چرا من شهادت را می‌ بینم اما شهادت به سمتم نمی ‌آید. آن موقع من هنوز باردار بودم، می ‌گفتم غصه نخور، صبر کن، حتما باید شرایطش مهیا باشد. راوی : همسر @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein🌺🍃 💌 خاطرات برگرفته از : 🌐 khaterenegari.com 🌺 ❄️🌺 🌺❄️🌺❄️🌺❄️🌺
9.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱 حضور علی آقای حججی فرزند به همراه خانواده پای صندوق های رای 🇮🇷 ✉️ @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein🌹🕊