🌸﷽🌸
مادر #شهید سجاد طاهرنیا
به گوشم رساندن که سجاد لب تشنه شهید شده، وقتی تیر خورده بود از همرزمانش آب طلب میکند اما دوستانش به سجاد آب نمیدهند و میگویند الان نمیتونیم بهت آب بدیم چون آب برای بدنت ضرر داره و سریع شهید میشی
لحظاتی بعد سجاد تشنه به شهادت میرسد، این موضوع خیلی منو ناراحت کرده بود و با خودم میگفتم کاش به پسرم آب میدادن، تا اینکه یه شب تو خواب دیدم سجادم پایین کوه افتاده و من دارم میرم بهش آب بدم اما بانویی رو دیدم که عصا بدست و خمیده رفت و به سجاد آب داد و برایم دست تکان میداد که منظورش این بود خیالت راحت به پسرت آب دادم
الان مطمئنم که سجاد سیراب به شهادت رسیده است.
#حضرتزهرا(سلاماللهعلیها)
#شهید_مدافع_حرم_سجاد_طاهرنیا
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
@shahid_tahernia
#نمازبا_صدایِبلند_وقنوتهایِیواشکی
#نماز خواندنش همیشه با #طمانینه همراه بود، #آرامش عجیبی در #نماز خواندنش دیده میشد. هیچ وقت #عجله نمیکرد حتی اگر باید به کاری میرسید و انجام آن دیر شده بود!
با #تواضع و #خشوع کامل به نماز میایستاد. مانند #گدایی که مقابل #شاهی ایستاده باشد... #قنوت که میگرفت #دستانش را بیشتر از حد معمول #بالا میآورد و گردنش را بسمت راست کج میکرد و آنچه میخواست را به #خدا میگفت.
مطمئنم " اللهم الرزقنا توفیق #الشهاده فی #سبیلک... " یکی از خواستههایش بود.
#نمازش را با صدای بلند میخواند اما وقتی به #قنوت میرسید آرام و بیصدا چیزهایی میگفت... طوری که دیگر نمیتوانستی حرفهای #خصوصیاش را با #خدا بشنوی.
#سجدههایش را طولانی به جا میآورد و بعد از اتمام نماز بلافاصله و بدون اینکه حالتش عوض شود تسبیحات #حضرتزهرا(س) را میگفت. خیلی از اوقات به اتاقش میرفت و با #عبایی که برایش #هدیه خریده بودم در #خلوت نماز میخواند.
همیشه مهر نمازش #تربتامامحسین(ع) بود و روی این قضیه خیلی مراقبت داشت. بعد از نماز بلافاصله روی #تربت را میپوشاند و با اشاره به #روایتی میگفت: شیطان منتظر است جایی #تربتامامحسین(ع) را بدون پوشش پیدا کند و از آن استفاده ببرد.
#به_نقل_از_همسرشهید
#برگرفته_از_کتاب
#ساقیان_حرم
#خاطرات_شهیدمدافعحرم
#سجادطاهرنیا
@shahid_tahernia
یادگاه ••مسافرتاسوعا••شهيد(سجادطاهرنيا)
شهیدتاسوعا #سجادطاهرنیا🕊🌹 @shahid_tahernia
#بانی_عزای_مادر
#آقاسجاد علاقهی زیادی به #استاد اخلاقش داشت. آخر هفتهها توفیق داشت پای درس #استاد در قم حاضر میشد و خیلی مواقع همراه #استاد تا تهران میرفت و در جلسات تهران هم شرکت میکرد.
مسئولیت بردن استاد تا جلسهی تهران را به درخواست خودش #قبول کرده بود. از طرف دفترِ استاد مبلغی بابت ایاب و ذهاب به #آقاسجاد دادند.
#آقاسجاد هم این مبلغ را در گوشهای نگه میداشت تا #ایام_فاطمیه برسد.
#نوروز ۹۳... مصادف با ایام فاطمیه...وقتی برای دیدن پدرومادرش به رشت رفت با دوستانش صحبت کرد و #ایستگاه_صلواتی برپا کرد و تمام آن پول را برای شادیِ #مادر_سادات هزینه کرد...
#احترام ویژهای به #سادات و فرزندان #حضرتزهرا .س. میگذاشت. در مسیر تهران_قم زمانی که از سر کار به خانه برمیگشتیم، اگر روحانیای با #عمامهمشکی میدید بلافاصله میگفت بزن کنار سوارش کنیم.
همین که ماشین توقف میکرد سریع از ماشین #پیاده میشد و #سیدِروحانی را با اصرار روی صندلی جلو سوار میکرد و خودش #عقب مینشست. همهی این احترام، به خاطر عشق به #حضرتزهرا سلامالله علیها بود.
#نقل_از_همرزم_شهید🌹
#برگرفته_از_کتاب📘
#ساقیان_حرم🇮🇷
#خاطرات_شهیدمدافعحرم🕊
#سجادطاهرنیا🌷
@shahid_tahernia