📗کتاب دیجیتال💾
🚩داستانهای نهج البلاغه☀️
💠منطق و منطقپذيري2️⃣
#قبول كردم با آنها به «#ذيقار» رفتيم و به محضر علي (ع) رسيديم. او را #هوشمندترين روساي #عرب يافتيم. سوالاتي در مورد روساي #قبائل از من كرد و من پاسخ دادم. پس از گفتگو و روشن شدن #مطلب، آن دو نفر كه همراه من بودند با آن حضرت #بيعت نمودند، سپس آن حضرت به من فرمود: «آيا تو بيعت، نميكني؟»
گفتم: من پيامآور #قبيله ميباشم و بايد خبر را براي آنها ببرم، ديدم گروهي از يارانش كه آثار #سجده
در پيشانيشان ديده ميشود، #مكرر به من ميگفتند بيعت كن، تا اينكه علي (ع) فرمود: آزادش بگذاريد، مرا با اين استدلال (كه در متن نهجالبلاغه آمده) قانع كرده و سرانجام پس از روشن شدن حق، #بيعت كردم، [145] آن استدلال اين بود:
وقتي #كليب گفت: من پيامآور و پيامبرنده هستم و آمدهام براي #قبيله خود، از اينجا #خبري را ببرم (و تصميمگيري من بر اساس هستهي مركزي تشكيلات قبيله خودمان ميباشد)
⏪ادامه دارد...
منبع⬇️
[145] تاريخ طبري ج 5 ص 192.
[146] نگاه كنيد به خطبه 170 نهجالبلاغه.
@Shahid_tahernia94
#همداني
یادگاه ••مسافرتاسوعا••شهيد(سجادطاهرنيا)
شهیدتاسوعا #سجادطاهرنیا🕊🌹 @shahid_tahernia
#بانی_عزای_مادر
#آقاسجاد علاقهی زیادی به #استاد اخلاقش داشت. آخر هفتهها توفیق داشت پای درس #استاد در قم حاضر میشد و خیلی مواقع همراه #استاد تا تهران میرفت و در جلسات تهران هم شرکت میکرد.
مسئولیت بردن استاد تا جلسهی تهران را به درخواست خودش #قبول کرده بود. از طرف دفترِ استاد مبلغی بابت ایاب و ذهاب به #آقاسجاد دادند.
#آقاسجاد هم این مبلغ را در گوشهای نگه میداشت تا #ایام_فاطمیه برسد.
#نوروز ۹۳... مصادف با ایام فاطمیه...وقتی برای دیدن پدرومادرش به رشت رفت با دوستانش صحبت کرد و #ایستگاه_صلواتی برپا کرد و تمام آن پول را برای شادیِ #مادر_سادات هزینه کرد...
#احترام ویژهای به #سادات و فرزندان #حضرتزهرا .س. میگذاشت. در مسیر تهران_قم زمانی که از سر کار به خانه برمیگشتیم، اگر روحانیای با #عمامهمشکی میدید بلافاصله میگفت بزن کنار سوارش کنیم.
همین که ماشین توقف میکرد سریع از ماشین #پیاده میشد و #سیدِروحانی را با اصرار روی صندلی جلو سوار میکرد و خودش #عقب مینشست. همهی این احترام، به خاطر عشق به #حضرتزهرا سلامالله علیها بود.
#نقل_از_همرزم_شهید🌹
#برگرفته_از_کتاب📘
#ساقیان_حرم🇮🇷
#خاطرات_شهیدمدافعحرم🕊
#سجادطاهرنیا🌷
@shahid_tahernia