ڪُلّٰناٰ بِفِداٰڪِ یاٰ زَیْنَبُـــــ سَلامٌ الله علیها
🌹تشییع پیکر مطھر ٢شھـــــــید
مــــــدافع حرم از تیپ زینبیون🌷
و تکریم شهدای مظلوم حجـــــاز
واعلام انزجار از جــــنایت جدید
آل سعود ملعون در اعدام ۳۳نفر
از شیعـــــــــــــــــــــــــــــــــــیان
زمان: شــــــــــنبه۹۸/۰۲/۱۴ ساعــــــت۱۷
از مسجد امام حسن عسڪری (ع)
به سمت حــــرم مطھــــــر و سپس
تدفیــــــن در قطــــــــــــــــــــــعه٣١
شھــــــــــــــدای مدافــــع حـــــــرم
بھــشت معصومــــه سَلامٌاللهعلیها
#قم
@shahid_tahernia
#عماد
#محبت_به_پدرومادر_وفرزند
#آقاسجاد هر موقع نزد ما میآمد #دست من و مادرش را میبوسید. به او میگفتم #آقاسجاد! این کارو نکن، ما را #خجالت میدهی. میگفت: "نه در مقابل زحماتی که شما برای من کشیدید این کاری نیست."
#آقاسجاد در #قم ساکن بود و ما در رشت. خیلی از اینکه از ما دور است #ناراحت بود و میگفت: چون از شما دور هستم #خدمت به شما برایم کمتر مهیاست!
#فاطمهرقیهی آقا سجاد شش فروردین ۹۰ به دنیا آمد. #همسرش تعریف میکند که وقتی #فاطمه رقیه بدنیا آمد #برکت زندگیمان خیلی زیاد شد.
#فاطمه رقیه را خیلی #دوست داشت و او را هدیهی #حضرترقیه(س) به خود میدانست. همیشه #دستانش را میبوسید و #خدا را بخاطر داشتن فرزند #دختر شکر میکرد. هر وقت هم از سرکار به خانه میآمد واقعا #خستگیاش را میگذاشت بیرون. با اینکه خیلی #خسته بود از در که میآمد داخل، با #فاطمه رقیه بازی میکرد خیلی با هم قاطی میشدند.
بطوری که صدای #خندهشان کل فضای خانه را پُر میکرد.
#به_نقل_از_پدربزرگوارشهید
#برگرفته_از_کتاب
#ساقیان_حرم
#خاطرات_شهیدمدافعحرم
#سجادطاهرنیا
@shahid_tahernia
یادگاه ••مسافرتاسوعا••شهيد(سجادطاهرنيا)
#شهیدِتاسوعا #مدافع_حرم🕊 #آقاسجاد_طاهرنیا🌹 @shahid_tahernia
#استفاده_نکردن_از_بیتالمال
از #ماموریت برگشته بودیم. نزدیک #اذان صبح بود. رسیدیم محل کار و لباسمان را عوض کردیم و #تجهیزات را گذاشتیم سر جایش. #آقاسجاد ماشینش را از پارکینگ بیرون آورد تا برویم منزل. متوجه شدم بخاطر بیست روزی که نبودیم شیشههای ماشین کاملا #خاک گرفته است.
به #آقاسجاد گفتم: "عقبتر بیا آب بگیرم شیشه #تمیز بشه" ولی عکسالعملی از او ندیدم! #آقاسجاد... بیاعقب...
باز هم #نیامد! رفتم کنار پنجرهی راننده و با انگشت زدم روی شیشه و گفتم: " چرا نمیای؟ شیشه خیلی کثیفه..."
گفت: #سوار_شو!
نشستم و راه افتادیم.
گفتم: " بابا! تا #قم که نمیشه اینجوری بریم..."
#نگاهِ همیشگی... #لبخندِ همیشگی...
گفت:" من رانندهام. تو بخواب تا موقعِ نماز"
رسیدیم عوارضیِ تهران_قم. ایستاد برای نماز. #نماز را که خواندیم #آقاسجاد زودتر از من برگشت. وقتی آمدم دیدم یک #بطری آب معدنی خریده و در حال شستنِ شیشهی ماشین است...
تازه متوجه شدم #قضیه چه بود!!!
#به_نقل_از_همرزمِشهید
#برگرفته_از_کتاب
#ساقیان_حرم
#خاطرات_شهیدمدافعحرم
#سجادطاهرنیا
@shahid_tahernia
🔴 #فوری
🔻 #راهپیمایی حمایت از امنیت و اقتدار کشور در #قم
🔹زمان:پنج شنبه ساعت ۱۰ صبح
🔹مکان: از مصلای قدس به سمت
حرم مطهر کریمه اهلبیت
حضرت معصومهسلام الله علیها
🔹سخنران مراسم: آیت الله سعیدی
✊✊ #همه_می_آئیم ✊✊
@shahid_tahernia
#محبت_به_پدرومادر_وفرزند
#آقاسجاد هر موقع نزد ما میآمد #دست من و مادرش را میبوسید. به او میگفتم #آقاسجاد! این کارو نکن، ما را #خجالت میدهی. میگفت: "نه در مقابل زحماتی که شما برای من کشیدید این کاری نیست."
#آقاسجاد در #قم ساکن بود و ما در رشت. خیلی از اینکه از ما دور است #ناراحت بود و میگفت: چون از شما دور هستم #خدمت به شما برایم کمتر مهیاست!
#فاطمهرقیهی آقا سجاد شش فروردین ۹۰ به دنیا آمد. #همسرش تعریف میکند که وقتی #فاطمه رقیه بدنیا آمد #برکت زندگیمان خیلی زیاد شد.
#فاطمه رقیه را خیلی #دوست داشت و او را هدیهی #حضرترقیه(س) به خود میدانست. همیشه #دستانش را میبوسید و #خدا را بخاطر داشتن فرزند #دختر شکر میکرد. هر وقت هم از سرکار به خانه میآمد واقعا #خستگیاش را میگذاشت بیرون. با اینکه خیلی #خسته بود از در که میآمد داخل، با #فاطمه رقیه بازی میکرد خیلی با هم قاطی میشدند.
بطوری که صدای #خندهشان کل فضای خانه را پُر میکرد.
#به_نقل_از_پدربزرگوارشهید
#برگرفته_از_کتاب
#ساقیان_حرم
#خاطرات_شهیدمدافعحرم
#سجادطاهرنیا
@shahid_tahernia94