eitaa logo
روایتگری شهدا
23.1هزار دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
5.1هزار ویدیو
72 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#القصه #میخواهم_مثل_تو_باشم! #القصه #نماز_اول_وقت ✍وقتی هفت‌ساله شد، خیلی خاص دل به نماز می‌سپرد. 🍀بدون اینکه کسی به او تذکر بدهد، تا صدای اذان را می‌شنید، بازی‌اش را رها می‌کرد، وضو می‌گرفت و به نماز می‌ایستاد. 🍀حتی مقید شده بود که نماز صبحش را هم بخواند. می‌گفت: باید بیدارم کنید. اگر یک روز دیر صدایش می‌کردم، می‌زد زیر گریه و می‌گفت: چرا این‌قدر دیر بیدار شدیم؟ مگر خواب مرگ گرفته بودمان؟ ببینید، آفتاب دارد درمی‌آید و... محمد شده بود زنگ نماز اهالی خانه. #شـهید_محمد_معماریان 📚«امتداد 34»، ص33 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا @shahidabad313 ┏━━━🍃🌷🍃━━━┓ 🌷 @majnon313 ┗━━━🌷🍃🌷━━━┛ 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🌷🕊 🕊 ✍ما اسلام را بر کسي تحميل نمي کنيم، ولي اجازه فساد و فحشا را هم به کسي نخواهيم داد و هرگز اجازه نمي دهيم کسي با عنوان کردن آزادي غربي، اين گونه مسائل را در کشور رواج دهد. 📚منبع:سايت وصيت 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا @shahidabad313 ┏━━━🍃🌷🍃━━━┓ 🌷 @majnon313 ┗━━━🌷🍃🌷━━━┛ 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🌷🕊 🌷 ✍ تازه زنش را آورده بود اهواز. طبقه ى بالاى خانه ى ما مى نشستند. آفتاب نزده از خانه مى رفت بيرون. يك روز، صداى پايين آمدنش را از پله ها كه شنيدم، رفتم جلويش را گرفتم. گفتم «مهدى جان! تو ديگه عيالوارى. يك كم بيش تر مواظب خودت باش.» 🍀گفت «چى كار كنم؟ مسئوليت بچه هاى مردم گردنمه.» گفتم «لااقل توى سنگر فرمان دهيت بمون.» ☘گفت «اگه فرمان ده نيم خيز راه بره، نيروها سينه خيز مى رن. اگه بمونه تو سنگرش كه بقيه مى رن خونه هاشون.» 📚منبع: برگرفته از مجموعه كتب یادگاران | انتشارات روایت فتح | احمد جبل عاملی 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا @shahidabad313 ┏━━━🍃🌷🍃━━━┓ 🌷 @majnon313 ┗━━━🌷🍃🌷━━━┛ 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#القصه #میخواهم_مثل_تو_باشم 🔹اخلاص ✍روزهایی که از مغازه‌ي بابا زود برمی‌گشت، می‌رفت پایگاه بسیج مسجد. خانه هم که می‌رفت، سرش به کار خودش گرم بود. یک گوشه می‌نشست و یا قرآن می‌خواند یا درس. خیلی اهل حرف زدن از این طرف و آن طرف نبود. پس از شهادتش، دوستان مسجدی‌اش آمدند برای تسلیت گفتن به مادرش. 🍀گفتند: خوش‌به‌حال شما که یک همچین حافظ قرآنی را تقدیم اسلام کرده‌اید. مادر تازه آن‌جا فهمید پسرش حافظ قرآن بوده... #شـهید_حسن_قامت 📚«فرمانده! فرمان قهقهه!» ص42 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا @shahidabad313 ┏━━━🍃🌷🍃━━━┓ 🌷 @majnon313 ┗━━━🌷🍃🌷━━━┛ 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹مراسم بیست و ششمین سالگرد شهادت سید مرتضی آوینی؛ سید شهیدان اهل قلم، روز سه شنبه 20 فروردین در بنیاد فرهنگی روایت فتح برگزار می‌شود 📡. @TasnimNews
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢آبجی چقدر قشنگ شدی 🔹بابا هیچ وقت چیزی رو به من زور نمی کرد. دبیرستان و راهنمایی که بودم، چادر سرم نمی کردم. مانتو و مقعنه داشتم. 🔹یک سال محرم قرار بود با مامان و مهران و مسعود برویم هیئت مهدیه ی قوچان. آن سال برای اولین بار چادر سرم کردم و کاملا حجابم تغییر کرد. 🔹رفتم پایین دم اتاق پسرها که ببینم آماده شدند یا نه، مهران من را با چادر دید. هنوز یادم هست که چه لبخند قشنگی زد گفت: مژگان چقدر عوض شدی. چقدر قشنگ شدی. خیلی با اُبهت شدی . 🔹جوری تعریف کرد که خیلی دوست داشتم. دوست نداشت که مانتویی بودم؛ اما هیچ وقت برای این موضوع با من بداخلاقی نکرد. یا حرف بدی نزد. لبخند و برخورد آن روزش به دلم نشست. از همون روز دیگر چادر را از سرم در نیاوردم 🔹برگرفته از کتاب #مهران_میخندد 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا @shahidabad313 ┏━━━🍃🌷🍃━━━┓ 🌷 @majnon313 ┗━━━🌷🍃🌷━━━┛ 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
✍دیدن یک بچه چهارساله با آن چهره معصوم و آن حالت عجیب لابلای صفوف نماز جماعت نشسته، هر شب همه نمازگزاران را به وجد می آورد؛ مخصوصا وقتی نماز تمام می شد و دستهایش را برای دعا به سمت آسمان بلند می کرد. 🍀معمولا اطرافش را می گرفتند و نگاهش کرده و لبخند ملیحی از لبهای همیشه مترنمش به ذکر صلوات دریافت می کردند... محمد خیلی سحرخیز بود. از همان دوران کودکی صبحها زود از خواب بلند می شد و به نماز اول وقت اهمیت می داد. شبها هم که همراه پدر می رفتند مسجد... مسجد شفا در خیابان ژاله ( که الان شده خیابان مجاهدین)... 📚منبع : هفته نامه یالثارات الحسین علیه السلام، شماره 654 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا @shahidabad313 ┏━━━🍃🌷🍃━━━┓ 🌷 @majnon313 ┗━━━🌷🍃🌷━━━┛ 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
✍برادارن و خواهرانِ من که تحت تأثیر افکارِ منحرف و ناباب قرار گرفته‌اید، سعی کنید محتوای ذهن و مغز را مجدّداً ارزیابی کنید و از مطالبی که آزادانه توانسته‌اند به فکرتان راه یابند، یک آزمایش [به عمل آورید] و تجدید نظری بکنید. 📚منبع:سايت جامع سربازان اسلام 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا @shahidabad313 ┏━━━🍃🌷🍃━━━┓ 🌷 @majnon313 ┗━━━🌷🍃🌷━━━┛ 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#القصه #میخواهم_مثل_تو_باشم ⚡️خواب با وضو ✍آخر شب بود. لب حوض داشت وضو می‌گرفت. باورم نمی‌شد! با تعجب گفتم: پسرم تو که اهل نماز اول وقت بودی؛ چرا الآن؟! البته خدا کریم است و بخشنده. یک بار اشکالی نداره. حتماً کار مهمی داشتی؛ نه؟! محمدرضا خندید و مسح سر و پایش را کشید و گفت: الهی قربون تو ننه‌ام برم که این‌قدر به فکر منی. خیلی مخلصیم ننه جون. ادامه داد: 🍃نمازم رو مسجد خوندم. می‌خوام با وضو بخوابم مادر. شنیدم کسی که قبل خواب وضو بگیره، انگار تا صبح عبادت کرده! #شهید_محمدرضا_میرانداز 📚«اخراج یک زگیل»، ص47 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا @shahidabad313 ┏━━━🍃🌷🍃━━━┓ 🌷 @majnon313 ┗━━━🌷🍃🌷━━━┛ 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍀صندوق جریمه ✍از غیبت و دروغ به شدت تنفر داشت. در منزل صندوق کوچکی درست کرده بود. هر کس غیبت می کرد یا دروغ می گفت، باید مبلغی پول درون صندوق می انداخت و پول جمع آوری شده را به جبهه هدیه می کرد. #شهید_علی_اصغر_کلاته_سفری 📚منبع گامی به آسمان ص 23 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا @shahidabad313 ┏━━━🍃🌷🍃━━━┓ 🌷 @majnon313 ┗━━━🌷🍃🌷━━━┛ 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
آری! شهادت زیباست، اما مثل مرد پای بیرق انقلاب ایستادن از آن هم زیباتر است. شهادت در رکاب خمینی زیباست، اما دفاع از ولی فقیه حاضر از آن هم زیباتر است. خون دادن در راه خمینی زیباست، اما خون دل خوردن برای خامنه‌ای از آن هم زیباتر! 🗓 ۲۰ فروردین، سالروز شهادت سید شهیدان اهل قلم، #شهید_سید_مرتضی_آوینی ✅ به کانال افسران @Afsaran_ir بپیوندید.
زخم هایتان #یادمان رفت و آرمان هایتان را #قاب گرفتیم و سالی یک #هفته هم برایتان #یادواره می گیریم این تمام #سهم شماست... #دنیا را با تمام خوبی هایش برای #دنیایی_ها گذاشتید... #شهدا_شرمنده_ایم🌺🍃 #شادی_روح_شهدا_صلوات 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا @shahidabad313 ┏━━━🍃🌷🍃━━━┓ 🌷 @majnon313 ┗━━━🌷🍃🌷━━━┛ 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🍀راه شهید 🔹جنازه‌اش پس از شانزده سال، از عراق سالم به وطن برگشته بود. هنگام تحویل جنازه به بچه‌های تفحص، گریه می‌کرد و می‌گفت: مدت زیادی جنازه را زیر آفتاب گذاشتیم و پودر مخرب جسد روی آن ریختیم؛ ولی فقط کبود شد و باز هم سالم ماند. سالم ماندن بدن انسان پس از شانزده سال، ما را به گذشته‌ي محمدرضا کشاند. مادرش می‌گفت: از چهار، پنج‌سالگی نمازش را کامل می‌خواند. چهارده‌ساله بود که برای رفتن به جبهه خيلي تلاش می‌کرد؛ اما به خاطر سن کمش، مسئولین ثبت‌نامش نمی‌کردند. روز آخر ثبت‌نام، دست توی 🔸شناسنامه‌اش برد تا سن‌وسالش بیش‌تر نشون بده و هزار تا صلوات هم نذر امام زمانش کرد تا مولایش سربازی‌اش را بپذیرد. محمدرضا حاجتش رو از امام زمانش گرفت و رفت. حاج حسین کاجی، هنگام خاک‌سپاری شهید، ترک نشدن نماز شب، دائم‌الوضو بودن، مداومت بر غسل جمعه، نخوردن آب از روز جمعه و نگه داشتن آن برای غسل، و مالیدن اشک‌های زیارت عاشورا بر بدنش را از علت‌های جاودانگی جسم شهید دانست. 📚«مجله‌ي اشراق اندیشه»، قسمت خاکریز 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا @shahidabad313 ┏━━━🍃🌷🍃━━━┓ 🌷 @majnon313 ┗━━━🌷🍃🌷━━━┛ 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روایتگری شهدا
﷽ به بهانه «ما چهار برادر، تروریست هستیم» این روزها تیتر سایت‌ها و خبرگزاری‌ها این خبر بود: ایالات متحده آمریکا در اقدامی خصمانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در لیست سازمان‌های تروریستی قرار داد.  از منظر نظام جمهوری اسلامی ایران این اقدام ترامپ، نیروهای نظامی امریکا در خاورمیانه را در زمرهٔ گروه‌هایی تروریستی و خونخواری چون داعش قرار می دهد. حالا با نگاهی به آرشیو عکس‌های برادرانم، گفتم ضمن انتشار آن در صفحه اینستاگرامم بگویم: بله! ما چهار برادر افتخار می‌کنیم که تروریست هستیم، تروریستی در تعریف ترامپ و شیطان بزرگ. حالا دیگر واژهٔ «تروریست» برای من و هر انسان آزادی‌خواه و ظلم‌ستیزی بار معنایی مقدس پیدا می‌کند. --------------------- پ.ن: 📷 عکس شماره ۱ برادرم سیدقدرت‌الله که از تشکیل دهندگان سپاه گچساران بود، و بعدها فرمانده گردان مالک اشتر شد. و او جانباز و آزاده سیاسی ست. 📷 عکس شماره ۲ برادرم سیدنصرت‌الله که در این لباس مقدس در چهار برههٔ مختلف مجر‌وح شد. 🔸بار اول: قبل از شروع جنگ تحمیلی در غائله مریوان 🔸بار دوم: که شامل چهار مرتبه مجروح شدن در دفاع مقدس شامل می‌شود. 🔸بار سوم: بعد از جنگ، در مبارزه با گروهک کومله و دمکرات کردستان مجروح می‌شود. 🔸بار چهارم: در سوریه و جریان مبارزه با گروه‌های تروریستی داعش مجروح گردید. 📷 عکس شماره ۳ برادرم سید هدایت‌الله که در کسوت پاسداری و لباس سبزپوشان امام روح‌الله در کردستان شربت شهادت نوشید 📷عکس شماره ۴ خودم، منطقه عملیاتی شلمچه، بسیجی بودم، اما به جهت علاقه شدیدم به این لباس، پوشیدن لباس مقدس سبز‌ پاسداری برادر شهیدم از علائقم بود. نویسنده ... 💠 ما را کن 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا @shahidabad313 ┏━━━🍃🌷🍃━━━┓ 🌷 @majnon313 ┗━━━🌷🍃🌷━━━┛ 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نماهنگ| مثل شهدا 🌷 لحظاتی از دیدار و گفت‌گوی رهبرانقلاب با جانبازان شیمیایی در بیمارستان 🌷 #روز_جانباز 💻 @Khamenei_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📷 پوستر سالروز شهادت امیر سپهبد صیاد شیرازی https://tn.ai/1985972 📡. @TasnimNews
🔺شهید صیاد شیرازی: «ای کاش می‌توانستم نیمی از لباسم را ارتشی و نیمی از آن را سپاهی کنم.» 🇮🇷 سالگرد شهادت شهید صیاد شیرازی گرامی باد🇮🇷 #من_هم_سپاهی_ام @Afsaran_ir
#القصه #میخواهم_مثل_تو_باشم 🍀اسراف ممنوع ✍در منطقه‌ي دشت عباس مستقر بودند. بعد از نماز، سر سفره‌ي ناهار نشستند. ☘غذا آب‌گوشت بود؛ ولی سیدسجاد بلند شد و رفت سراغ نان‌های خشکی که گذاشته بودند برای دور ریختن. شروع کرد به خوردن. 🍀گفتند: چرا اینا رو می‌خوری؟ غذا که هست. گفت: اون پیرزنای بی‌چاره با عشق، اینا رو می‌فرستن جبهه؛ شما می‌گذاریدشان برای دور ریختن؟! فردای قیامت، پاسخ زحمت اونا رو چه کسی می‌ده؟! #شهـید_سید_سجاد_خاضع 📚«گلاب سیاه»، ص36 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا @shahidabad313 ┏━━━🍃🌷🍃━━━┓ 🌷 @majnon313 ┗━━━🌷🍃🌷━━━┛ 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊