eitaa logo
روایتگری شهدا
23.1هزار دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
5.1هزار ویدیو
72 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚡« بِسمِ اللهِ القاصم الجبارین »⚡ 📖  روایت «» 🔸٢٠٠ خاطره🔸️از 🔘به قلمِ محمدرضا حسنی سعدی و عباس صادقی 🔺فصل نهم: مردم داری 🔸صفحه: ۱۴۹ 🔻قسمت صد و پنجاه و ششم: برجک نادر شاه ✍یک روز با حاج قاسم به سرکشی مناطق مرزی رفتیم. برجکی بود، بنام برجک نادرشاه. پیاده شد با تک تک سربازان دست داد. بعد هم گفت: برید غذاتونو بیارید. رفتند و غذایشان را آوردند. نشست کنار برجک ‌همراه آن ها غذا خورد. فرمانده پاسگاه گوشه ای نشست و شروع کرد به گریه. رفتم پیشش. -کسی چیزی گفته،؟ اتفاقی افتاده؟ -نه گریه به حال خودمه. فرمانده قرارگاه قدس با درجه سرتیپ تمامی میاد و با این بچه ها غذامی خوره، لباساشونو نگاه می کنه، گردن هاشونو نگاه می کنه، غذاهاشونو کنترل می کنه، اصلا انگار نه انگار که فرمانده است. 📝نشریه یاران شاهد ۱۷۱ ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🕊🍃 کاش می دانستم به چه می اندیشی💭 كه چنین گاه به گاه میسرانی بر چشم غزل داغ می سرایی از لب شعر مستانه آه كاش میدانستی به چه می اندیشم كه چنین من فقط جرعه ای از مهر شما نوشیدم با شما ترجمه عشق خدا♥️ را دیدم 🕊 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
💌 🌹‌شهـــید دکتر مصطفی چمران: خدایا هدایتم کن؛ زیرا میدانم که گمراهی چه بلای خطرناکی است. خدایا هدایتم کن که ظلم نکنم؛ زیرا میدانم که ظلم چه گناه نابخشودنی است. ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
بَعد اَز شَهنشهِ نَجفُ شاهِ ڪـَربَلا دَر طالِعم نِوشتِه خدا، عبدِ سامِرا ✋🏻 (ع) 🥀 بر_شیعیان_جهان_تسلیت_باد🏴 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شهید حاج قاسم سلیمانی و تجلّی «رُحَماءُ بَینَهُم» رابطه حزب اللهی با کسی که دینش ضعیف تر است، موضوعیت دارد. 🌹 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 علیه السلام تسلیت باد 💢فیلمی کمتر دیده شده از آخرین غبارروبی حرم امام هادی(علیه‌السلام) توسط شهید سلیمانی در سامرا ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✫⇠(۲۱۸) ✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی 💢قسمت  دویست و هجدهم:یخچالِ فوق پیشرفته 🍂خوشبختانه علی‌‍‌‌رغم همه فشارهای زندان ملحق، یه مشکل اصلا نداشتیم و اونم بحث بود. جاسوسهایی که امون بچه‌ها رو تو تکریت یازده بریده بودن، اینجا دیگه حضور نداشتن. همه یه دست بودیم. همه این ۷۲ نفر قربانیِ جاسوسها شده بودن و همه مقیّد و یکدل. این باعث می‌شد که خیالمون از داخل دو تا اتاق راحت باشه و کسی با خبرکشی زیر کتک و شکنجه گرفتار نمی‌شد. 🔹️برای اولین بار بود در طول دوران اسارت که همه، مثل چشامون به یکدیگه داشتیم و این کار رو برای فعالیتهای دینی و علمی و فرهنگی راحت می‌کرد. چقدر لذت‌بخش بود که بدون واهمه هر حرفی رو می‌تونستیم به همدیگه بزنیم و هر کار ممکنی  که دوست داشتیم انجام بدیم. یه چیز مهم دیگه که تا حدودی باعث آسایشمون شده بود، یخچال فوق پیشرفته ای بود که در اختیارمون گذاشته بودن. توی اون دمای سوزان تکریت، آب سریع گرم می‌شد و قابل خوردن نبود. تنها وسیله ما برای خنک نگه داشتن آب‌، کوزۀ بزرگی بود که اونو با گونی نخی پیچونده بودیم و مدام مقداری آب روی گونی می‌ریختیم که آب مقداری خنک بمونه و قابل خوردن باشه. این کوزه اونقدر برامون عزیز بود که مثل جون شیرین ازش محافظت می‌کردیم و همیشه تو کتک کاریها مواظب بودیم یه وقت کابلی، چوبی توش نخوره و بشکنه. 💥به همین خاطر زمان کتک کاری نزدیک کوزه نمی‌شدیم که بهانه دست بعثیها بیفته و بزن و بشکننش. خلاصه حاضر بودیم خودمون کتک بخوریم ولی کوزه کتک نخوره که دردش برامون بیشتر بود. متأسفانه این اتفاق برای اتاق بغلی‌مون افتاده بود و کوزه شکسته بود و بچه‌ها با چه زحمتی تکه هاشو به هم وصل کرده بودن. البته آبی که داخلش می‌ریختیم اصلاً آب شُرب نبود و از حوض داخل محوطه می‌آوردیم و می‌ریختیم داخلش، امّا همین که مقداری خنک می‌موند غنیمت بود و قابل شرب و بهداشتی بودن رو بی‌خیال می‌شدیم. اگه ما هم  بی‌خیال نمی‌شدیم، عراقیها بی‌خیال بودن و کاری از دستمون برنمی‌اومد...    ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
💢 محاسبات بر باد رفته 🔻دشمنان نمیدانند ... 🌷شهید سلیمانی ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚡« بِسمِ اللهِ القاصم الجبارین »⚡ 📖  روایت «» 🔸٢٠٠ خاطره🔸️از 🔘به قلمِ محمدرضا حسنی سعدی و عباس صادقی 🔺فصل نهم: مردم داری 🔸صفحه: ۱۴۹_۱۵۰ 🔻قسمت صد و پنجاه و هفتم: اشتیاق دیدار ✍هنگامی که بیداری اسلامی در منطقه شکل گرفته بود، سفری به مصر داشتیم و توافقاتی بین ما و مصری ها به وجود آمد. مردم مصر نسبت به آزادی فلسطین و قدس حس خوبی دارند و چون جمهوری اسلامی ایران و در راس آن رهبر معظم انقلاب اسلامی از مقاومت مردم فلسطین و لبنان قاطعانه حمایت می کنند، مردم مصر هم به جمهوری اسلامی علاقه مندند. هیئت مصری که آمدند ایران و توافقاتی بین طرفین انجام شد، رئیس هیئت به من گفت: خواهشی از شما داریم، می خواهیم ژنرال سلیمانی رو ولو برای پنج دقیقه هم که شده، ببینیم. -نسبتی بین ماموریت هئیت شما و ژنرال سلیمانی نمی بینم و اصلاً موضوع ماموریت ایشون ارتباط مستقیمی با مصر نداره و آقای سلیمانی در موضوعات دیگری مسئولیت دارند. ادامه دارد...... ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🕊🍃 ھوایَت می زنَد بر سـَر... دلَم دیوانـه می گردد چه عطری در ھوایـَت ھَست؟! نمیـدانم،نمیدانـم... پنج شنبه ویاد شهدا با ذکر صلوات💐 🕊 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
شهـادت! همیـن‌ اسـت‌ دیگـر بـہ‌ نـاگـہ‌ پنجـره‌اۍ بـاز میشـود تصمیـم ‌بـا تـوست‌ کـہ ‌دل ‌بـہ‌ عشق‌ بدهۍ یـا هـوس •‌‌‌‌‌ ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽ 📹 کلیپ | سلیمانی: شاید تنها جایی که این جمله امام به طور کامل محقق شده بود و تحقق پیدا کرده بود صحنه ی جنگ بود که امام فرمودند ملاک مسئولیت ها تقوا و جهاد فی سبیل الله است... ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
حرکت بسیار زیبای یک قناد دغدغه مند بر روی جعبه های شیرینی🌹😍 واقعا هرکس تو هرشغلی می‌تونه‌ جهادتبیین کنه👌 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
چادرش بالے برای پروازش شد! شہیده‌حجاب💔 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✫⇠(۲۱۹) ✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی 💢قسمت  دویست و نوزدهم:معجزه پنکه سقفی 🍂تمام امکانات سرمایشی مون هم در اون اتاق کوچک یه پنکه سقفی بود که اون بالا بسته بودن و معلوم بود متعلق به عصر دقیانوس است. بی انصافها روی کمترین درجه هم تنظیمش کرده بودن. ما هم که مثل چوب کبریت کنار هم بسته‌بندی شده بودیم و از سر و رومان شرشر عرق می‌ریخت. معجزۀ این پنکه این بود فقط یه نفر رو که مستقیما زیرش بود رو کمی خنک می‌کرد. خدا رو شکر دیگه مجروح نداشتیم. بچه ها به یکی یکی زیر پنکه قرار می‌گرفتیم و کمی که عرقمون خشک می شد دیگری جاشو می‌گرفت. ⚡یکی از زیباترین خاطراتی که در اسارت بیاد دارم تو همین زندان ۳۱ نفره بود. چهار ماه از گرم ترین ماه‌ها و روزهای سال با اون تراکم و مضیقۀ جا، هیچ نزاع و حتی تنش جزئی پیش نیومد. بیشتر به یه افسانه یا معجزه شبیهه. ولی این یه واقعیت بود که نه سرِ جا و خنک شدن زیر پنکه و نه تقسیم غذا و سایر مسائل در این مدت نسبتا طولانی هیچ دلخوری و ناراحتی بین ما پیش نیومد. حتی یادمه بارها اتفاق افتاد که افراد بخشی از سهمیه غذا یا دارو یا چای خودشون رو به دیگری که احساس می‌کردن نیازمندتره یا چند روزی مریض شده بود و نیاز به مراقبت داشت می‌دادن و این اوج و از خود گذشتگی بچه‌ها توی اون شرایط بود. 🔸️ که می‌شد همه با هم بلند می‌شدیم و مقید بودیم اول وقت نماز بخونیم. اونقدر جا کم بود که وقتی بلند می شدیم نماز می‌خوندیم، انگار داشتیم می‌خوندیم. تازه همه با هم نمی‌تونستیم بایستیم و نماز بخونیم و تو دو سه شیفت نمازمون رو می‌خوندیم. ولی توی اون جای کم نماز فرادامون شبیه نماز جماعت بود. 🔹️یه نگهبان گاگول و بدقواره بنام لفته داشتیم که مدام به ما گیر می‌داد که مگه نگفتم نماز جماعت ممنوعه!؟ چرا مخالفت می کنید؟! و شروع به تهدید و فحاشی  و گاهی هم کتک کاری می کرد، ما هر چه براش توضیح می دادیم که نماز جماعت این جوری نیست و یکی تو رکوعه و یکی سجده و یکی تشهد، حالیش نبود و شاید اصلا نمی‌دونست نماز جماعت چجوریه؟!!!. تا آخرش نتونستیم این عقب مونده رو تفهیم کنیم و تنها خوبی که برامون داشت این بود که حرف‌ها و رفتارش شده بود دستمایۀ طنز و خندیدن بچه ها و نوعی تنوع برامون بود...   ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚡« بِسمِ اللهِ القاصم الجبارین »⚡ 📖  روایت «» 🔸٢٠٠ خاطره🔸️از 🔘به قلمِ محمدرضا حسنی سعدی و عباس صادقی 🔺فصل نهم: مردم داری 🔸صفحه: ۱۵۰ 🔻قسمت صدوپنجاه وهشتم: اشتیاق دیدار ✍ولی برای ما خیلی مهمه که ژنرال سلیمانی رو ببینیم. زنگ زدم به سردار.گفتند: اگه جمع بندی شما اینه که لازم می بینین با من ملاقات کنند، وقتی بهشان میدم. هماهنگ شد. رفتیم محلی که سردار آنجا حضور داشت. جلوی در ورودی اتاق ملاقات منتظر بود، مهمان ها را به ترتیب مقام معرفی و به داخل هدایت شان کردم. وارد جلسه ی ملاقات شدند. سردار قاآنی هم در محل بود. بعد از احوال پرسی به حاج قاسم گفت که یک تلفن فوری دارید. گفت اگه می شه چند دقیقه با مهمونا بنشینید تا من تلفن رو‌ جواب بدم و برگردم. یک دقیقه ای گذشته بود که مسئول هیئت مصری گفت: سردار سلیمانی هنوز نیومدن؟ ادامه دارد...... ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عج من در شبِ آرزو نداشتم جز وصل تو هیچ آرزویی ای عشق! بیا که نیست ما را غیر از مدد تو چاره جویی ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌