✨بسم رب الشهداء و الصديقين✨
🌷باعرض سلام و شب بخير به همراهان گروه بیان معنوی🌷
✍هرشب با روایتگری زندگی نامه شهدا،میزبان دلهای پاک شماهستیم
🍀امشب همراه با
🌿پنجمین شهیدماه افسران شهیداحمدکاظمی
--------------------------------------------- --------------------------
🍀قسمت ششم
🔴ماجرای حاج احمد با بانوی دوعالم حضرت زهرا (س)
✍...عملیات بیت المقدس بدجوری مجروح شد. ترکش خورده بود به سرش با اصرار بردیمش اورژانس.
میگفت:«کسی نفهمه #زخمی شدم. همینجا مداوام کنید». دکتر اومد گفت:«زخمش عمیقه، باید بخیه بشه». بستریش کردند. از بس خونریزی داشت بیهوش شد.
یه مدت گذشت. یکدفعه از جا پرید.
گفت:«پاشو بریم #خط». قسمش دادم.
گفتم:« آخه توکه بی هوش بودی، چی شد یهو از جا پریدی؟»
گفت: بهت میگم. به شرطی که تا وقتی زندهام به کسی چیزی نگی.
وقتی توی اتاق خوابیده بودم، دیدم خانم #فاطمه_زهرا(س) اومدند داخل.
فرمودند:«چیه؟ چرا خوابیدی؟» عرض کردم:«سرم مجروح شده، نمیتونم ادامه بدم». حضرت دستی به سرم کشیدند و فرمودند: «بلند شو بلند شو، چیزی نیست. بلند شو برو به کارهایت برس»
به خاطرهمین است که هر جا که میروید حاج احمد کاظمی #حسینیه فاطمه الزهرا ساخته است…
منبع : سایت شهید کاظمی
🌸شادی روح شهیدان اسلام صلوات🌸
✨اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمِّدٍوَّ آلِ مُحَمَّدٍ وَّ عَجِّلْ فَرَجَهُم✨
@majnon100
✅گروه بیان معنوی
https://t.me/joinchat/Bn4n_EA_WeJ19gl0ol-_MA
👥کانال افسران جوان جنگ نرم:
telegram.me/joinchat/BBmAijuziGup93W29V-moA
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
✨بسم رب الشهداء و الصديقين✨
#شهید_احمد_کاظمی
🔴ماجرای حاج احمد با بانوی دوعالم حضرت زهرا (س)
✍...عملیات بیت المقدس بدجوری مجروح شد. ترکش خورده بود به سرش با اصرار بردیمش اورژانس.
🏴
میگفت:«کسی نفهمه #زخمی شدم. همینجا مداوام کنید». دکتر اومد گفت:«زخمش عمیقه، باید بخیه بشه». بستریش کردند. از بس خونریزی داشت بیهوش شد.
🏴
یه مدت گذشت. یکدفعه از جا پرید.
گفت:«پاشو بریم #خط». قسمش دادم.
گفتم:« آخه توکه بی هوش بودی، چی شد یهو از جا پریدی؟»
گفت: بهت میگم. به شرطی که تا وقتی زندهام به کسی چیزی نگی.
🏴
وقتی توی اتاق خوابیده بودم، دیدم خانم #فاطمه_زهرا(س) اومدند داخل.
فرمودند:«چیه؟ چرا خوابیدی؟» عرض کردم:«سرم مجروح شده، نمیتونم ادامه بدم». حضرت دستی به سرم کشیدند و فرمودند: «بلند شو بلند شو، چیزی نیست. بلند شو برو به کارهایت برس»
🏴
به خاطرهمین است که هر جا که میروید حاج احمد کاظمی #حسینیه فاطمه الزهرا ساخته است…
📚منبع : سایت شهید کاظمی
🌸شادی روح شهیدان اسلام صلوات🌸
✨اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمِّدٍوَّ آلِ مُحَمَّدٍ وَّ عَجِّلْ فَرَجَهُم✨
🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊
💥روایتگری شهدا
┏━━━🕊🏴🕊━━━┓
🏴 @shahidabad313
┗━━━🏴🕊🏴━━━┛
🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊
#زندگینامه_شهدا
✍در تاریخ 39/2/4 در سرآسیاب کرج ، به دنیا آمد ،
پدرش به عشق #امام_رضا نامش را غلام رضا نهاد ،
کشتی گیری ماهری بود و در جبهه ، فرمانده اطلاعات و عملیات لشکر بود ، ولی بخاطر تواضع و فروتنی خود را راننده #آمبولانس معرفی کرده بود !!
🌀در تحلیل اسناد جنگی مهارت بسزایی داشت و همیشه می گفت ،
دشمنان چون #ایمان محکمی ندارند بسیار ترسو هستند پس ، با یک حرکت رزمندگان ما از بین می روند .
🌐در طول مدت حضورش در لشکر 10 #سیدالشهدا سبب دلگرمی همه بود و آنها به انتخاب راهکارها و شناسایی او ایمان داشتند.
ایمان به خدا و اخلاص در عمل آمیخته با جانش بود و در دشوارترین شرایط جنگ احساس ضعف و یأس نمی کرد .
در عملیات مهران که فقط یک شب فرصت داشت ، با توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها به قلب دشمن زد و با شناسایی دقیق خود ضامن پیروزی عملیات شد
♻️ و نام راهکار خود را راهکار #فاطمه_زهرا سلام الله علیها گذاشت .
همیشه می گفت ، در شناسایی باید کمتر به وسایل و ابزار آلات تکیه کرد و بیشتر باید به #خدا_توکل کرد و به توانمندی و قابلیت فردی تکیه نمود .
ایشان دارای روحیه خاص بودند و جذابیتی وصف ناپذیر داشتند .
🔷در برخورد با دوستان بسیار مهربان ، اما هنگامی که در کارها اشکال پیش می آمد خشم و غضب او نیز لذت بخش بود ، خشم او حب و بغض نبود ، بلکه عشق به کار و خدمت به مردم داشت .
خود را ملزم می داشت که تمامی موانع را از سر راه بردارد.
🔶در چندین عملیات شرکت داشت و در عملیات کربلای پنج به تاریخ
65/10/19 در شلمچه به شهادت رسید .
🔴تنها وصیتش به مادرش گرفتن سه ماه #روزه_قضا ، برای دو ماه در #جبهه و یک ماه در #سوریه بود .
در زمان تشییع جنازه ، مادرش با گریه می گفت ،
تا امروز نمی دانستیم او فرمانده لشکر است...
#شهیدغلامرضا_کیانپور
📚همشهری آنلاین
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#معجــزه_مــادر
🔰مےگفــت : *غواص هــا مظلــوم #شهیــد می شــوند.
سنگر غواصـی هیچ چیـز جز آب نیسـت وقتے تـیر مےخـوره بایــد دندوناشــو روے هــم فشــار بده تا ناله هــم نکنه...😔
نه مے تونــه پنــاه بگــیره، نه می تونه دفاع کـنه، نه می تونه فرار ڪنه..
🔰دم بالاییــش توی تاریڪے از آب بیرون زده بود.آروم گــفتم "امیر، کوسه!😨
گفت" هیـس دارم می بینمــش" دیــدم داره ذکر مے گه.
ڪوســه دورمون چرخــید...😱
اشهدم رو خونــدم...😔
صـداش هیــچ وقـت یادم نمی ره : یا مادر یا #فاطـمه_زهـــرا خــودت ڪمکمــون کن*.😨
نمیشد دســت به اسلحه ببــریم. آخه اگه صدایـی ازمون در می اومــد با تیر عراقــیا سوراخ می شــدیم.
کوسه نزدیک شد...
دوباره صــدا زد: #یامــادر یا فاطمه زهــــــرا....
کوسـه از مــا دور شد و رفت. 😳
امیر توی آب گریه اش گرفـــت. 😭
پاش به خاک که رسید هوایے شده بود.
توے این مدت اگه اســم حضــرت زهرا رو می شنید گریه میکرد.
#شهید محمــد (امیر)فرهادیان فر
#شهـدای_فارس
#سالگـردشــهادت
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊