#سیره شهدا
یاد کنیم از شهید نوجوانی که
به #حق_الناس خیلی اهمیت میداد!!!
#شهید_غلامرضا_ساعدی_کرمانی
🔻من در بچگی دو تا از لامپهای
#بیت_ المال را شکسته ام؛ #خسارت آن چند میشود؟
به حق الناس خیلی اهمیت میداد.
زمانی که برای اولین بار میخواست به #جبهه برود،
به شهرداری رفت و گفت:
من در بچگی دو تا از لامپهای بیت المال را شکسته ام.
خسارت آن چند میشود؟
غلامرضا خسارت لامپ ها را #پرداخت و با خیال راحت به جبهه رفت....
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#شهید
#رسالت ۲۸ شهریور ۹۸
✍اوایل دهه ۷۰ بود که به بهانه جلوگیری از پرت شدن حواس رانندهها، تصاویر شهدا را از آزادراه #تهران #قم حذف کردند! کسانی که اقلا در سن حقیر باشند، خوب میدانند؛ ابتدا و انتهای این اتوبان، پر از تمثال مبارک شهدا بود که متأثر از نگاه لیبرالیستی بعضی از #کارگزاران دولت سازندگی دچار تعدیل(!) شد! خوب یادم هست که از جمله معترضین این مسئله#جمهوری_اسلامی بود؛ روزنامهای که با وجود علقه به مرحوم هاشمی، این یکی را دیگر تاب نیاورد! خودم اقلا ۳ متن از این روزنامه خواندم که یکیاش در صفحه #جبهه و #جنگ بود: "قطعا کاری که منجر به افزایش حواس راننده و کاهش آمار تصادف شود، کار درستی است ولی ترس از آن است که این مهم بهانه باشد برای شهیدزدایی امروز و تبلیغزایی فردا!" درست حدس زده بود این روزنامه! چندی پس از حذف آن همه عکس جگرگوشههای آغشته به#خاک و #خون این ملت، ناگهان اتوبان تهران قم پر از بیلبوردهای بزرگ تبلیغاتی شد که لابد هیچ خللی در هوش و حواس راننده وارد نمیآورد! خندهدار آنکه تصاویر شهدا به حیث اندازه هر عکس، یکپنجم عرض و طول عریض و طویل تصاویر تبلیغاتی هم نبود! هنوز هم هروقت وارد این اتوبان میشوم، با تماشای این همه بیلبورد تبلیغاتی، بغض میکنم! گویا فقط تصویر بابااکبرهای شهید، زیادی بود! الغرض! روزهای اخیر، مکرر از من خواسته شد تا نقدی به شهیدزدایی از معابر تهران و یحتمل شمار دیگری از بلاد بکنم؛ هم از اینرو که خود فرزند شهیدم، هم از این رو که دستی بر #قلم دارم! صبر کردم تا نکند متنی فقط از سر #احساس نوشته باشم! معالاسف دیدهها حاکی از واقعیتی تلخ داشت!
وقتی فرزندم به دنیا آمد ایشان در #جبهه بود و وقتی از این خبر مطلع شد مرخصی گرفت و به خانه آمد و اسمش را #رقیه گذاشت و گفت:
▫️وقتی #رقیه سه ساله شود من #شهید می شوم و همانطوری که ایشان گفته بود رقیه وقتی به سن سه سالگی رسید ایشان شهید شدند.
👌به نقل از همسرشهید سیدعلی ابراهیمی
📚منبع: اطلاعات دریافتی از کنگره سرداران و 23000شهید استانهای خراسان
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🔴 ماجرای تکاندهنده از #شهیدی که تک فرزند خانواده بود و زنده زنده #سرش رو بریدند ولی #زبونش رو باز نکرد تا عملیات لو بره
🔷عباسعلی فتاحی بچه دولت آباد اصفهان بود حدود ۱۷ سال سن داشت. سال شصت به شش زبان زندهی دنیا تسلط داشت تک فرزند خانواده هم بود زمان جنگ اومد و گفت: مامان میخوام برم جبهه مادر گفت: عباسم! تو عصای دستمی، کجا میخوای بری؟ عباسعلی گفت: #امام گفته. مادرش گفت: اگه امام گفته برو عزیزم..
🔷عباس اومد #جبهه. خیلی ها می شناختنش. گفتند بذاریدش پرسنلی یا جای بی خطر تا اتفاقی براش نیفته اما خودش گفت: اسم منو بنویس میخوام برم گردان تخریب فکر کردند نمی دونه تخریب کجاست. گفتند: آقای عباسعلی فتاحی! تخریب حساس ترین جای جبهه است و کوچکترین اشتباه، بزرگترین اشتباهه. بالاخره عباسعلی با اصرار رفت تخریب و مدتها اونجا موند.
🔷یه روز شهیدخرازی گفت: چند نفر میخوام که برن پل چهل دهنه روی رودخونه دوویرج رو منفجر کنن پل کیلومترها پشت سر عراقیها بود... پنج نفر داوطلب شدند که اولینشون عباسعلی بود قبل از رفتن #حاج_حسین_خرازی خواستشون و گفت: " به هیچ وجه با عراقیها درگیر نمیشید. فقط پل رو منفجر کنید و برگردید. اگر هم عراقیها فهمیدند و درگیر شدید حق اسیر شدن ندارین که عملیات لو بره..
🔷تخریبچی ها رفتند... یه مدت بعد خبر رسید تخریبچی ها برگشتند و پل هم منفجر نشده، یکی شونم برنگشته. اونایی که برگشته بودند گفتند: نزدیک پل بودیم که عراقیها فهمیدن و درگیر شدیم. تیر خورد به پای عباسعلی و اسیر شد... زمزمه لغو عملیات مطرح شد. گفتند ممکنه عباسعلی توی شکنجه ها لو بده
#سیره_شهدا
✍مشکلات زندگی اش زیاد بود. خیلی هم احساس دلتنگی می کرد. این بار که به مرخصی آمد، همسرش بعد از گفتن همه ی مشکلات و دلتنگی هایش گفت: «شما دیگر دین خود را ادا کرده اید، مدتی را هم در خانه باشید. »
💠خوب به حرف های همسرش گوش داد بعد دستش را روی شانه اش زد و گفت: «جبهه رفتن واجب است مثل #نماز خواندن، اگر بتوان #نماز نخواند، می توان #جبهه هم نرفت.
💠الگوی ما شیعیان، #حضرت_اباعبدالله_الحسین (علیه السلام) است. او برای حفظ اسلام از همه چیز، حتی خانواده اش گذشت. ما که خود را یاران امام می پنداریم نباید به او اقتدا کنیم و راهش را ادامه دهیم؟»
🌹 #شهید قربانعلی عرب
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#لالههای_آسمونی
✍18 سالش که شد درسش رو به اتمام بود. در رشته علوم انسانی درس میخواند. همان روزها آمد به پدرش گفت #حضرت_امام تکلیف کرده که جوانها به #جبهه بروند.
🍀پدرش گفت برادرت را در 18 سالگی داماد کردیم و الان باید به فکر #ازدواج تو باشیم. حتی دختر همسایه را برای او دیده بودیم. بهروز اما فکرهای دیگری داشت. چیزی نگفت و فکر کردیم شاید فکر #جبهه از سرش افتاده است.
♨️اما یک روز از طرف مدرسهاش زنگ زدند که پسرتان با چند نفر از دوستانش به جبهه رفته است. سریع رفتم راهآهن و سراغش را گرفتم. گفتند اعزامیها فلان قطار هستند. هنوز قطار راه نیفتاده بود.
💠خیلی گریه کردم و دنبالش گشتم. نگو برای اینکه او را پیدا نکنم رفته داخل دستشویی قایم شده است. خلاصه به خانه برگشتم و از شدت ناراحتی مریض شدم. فردایش بهروز به خانه برگشت. گفت در خواب دیدم تو #مریض شدهای و برگشتم.
🌀خیلی دوستش داشتم و او هم خیلی من را دوست داشت. اصلاً راضی به ناراحتیام نمیشد. منتها جبهه را برای خودش واجب میدانست و #عاقبت رفت و در سال 61 در منطقه سومار به #شهادت رسید و ناپدید شد. #پیکرش 31 سال بعد به خانه برگشت.
💠روایت مادربزرگوار#شهید
#شهید_بهروز_صبوری🌷
#سالروز_شهادت
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#زندگینامه_شهدا
✍در تاریخ 39/2/4 در سرآسیاب کرج ، به دنیا آمد ،
پدرش به عشق #امام_رضا نامش را غلام رضا نهاد ،
کشتی گیری ماهری بود و در جبهه ، فرمانده اطلاعات و عملیات لشکر بود ، ولی بخاطر تواضع و فروتنی خود را راننده #آمبولانس معرفی کرده بود !!
🌀در تحلیل اسناد جنگی مهارت بسزایی داشت و همیشه می گفت ،
دشمنان چون #ایمان محکمی ندارند بسیار ترسو هستند پس ، با یک حرکت رزمندگان ما از بین می روند .
🌐در طول مدت حضورش در لشکر 10 #سیدالشهدا سبب دلگرمی همه بود و آنها به انتخاب راهکارها و شناسایی او ایمان داشتند.
ایمان به خدا و اخلاص در عمل آمیخته با جانش بود و در دشوارترین شرایط جنگ احساس ضعف و یأس نمی کرد .
در عملیات مهران که فقط یک شب فرصت داشت ، با توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها به قلب دشمن زد و با شناسایی دقیق خود ضامن پیروزی عملیات شد
♻️ و نام راهکار خود را راهکار #فاطمه_زهرا سلام الله علیها گذاشت .
همیشه می گفت ، در شناسایی باید کمتر به وسایل و ابزار آلات تکیه کرد و بیشتر باید به #خدا_توکل کرد و به توانمندی و قابلیت فردی تکیه نمود .
ایشان دارای روحیه خاص بودند و جذابیتی وصف ناپذیر داشتند .
🔷در برخورد با دوستان بسیار مهربان ، اما هنگامی که در کارها اشکال پیش می آمد خشم و غضب او نیز لذت بخش بود ، خشم او حب و بغض نبود ، بلکه عشق به کار و خدمت به مردم داشت .
خود را ملزم می داشت که تمامی موانع را از سر راه بردارد.
🔶در چندین عملیات شرکت داشت و در عملیات کربلای پنج به تاریخ
65/10/19 در شلمچه به شهادت رسید .
🔴تنها وصیتش به مادرش گرفتن سه ماه #روزه_قضا ، برای دو ماه در #جبهه و یک ماه در #سوریه بود .
در زمان تشییع جنازه ، مادرش با گریه می گفت ،
تا امروز نمی دانستیم او فرمانده لشکر است...
#شهیدغلامرضا_کیانپور
📚همشهری آنلاین
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
❤️ماجرای خواندنی #شهیدی که #امام_زمان(عج) او را کفن کرد💔👇
🍃یکی از شهدا همیشه ذکرش این بود:
یابن الزهرا
گشته ام از فراق تو شیدا💔
یا بیا یک نگاهی به من کن😔
یا به دستت مرا در کفن کن😭
از بس این شهید به #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف علاقه داشت❤️
🍃بعد به دوست روحانی خود وصیت کرد🍃:
اگر من #شهید شدم، دوست دارم در مجلس ختم من تو سخنرانی کنی☝️
آن روحانی می گوید:
من از مشهد که برگشتم، عکس ایشون رو دیدم که شهید شده بود🕊
🍃رفتم پیش پدرش و گفتم: این شهید چنین وصیتی کرده است، طبق وصیتش باید توی مجلس ختم او #سخنرانی کنم؟🎤
رفتم #منبر و بعد از ذکر خصوصیات شهید و عشقش به امام زمان عج، گفتم: ذکر همیشگی این شهید در #جبهه ها خطاب به مولایش امام زمان عج این بوده است:💔
یا بن الزهرا
گشته ام از فراق تو شیدا
یا بیا یک نگاهی به من کن
یا به دستت مرا در کفن کن💔
🍃تا این مطلب را گفتم، یک نفر از میان مجلس بلند شد و گفت:
من #غسال هستم، دیشب (به من گفتند یکی از شهدا فردا باید تشییع شود، و چون پشت جبهه شهید شده است باید او را غسل دهی)
🍃وقتی که میخواستم این شهید را کفن کنم، دیدم درب غسالخانه باز شد و شخص بزرگواری به داخل آمد و گفت:😔
بروید بیرون، من خودم باید این #شهید را #کفن کنم🍂.
من رفتم بیرون و وقتی برگشتم #بوی_عطر در فضا پیچیده بود. شهید هم کفن شده و آماده ی تشییع بود💔
📚منبع: کتاب روایت مقدس صفحه 100
به نقل از نگارنده کتاب میر مهر(حجه الاسلام سید مسعود پورآقایی) صفحه۱۱۷
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#کلام_از_شهدا
✍از برادرانم میخواهم که غیر حرف آقا حرف کس دیگری را گوش ندهند #جهان در حال #تحول است #دنیا دیگر طبیعی نیست الان دو #جهاد در پیش داریم اول #جهاد_نفس که واجبتر است زیرا همه چیز لحظه آخر معلوم میشود که اهل #جهنم هستیم یا #بهشت، حتی در #جهاد با دشمنها احتمال میرود که طرف کشته شود ولی #شهید به حساب نیاید چون برای هوا نفس رفته #جبهه و اگر برای هوای نفس رفته باشید یعنی برای #شیطان رفتید و در این حال چه فرقی است بین ما و دشمن؟
امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)را تنها نگذارید.
#شهيد_مدافع_حرم_محمد_هادي_ذوالفقاري
📚منبع:وب سایت یادمان ایثار
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#پسرک_فلافل_فروش
#داستان_زندگی_شهید_مدافع_حرم
#شهید_هادی_ذوالفقاری
#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
#قسمت_سی_و_سوم
💚زندگی در نجف را دوست داشت❤️
🍃 #ساکن_نــجف✨
👈مي گفت: آدمي كه💥#ساكن_نجف شده نمي تواند جاي ديگري برود. شما نمي دانيد#زندگي در#كنار_مولا چه لذتي دارد.
🌷@shahidabad313
🌷#هادي آنچنان از#زندگي در💥#نجف مي گفت كه ما #فكر مي كرديم در بهترين هتل ها#اقامت دارد!
🌴اما لذتي كه به آن اشاره مي كرد چيز ديگري بود.🌷#هادي آن چنان غرق در معنويات💥#نجف شده بود كه نمي توانست چند روز#زندگي در#تهران را تحمل كند.در مدتي كه#تهران بود در🕌#مسجد و پايگاه#بسيج حضور مي يافت.هنگام حضور در#تهران احساس راحتي نميكرد!
🌷@shahidabad313
🌴يك بار پرسيدم از چيزي ناراحتي!؟ چرا اينقدر گرفته اي؟گفت: خيلي از وضعيت#حجاب خانم ها توي#تهران ناراحتم. وقتي آدم توي#كوچه راه ميره، نمي تونه سرش رو بالا بگيره.بعد گفت: يه💥#نگاه_حرام آدم رو خيلي عقب مي اندازه. اما در #نجف اين مسائل نيست. شرايط براي#زندگي_معنوي خيلي مهياست.
⚘@pmsh313
🌷#هادي را كه مي ديدم، ياد بسيجي هاي#دوران_جنگ مي افتادم. آنها هم وقتي از#جبهه بر مي گشتند، علاقه اي به ماندن در#شهر نداشتند. مي خواستند دوباره به#جبهه برگردند.البته تفاوت #حجاب زنان آن موقع با حالا قابل گفتن نيست!
🌷@shahidabad313
🍂خوب به ياد دارم از زماني که🌷#هادي در💥#نجف ساکن شد، به اعمال و رفتارش خيلي#دقت مي كرد.شروع كرده بود برخي رياضت هاي#شرعي را انجام مي داد. #مراقب بود كه كارهاي#مكروه نيز انجام ندهد.
📍وقتي در#نجف ساکن بود، بيشتر شب هاي#جمعه با ما تماس مي گرفت.اما در ماه هاي آخر خيلي تماسش را کم کرد. عقيده ي من اين است که ايشان مي خواست خود را از#تعلقات_دنيا جدا کند.شماره #تلفن_همراه خود را هم عوض کرد. مي خواست دلبستگي به#دنيا نداشته باشد.
🌷@shahidabad313
📍مي گفت شماره را عوض کردم که#رفقا تماس نگيرند.مي خواهم از حال و هواي اينجا خارج نشوم.
خواهرش مي گفت:🌷#هادي براي اينكه ما ناراحت نشويم هيچ وقت نمي گفت در💥#نجف سختي کشيده، هميشه طوري براي ما از اوضاعش تعريف مي کرد که انگار هيچ مشکلي ندارد.فقط از#لذت حضور در#نجف و#معنويات آنجا مي گفت.#آرزو مي كرد كه روزي همه با هم به#نجف برويم.
⚘@pmsh313
🍂يک بار در#خانه از ما پرسيد: چطور بايد#ماکاروني درست کنم؟ ما هم يادش داديم.
طوري به ما نشان داد که آنجا خيلي راحت است، فقط مانده كه براي دوستان طلبه اش#ماكاروني درست كند.
🌷@shahidabad313
🍂شرايطش را به گونه اي توضيح مي داد که#خيال ما راحت باشد.هميشه اوضاع#درس خواندن و طلبگي اش را در#نجف#آرام توصيف مي کرد.وقتي به#تهران مي آمد، آن قدر دلش براي💥#نجف تنگ مي شد و براي بازگشت لحظه شماري مي کرد كه #تعجب مي كرديم. فکر هم نمي کرديم آنجا شرايط سختي داشته باشد.
🌷#هادي آن قدر زندگي در💥#نجف را دوست داشت كه مي گفت: بياييد همه برويم آنجا#زندگي کنيم. آنجا به آدم#آرامش واقعي مي دهد. مي گفت #قلب_آدم در#نجف يک جور ديگر مي شود.
🌷@shahidabad313
⏺بعضي وقت ها#زنگ مي زد مي گفت#حرم هستم، گوشي را نگه مي داشت تا به#حضرت_علي (علیه اسلام)#سلام بدهيم.او طوري با ما#حرف مي زد که دلواپسي هاي ما برطرف و خيالمان#آسوده مي شد.
💎اصلاً فکر نمي کرديم شرايط🌷#هادي به گونه اي باشد كه#سختي بكشد#فکر مي کردم🌷#هادي چند سال ديگر مي آيد#ايران و ما با يک#طلبه با#لباس_روحانيت مواجه مي شويم، با همان#محاسن و#لبخند هميشگي اش.
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
❤️ماجرای خواندنی #شهیدی که #امام_زمان(عج) او را کفن کرد💔👇
🍃یکی از شهدا همیشه ذکرش این بود:
یابن الزهرا
گشته ام از فراق تو شیدا💔
یا بیا یک نگاهی به من کن😔
یا به دستت مرا در کفن کن😭
از بس این شهید به #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف علاقه داشت❤️
🍃بعد به دوست روحانی خود وصیت کرد🍃:
اگر من #شهید شدم، دوست دارم در مجلس ختم من تو سخنرانی کنی☝️
آن روحانی می گوید:
من از مشهد که برگشتم، عکس ایشون رو دیدم که شهید شده بود🕊
🍃رفتم پیش پدرش و گفتم: این شهید چنین وصیتی کرده است، طبق وصیتش باید توی مجلس ختم او #سخنرانی کنم؟🎤
رفتم #منبر و بعد از ذکر خصوصیات شهید و عشقش به امام زمان عج، گفتم: ذکر همیشگی این شهید در #جبهه ها خطاب به مولایش امام زمان عج این بوده است:💔
یا بن الزهرا
گشته ام از فراق تو شیدا
یا بیا یک نگاهی به من کن
یا به دستت مرا در کفن کن💔
🍃تا این مطلب را گفتم، یک نفر از میان مجلس بلند شد و گفت:
من #غسال هستم، دیشب (به من گفتند یکی از شهدا فردا باید تشییع شود، و چون پشت جبهه شهید شده است باید او را غسل دهی)
🍃وقتی که میخواستم این شهید را کفن کنم، دیدم درب غسالخانه باز شد و شخص بزرگواری به داخل آمد و گفت:😔
بروید بیرون، من خودم باید این #شهید را #کفن کنم🍂.
من رفتم بیرون و وقتی برگشتم #بوی_عطر در فضا پیچیده بود. شهید هم کفن شده و آماده ی تشییع بود💔
📚منبع: کتاب روایت مقدس صفحه 100
🌱به نقل از نگارنده کتاب میر مهر(حجه الاسلام سید مسعود پورآقایی) صفحه۱۱۷
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☀️روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#پسرک_فلافل_فروش
#داستان_زندگی_شهید_مدافع_حرم
#شهید_هادی_ذوالفقاری
#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
#قسمت_شصت(آخر)
💚وصیت نامه❤️
(🌷#هادي با اينكه سه ماه در مناطق مختلف عملياتي حضور داشت اما فقط يك هفته قبل از🌷#شهادت دست بر#قلم برد و#وصيت_نامه خود را اينگونه نگاشت) :
✍اينجانب🌷#محمد_هادي_ذوالفقاري#وصيت مي کنم که من را در#ايران#دفن نکنند. اگر شد، ببرند🌟#امام_رضا(علیه السلام)🔃#طواف بدهند و برگردانند و در🌟#نجف و🌟#سامرا و🌟#کربلا و🌟#کاظمين🔃#طواف بدهند و در💥#وادي_السلام#دفن کنند.
🌷@shahidabad313
⬅️دوست دارم نزديک🌟#امام باشم و همه ي#مستحبات انجام شود.در داخل و دور#قبر من#سياهي بزنند و#دستمال گريه ي#مشکي و ... مثل#تربت بگذارند.داخل#قبر من مثل🌱#حسينيه شود و اگر شد جايي که سرم مي خورد به#سنگ_لحد، يک اسم☀️#حضرت_زهرا (علیها السلام) بگذارند که اگر سرم خورد به آن#سنگ، آخ نگويم و بگويم☀️#يا_زهرا(علیها السلام)
⚘@pmsh313
⬅️بالاي سر من#روضه و#سينه_زني بگيرند و موقع#دفن من،#پرچم بالاي قبرم قرار بگيرد و در زير#پرچم من را#دفن کنيد.زياد☀️#يا_حسين(علیه السلام) بگوييد و براي من#مجلس_عزا نگيريد، چون من به چيزي که مي خواستم رسيدم. براي☀️#امام_حسين(علیه السلام) و☀️#حضرت_زهرا(علیها السلام)#مجلس بگيريد و#گريه کنيد.
🌷@shahidabad313
⬅️(من را) رو به#قبله صحيح#دفن کنيد... روي سنگ قبرم#اسم من را نزنيد و بنويسيد که اينجا#قبر يک#آدم_گناهکار است.يعني؛#العبد_الحقير_المذنب و يا مثل اين.#پيراهن_مشکي هم بگذاريد داخل#قبر.
وصيتم به مردم#ايران و در بعضي از قسمت ها براي مردم#عراق اين است که من الان حدود سه سال است که خارج از کشورم#زندگي مي کنم، مشکلات#خارج_کشور بيشتر از#داخل_کشور است، قدر کشورمان را بدانند و پست سر🌟#ولي_فقيه باشند.
⚘@pmsh313
⬅️با#بصيرت باشند؛ چون همين🌟#ولي_فقيه است که باعث شده#ايران از#مشکلات بيرون بيايد.از #خواهران مي خواهم که حجابشان را مثل#حجاب🌟#حضرت_زهرا(علیها السلام)#رعايت کنند، نه مثل حجاب هاي امروز، چون اين حجاب ها بوي🌟#حضرت_زهرا(علیها السلام) نمي دهد.از برادرانم مي خواهم که غير#حرف_آقا حرف کس ديگري را#گوش ندهند
🌷@shahidabad313
⬅️#جهان در حال#تحول است،#دنيا ديگر طبيعي نيست، الان دو#جهاد در پيش داريم، اول#جهاد_نفس که واجب تر است؛ زيرا همه چيز لحظه ي آخر#معلوم مي شود که🔥#اهل_جهنم هستيم يا🌴#بهشت.حتي در#جهاد با دشمن ها احتمال مي رود که طرف#کشته شود ولي🌷#شهيد به حساب نيايد، چون براي هواي نفس رفته#جبهه و اگر براي هواي نفس رفته باشد يعني براي#شيطان رفته و در اين حال چه فرقي است بين ما و#دشمن! آنها#اهل_شيطان هستند و ما هم#شيطاني.
⚘@pmsh313
⬅️#دين خودتان را#حفظ کنيد، چون اگر☀️#امام_زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) بيايد#احتمال دارد روبه روي🌟#امام باشيم و با#امام#مخالفت کنيم.🌟#امام_زمان(عج) را تنها نگذاريد.من که عمرم رفت و#وقت را از دست دادم. تا به خودم آمدم ديدم که خيلي#گناه کردم و پل هاي پشت سرم را شکسته ام و راه#برگشت ندارم.
🌷@shahidabad313
⬅️بچه هاي#ايران و#عراق، من دير فهميدم و خيلي#گناه و کارهاي بيهوده انجام دادم و يکي از دلايلي که آمدم🌟#نجف به خاطر همين بود که پيشرفت کنم.🌟#نجف شهري است که مثل#تصفيه_کُن است که گناه ها را به#سرعت از آدم مي گيرد و جاي گناهان#ثواب مي دهد. اين#مولاي_ما#خيلي_مهربان است.
⚘@pmsh313
⬅️همچنين مي خواهم که مردم#عراق از#ناموس و#وطن خودشان و مخصوصاً حرم ها#دفاع کنند و#اجازه به اين#ظالمان ندهند و مردم#عراق مخصوصاً#طلاّب🌟#نجف در اين#جهاد شرکت کنند، چون ديدم که#مدافع هست لکن#کم است، بايد#زياد شود.و مطمئنم که اين ها (دشمنان)#کم هستند و فقط با يک#هجوم با#اسم🌟#حضرت_زهرا(علیها السلام) مي شود#کار اين مفسدها را#تمام کرد و#منتظر
_ظهور شويم.
🌷@shahidabad313
⬅️بهتر است که#دست_به_دست همديگر دهيد و اين غده ي#سرطاني را از بين ببريد. براي من خيلي#دعا کنيد؛ چون خيلي#گناهکارم و از همه#حلاليت بگيريد.#وصيت من به#طلاب اين است که اگر براي رضاي خدا#درس مي خوانند و#هدف دارند،بخوانند. اگر اين طور نيست نخوانند.چون مي شود#کار_شيطاني. بعد شهريه ي🌟#امام را هم مي گيرند؛ ديگر#حرام_در_حرام مي شود و#مسئوليت دارد.اگر مي توانند#درس بخوانند (و ادامه بدهند) البته همه اش#درس نيست،🌱#عبوديت هم هست بايد مقداري از#وقت خود را صرف#عبادت کنند؛ چون طلبه اي با تقوا#کم داريم اول تزکيه ي#نفس بعد#درس.
⚘@pmsh313
🍁اي داد از#علَم_شيطاني.#دنيا_رنگ
_گناه دارد، ديگر نمي توانم زنده بمانم. ان شاءلله☀️#امام_حسين(علیه السلام) و☀️#حضرت_زهرا(علیها السلام) و☀️#امام_رضا(علیه السلام) در#قبر مي آيند...
⚡#والسلام⚡
🍎#پایان
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☀️روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🌺 خواهرانه ای به مناسبت شهادت #شهید_عبدالحسین_نوروزی_نژاد:
می رفت و مَنَش گرفته دامن در دست
گفتا که دگر باره به خوابم بینی
پنداشت که بعد از او مرا خوابی هست!
آخرین باری که عازم #جبهه شد خیلی خوشحال بود. دلیل روشنی داشت چون پدر رضایت نامه اش را امضاء کرده بود . مادر شب قبل لباس هایش را آماده کرده و خواهر پوتین هایش را با واکس براق انداخته بود.
برادرم عادت داشت همیشه آراسته باشد، لباسش مرتب و پوتین هایش واکس زده ....
24 فروردین 1361 صبح زود مادر او را از زیر قرآن رد کرد و کاسه آبی دنبالش . یکی یکی اعضای خانواده با او خداحافظی کردند و سر و صورتش را غرق بوسه...
من اما دل آشوب! من خواهر کوچکترش بیشتر از بقیه به او احساس نزدیکی داشتم. دوران کودکیمان و بازی و شیطنت های آن روزهایش، دوره نوجوانی و جنب و جوش هایش باعث شده بود بیش از پیش به هم نزدیک باشیم.
هنگام رفتن اجازه نداد کسی از اعضای خانواده جلوی در خانه او را بدرقه کند، گفت همین داخل حیاط کافی است!
و من اما طاقت نداشتم و نمی خواستم این بار حرفش را گوش بدهم! چادرم را سر کرده و در آستانه در ایستادم و به رفتنش نگاه می کردم.
خیابان خلوت بود و #عبدالحسین هر از چند قدمی که می رفت برمی گشت و نگاهی و لبخندی .
آنقدر رفت تا از افق دیدم خارج شد و من همچنان منتظر بر آستانه در ایستاده ام!
سی و هفت سال انتظار آمدنش را می کِشم! آخر این انتظار می کُشَدَم ...
این چشمهای شیدایی
#شهادت را فریاد میزنند.....
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
☀️روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
⏺گفتوگوی#روزنامه_جوان با نفیسه پورجعفری دختر 🌷#شهید بزرگوار حسین پورجعفری،دوست چندین ساله🌷#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
📍#قسمت_اول
💧#متولد_شهر_گلباف_کرمان
👇
⬅ کمی از#زندگی خانوادگیتان بگویید.#بابا که#دوست_چندین_ساله#حاج_قاسم بود،#متولد چه سالی بودند؟
⭕ بابا#متولد ۱۳۴۵ در#شهر_گلباف از توابع شهر #کرمان و در یک خانواده پرجمعیت و مذهبی بود. ایشان از سال ۱۳۶۱ که وارد#سپاه شد#زندگی مشترکش را با مادرم آغاز کرد. حاصل ۳۸ سال زندگی مشترکشان#چهار_فرزند (دو دختر و دو پسر) است که همگی متولد#گلباف هستیم. بنده متولد ۱۳۷۱ و آخرین فرزند هستم. البته من در#کرمان متولد شدم. تا سال ۷۶ در#کرمان زندگی میکردیم که در این سال به خاطر کار بابا، همزمان با#خانواده_حاج_قاسم به #تهران آمدیم.
⬅پدرتان از آن دست رزمندههایی بود که هیچوقت #لباس_رزم را از تنش خارج نکرد؛ از این حیث_زندگی شما چه سختیهایی داشت؟
⭕ایشان در زمان#جنگ مدتها در جبهههای#دفاع_مقدس جنگیده بود. موقع#جنگ_تحمیلی من به دنیا نیامده بودم ولی از بزرگترهای خانواده شنیدهام که پدرم اغلب مواقع در#جبهه حضور داشت. از موقعی هم که خودم#شاهد بودم، بابا به علت حساسیت شغلیاش #صبح زود قبل از#اذان از #خانه بیرون میزد. #شب هم آنقدر دیر میآمد که ما خواب بودیم و بابا را اصلاً نمیدیدیم. مواقعی پیش میآمد که به علت طول کشیدن کارش سه یا چهار روز یا یک هفته ما بچهها از دیدن #بابا #محروم بودیم. در این چند سال اخیر هم #مأموریت #بابا از دو روز تا ۳۰ روز طول میکشید و بیشتر مشکل ما ندیدن دیر به دیر ایشان بود.
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
☀️روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
⚘﷽⚘
⚜بازگشت در #ششم محرم🏴
💢آخرین تماس #فرهاد گفت نگران نباش مادر که ششم محرم برمیگردم و همان #ششم محرم هم بازگشت و افتخار میکنم که پسرم در این راه و به خاطر حضرت زینب (س) #شهید شده است.
⚜راوی؛ مادر #شهیـد
📌یاور یخی مدافعان حرم
💢 شهید طالبی در #جبهه مقاومت چندین کیلومتر طی میکرد و آب💧خنک برای #رزمندگان مدافع حرم تهیه میکرد. مدافعان حرم به #شهید طالبی میگفتند یاور یخی که نمیگذاشت رزمندگان #تشنه باشند و کمتر دیدیم خودش روزها آب بخورد.
💢 شهید طالبی در #معرفی خودش میگفت من ایرانیام و انتخابشده حضرت زینب(س) هستم.
راوی: همرزم #شهید ✨
#شهیـد_فرهاد_طالبی 🌷
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#جبهه یعنی
مردانی از جنس نـور
با قلـبی از نوع دریـــا
با چشمانـی بصـیر ؛
با قدمهـایی همچون فولاد ،
با افکاری ناب ؛ با ایثاری بزرگ
با شجـاعت و شـهامتی علـوی ؛
جهادی به یاد ماندنی در نبردی مردانه،
در قلب تاریخ آفریدند که همچون خورشیدی
تابان ، چـراغ راه جویندگان حقیقت شد.
.
#مردان_بی_ادعا 🌷
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🔸️﷽🔸️
⚡#سه_دقيقه_در_قيامت(۳۹)
⭐گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادی
💢۱۷_شهيد و شهادت ص ۵۹
🔹️در اين سفر كوتاه به قيامت، نگاه من به#شهيد و#شهادت تغيير كرد. علت آن هم چند ماجرا بود:يكي از معلمين و مربيان شهر ما در#مسجد محل تلاش فوق العاده اي داشت كه بچه ها را جذب مسجد و هيئت كند. او خالصانه فعاليت مي كرد و در مسجدي شدن ما هم خيلي تأثير داشت.
🔹️اين مرد خدا، يك بار كه با ماشين در حركت بود، از چراغ قرمز عبور كرد و سانحه اي شديد رخ داد و ايشان#مرحوم شد.من اين بنده خدا را ديدم كه در ميان#شهدا و هم#درجه آنها بود! من توانستم با او صحبت كنم.
❖ @pmsh313 ❖
🔹️ايشان به خاطر اعمال خوبي كه در مسجد و محل داشت و رعايت دستورات دين، به#مقام_شهدا دست يافته بود. در واقع او در دنيا#شهيد زندگي کرد و به#مقام_شهدا دست يافت.
🔹️اما سؤالي كه در ذهن من بود، تصادف او و عدم رعايت قانون و در واقع علت مرگش بود. ايشان به من گفت: من در پشت فرمان ماشين سكته كردم و از
دنيا رفتم و سپس با ماشين مقابل برخورد كردم. هيچ چيزي از صحنه تصادف دست من نبود.
❖ @pmsh313 ❖
🔹️در جايي ديگر يكي از دوستان پدرم كه اوايل جنگ شهيد شده بود و در گلزار شهداي شهرمان به خاك سپرده شده بود را ديدم. اما او خيلي گرفتار بود و اصلا در#رتبه_شهدا قرار نداشت!
🔹️تعجب كردم. تشييع او را به ياد داشتم كه در#تابوت_شهدا بود و... اما چرا؟! خودش گفت: من براي#جهاد به#جبهه نرفتم. من به دنبال كاسبي و
خريد و فروش بودم كه براي خريد جنس، به مناطق مرزي رفتم که آنجا بمباران شد. من کشته شدم. بدن مرا با شهداي رزمنده به شهر منتقل شد و فکر کردند من رزمنده ام و...
┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━┓
❖ @pmsh313 ❖
┗━━─━━━⊰✾✿✾⊱┛
بعدشما #اخلاصمان بہ اختلاس رفت!
ایمانمان رنگ باخت!
محبت هاو بردبارے هاتمام شد!
صفاوسادگے در رنگ دنیا رنگ
باخت!
وقتی از رنگ #جبهہ فاصلہ گرفتیم!
حنایمان رنگے ندارد
#مردان_بی_ادّعا
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
📙کتابخانه سیار در #جبهه
🍁مجتبی بابایی، رزمنده طراح این کتابخانه📚 سیار بود. کتابخانه ای که با طرح خودش روی اتاقهای دستساز پشت وانت نیسان در جبههها میگشت و اوقات فراغت رزمندهها را با کتابخوانی📖 پر میکرد.
#هفته_کتاب
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 روایتگری آیت الله جوادی آملی
🔘گریه ی خجالت
💠 زمستان شد؛ آن کوههای بلند که روز با اسب به زحمت می روند، شب که دیگر کسی نمی رود! و هوا هم سرد شده بود و نشانه برف هم بود. این عزیزان بالای کوههای کردستان در سنگر ها، می توانستند پائین بیایند؛ (ماندند، ماندند، ماندند، ماندند)، یخ زدند و مُردند.
نعش شریف شان را به قم آوردند. در مسجد اعظم مجلس ترحیم گرفتند. ما معمولاً در مجلس ترحیم که می رویم، یک فاتحه می خوانیم، قرآن می خوانیم و بر می گردیم؛ تا آخر نمی نشینیم. (تا آخر یعنی تا آخر)، تا آخر نشستم و گریه کردم، نه برای ثواب، فقط گریه_خجالت !
اینها بودند که حفظ کردند!!
✅ دیدار با وزیر آموزش و پرورش _ دماوند ؛ ۱۴۰۰/۰۴/۳۱
🔷️ سی و یکم شهریور. آغاز جنگ تحمیلی عراق بر علیه ایران _ آغاز هفته دفاع مقدس
#دفاع_مقدس
#شهدا
#رزمندگان
#جنگ
#جبهه
#ایثارگران
#جوادی_آملی
┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━┓
❖ @shahidabad313 ❖
┗━━─━━━⊰✾✿✾⊱┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👓 ماجرای اذن خواستن رهبر از #امام برای رفتن به #جبهه
🔹 من انقدر خوشحال شدم که امام فورا به بنده اذن دادند!
❗️ یقین داشتم که دیگر بر نمیگردم! زن و بچه را که میدیدم با نظر وداع آنها را میدیدم
🔹 چمران به امام گفت: پس به من هم اذن بدهید بروم!
#دفاع_مقدس
┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━┓
❖ @shahidabad313 ❖
┗━━─━━━⊰✾✿✾⊱┛
بعدشما #اخلاصمان بہ اختلاس رفت!
ایمانمان رنگ باخت!
محبت هاو بردبارے هاتمام شد!
صفاوسادگے در رنگ دنیا رنگ
باخت!
وقتی از رنگ #جبهہ فاصلہ گرفتیم!
حنایمان رنگے ندارد
#مردان_بی_ادّعا
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
برادر#شهید باغبانی میگوید:
#هادی تقریبا تمام #فیلمهای #آوینی را ریز به ریز دیده بود.#همرزمش میگفت #هادی #دنبال #روایت فتح ۲۰۱۳ بود. حتی مسئولش میگفت فیلم هایی که #هادی گرفته بود به لحاظ فنی واقعا #تک است و حتی میتوان گفت یک #سبک است.
🍃⚘🍃
#شهید هادی باغبانی، #خبرنگار و #مستندساز ایرانی در #درگیریهای مناطق حاشیهای #دمشق توسط تروریستهای تکفیری #جبهه النصره به #شهادت رسید.
🍃⚘🍃
#کتاب با تو می مانم:
زندگی داستانی ی#شهید مدافع حرم، هادی باغبانی به روایت همسر#شهید, منصوره قنادیان, انتشارات روایت فتح
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🌷🕊🍃
🌹بعدشما #اخلاصمان بہ اختلاس رفت!
ایمانمان رنگ باخت!
محبت هاو بردبارے هاتمام شد!
صفاوسادگے در رنگ دنیا رنگ
باخت!
وقتی از رنگ #جبهہ فاصلہ گرفتیم!
حنایمان رنگی ندارد
#حنابندان❤️
#شهادت🌷
#صبح_و_عاقبتمون_شهدایی 🕊
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯