#پسرک_فلافل_فروش
#داستان_زندگی_شهید_مدافع_حرم
#شهید_هادی_ذوالفقاری
#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
#قسمت_سی_و_هشتم
💚عمل دقیق به دستورات دین❤️
✨ #عرفان ۱🍃
✔️راوی:از دوستان شهید
🌷#هادي يك انسان بسيار عادي بود. مثل بقيه تنها#تفاوت او#عمل_دقيق_به_دستورات_دين بود.
براي همين در#مسير_خودسازي و#عرفان قرار گرفت.اما#مسير_عرفاني زندگي او در☀️#نجف به چند بخش تقسيم مي شود. مانند آنچه كه بزرگان#فلسفه و#عرفان گفته اند،#مسير من الخلق الي الحق و ... به خوبي طي نمود.
🌷@shahidabad313
🌷#هادي زماني كه در☀️#نجف در محضر بزرگان#تحصيل مي كرد، نيمي از روز را مشغول#تحصيل و بقيه را مشغول#كار بود.
⚘@pmsh313
♦️در ابتدا براي انجام#كار#حقوق مي گرفت، اما بعدها كارش را فقط براي رضاي خدا انجام مي داد. #شهريه نمي گرفت براي كاري كه انجام مي داد#مزد نمي گرفت.حتي اگر كسي مي خواست به او#مزد بدهد ناراحت مي شد.
🌷@shahidabad313
🕯#منزل بسياري از طلبه ها و برخي🕌#مساجد_نجف را#لوله_كشي كرد اما#مزد نگرفت#توكل و#اعتماد عجيبي به خدا داشت. يك بار به🌷#هادي گفتم: تو كه#شهريه نمي گيري براي كار هم#پول نمي گيري پس هزينه هاي خودت را چطور#تأمين مي كني؟🌷#هادي گفت: بايد براي خدا#كار كرد، خدا خودش هواي ما را دارد. گفتم:
اين درست، اما ...
⚘@pmsh313
♨️يادم هست آن روز#منزل يكي از دوستانش بوديم. 🌷#هادي بعد از صحبت من، مبلغ بسيار زيادي را از جيب خودش بيرون آورد و به دوستش داد و گفت: هر طور صلاح مي داني مصرف كن!به نوعي غير مستقيم به من فهماند كه#مشكل_مالي ندارد.
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#سلام_بر_ابراهیم
#داستان_زندگی_شهید_پهلوان_بی_مزار
#شهید_ابراهیم_هادی
#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
#قسمت_سی_و_هشتم
♦️معلم نمونه(۳) ص ۷۱
✔عباس هادي
♦️ابراهيم در دبيرستان ابوريحان، نه تنها معلم ورزش، بلکه معلمي براي اخلاق و رفتار بچه ها بود.
دانش آموزان هم که از پهلوانيها و قهرمانيهاي معلم خودشان شنيده بودند شيفته او بودند.
♦️درآن زمان كه اكثر بچه هاي انقلاببي به ظاهرشان اهميت نمي دادند ابراهيم با ظاهري آراسته و كت و شلوار به مدرسه مي آمد.چهره زيبا و نوراني، کلامي گيرا و رفتاري صحيح، از او معلمي کامل ساخته بود.
🍁@shahidabad313
♦️در کلاســداري بســيار قوي بود، به موقع مي َ خنديد. به موقع ج َذبه داشت. زنگهاي تفريح را به حياط مدرسه مي آمد. اکثر بچه ها در كنارآقاي هادي جمع مي شدند. اولين نفر به مدرسه مي آمد و
آخرين نفر خارج مي شد و هميشه در اطرافش پر از دانش آموز بود.
♦️در آن زمان که جريانات سياســي فعال شده بودند، ابراهيم بهترين محل را براي خدمت به انقلاب انتخاب کرد.فرامــوش نمي كنم، تعــدادي از بچه ها تحت تاثير گروههاي سياســي قرار گرفته بودند. يك شب آنها را به#مسجد دعوت كرد.
♦️با حضور چند تن از دوســتان انقلابي و مســلط به مســائل، جلسه پرسش و پاســخ راه انداخت. آن شب همه سؤالات بچه ها جواب داده شد. وقتي جلسه آن شب به پايان رسيد ساعت دو نيمه شب بود!
🍁@pmsh313
♦️ســال تحصيلي 59-58 آقــاي هادي به عنوان دبير نمونه انتخاب شــد. هر چند که سال اول و آخر تدريس او بود.اول مهر 59 حكم اســتخدامي ابراهيم برای منطقــه 12 آموزش و پرورش تهران صادر شد، اما به خاطر شرايط جنگ ديگر نتوانست به سر كلاس برود.
♦️درآن سال مشغوليتهاي ابراهيم بسيار زياد بود تدريس در مدرسه، فعاليت در کميته، ورزش باســتاني و كشتي، مســجد و مداحي در هيئت و حضور در بســياري از برنامه هاي انقلابي و...که براي انجام هر كدام از آنها به چند نفر احتياج است!
╭┄┅═••✾❀✾••═┅┄╮
💠@shahidabad313☀️
╰┄┅═••✾❀✾••═┅┄╯
تنها گریه کن 38.mp3
7.46M
📚 #کتاب_صوتی 🔊
«هر شب قبل از خواب کتاب خوب بشنوید»
🏷 کتاب #تنها_گریه_کن
📌#قسمت_سی_و_هشتم
📍فصل دهم ص ۲۳۸
🍂روز تاسوعا
🍂شب عاشورا
🍂ظهر عاشورا
🍂زیارت عاشورا
🍂دسته عزا
🍂سوغاتی
🍂شال سبز
📝 کتاب تنها گریه کن نوشته اکرم اسلامی، روایت زندگی اشرف السادات منتظری مادر#شهید_محمد_معماریان
🔸️#فانوس
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
Salam Bar Ebrahim38.mp3
8.66M
📚 #کتاب_صوتی 🔊
«هر شب قبل از خواب کتاب خوب بشنوید»
🏷 کتاب #سلام_بر_ابراهیم
🌷#داستان_زندگی_شهید_پهلوان_بی_مزار
🌷#شهید_ابراهیم_هادی
🍂#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
🍂#قسمت_سی_و_هشتم
💚معجزه اذان❤️
💚اسارت بعثی ها ص۱۳۵❤️
💚شلیک به مؤذن ص۱۳۶❤️
💚بوسه اسیران عراقی بر دستان ابراهیم❤️
💚هجده اسیر آزاد ص۱۳۷❤️
💚ابراهيم با يك اذان چه كرد ! ص۱۳۸❤️
⬅️ کتاب سلام بر ابراهیم، زندگینامه ای مختصر و بیش از شصت خاطره درباره شهید بزرگوار و مفقود الاثر ابراهیم هادی است. در مقدمه کتاب سلام بر ابراهیم، آمده است: "این کتاب نه تنها یادآور شهیدی قهرمان، بلکه بیانگر احوال مردی است که با داشتن قهرمانی ها، پهلوانی ها، رشادت ها، مروت ها و... با دریافت مدال شهادت کمال یافت.
🔸️در عصری که نوجوان و جوان ما با تأثیر پذیری از الگوهای کم مایه در عرصه های ورزشی و هنری و... در کوره راه های زندگی، یوسف وار هر گامشان را چاهی در پیش و گرگی در لباس میش در کمین است، مروری بر زندگی ابراهیم ها می تواند چراغی در شب ظلمانی باشد. چرا که پیر ما فرمود: «با این ستاره ها راه را می شود پیدا کرد.»"
🍂این اثر حاصل بیش از پنجاه مصاحبه از خانواده، یاران و دوستان آن شهید است که همگی در گردآوری این مجموعه ارزشمند کمک رسان بودند. نویسنده کتاب سلام بر ابراهیم گروهی از نویسندگان انتشارات شهید ابراهیم هادی هستند.
🔸️#فانوس
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
✫⇠ #آخرین_خاکریز
✫⇠#قسمت_سی_و_هشتم
✍نویسنده:آزاده میکاییل احمد زاده
⬅️انتشارات سازمان عقیدتی سیاسی ارتش
♻️حملة هوايي، سقوط جنگنده و اسير كردن خلبان عراقي
💥ساعت 00:10 يكي از روزها روي ارتفاعي رفته بودم و از سنگر ديده باني،خط عراقيها را نظاره ميكردم كه چند فروند هواپيماي جنگي عراق در آسمان منطقه ديده شدند. چهار فروند ميراژ و دو فروند «ميگـ21 «كه اقدام به بمباران مواضع ما كردند.
🔹️آتش و دود همه جا را فرا گرفت. از بالاي ارتفاع
ميديدم كه سنگرهايمان در اثر بمباران به هوا برميخاست و خودروها منفجر ميشدند. صحنة بسيار عجيب و غافلگيرانه اي بود و نيروها هر كدام در گوشه اي پناه ميگرفتند و با سلاحهايي كه در اختيار داشتند، به آسمان تيراندازي ميكردند. جنگنده هاي عراقي دست بردار نبودند. در زير سنگ بزرگي پناه گرفته بودم و ميديدم دستها و پاهاي افراد چگونه به هر طرف پرتاب ميشدند.
🔸️توپهاي ضدهوايي به هر سوي آسمان تيراندازي ميكردند. يكي از رزمندگان با استفاده از موشك دوش پرتاب «سهندـ3 «به سوي آسمان شليك كرد كه
موشك دنبال اگزوز هواپيما رفت و داخل آن گرديد. خلبان وقتي متوجه موضوع شد، سعي كرد هواپيما را به خاك عراق ببرد؛ ولي بلافاصله هواپيما آتش گرفت
و خلبان با چتر از آن بيرون پريد. هواپيما پشت نيروهاي ما و داخل خاك ايران سقوط كرد.
♻️خلبان با چتر در آسمان ديده ميشد. تعدادي از رزمندگان، براي دستگيري او در منطقه پخش شدند. من هم با اسب ـ كه براي بردن مهمات به كوه هاي
مرتفع در اختيار داشتيم ـ به سوي تپه هاي اطراف حركت كردم. بعد از حدود دو ساعت جست وجو در منطقه، سرانجام محل سقوط هواپيماي عراقي پيدا شد.
🔸️رزمندگان هم از هر طرف خود را به آن نقطه ميرساندند. هواپيما تكه تكه شده بود و دو بمب شيميايي هم در محل سقوط پيدا شد كه به خواست خدا خلبان فرصت پرتاب آنها را پيدا نكرده بود و خوشبختانه در حين سانحه نيز منفجر نشده بودند. خيلي سريع منطقه را ترك كرديم.
🔹️با هماهنگي يگان موشكي زمين به هواي نيروي هوايي ارتش كه در فاصلة حدود سه كيلومتري، سايت موشكي داشتند، بمب ها را به عقب برديم؛ اما همچنان از خلبان خبري نبود. با توجه به موقعيت منطقه، خلبان نميتوانست از مرز خارج شود. باشناختي كه از منطقه داشتم، حدس زدم به وسيلة چتر در محلي دورتر فرود آمده است و با توجه به فرصتي كه داشته، به طور قطع پنهان شده و اسلحه نيز به همراه دارد؛ چون اسلحه و نقشه را در محل سقوط پيدا نكرده بوديم.
🔸️از طريق بيسيم ها، پي درپي پيام ميرسيد كه دستگيري خلبان بسيار مهم است. به هر
نحو ممكن او را دستگير و براي تخلية اطلاعاتي به قرارگاه عملياتي بفرستيد. پس از چهار ساعت كاوش منطقه، سرانجام در كنار سياه چادرهاي عشاير كُرد
زبان گيلانغرب كه فاصلة زيادي هم با خط نداشتند، او را در داخل چال هاي پيدا كرديم. عشاير محل به او لباس كردي پوشانده و مخفي اش كرده بودند. اسلحه و وسايلش را نيز پنهان كرده بودند.
🔹️او از ترس مانند بيد ميلرزيد. خيلي سريع و
قبل از هر اقدامي، تمامي خانواده هاي عشاير را دستگير و اعلام كردم در صورت عدم همكاري و تحويل ندادن مدارك و وسايل خلبان، آنان را به جرم خيانت به كشور در زمان جنگ، زنداني خواهيم كرد.
با كمي تهديد، اسلحة كمري، نقشه و مدارك خلبان از قبيل كارت شناسايي، پول، عكس و... را از آنان گرفتم؛ سپس با چهار نفر از سربازان تكاور،
خلبان را به محل استقرار نيروهايمان منتقل كرديم و بدون اتلاف وقت، خبر دستگيري خلبان را به رده هاي مختلف گزارش كرديم. پس از رسيدن، بي درنگ
بازجويي را آغاز كردم.
🍁به وسيلة مترجم، نام، نشان، واحد، شمارة كارگزيني و محل سكونت وي را جويا شدم. او سروان خلبان «جميل صديق محمد زهير» اهل دهوك و داراي دو پسر و يك دختر بود. مأموريت آنان انهدام سكوهاي پرتاب موشك زمين به هواي هاك نيروي هوايي ارتش در منطقة پشت نفت شهر بود كه به دليل اصابت موشك ضدهوايي دوش پرتاب «سهندـ3« نيروهاي ما به هواپيمايش، نتوانسته بود مأموريتش را انجام دهد.
🌱اطلاعات اوليه به وسيلة بيسيم به ردههاي بالا گزارش شد. نيم ساعت بعد، راديو ايران اعلام
كرد يك فروند جنگندة ميراژ عراق، توسط پدافند رزمندگان در منطقة عمومي گيلانغرب سقوط كرده و خلبانش نيز دستگير شده است. در ادامة بازجويي، از
روحية نيروهاي عراقي، وضعيت شهرها، موشك بارانها و مسائل ديگري كه به جنگ ارتباط داشت پرسيدم و خيلي سريع او را به پشت جبهه براي تخلية
اطلاعاتي دقيق و تخصصي اعزام كرديم؛
🔹️چون كسب اطلاعات كاملتر، در حدود اختيار ردة ما نبود. اگرچه تلفات زيادي در اثر حملة هوايي داشتيم و تعدادي از بهترين هم رزمانمان به شهادت رسيده و تعدادي هم نقص عضو شده بودند، اما
ساقط شدن هواپيماي عراقي، باعث ايجاد روحيه در بين رزمندگان شده بود...
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯