eitaa logo
روایتگری شهدا
23هزار دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
5.1هزار ویدیو
72 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اخلاص 🔺سید حسن نصرالله: [شهید سلیمانی] بسیار صادق بود، با اخلاص بود، اخلاص فراوان برای خدا داشت، و از حسن شهرت و مناصب دنیوی چیزی نمی‌خواست... ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✫⇠(۲۳۹) ✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی 💢قسمت  دویست و سی و نهم:مشکل ارشد زندان قلعه ♦️گره و مشکل بزرگی که توی داشتیم این بود که با یه نفر آدم زمخت و ترسناک بنام «علی کُرده» مواجه بودیم که اصلاً تو این فازها نبود و نه اهل نماز بود و نه اعتقادی به این مسائل داشت و اصلا از بسیجی جماعت متنفر بود و هر وقت احتمال داشت بره بچه‌ها رو لو بده و مشکل‌ساز بشه. 🔸️حالا چطوری این مشکل رو باید حل کرد؟به ظاهر نه اهل گفتگو بود و نه منطق. خیلی زورمند و زورگو بود و تیپش به پهلوانها می خورد. سرشونه های قوی و عضلانی و بازوهای کلفت. ظاهرا توی این یه سالی که اسیر شده بود عراقیها همه جوره بهش رسیده بودن و اصلا تیپ و قیافه اش به اسیر نمی‌خورد. 🔹️فکری تو ذهنم جرقه زد که ریسکش البته خیلی بالا بود. با بچه‌های شورا مطرح کردم. اکثرا مخالف بودن و می‌گفتن: این آدمی که ما می شناسیم هیچ انعطافی نداره و آدم بشو نیست و حتی احتمال داره باعث دردسرمون بشه. 💥طرح چی بود؟ با توجه به این که هم زبون من بود و من با ادبیات اونها کاملا آشنا بودم و می‌دونستم با چه زبونی با اون حرف بزنم، پیشنهاد کردم بعد از چند جلسه گفتگوی اولیه که باهاش دارم و رابطۀ اولیه برقرار می‌شه ایشون رو به یه ناهار تو گروه خودمون دعوت کنیم و بساط دوستی رو باهاش بچینیم. اگه سربراه شد چه بهتر، اگرم نشد حداقل تو رودربایستی بیفته و برای بچه‌ها و برنامه‌های فرهنگی مشکلی ایجاد نکنه و کسی رو لو نده و بی طرف بمونه. 📌بالاخره بچه ها رو متقاعد کردم و گفتم آقا سنگ مفت و گنجیشگ هم مفت. تیری تو تاریکی می‌اندازیم. اگه به هدف خورد که بهتر اگه هم نخورد چیزی رو از دست نداده‌ایم و برای اینکه مشکلی برای بقیه ایجاد نشه و کسی احیانا لو نره، من میرم بعنوان این که هم زبونمه و دوست دارم باهاش آشنا بشم طرح دوستی می‌ریزم و بعد از مدتی اگه دیدم می‌شه و زمینه‌اش هست دعوتش می‌کنیم ناهار و باب گفتگو رو باهاش باز می‌کنیم. اگر هم زمینه فراهم نشد منو بخاطر پیشنهاد دوستی که معرفی نمی‌کنه و مشکلی برام پیش نمیاد...      ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚡« بِسمِ اللهِ القاصم الجبارین »⚡ 📖  روایت «» 🔸٢٠٠ خاطره🔸️از 🔘به قلمِ محمدرضا حسنی سعدی و عباس صادقی 🔺فصل نهم: مردم داری 🔸صفحه: ۱۶۰ 🔻قسمت صد و هفتاد و هفتم: قاب عکس ✍در جریان سیل‌ خوزستان، پیرمردی که همه ی زندگی اش را آب برده و خودش هم تا کمر در آب بود، قاب عکسی از تصویر امام خمینی (رحمة الله علیه) در دست داشت و می گفت: هیچی نمی خوام، ولی عکس امام نباید خیس بشه. حاج قاسم به آب زد، رفت کنار او و دستش را بوسید. 🗣️سردار عارف هاشمی، برادر شهید علی هاشمی، نشریه اطلاعات ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🕊🍃 سلام برشهدا🌷🕊 ✨نفس مےڪشم ؛ اینجا پنج شنبه هـا و ذخیره ‌اش مےڪنـم برایِ تمـام روزهـای هفتہ ! ڪه بـےیاد شهدا نباشد نفس‌هایم ..✨ 🕊 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
💌 🌹 شهـــید مصطفی صدرزاده: اخم‌، توی‌ محیطی كه ‌پر از نامحرمه، خیلی هم‌ خوبه:)....!🌱 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تصاویری از مراسم تشییع پیکر مطهر شهید سلیمانی در کاظمین 🏴 به مناسبت علیه‌السلام ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥خاطره همسر شهید وحید زمانی نیا محافظ شهید سلیمانی از ایشان ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✫⇠(۲۴۰) ✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی 💢قسمت  دویست و چهل:از محبت خارها گل می‌شود ♦️این نظر و ایده مقبول واقع شد و من کارمو شروع کردم. یه روز که تنها بود و سرش خلوت بود رفتم پیشش و با لجهه کرمانشاهی باهاش سلام و احوالپرسی کردم و از اینکه یه کُرد ارشد اردوگاهه ابراز خرسندی کردم و گفتم ما از تکریت۱۱ تعدادی هستیم که دوست داریم با شما در ارتباط باشیم و چند نفر از دوستان مثل آقا جوهر محمدیان و آقا رسول  و علی‌حسن قنبری رو به ایشون معرفی کردم و با زبون خیلی ملایم طوری که تملق هم نباشه باهاش ریختم و اونم دید که فقط من نیستم و تعدادی دیگه کُرد همراهمه خوشحال شد و ارتباط دوستانۀ با  ما رو قبول کرد و باهاش رفیق شدم. 🔹️چند جلسه‌ای از خاطرات اسارت و ایران و غیره گفتم و در نهایت اونو ابتدا با برخی دوستان اردوگاه ۱۱ آشنا کردم. بعدشم دعوتش به ناهار کردم. راستش اول می‌ترسید مبادا طرح و توطئه‌ای در کار باشه و چیز‌خور بشه ولی وقتی مطمئن شد، دعوت منو قبول کرد. قبلش من رفتم پیش بچه‌های اتاق خودمون و کاملا توجیه‌شون کردم که موقتا گذشتۀ این آقا رو فراموش کنید و با روی گشاده و اخلاق خوش باهاش برخورد کنید. هدفمون جذب ایشونه و اگه خدا خواست و با ما همراه شده به نفع خودمون و نتیجه‌ش آسایش بچه‌هاست. انصافا بچه ها هم به روی خودشون نیاوردن و استقبال گرمی ازش کردن. 📌دهانش از تعجب بازمونده بود و اصلاً تصور نمی‌کرد بچه حزب اللهی هایی که به خونش تشنه بودن و اونم بشدت از اینا متنفر بود این‌جوری با ازش استقبال کنن. ناهار رو با هم خوردیم و ایشونم با خوشحالی رفت اتاق خودش. قرار شد همه تو اردوگاه با ایشون همکاری کنن و همین جوری هم شد و ایشون هم قول داد هر کاری از دستش برمیاد کوتاهی نکنه. ⚡این برخورد شایستة بچه‌ها و از همه مهم‌تر نادیده گرفتن گذشته وی، ایشون رو از درون متحول کرد و فرد دیگه‌ای شد. من دائم باهاش در ارتباط بودم و راهنمایی‌ش می‌کردم...    ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚡« بِسمِ اللهِ القاصم الجبارین »⚡ 📖  روایت «» 🔸٢٠٠ خاطره🔸️از 🔘به قلمِ محمدرضا حسنی سعدی و عباس صادقی 🔺فصل نهم: مردم داری 🔸صفحه: ۱۶۰_۱۶۱ 🔻قسمت صد و هفتاد و هشتم: امر به معروف ✍حدود دو سال قبل وقتی همراه سردار سلیمانی سوار هواپیما از کرمان به طرف تهران می رفتیم، با یکی از مهمانداران که حجاب درستی نداشت، مواجه شدیم. آهسته آن خانم را صدا زد و چند دقیقه با او صحبت کرد. لحظاتی بعد آن مهماندار را با حجاب مناسبی دیدم، هر چند متوجه جزئیات صحبت های حاجی با او نشده بودم، ولی کاملاً از رفتار سردار و واکنش مهماندار مشخص بود که چگونه با عطوفت از او درخواست کرده تا وضع حجابش را اصلاح کند. ایشان همیشه تاکید داشت که همه دختران حتی آن هایی که حجاب مناسبی ندارند، دختران ما هستند و نباید با شیوه نامناسب سبب طرد آن ها شویم. 🗣️حجت الاسلام عسکری، امام جمعه رفسنجان، نشریه اطلاعات ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🕊🍃 💚 ای صبحدم همیشه جاوید بیا عطر خوش بوستان توحید بیا... دلها همه بیتاب شد از غیبت عشق باران شکوفـه های امیـد بیا... 🌤اللهم‌_عجل‌_لولیک‌_الفرج 💚 🕊 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
شفاعتت‌ میکنه‌ اون‌ شھیدی‌ که‌ موقع‌ گنـاه‌، میتونستی‌ گناه‌ کنی ولی به حرمت رفاقت‌ باهاش‌ کنـار گذاشتی ..!(: ❤️ 🤲 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
📸 ۲۷ بهمن؛ سال‌روز شهادت شهید محمدحسین یوسف‌اللهی عزیز بود ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥مثل خودش؛ روایت‌های سردار دلها از شهید حسین یوسف الهی 🔺بازنشر به مناسبت سالروز شهادت شهید حسین یوسف‌الهی ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
🔺نامه جوانان و نوجوانان به شهید حاج قاسم سلیمانی به نام خدا سردار دل‌ها تو کجایی، قهرمان کشورم تو کجایی که دل‌های ما به یاد تو می‌تپد، گویا به آغوش امام حسین (ع) رفته‌ای. ما همه تو را دوست داریم و هرگز تو را فراموش نخواهیم کرد. شنیده‌ام که تو آرزوی شهادت داشتی و به آرزویت رسیدی، شهادتت مبارک باشد. درست است که تو از پیش ما رفته‌ای و دیگر باز نخواهی گشت ولی هنوز هزاران سردار سلیمانی‌ها زنده هستند. مردم ایران پرچم قرمز را که نشانه‌ی انتقام بزرگی از آمریکا می‌باشد به دست گرفته‌اند. سردار دل‌ها تو عزیز ما بودی و هرگز از یاد رفتنی نیستی. تو رفتی و به دیگر عاشقانِ راهِ خدا پیوستی و از هر تکه‌ات در قلب این سرزمین گل‌هایی می روید که بوی قاسمی تو را می‌دهد. ✍️ محمدمهدی قربانزاده - کلاس سوم - استان خراسان رضوی - شهرستان درگز 📚 برگی از کتاب «» ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✫⇠(۲۴۱) ✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی 💢قسمت  دویست و چهل و یکم:نمازخون شدن علی کُرده 🍂بهش می‌گفتم: ببین علی‌آقا دیگه ماههای آخر اسارته و شما هم تو ایران خونواده داری و باید برگردی پیش خونواده‌ت. این بچه‌ها خیلی زود فراموش می کنن و اگه تو خوب بشی و بهشون خدمت کنی و کسی رو آزار ندی، هم اینجا راحتی و همه دوستت دارن و باهات همکاری می کنن و هم ایران کسی برات مشکل و مزاحمتی پیش نمیاره. بالاخره اینها هموطنهای تو هستن و اون طرف دشمنه. طوری رفتار کن نه دشمن اذیتت کنه و نه هموطنهای خودتو برنجانی که باهات دشمن بشن. بچه ها هم باهات همکاری می‌کنن که دچار دردِسر نشی. 🔹️خدا روشکر خودش در کلام و سخن من تاثیری گذاشت که واقعا این فرد متحول شد و قول همکاری داد. دیگه نه کاری به کار فعالیتهای فرهنگی داشت و نه مزاحمتی ایجاد می‌کرد. یه وقتهایی سرکی می ‌کشید توی بعضی جمع‌ها و حرفایی می‌شنید که تا حالا نشیده بود و براش جالب و نو بود. داشت از این‌جور حرفا خوشش میومد.      🔸️یه روز منو صدا زد و گفت آقا رحمان میای اتاق من صحبتی باهات دارم. گفتم علی آقا چرا که نه؟ رفتم تو اتاقش و بعد از کمی خوش و بش گفت: نماز و قرآن یادم میدی؟ گفتم: معلومه که میدم. 💥از همون لحظه شروع شد و نماز و بعد از چند جلسه قرآن رو باهاش کار کردم. یه دفتر و مداد آورده بود و هر چی من می‌گفتم می‌نوشت و با علاقه تمرین و تکرار می‌کرد. بعد از مدتی نماز خوندن رو یاد گرفت و دست و پا شکسته قرآن هم می‌خوند. عوض شدن این آدم یعنی عوض شدن جوِّ اردوگاه. با تغییر روحیات علی و همکاری و صمیمیتش با بچه ها، دوباره امنیت و آرامش به اردوگاه برگشت و خیالمون از خبرکشی و معرفی افراد و خلاصه آزار و اذیتهای داخلی آسوده شد. ⚡هر وقت بعثیها بهونه می‌گرفتن، با احترام بلند می‌شد و با یه زبونی قانع‌شون می‌کرد و گاهی هم برای خالی نبون عریضه یه داد و فریادی هم سر بچه ها می‌کشید که عراقیها بو نبرن که این متحول شده و داره با بچه‌ها همکاری می‌کنه. بعد از اون نه کسی رو به دشمن معرفی کرد ونه مزاحمتی برای فعالیتهای فرهنگی ایجاد شد... ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌