eitaa logo
روایتگری شهدا
23.3هزار دنبال‌کننده
12.6هزار عکس
5.7هزار ویدیو
84 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
♦می گفت‌ یه‌ رفیق‌ گیر‌ بیارید که‌ باهاش‌ خودسازی‌ کنید ترك‌ گناه‌ کنید درس‌ بخونید‌ و‌ مباحثه‌ کنید اگه‌ پیدا‌ کردید ولش‌ نکنید تا "شھادت‌"! 🔹شهید آرمان علی وردی ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
27.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 (۶) 🌷 🔖 🍃شهيدي كه بعد از شهادت مادر خود را با شال سبز متبرک به ضریح امام حسین علیه السلام شفا داد 🔘لینک ۳۹ قسمت صوتی کتاب در این کانال https://eitaa.com/shahidabad313/28323 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚کتاب 🌷زندگینامه داستانی ✏️به قلم نظیفه سادات مؤذّن (باران) 🎤خاطرات «اعظم اکبری»همسر شهید 🔖 ✫⇠ 🔘فصل اول: بله‌ی پرماجرا 🍀آخ عباس! از دست تو! از دست تو و این محبت قدیمی و صمیمی‌ات! از دست تو و طرز فکرهای متفاوتت! آخ عباس!اعظم دیگر نتوانست تحمل کند که خاله آن حال‌وروز آشفته و بلاتکلیفش را تماشا کند. سرش را بالا گرفت و گفت: من باید فکر کنم. به خیلی چیزا باید فکر کنم تا بتونم جواب بدم. بهش بگید بعد از اینکه فکرام رو کردم، جواب می‌دم.این را گفت و مستقیم رفت توی اتاقش و در را بست. *** 🍀تا سه ماه بعد هیچ صحبتی درباره‌ی موضوع ردوبدل نشد. همه‌چیز جوری روال عادی خودش را طی می‌کرد که گویی آن جمله‌های مهم خاله زهرا، رؤیای شیرینی بیش نبوده‌است. اعظم همچنان خود را به درس‌خواندن برای مشغول کرده بود. گرچه مدام هوش و حواس درس‌خواندنش هم با یادآوری مخالفت عباس، از بیخ‌وبن فرومی‌ریخت. به خلاف آرامش ظاهری بیرونی، درون اعظم چنان غوغایی برپا بود که با هیچ طوفانی نمی‌شد مقایسه کرد. چطور از عباس دل بکند و به او «نه» بگوید؟... 🔘عکس:حضور مدیر کانال روایتگری شهدا بر مزار شهید 🔘 🔘 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷 سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀 ... ✋💔 یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️ به نیابت از اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْن وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن 📿 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
• در روز تشییع سیدهادی و شهدای ۱۲ سپتامبر وقتی داشتم برای مردم در مراسم تشییع جنازه سخنرانی می‌کردم، عرق کرده بودم. هوا به شدت گرم بود و نور دوربین‌ها روی صورتم، گرما را بیشتر می‌کرد، تا جایی که عرق از چشم‌ها و عینکم سرازیر شد. اما عینکم را برنداشتم و عرق را از چشم‌ها و پیشانی‌ام پاک نکردم، تا دشمن از آن سوءاستفاده نکند، و آن را به عنوان پاک کردن اشک‌ها و گریه من بر پسرم تبلیغ نکند. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯