#زندگینامه_شهدا
حسن در سال 50 در چهار دانگه تهران به دنیا آمد .
پدرش در کارخانه ای در تهران کارگر بود و تمام تلاشش را برای آسایش خانواده بکار می گرفت .
حسن وقتی کمی بزرگ شد ، بعد از درس و انجام تکالیف در بسیج محل فعالیت می کرد ، او نوجوانی با شور و انقلابی بود و برای رفتن به جبهه روز شماری می کرد و با فرمان امام عشق ، به او لبیک گفت و راهی جبهه جنوب شد و پس از ایثار و مجاهدت در تاریخ 67/2/26 در سن 17 سالگی ، در تپه های شیخ محمد به شهادت رسید.....
#شهیدحسن_قعله_گیری
📕 پلاک 10
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#زندگینامه_شهدا
چهار ساله بود که مریضی سختی گرفت ! ، پزشکان جوابش کردند گفتند ، این بچه زنده نمی ماند!
پدرش او را نذر آقا ، اباالفضل (ع) کرد ، به نیت آقا به فقرا غذا می داد تا اینکه به طرز معجزه آسایی شفا یافت !
هر چه بزرگتر می شد ارادت قلبی اش به قمر بنی هاشم بیشتر می شد.
تاریخ تولد شناسنامه را تغییر داد و به جبهه رفت! ، در جبهه آنقدر شجاعت از خود نشان داد که مسئول دسته گروهان اباالفضل (ع) از لشگر امام حسین (ع) شد.
شانزده سال بیشتر نداشت ، آخرین باری که به جبهه می رفت گفت ، راه کربلا که باز شد برمی گردم ! ، شانزده سال بعد پیکرش بازگشت ، درست همان روزی که اولین کاروان به طور رسمی به سوی کربلا می رفت !!!
آمده بود به خواب مسئول تفحص ، گفته بود ، زمانش رسیده که من برگردم !!! و محل حضور پیکرش را گفته بود !!
روزی که تشییع شد روز تاسوعا بود ، روز اباالفضل(ع)
در پایان آخرین نامه اش برای من و شما نوشته بود ،
به امید دیدار در کربلا ، برادر شما علیرضا....
#شهیدعلیرضا_کریمی
📕 مسافر کربلا
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#زندگینامه_شهدا 🕊🌷
✍...در سال 1332 در شهر ورامین به دنیا آمد ، از همان کودکی پدرش را از دست داد و در دامان مادرش که جای خالی پدرش را هم پر کرده بود ، پرورش یافت .
بسیار ساده زیست ، مهربان و دارای سایر اخلاق برجسته بود ، او فردی متدین ، وفادار به اسلام و انقلاب ، یار دلسوز و خانواده دوست بود .
بعد از آغاز جنگ به فرمان امام ، کمر همت بست و پا در میدان جهاد نهاد و پس از 4 بار حضور در منطقه در سال 65 در منطقه عملیاتی فکه ، با اصابت ترکش به ناحیه سر و گردن ، همچون سرور شهیدان ، امام حسین علیه السلام به شهادت رسید.....
#شهیدمحمد_حبیبی
📕 پلاک 10
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#زندگینامه_شهدا
✍او فقط با هشت نفر کلاه سبز در دشت عباس کاری کرد که رادیو عراق اعلام کرد که ، یک لشکر از نیروهای ایرانی در دشت عباس مستقر شده است !!
در اردیبهشت سال 1315 در تهران به دنیا آمد ،
در سال 1335 وارد ارتش شد و سریعا به نیروهای ویژه پیوست. فارغ التحصیل اولین دوره رنجری در ایران بود!
دوره سخت چتربازی و تکاوری را در اسکاتلند گذراند.
اولین کسی بود که در دفاع مقدس نیروهای عراقی را به اسارت گرفت ، او طی نامه ای به صدام او را به نبرد در دشت عباس فرا خواند.
صدام یک لشکر به فرماندهی ژنرال عبدالحمید معروف ، به دشت عباس فرستاد.
💠عبدالحمید کسی بود که در اسکاتلند از این ایرانی شکست خورده بود ، پس از نبردی نابرابر و طولانی عراقی ها شکست خوردند و او شخصا ژنرال عبدالحمید را به اسارت میگیرد.
مردم دشت عباس به او لقب ، شیر صحرا داده بودند ، این لقب برای او چنان با مسما بود که رادیوهای دشمن هم با این لقب از او نام می بردند.
💠او در عملیات قادر ، در منطقه سرسول در مهر ماه سال 64 ، به شهادت رسید ،
سرلشکر حسن آبشناسان فرمانده نیروی ویژه ایران بود که بیشتر مردم او را نمیشناسند.....
#سردارشهیدحسن_آبشناسان
📚یادگاران
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#زندگینامه_شهدا
✍در خردسالی پدر و مادرش را که از قشر مستضعف جامعه بودند از دست داد و در اوایل نوجوانی تنها برادرش را !!!
💠او به غیر از خدا و رفقایش کسی را نداشت طوری که وقتی به جبهه اعزام میشد چادر مادر خدا بیامرزش را روی چوب لباسی می انداخت و #قرآن روی طاقچه قرار می داد تا تسکین دلی داشته باشد.
💠در دوران دفاع مقدس به عضویت اطلاعات عملیات گردان ولیعصر زنجان در آمد و غواص شد.
او نقش موثری در عملیات های والفجر۸ و #کربلای ۵ ایفا کرد
و سرانجام در ۱۹ دی ماه ۱۳۶۵ در شلمچه به #شهادت رسید.
👈 چند دقیقه قبل از عملیات ، یکی از خبرنگارها از او پرسید ،
آقا یوسف غواص یعنی چی؟
یوسف جواب داد ،
غواص یعنی مرغابی #امام_زمان عجل الله.....
💠همرزم یوسف می گوید هر روز می دیدم یوسف گوشه ای نشسته و نامه می نویسه با خودم می گفتم یوسف که کسی را ندارد برای چه کسی نامه می نویسد؟ آن هم هر روز !
یک روز گفتم یوسف نامه ات را پست نمی کنی؟
💠 دست مرا گرفت و قدم زنان کنار ساحل اروند برد ، نامه را از جیبش در آورد ، ریز ریز کرد و داخل آب ریخت چشمانش پر از اشک می شد و می گفت ،
من برای آب نامه می نویسم کسی را ندارم...
#غواص_شهیدیوسف_قربانی
📚ستارگان خاکی
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#زندگینامه_شهدا
در فرانسه از مادری اروپایی و پدری اهل مراکش به دنیا آمد.
به زبان عربی علاقمند شد و به کشور پدری اش رفت.
ژوان کورسل مسلمان شد ،
سال بعد با دوست ایرانی اش به جلسه دعای کمیل رفت ، عبارات مولا علی آنچنان در قلبش نشست که پس از تحقیق طولانی تغییر رویه داد !!
نمازهایش را مثل شیعیان و با مهر می خواند ، نامش را هم به کمال تغییر داد.
کمال کورسل برای فراگیری بیشتر دین به ایران آمد ، مدتی در حوزه درس می خواند.
برای عملیات مرصاد خودش را به جبهه رساند.
محاصره شدند ، همه ترسیده بودند ، کمال با صدای بلند گفت ،
مگر امام حسین (ع) در روز عاشورا محاصره نشد؟! ، چرا ترسیده اید ! ، راه ما به حق است!
کمال در مرداد 67 و در عملیات مرصاد جاودانه شد ،
مزارش در شهر قم است.....
#شهیدکمال_کورسل
📕 فداییان ولایت
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#زندگینامه_شهدا
✍روز سه شنبه 1348/1/12 ، خانه ی حاج اکبر طوقانی ، حال و هوای دیگری داشت .
سعید ، بعد از علی ، محمد ، حمید و خواهرانش به دنیا آمده بود .
💠پدرش از پهلوانان ورزش باستانی بود ، که اخلاق و مرام او ، تاثیر بسزایی در خانواده مخصوصا سعید گذاشت ، تا جایی که او نیز همچون پدر ، به ورزش باستانی رو آورد ، و در سن 7 سالگی بازوبند پهلوانی به بازوی بست .
🍀از شاهکارهای سعید ، 300 چرخ در سه دقیقه ، در سن 6 سالگی بود .
در سن 10 سالگی ، طی حکمی از اولین رئیس فدراسیون ورزشهای باستانی ، بعد از انقلاب ، به سمت سرپرست نوجوانان باستانی کار منصوب شد .
🍁با شروع جنگ و شهادت #شهید_فهمیده ، شوق و بی تابی برای رفتن به جبهه ها در دل سعید ، پیدا شد ، که مخالفت و نصیحت پدر ، او را قانع نکرد .
🍃بعد از مجروحیت علی و شهادت محمد ( برادرانش ) ، در سن 14 سالگی به همراه پدر ، جهت ورزش و آماده سازی رزمندگان ، راهی مناطق جنگی جنوب شد .
🌼عملیات بدر ، ساعت 23 ، تاریخ 20 اسفند 63 با رمز یا زهرا (س) آغاز شد ، تیربارها و گلوله های دشمن به سمت نیروهای ایران دشت را سرخ کرده بود ، شدت آتش خمپاره هم بسیار زیاد بود .
همین طور که نیروها در حال دویدن بودن ، ناگهان سعید ، در حالی که دستهایش را جلوی شکمش گرفته بود ، تغییر مسیر می دهد ، ناگهان دو زانو نشسته و با صورت به خاک افتاد .
#زندگینامه_شهدا
✍در تاریخ 39/2/4 در سرآسیاب کرج ، به دنیا آمد ،
پدرش به عشق #امام_رضا نامش را غلام رضا نهاد ،
کشتی گیری ماهری بود و در جبهه ، فرمانده اطلاعات و عملیات لشکر بود ، ولی بخاطر تواضع و فروتنی خود را راننده #آمبولانس معرفی کرده بود !!
🌀در تحلیل اسناد جنگی مهارت بسزایی داشت و همیشه می گفت ،
دشمنان چون #ایمان محکمی ندارند بسیار ترسو هستند پس ، با یک حرکت رزمندگان ما از بین می روند .
🌐در طول مدت حضورش در لشکر 10 #سیدالشهدا سبب دلگرمی همه بود و آنها به انتخاب راهکارها و شناسایی او ایمان داشتند.
ایمان به خدا و اخلاص در عمل آمیخته با جانش بود و در دشوارترین شرایط جنگ احساس ضعف و یأس نمی کرد .
در عملیات مهران که فقط یک شب فرصت داشت ، با توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها به قلب دشمن زد و با شناسایی دقیق خود ضامن پیروزی عملیات شد
♻️ و نام راهکار خود را راهکار #فاطمه_زهرا سلام الله علیها گذاشت .
همیشه می گفت ، در شناسایی باید کمتر به وسایل و ابزار آلات تکیه کرد و بیشتر باید به #خدا_توکل کرد و به توانمندی و قابلیت فردی تکیه نمود .
ایشان دارای روحیه خاص بودند و جذابیتی وصف ناپذیر داشتند .
🔷در برخورد با دوستان بسیار مهربان ، اما هنگامی که در کارها اشکال پیش می آمد خشم و غضب او نیز لذت بخش بود ، خشم او حب و بغض نبود ، بلکه عشق به کار و خدمت به مردم داشت .
خود را ملزم می داشت که تمامی موانع را از سر راه بردارد.
🔶در چندین عملیات شرکت داشت و در عملیات کربلای پنج به تاریخ
65/10/19 در شلمچه به شهادت رسید .
🔴تنها وصیتش به مادرش گرفتن سه ماه #روزه_قضا ، برای دو ماه در #جبهه و یک ماه در #سوریه بود .
در زمان تشییع جنازه ، مادرش با گریه می گفت ،
تا امروز نمی دانستیم او فرمانده لشکر است...
#شهیدغلامرضا_کیانپور
📚همشهری آنلاین
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#زندگینامه_شهدا
✍عاشق بود ، عاشقی دلسوخته !
چهره ای ملکوتی داشت ، مظهر تمام خوبی ها .
تمام وجودش با محبت #حضرت_زهرا (س) و #امام_زمان (عج) عجین شده بود .
🌀مداحی بود با صدای بسیار زیبا و دلنشین ، که هنوز هم نوای ملکوتی او دلها را آسمانی می کند .
در لشکر امام حسین (ع) ، گردانی بود به نام یا #زهرا (س) ، که فرماندهی اش را او به عهده داشت ، محمد بر دلهای بسیجیان فرماندهی می کرد ، رزمندگان عاشقش بودند ، در سخت ترین ماموریت ها و عملیات ها ، حاضر می شد و با توسل به حضرت زهرا (س) ، این مراحل را به آسانی پشت سر می گذاشت .
🌀نوروز ۶۶ در سفر به مشهد ، برات شهادتش را گرفت ، حتی مکان و زمان شهادتش را می دانست ، محل مزار خود را هم مشخص کرد ، و گفت روی قبرم فقط بنویسید یا زهرا (س) .
🌀در کربلای ۱۰ حماسه ای بزرگ خلق کرد و در پنجم اردیبهشت ماه ، یک گلوله خمپاره ، سفر او را آسمانی کرد .
در لحظه شهادت ، لبخند زیبایی بر لبانش بود ....
#شهیدمحمدرضا_تورجیزاده
📕 پنجاه سال عبادت ، ص54
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#زندگینامه_شهدا
سنش کم بود ،
یه بسیجی ۱۷ ساله !
خانواده اش اجازه نمی دادن جبهه بره ،
سه روز اعتصاب غذا کرد تا اونها رو راضی کنه که به جبهه بره ؛
نخبه علمی بود ،
درسش عالی بود ،
به قدری باهوش بود که تو سیزده سالگی به راحتی انگلیسی حرف می زد و توی جبهه آموزش زبان می داد ،
در عملیات والفجر هشت به شدت شیمیایی شد ،
تا اینکه در مرداد ۱۳۶۷ به علت عوارض گازهای شیمیایی مظلومانه در سن ۱۷ سالگی به شهادت رسید ...
#شهیدمحمود_تاج_الدین
📕 ستارگان خاکی
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#زندگینامه_شهدا
زیاد در وادی دین و عبادت و.... نبود .
خودش می گفت ، بسیار از عمرم را در شبهای شعر و مباحث بیهوده گذراندم ، سالها با جلوه فروشی و تظاهر به دانایی بسیار زیسته ام ، ریش پروفسوری و سبیل نیجه ای گذاشته و کتاب های علمی را طوری در دستم گرفتم که بقیه فکر کنند ، من خیلی دانا هستم .
تمام نوشته هایم قبل از انقلاب حدیث نفس بود ، لذا با شروع انقلاب تمام نوشته ها را اعم از فلسفه ای داستان ، شعر و .... در چند گونی ریختم و سوزاندم .
آری ، او بعد از انقلاب ، انقلابی عظیم در وجودش ایجاد کرد و یک عارف واقعی شد و آخر هم به آرزوی خود رسید و در حین فیلم برداری از قتلگاه فکه ، روی مین رفت و شهید شد....
سید شهیدان اهل قلم
#شهیدسیدمرتضی_آوینی
📕 امام سجاد و شهدا ، ص93
« اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج »
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#زندگینامه_شهدا
وی دوازدهم مهر ماه 1328 زیر آسمان کوچک روستای بصلکوه رامسر به دنیا آمد. پدربزرگ او از مبارزان و شهدای جنگل و همرزمان میرزا کوچک خان بود .
خلعتبری بارها از مادرش داستان دلاور مردی های پدر بزرگش را شنیده بود و به آن افتخار می کرد. او پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی در روستای چالکرود ، برای گذراندن دوره دبیرستان به تهران آمد و پس از اخذ مدرک دیپلم از مدرسه علمیه وارد خدمت سربازی شد. در دوران سربازی در منطقه اهواز درگیری هایی با چریک های عراقی داشت که بر اثر همین درگیری ها خطی به یادگار بر روی گلوی او باقی ماند.
دوران سربازی و اتفاقات آن ، حسین را مصمم کرد که وارد عرصه نظامی شود ، بنابر این در سال 1351 وارد دانشکده خلبانی نیروی هوایی شد و پس از گذراندن یک دوره دو ساله هواپیمای F4 در آمریکا به میهن اسلامی بازگشت تا این پرنده تیز پرواز عرصه عشق و ایثار ، کابوس نیروی دریایی ارتش بعثی عراق شود.
با شروع جنگ در 31 شهریور ماه 1359 جزو اولین گروه و فرمانده پروازی هشت فروند از 140 جنگنده ایرانی بود که ساعاتی پس از تجاوز دشمن به ایران به عراق حمله کردند و پاسخ دندان شکنی به نیروهای دشمن دادند.
در طول ماموریتش در بوشهر و در ماموریت های مختلف خصوصاً در هفتم آذر ماه 1359 به همراه شهید سرلشکر خلبان عباس دوران در از بین بردن نیروی دریایی عراق ، نقش مهمی را ایفا کرد تا آنجا که پس از این مأموریت ها به شکارچی اوزا معروف شد.
اوزا ناوچه های موشک انداز عراقی بود که به علت بُرد بلند و قابلیت مانورش ناوهای ما را در خلیج فارس مورد هدف قرار می داد و مزاحمت های زیادی به ویژه در خارک به وجود می آوردند و مانع صدور نفت ما می شدند. رشادت شهید خلعتبری تا آنجا بود که با اینکه بیش از هفتاد مرتبه به خاک عراق حمله کرده بود اما باز هم قانع نبود و می گفت:
من باید بجنگم و مرگ برای من افتخار است.
نخستین روز فروردین سال 64 از دختر کوچکش آیدا که برای رفتن پدر دلتنگی می کرد و از پسرش آرش خداحافظی کرد و آنها را بوسید و دست خطی برای همسرش تحت این عنوان که دوستت دارم ، برای همیشه بر جای گذاشت و از او خداحافظی کرد.
او 29 سال پیش در اول فروردین مورد هدف هواپیمای میگ 25 عراقی قرار گرفت و روح بلندش پلی از آسمان به عرش زد تا آرام گیرد و پیکر بدون سرش را همچون مقتدایش تقدیم آرمان های اسلامی ، ملت همیشه بیدار و امام شهیدان کند....
#سرلشکرشهیدحسین_خلعتبری
📕 برگرفته از سایت ایرنا
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☀️روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#زندگینامه_شهدا
سردار سرلشکر پاسدار احمد کاظمی ، در سال ۱۳۳۷ در نجف آباد اصفهان دیده به جهان گشود و همچون سایر جوانان ، سرگرم تحصیل گردید.
با پیدایش جرقه های انقلاب اسلامی ، دوشادوش ملت به مبارزه علیه رژیم ستم شاهی پرداخت و در بیست و سومین بهار زندگی خود ، در اوایل سال ۵۹ به کردستان رفت تا با رزمی بی امان ، دشمنان داخلی انقلاب را منکوب نماید.
او دوران جوانی خود را با لذت حضور در جبهه های نبرد از کردستان گرفته تا جای جای جبهه های جنوب در صف مقدم مبارزه با متجاوان بعثی در سِـمت هایی چون ،
دو سال فرماندهی جبهه فیاضیه آبادان ، شش سال فرماندهی لشکر ۸ نجف ، یکسال فرماندهی لشکر ۱۴ امام حسین(ع) ، هفت سال فرماندهی قرارگاه حمزه سیدالشهدا(ع) و قرارگاه رمضان و پنج سال فرماندهی نیروی هوایی سپاه را به عهده داشت.....
#شهیداحمد_کاظمی
📕 ستارگان خاکی
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
#زندگینامه_شهدا
هادی کجباف متولد تیر ماه ۱۳۴۰ در شهرستان شوشتر است .
با شروع جنگ و حضور در جبهه جنوب فعالیت داشت . در تیر ماه سال ۶۰ در جبهه بستان دچار مجروحیت شد .
در اواخر جنگ فرمانده گردان مالک اشتر شوشتر بود و عملیات های پارتیزانی در عراق انجام می داد .
وی تا دو سال بعد از جنگ در جزیره مینو ماند و مراقب فعالیت های عراقی ها در مرز بود .
سرانجام در روز یکشنبه ۳۱ فروردین سال ۱۳۹۴ در منطقه بصری الحریر سوریه ، توسط نیروهای تکفیری داعشی ها به شهادت رسید و پیکر پاکش پس از ۵۰ روز به میهن باز گشت.....
🌹 ۳۱ فروردین ، پنجمین سالگرد شهادتش گرامی باد ، روحش شاد🌹
مدافع حرم
#شهیدهادی_کجباف
📕 مدافعان حرم
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
☀️روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
#زندگینامه_شهدا
هادی کجباف متولد تیر ماه ۱۳۴۰ در شهرستان شوشتر است .
با شروع جنگ و حضور در جبهه جنوب فعالیت داشت . در تیر ماه سال ۶۰ در جبهه بستان دچار مجروحیت شد .
در اواخر جنگ فرمانده گردان مالک اشتر شوشتر بود و عملیات های پارتیزانی در عراق انجام می داد .
وی تا دو سال بعد از جنگ در جزیره مینو ماند و مراقب فعالیت های عراقی ها در مرز بود .
سرانجام در روز یکشنبه ۳۱ فروردین سال ۱۳۹۴ در منطقه بصری الحریر سوریه ، توسط نیروهای تکفیری داعشی ها به شهادت رسید و پیکر پاکش پس از ۵۰ روز به میهن باز گشت.....
🌹 ۳۱ فروردین ، پنجمین سالگرد شهادتش گرامی باد ، روحش شاد🌹
مدافع حرم
#شهیدهادی_کجباف
📕 مدافعان حرم
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
☀️روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
#زندگینامه_شهدا
در اول خرداد ۱۳۴۲ در شهرستان آمل ، روستای شهید محله به دنیا آمد .
از نبوغ و ذوق سرشار هنری در آفرینش آثار نوشتاری و تجسمی برخوردار بود .
به گفته دوستانش دختری مهربان ، صبور و از خودگذشته بود ولی در حین حال در مسائل اعتقادی با صراحت و بدون ترس از بیان حقایق با آرامش و دور از فحاشی برخورد می کرد .
پس از پیروزی انقلاب با سن کمی که داشت عضو انجمن اسلامی مدرسه و مسجد محله شد و فعالیت گسترده ای داشت .
روزهای دوشنبه و پنجشنبه هر هفته را روزه می گرفت .
وی در روز ششم بهمن ۱۳۶۰ در حالی که مشغول جمع آوری دارو و غذا برای رزمندگان بود ، توسط نیروهای ضد انقلاب مورد اصابت گلوله قرار گرفت و در سن 14 سالگی به شهادت رسید....
#شهیدسیده_طاهره_هاشمی
📕 سایت مشرق
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
☀️روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
#زندگینامه_شهدا
وی در سال ۱۳۳۸ در شیراز متولد شد .
دوران تحصیلی خود را با موفقیت و با معدل ۱۸ به پایان رساند .
پس از انقلاب در عضویت جهاد سازندگی شد و با کمیته امداد و سپاه پاسداران برای کمک به مناطق محروم کمر همت گماشت .
در تیر ماه سال 1360 به همراه برادرش احمد ( ایشان مفقود الاثر می باشند ) ، راهی کردستان شد و با توجه به فضایل اخلاقی و الهی که نصیبش شده بود ، ارگان های ضعیف و همچنین مردم محروم آنجا را توان الهی بخشید .
با شهادت احمد به شیراز برگشت و مدتی در شیراز ماند ولی مجددا به کردستان بازگشت و پس از مدتی مسئول تبلیغات و انتشارات جهاد در مهاباد شد و همزمان به معلمی مشغول گردید .
در نخستین روزهای بهار سال ۱۳۶۱ با یکی از جوانان شاغل در سپاه ازدواج نمود .
در تابستان همان سال هنگام بازگشت به منزل در شامگاه ، مورد حمله ضد انقلاب قرار گرفت و به شهادت رسید....
#شهیدنسرین_افضل
📕 سایت مشرق
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
☀️روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
#زندگینامه_شهدا
در سال ۱۳۴۷ در آبادان به دنیا آمد .
به اصرار مادر بزرگش نامش را میترا گذاشتند ، اما بعدها که بزرگ شد به نامش اعتراض کرد و می گفت ، دوست دارم نامم زینب باشد و همه را وادار می کرد تا به او زینب بگویند .
یک روز که روزه گرفته بود ، دوستانش را برای افطار دعوت کرد و رسمأ نامش را به زینب تغییر داد .
دختری صبور ، اهل نماز ، قرآن و روزه بود و بیشتر در کارهای خانه کمک می کرد .
بعد از انقلاب به خاطر پیام امام ( ره) ، روزهای دوشنبه و پنجشنبه هر هفته را روزه می گرفت و برنامه خودسازی داشت و تصمیم داشت برای ادامه تحصیل به حوزه علمیه برود تا بیشتر به علوم اسلامی آشنا شود .
با شروع جنگ و بمباران آبادان و دستور تخلیه شهر ، به همراه خانواده به اصفهان رفتند .
هفته ای یکبار به زیارت شهدا می رفت و ساعت ها در کنار مزار #شهیدزهره_بنیانیان می نشست و قرآن و زیارت می خواند .
عضو بسیج مسجد بود و کار فرهنگی انجام می داد و بارها از سوی ضد انقلاب تهدید شده بود .
سرانجام در اول فروردین ۱۳۶۱ ، به دلیل حجاب و فعالیت های مذهبی هنگام بازگشت از مسجد ربوده شد .
منافقان آنقدر گره چادرش را کشیدن تا خفه شد و در سن ۱۴ سالگی ، به شهادت رسید .
بعد از ۳ روز پیکر غرق به خونش پیدا شد و با چادرش در گلزار شهدای اصفهان ، همراه با شهدای عملیات فتح المبین تشریح و به خاک سپرده شد...
#شهیدزینب_کمایی ( میترا )
📕 سایت مشرق
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
☀️روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#زندگینامه_شهدا
۷۰ سال پیش در شیراز به دنیا آمد ؛ خلبانی را در آمریکا فرا گرفت ، بیش از ۱۰۰ سورتی پرواز جنگی انجام داد ؛ ۳۱ سالش که بود در بغداد عملیات شهادت طلبانه انجام داد ؛ ۲۰ سال بعدش ، تنها تکه ای از استخوان پا به همراه پوتینش به کشور بازگشت ؛ ایران مدیون اوست.....
#شهیدعباس_دوران
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
☀️روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
#زندگینامه_شهدا
روز میلاد امام رضا (ع) ، در شاهرود به دنیا آمد .
مادر ، قبل از تولد ، دیده بود که حضرات معصومین بالای سرش آمده اند و تولد این نوزاد را به او داده اند ، برای همین بسیار این پسر را دوست داشت .
در مدرسه جزء نوابغ بود ، در تحصیل بر تهذیب و ورزش از همه جلوتر بود .
در جبهه نیز کارهای او فوقالعاده بود ،
بچههای اطلاعات عملیات این موضوع را به خوبی تأیید می کنند ، طرح های او در شلمچه بسیار عجیب بود و دشمن را گمراه می کرد ...
در عملیات مرصاد ، کاری کرد که تحسین شهید صیاد را در بر داشت .
اولین کسی بود که تنگه ی مرصاد را بست و منافقین کور دل را غافلگیر کرد و از همان نقطه هم به سوی آسمان پرواز کرد ....
#شهیدرضا_نادری
📕 پنجاه سال عبادت ، ص58
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
☀️روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
#زندگینامه_شهدا
در خانواده ای مذهبی در شهر اصفهان ، در دیماه ۱۳۳۶ به دنیا آمد .
دوران دبیرستان را به اصرار خودش در یکی از بهترین مدارس وقت گذراند و الفبای مذهب را آغاز نمود .
برای حفظ حجاب به مدت دو هفته از رفتن به کلاس محروم شد .
در سال ۵۴ به اصرار خانواده ازدواج کرد و با نارضایتی راهی آلمان شد .
امکانات رفاهی ، ثروت و... روح نا آرام او را تسکین نکرد و با توجه به نارضایتی در ازدواج ، طبق فتوای علما ، طلاق گرفت و با کمک دوستانش به فلسطین و لبنان رفت و به فعالیت های انقلابی پرداخت .
در سال ۵۶ به ایران بازگشت و در یکی از خانه های عوامل انقلابی مستقر شد و فعالیت گسترده ای داشت .
در یکی از روزها توسط نیروهای ساواک دستگیر شد و از آنجایی که هیچ مدرکی بر علیه او پیدا نکردند با قید وثیقه آزاد شد .
بعد از چندی با یکی از همرزمانش ازدواج کرد و در یک اتاق کوچک با یک چمدان زندگی خود را آغاز نمود .
بعد از انقلاب ، همچنان به مبارزات خود ادامه داد .
در آذر ماه سال ۵۸ در طی یک عملیات نظامی بر علیه گروهک ضد انقلاب ، مورد اصابت گلوله قرار گرفت و در سن ۲۲ سالگی به شهادت رسید و در گلزار شهدای اصفهان به خاک سپرده شد....
#شهیدزهره_بنیانیان
📕 ستاره غروب
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
☀️روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
#زندگینامه_شهدا
قهرمان کشتی فرنگی و نایب قهرمان کشتی آزاد جوانان کشور سال 50 بود ،
به خاطر هیکل درشت و جثه ی قوی کسی به سرش نمی زد که با او دعوا کند ، برای خودش کلی نوچه داشت.
به خاطر وضعیت فیزیکی اش به او پیشنهاد کار در کاباره را می دهند ، او باید کسانی که زیاد مشروب می خوردند و بد مستی می کردند را سرجایشان می نشاند تا آسیبی به کاباره نزنند.
شاهرخ در کودکی طعم یتیمی را چشیده است و تنها امید مادر پیرش بود.
رمز تحول و دگرگونی شاهرخ در این است که مادر پیرش همیشه به جای نفرین ، برای او دعای عاقبت به خیری کرده است.
هر بار که قمه به دست به خانه بر می گشت ، مادرش دعا میکرد و میگفت ، آقا! ، پسر مرا سرباز خودت کن.
با شروع ماه محرم جرقه های تحول در شاهرخ ایجاد می شود ، کم کم در می یابد که عمری در غفلت بوده است.
با شروع انقلاب به مردم انقلابی می پیوندد و عاشق امام می شود ؛ به طوری که روی سینه اش خالکوبی می کند ، فدات بشم خمینی !
با آغاز جنگ تحمیلی به همراه سردار شهید سید مجتبی هاشمی در گروه فداییان اسلام به جبهه های جنگ اعزام می شود.
دلاوری های شاهرخ در جبهه ذوالفقاریه آبادان هیچگاه از یادها نخواهد رفت.
سرانجام عراقی ها که برای سر شاهرخ پول زیادی جایزه تعیین کرده بودند ، او را به شهادت رساندند.
شاهرخ مانند مادرش حضرت زهرا سلام الله علیها ، مزار ندارد و پیکرش مفقود است.....
#شهیدشاهرخ_ضرغام
📕 شاهرخ
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
☀️روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
#زندگینامه_شهدا
عاشق بود ، عاشقی دلسوخته !
چهره ای ملکوتی داشت ، مظهر تمام خوبی ها .
تمام وجودش با محبت حضرت زهرا (س) و امام زمان (عج) عجین شده بود .
مداحی بود با صدای بسیار زیبا و دلنشین ، که هنوز هم نوای ملکوتی او دلها را آسمانی می کند .
در لشکر امام حسین (ع) ، گردانی بود به نام یا زهرا (س) ، که فرماندهی اش را او به عهده داشت ، محمد بر دلهای بسیجیان فرماندهی می کرد ، رزمندگان عاشقش بودند ، در سخت ترین ماموریت ها و عملیات ها ، حاضر می شد و با توسل به حضرت زهرا (س) ، این مراحل را به آسانی پشت سر می گذاشت .
نوروز ۶۶ در سفر به مشهد ، برات شهادتش را گرفت ، حتی مکان و زمان شهادتش را می دانست ، محل مزار خود را هم مشخص کرد ، و گفت روی قبرم فقط بنویسید یا زهرا (س) .
در کربلای ۱۰ حماسه ای بزرگ خلق کرد و در پنجم اردیبهشت ماه ، یک گلوله خمپاره ، سفر او را آسمانی کرد .
در لحظه شهادت ، لبخند زیبایی بر لبانش بود ....
#شهیدمحمدرضا_تورجی_زاده
📕 پنجاه سال عبادت ، ص54
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
☀️روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
#زندگینامه_شهدا
وی اولین زن شهید در خرمشهر می باشد که در سال ۱۳۳۶ در خرمشهر به دنیا آمد .
تحصیلات خود را تا دیپلم ادامه داد .
با شروع جنگ و اشغال خرمشهر در کنار برادرانش ، ناصر ، محمد و حسین در شهر ماند و به دفاع پرداخت .
در هشتم مهر ۱۳۵۹ ، کامیونی حامل بار از شیراز به خرمشهر آمد و باید بار را در مکتب خانه خالی می کرد ، دخترها خود مشغول شدند و منتظر مردان نماندند .
اندکی بعد ، چند خانه آنطرف تر ، مورد اصابت گلوله خمپاره عراقی ها قرار می گیرد .
شهناز با یکی از دوستانش برای کمک به اعضای آن خانواده می روند ، که یک خمپاره دیگر به آن محل اصابت می کند و شهناز در سن ۲۳ سالگی به شهادت می رسد.....
#شهیدشهناز_حاجی_شاه
📕 نوید شاهد
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
☀️روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
#زندگینامه_شهدا
وی سال ۱۳۳۲ در ورامین به دنیا آمد .
در کودکی پدرش را از دست داد و در دامان مادر پرورش یافت .
بسیار ساده زیست و مهربان و دارای سایر اخلاق حسنه بود .
او فردی متدین ، وفادار به اسلام و انقلاب ، یار و دلسوز برای مستضعفان و خانواده دوست بود و کمتر فردی پیدا می شود که از خوبی ها و صفات نیکشنگوید .
با آغاز جنگ ، به فرمان امام کمر همت گماشت و پا در میدان نبرد نهاد .
پس از چهار بار حضور در جبهه های نبرد در سال ۱۳۶۵ در منطقه فکه با اصابت ترکش به ناحیه سر و گردن همچون سرور و سالار شهیدان حضرت امام حسین علیه السلام ، به شهادت رسید....
#شهیدمحمد_حبیبی
📕 پلاک 10
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
🌱#روایتگری_شهدا
🌺@shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷