eitaa logo
شـھیـــــــدانــــــہ
1.2هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
37 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم تبلیغات ارزان در کانال های ما😍😍 مجموعه کانالای مذهبی ناب👌👌 💠 تعرفه تبلیغات 👇 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 🍂 🍂 🌸🌷🌸اللهم عجل لولیک الفرج 🌸🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ °•|🌿🌹 #مدافع_حرم #ملقب_به_شهید_ابوالفظلی #شهید_حامد_جوانی #ولادت : ۱۳۶۹/۸/۲۶ #شهادت : ۱۳۹۴/۴/۳ #محل_شهادت : سوریه ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💢 #برگی_از_خاطرات 🔺سردار همدانی هدیه رهبری را به دست خانواده حامد رساند ◽️دو روز بعد از ملاقات سردار قاسم سلیمانی از این جانباز مدافع حرم روی تخت بیمارستان بقیه‌الله، او یک مهمان ویژه دیگر هم داشت؛ مهمانی با یک هدیه خاص. ◽️روایت این دیدار را هم از زبان پدر حامد بشنوید: «ما بالای سر حامد بودیم که سردار شهید حاج‌حسین همدانی، به ملاقات او آمدند. سردار با خودشان یک چفیه و یک انگشتر آورده بودند و گفتند: «این چفیه را حضرت آقا فرستاده‌اند تا روی بدن زخمی حامد بکشید، این انگشتر را هم سیدحسن نصرالله به حضرت آقا هدیه کرده، حضرت آقا هم آن را متبرک کرده‌اند و فرستاده‌اند برای حامد، اما فرموده‌اند: ما می‌دانیم که حامد دیگر دست ندارد که انگشتر بیندازد، این انگشتر را پدرش به دستش بیندازد.» ◽️و از همان روز این هدیه ارزشمند، همیشه و همه‌جا با پدر شهید مدافع حرمی‌است که افتخارش شهادت پسرش است؛ شهادتی که بعد از ۴۲ روز کما، سوم تیر ۱۳۹۴ نصیب حامد شد. #سالروز_ولادت #یادش_با_ذکر_صلوات ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
شـھیـــــــدانــــــہ
﷽ #داستان_مذهبی #رمان_مجنون_من_کجایی؟ ══🍃💚🍃══════ #قسمت_چهل‌وپنجم تو فرودگاه منتظر بودیم تا شمار
؟ ══🍃💚🍃══════ روزها پی هم میگذشت من با لبخند و لباس رنگی خداحافظی کرده بودم😔 دیروز چهلم مادرم بود با هر زنگ در خونه یا زنگ تلفن هزار بار میمردم زنده میشدم گوشی همراه خودم زنگ خورد📱 عکس چهارتایی که دوسال پیش تو مشهد با محدثه، فرحناز، مطهره گرفته بودیم نمایان شد اسم مطهره بود -الو سلام عزیزم خوبی؟مطهره جان مطهره :مرسی رقیه جان عزیز وقت داری یه مصاحبه باهم درباره آقاسید کنیم ؟ -آره عزیزم سه‌شنبه تولد سیده و اولین سالگرد اسارتش هست اگه وقت دارید من اونروز مزارم مطهره : ممنونم عزیزم🙏 یه کیک ‌۵-۶ کیلویی برای مجتبی سفارش دادم یه عکس قبل از اعزامش با دوقلوها گرفته بودم ازشون دادم بزنه رو کیک🎂 روشم سفارش دادم بنویسه سیدم تولدت مبارک شمع عدد ۲۵خریدم ظروف یک بار مصرف خریدم به سمت مزار شهدا🌷 حرکت کردم امروز سالگرد عملیات هم بود برای همین مزار شلوغ بود چاقو رو دادم دست فاطمه سادات و سیدعلی کیک و بریدن و بین همرزمای سید پخش کردم بعد حدود ۱-۲ ساعت هم مصاحبه طول کشید از مجتبی و خاطراتش گفتم داشتیم از مزار برمیگشتیم که مادر گفت رقیه جان دخترم بعداز اسارت بچم سید نمیتونم بمونم😔 میریم ساکن جوار امام رضا بشیم فردا حرکت میکنیم رفتیم راه آهن🚉 مامان اینا راه بندازیم مادر سوار که شدن فاطمه سادات بهانه گرفت گوشیم و گرفتم با مادر حرف بزنه ساعت ۴ صبح بود گوشیم زنگ خورد📱 -یاامام حسین الان کیه آخه بفرمایید سلام خانم ما دو تا تصادفی داریم آخرین شماره شماست😱 -خاک توسرم حال مادر و پدرم چطورن؟ ناشناس: خانم بیاید نیشابور بیمارستان امام رضا شماره فرحناز و گرفتم فرحناز: رقیه چی شده این وقت صبح زنگ زدی😳 -😭😭😭😭سیاه بخت شدم مادر و پدر نیشابور تصادف کردن بیا بریم اونجا 📝 ... ⇩↯⇩ ✍ بانو............ش ══🍃💚🍃══════ 👇👇 🆔 @Zahrahp http://eitaa.com/joinchat/2033647630C22e0467286
°•|🌿🌹 #مدافع_حرم #روحانی #نام_جهادی_ابوهادی #شهید_علی_تمام‌زاده ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ #برگی_از_خاطرات ◽️مستاجر بود... برای تامین زندگی زیر بار خیلی از شغلها که موجب گرفته شدن حریتش میشد نرفت! ◽️وقتی هم دستش خالی بود به میدان کارگران شهر میرفت و بعنوان #کارگر_بنایی سر کار میرفت! ◽️گاهی لباس روحانیت به تن داشت و دست‌هایش اثر #گچ کاری!! ◽️جمله #سردار_ذوالنور در مراسم وداع با پیکر شهید علی تمام زاده تعبیر زیبایی بود: "گردی از دنیا بر دامن این شهید ننشسته بود" #یادش_با_ذکر_صلوات #اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🌿🌹 #مدافع_حرم #شهید_علی_عابدینی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ #برگی_از_خاطرات ◽️همیشه توی جیبش یه #زیارت_عاشورا داشت، کار هر روزش بود. ◽️بعد هر نماز باید زیارت عاشورا میخوند، حتی اگه خیلی خسته بود، حتی اگه حال نداشت و یا خوابش میومد، شده بود تند میخوند ولی میخوند. همیشه بهش حسودیم میشد، تازه فهمیدم داستان سلامهاش به آقا #امام_حسین(ع) چی بوده !!! راوی 👈 دوست شهید #یادش_با_ذکر_صلوات #اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°•|🌿🌹 #کلیپ 📌 #رقص_خون ◽️ما برای آنکه ایران خانه خوبان شود رنج دوران برده‌ایم رنج دوران برده‌ایم ... توچه می‌دانی که رَمل و ماسه چیست؟ بین اَبروها رد قنّاصه چیست؟ 🔻مدیران و مسئولان خائن به خون شهدا نباشید؛ خون شهدا خائنین را رسوا خواهد نمود.. #یاد_شهدا_با_صلوات #اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🌙به رسم هر شب انتظار، برگی دیگر از شبهای انتظار را ورق میزنیم، به امید ظهور مولای غریبمان.. 👈میخوانیـــــم #دعــاےفرج را به نیابت از ⇩⇩ 🔻شهید ترور🔻 #سیدمصطفی_رفعتی‌پور_شمس🌷 #الّلهُــمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَــ_الْفَــرَج🍃✨ #شبتـــــان_بخیـــــر #عاقبتتان_شهدایی ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
﷽ #حدیث_روز ⇧⇧ #دوشنبـــــہ ☀️ ۲۷ آبـــــــــان ۱۳۹۸ 🌙 ۲۰ ربیع‌الاول ۱۴۴۱ 🌲 18 نوامبـــــر 2019 📿 ذڪــــــر روز ⇩⇩ 《 #یاقٰاضِـــــے‌َالْحٰاجٰاٺـــــ 》 ✨روز زیارتی ⇩⇩ ▫️امام حســن (ع) ▫️امام حسین (ع) #اَلسَّلامُ‌عَلَیْکَ‌یااَباعَبْدِاللَّه‌ِالْحُسَیْنْ #السلام‌علیک‌یا‌اباصالح‌‌المهــدی #الّلهُــمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَــ‌الْفَـــــــرَج ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🌿🌹 #سلام_بر_شهدا ◽️یادمان باشد بودن امـروز من و ٺو بہ خاطر رفٺن دیروز "شهــــــــــــــــداست" 🔺پس بیاید با حرکت کردن در مسیرشان پیرو راهشان باشیم و دلشان را شـاد کنیم #ســــــلامــ #صبحتون_بخیـــــر #دلاتـــــون_شھـــــدایـــــے ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🌿🌹 #سردار #شهید_مهدی_زین‌الدین #ولادت : ۱۳۳۸ #شهادت : ۱۳۶۳/۸/۲۷ #محل_شهادت : سردشت ▫️فرمانده لشکر ۱۷ علی‌بن‌ابی‏‌طالب(ع) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💢 #برگی_از_خاطرات ◽️هر روز آفتاب نزده از خانه میرفت بیرون، یه روز صدای پایین آمدنش را از پله‌ها شنیدم، رفتم و جلویش را گرفتم، گفتم، آقا مهدی، شما دیگر عیالواری، یه کم بیشتر مواظب خودت باش ! ◽️گفت: چه کار کنم؟ مسئولیت بچه‌‌های مردم گردنمه. گفتم، لااقل توی سنگر فرماندهی بمون ! 🔺گفت: اگر فرمانده نیم‌ خیز راه بره، نیروها سینه‌ خیز میرند، اگر بمونه توی سنگرش که بقیه میرن خونه‌هاشون..... #سالروز_شھادت #یادش_با_ذکر_صلوات ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
شـھیـــــــدانــــــہ
﷽ #داستان_مذهبی #رمان_مجنون_من_کجایی؟ ══🍃💚🍃══════ #قسمت_چهل‌وششم روزها پی هم میگذشت من با لبخند
؟ ══🍃💚🍃══════ بعداز ۱۱-۱۲ ساعت رسیدیم نیشابور با آدرس گرفتن بیمارستان امام رضا پیدا کردیم با استرس و ترس بدون توجه به اینکه بچها یا فرحناز همراه من هستن به سمت پذیریش رفتم با صدای که بغض آلود بود گفتم خانم ببخشید به من زنگ زدن گفتن مادر و پدرم تصادف کردن اینجان ؟ خانم پرستار:ما فقط دو تصادفی داریم ک متاسفانه فوت کردند با شنیدن این ماجرا پخش زمین شدم وقتی به هوش اومدم پرستار گفت :مامان و بابات بودن ؟ -پدر و مادر همسرم هستن اما فرقی با پدر و مادر خودم ندارن پرستار:پس همسرت کجاست ؟ -همسرم اسیره میشه زنگ بزنید خواهرشوهرم از اهواز بیاد پرستار:باشه شمارشو بده فرحناز میگفت وقتی با مبیناسادات (خواهر سیدمجتبی)تماس گرفت گفت چندساعته با پرواز خودش میرسونه مشهد بااومد مبینا سادات با کمک سیدحسن با هماهنگی اجساد مادر و پدر با پرواز رفتیم تهران از تهران با آمبولانس رفتیم قزوین داغهای پشت هم شهادت برادر جوانم ، اسارت همسرم ، فوت مامانم، رفتن مادر و پدر صبورم کرد امروز بعداز هفتم مادر و پدر خودم تو آینه دیدم رقیه ۲۲ساله چقدر پیر شده بود چقدر موهام سفید شده بود قرآن باز کردم ""بعداز هر سختی آسانی ""است دوبارهم تکرار شده بود خدایا راضیم به رضات عکس سید مجتبی برداشتم لب ها رو عکس گذاشتم اشکام جاری شد مجتبی همه کسم الان کجایی؟ این یه سال و خورده ای اسارت چقدر آزارت داده مجتبی به عهدتم پایبندما تو این همه آزمایش الهی نذاشتم اشکم تو جعمیت ریخته باشه که نکنه دشمن بگه اشک زن مدافعین حرم درآوردیم مجتبی تمام سعیم کردم زینب وار برم جلو مجتبی یه هفته دیگه ولادت خانم حضرت زهراست چندروز بعدشم ولادتم آقا أمیرالمومنین مامان ها نیستن تا براشون کادو بخرم مردمم نیست تا براش کادو بخرم همین طور داشتم اشک میخرتم که سیدعلی بیدار شد اومد ستم که با لحن بچگانه ای گفت :مامانی شرا گلیه میکنی ؟ بغلش کردم بوسیدمش من قربون پسرخوشگلم بشم یه کوچلو دلتنگم فقط سیدعلی:دلتنگ کی مامان جون؟🤔🤔 -دلتنگ باباسید سید:مامان بابایی کی از سفل میاد؟ -بابا رفته از آجی امام حسین که میشه عمه شما دفاع کنه نذاره آدم بدا دوباره اذیتش کنن دیشب که قصه اش برای شما و آجی جون گفتم سیدعلی:اوهوم مامان منم بزرگ بشم میرم اونجا که کسی عمه جون اذیت نکنه -من فدای پسر باغیرتم بشم بریم آجی جان بیدار کنیم که بریم کانون رفتیم کانون بچه ها رفتن کلاس وسط کلاس که زنگ تفریح بود دیدم سیدعلی اومده پیش فرحناز و با صدای آرومی حرف میزد سیدعلی:آله یه هفته دیگه روژ مادره میشه با منو آجیم بیاید بریم براش کادو بخریم فرحناز :آره عزیز خاله 📝 ... ⇩↯⇩ ✍ بانو............ش ══🍃💚🍃══════ 👇👇 🆔 @Zahrahp http://eitaa.com/joinchat/2033647630C22e0467286
°•|🌿🌹 : ۱۳۴۳/۷/۵ : ۱۳۶۳/۸/۲۷ : سردشت ▫️فرمانده اطلاعات و عملیات تیپ ۲ لشکر ۱۷ علی ابن ابیطالب(ع) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💢 ◽️بچه‌های سپاه خبر شهادت مهدی و مجید را آوردند و عکسهایشان را میخواستند برای چاپ اعلامیه و نصب روی تابوتشان.. ◽️آلبومها را زیر و رو کردیم؛ جای خالی عکسهای مجید نظرمان را جلب کرد. گویا آخرین باری که به خانه آمده بود تا توانسته بود عکسهایش را از آلبومها جمع کرده بود تا اسیر شهرت شهادت نشود و با خلوص بیشتری این بار آخر را به جبهه برود. راوی 👈 پدر شهید ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🌿🌹 #سردار #سرتیپ #شاعر_دلسوخته #رزم‌آور_کردستان #شهید_احمد_زارعی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ #دستنوشته 🔹باز امشــب هوس گریه پنهان دارم 🔸میل شبگردی، در کوچه باران دارم ◽️در آخرین پیامش نوشت: «هیچ گاه بدین گونه شهادت را نزدیک به خود و در درون خود احساس نکرده‌ام. در میان قفسه سینه‌ام، میان گوشهای قلبم، و در مغز شقیقه‌هایم. بوی همه برادران شهیدم را میشنوم. بویی آشنا ولی مرموز، نه مرموز که ناشناخته، نزدیک به عطر گل سرخ، نزدیک به عطر لاله‌های وحشی میان بیابان که همیشه بغل بغل آنها را میچیدم و سرشار از لاله به خانه در دامن مادرم و در آغوش مادرم که بوی دوران کودکیم و شیرخوارگیم را میداد فرود می‌آمدم. چه عطر شگفتی ...» #یادش_با_ذکر_صلوات #اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯