شـھیـــــــدانــــــہ
﷽ #رمان_بــدون_تـــو_هرگـــز #زندگے_نامه شهید سیدعلی حسینی •┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈ •• 🌸بِسمِ رَ
﷽
#رمان_بــدون_تـــو_هرگـــز
#زندگے_نامه
شهید سیدعلی حسینی
•┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈ ••
🌸بِسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین🌸
#قسمت_بیستوهفتم
《 حمله زینبی 》
🖇بیچاره نمیدونست ... بنده چند عدد سوزن و آمپول💉 در سایزهای مختلف توی خونه داشتم ... با دیدن من و وسایلم، خنده مظلومانهای کرد و بلند شد، نشست ... از حالتش خندهام گرفت😁 ...
🔹- بزار اول بهت شام بدم ... وسط کار غش نکنی مجبور بشم بهت سرم هم بزنم ...😁
🔸کارم رو شروع کردم ... یا رگ پیدا نمیکردم ... یا تا سوزن رو میکردم توی دستش، رگ گم میشد ...
🔻هی سوزن رو میکردم و در میآوردم ... میانداختم دور و بعدی رو برمیداشتم ... نزدیک ساعت 3 صبح بود که بالاخره تونستم رگش رو پیدا کنم ... ناخودآگاه و بی هوا، از خوشحالی داد زدم ...😍😃
- آخ جون ... بالاخره خونت دراومد ...💉
🔹یهو دیدم زینب توی در اتاق ایستاده ... زل زده بود به ما ... با چشمهای متعجب و وحشت زده بهمون نگاه میکرد ... خندیدم و گفتم ...😳😁
🔸- مامان برو بخواب ... چیزی نیست ...
انگار با جمله من تازه به خودش اومده بود ...
🔻- چیزی نیست؟ ... بابام رو تیکه تیکه کردی ... اون وقت میگی چیزی نیست؟ ... تو جلادی یا مامان مایی؟ ... و حمله کرد سمت من ...😡😵
🔻علی پرید و بین زمین و آسمون گرفتش ... محکم بغلش کرد...
🔹- چیزی نشده زینب گلم ... بابایی مرده ... مردها راحت دردشون نمیاد ...
🍃سعی میکرد آرومش کنه اما فایدهای نداشت ... محکم علی رو بغل کرده و برای باباش گریه میکرد😭 ... حتی نگذاشت بهش دست بزنم ...
✨اون لحظه تازه به خودم اومدم ... اونقدر محو کار شده بودم که اصلا نفهمیدم ... هر دو دست علی ... سوراخ سوراخ ... کبود و قلوه کن شده بود ...😱😔
✍ ادامه دارد ...
•┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈•
#ارسال_انٺقاداٺ_و_پیشنهاداٺ_به
#آیدی_خادم_کانال🔰
👉 @MODAFEH14
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
🕊﷽🕊
#دݪنوشتـــــہ
🔴 دلخراشترین دلنوشتهی یک پسر برای شهیدان داخل مدرسه
🔻من میخواهم در آینده #شهید بشوم …
معلم پرید وسط حرف علی و گفت: ببین علی جان موضوع انشاء این بود که در آینده میخواهید چکاره بشید،
باید در مورد یه شغل یا کار توضیح میدادی !!! مثلا پدر خودت چه کاره است ؟
🔻آقا اجازه … #شهید …🌺
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
❣﷽❣
#دلنوشتـــــه
خدایا....❤ ️
هیچ نسبتی با #شـهــدا ندارم...
اما دلم به دلـشانـ💞 بند است
خون سرخشـان بد جوری پاگیرم کرده...
میدانم لایق #شهادت نیستم😔
اما آرزویش را داشـتن که عیب نیست
فریاد مـــــیزنم تو را
در لابلای نوشته هایم 📝
شاید انعکاسـش جواب تو باشد
اما میدانم پاســـــخم میدهی👌
وقتی شرمنده تر از همیشه بگویم
#شهدا_شرمنده_ام😔😔
#با_بصیرت_ها_لایق_شهادتند
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
Narimani-bade-shohada.mp3
10.18M
🕊🌷🕊🌷🕊
🔴 شهدا بعد شما کاری نکردم...
●|خوش به حال شهدا که پر کشیدن
●| شور
●| کربلایی سید رضا نریمانی
●| توشه راهیان نور
#پیـشنهاد_ویــژه_دانـــلود💯
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
🔅✨ ﷽ ✨🔅
#کلام_نور
🌺 ولَا تَشْتَرُوا بِعَهْدِ اللَّهِ ثَمَنًا قَلِيلًا ۚ إِنَّمَا عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ
🍃 [آن] پیمان [که با] خدا [بسته اید] را به بهایی اندک نفروشید! زیرا آنچه [از بهشت و رضوان] نزد خداست اگر بفهمید برای شما بهتر است،
#سوره_نحل_آیه_۹۵
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
🍃 #بــــــرگــےاز_خــاطــراتــــــ♡↯
🔻✍﴿یادم میآید وقتی بچه بود او را به بازار برده بودم و اصرار میکردم که یک خوردنی برایش بخرم ولی او با همان حالت کودکانه خودش پیشنهادم را رد میکرد.🌸
☘وقتی از بازار برمیگشتیم #میلاد با زبان شیرین کودکانهاش پرسید: «از این راه برنمیگردیم»؟. به او گفتم: «برای چی؟» گفت: «میخواهم این خوردنیها را نگاه کنم». گفتم: «عزیزم، من که از اول گفتم هر چی خواستی بگو تا برایت بخرم»😊. گفت: «آخه ترسیدم پولمان کم بیاید و نتوانیم چیزهایی را که لازم داریم بخریم».💚
ـ<><><><><><><><><><>
🔻مــدافــع_حــرمــ
#شهیــــدمیــــلادبــــدرے💔🍃
《سالروزولادتــــــ♡》
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
#ایــــــران_تسلیتــــــ●!
•| چه سخته توی روزهای عید تسلیت بگیم
ولی جان باختن چندین تن از هموطنانمون ضایعه جانڪــاهی بود،😭
👈 بخصوص تسلیت به شیرازی های عزیز🏴
#سیل
#شیراز
ایرانتسلیت♡
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
🍃﷽🍃
#فــــرازےازوصیتنــــامــہ⇩↯⇩
✍ ای منافقین بدانید که کشته شدن امثال من باعث شکست ما نمیشود و نشانه ضعف ما نیست بلکه کشته شدن امثال من در اصل تزریق خون به درخت انقلاب است که باعث رشد این درخت ۹ ساله است.
▒ مدافـــع حــــرم ▒
#شهید_علیاکبر_حسنبیگــــی 🌹🍃
《ســــالــــروزشهــــادتــــ》🕊
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1