eitaa logo
امام زادگان عشق
95 دنبال‌کننده
14.9هزار عکس
4هزار ویدیو
332 فایل
خانواده های معظم شهداء و ایثارگران محله مسجد حضرت زینب علیها سلام . ستاد یادواره امام زادگان عشق ارتباط با مدیر کانال @ya110s تاریخ تاسیس ۱۳۹۷/۱۰/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۳۹ توپ کوره، مسیر کوری را می‌زند که نه جایش معلوم است و نه هدف مشخصی دارد. فقط شلیک می‌کند و کورکورانه اماکن و محلات را به آتش می‌کشد. مردم به صدایش عادت کرده و به آن خو گرفته‌اند‌. زن‌ها‌ شرطی شده‌اند‌ و عصرها منتظرند تا توپ کوره شلیک کند و بعد با خاطری آسوده به سوی آشپزخانه بروند و شام بپزند. گذشته از کینه‌ای‌ که صدام حسین نسبت به جمهوری اسلامی ‌در دل دارد، عقدۀ خاصی نسبت به مردم سردشت دارد. نقل است صدام حسین خاطرۀ ناخوشایندی از شهرک ربط داشته و به هواپیماهای عراقی دستور داده است به هر شهری حمله کرده و نتوانستند بمب‌ها‌یشان‌ را آنجا بریزند، بمب‌ها‌ را بیاورند و بر سر مردم سردشت خالی کنند! گویا در زمان شاه، صدام حسین به محل اسکان طرفداران ملامصطفی بارزانی به شهرک ربط سفر می‌کند و می‌خواهد از آنجا بازدید کند. به محض ورودش کردهای آوارۀ عراقی، صدام حسین را می‌شناسند و خبر ورودش به‌سرعت در بین آوارگان عراقی می‌پیچد. آن‌ها‌ تجمع می‌کنند و با اعتراض دست به شورش می‌زنند، به طرف صدام حسین هجوم می‌برند و می‌خواهند دستگیرش کنند. ژاندارمری ربَط مجبور می‌شود صدام را به داخل پاسگاه بکشاند و از او محافظت کند. مردم خشمگین جلو پاسگاه جمع شده و شعار می‌دهند و صدام را می‌خواهند. ژاندارمری که از پس مردم برنمی‌آید به آن‌ها‌ می‌گوید: «‌صدام رو تحویلتان می‌دیم، به شرطی که اجازه بدین اول این زن باردار رو از پاسگاه خارج کنیم و به بیمارستان برسانیم.» مردم راضی شده و راه را باز کرده و آمبولانسی از پاسگاه خارج می‌شود و زن زائو را با خود می‌برد. مردم وارد پاسگاه می‌شوند و دنبال صدام می‌گردند ولی از صدام حسین خبری نیست! تازه می‌فهمند کلاه سرشان رفته است. پاسگاه ربط مجبور شده بود ریش و سبیل صدام را بتراشد و چهره و اندامش را با آرایشی زنانه به شکل زنی حامله درآورده و با آمبولانس، از پاسگاه خارج کند تا نجاتش دهد. غائله می‌خوابد ولی حقارت و رسوایی حادثه در ذهن صدام نقش بسته و کینه و نفرتی تمام‌نشدنی از مردم سردشت به دل گرفته بود. حالا قصد جبران مافات دارد و عقده‌ها‌یش را با شلیک‌ها‌ی کور توپ کوره و بمباران بی‌رحمانه بر سر مردم سردشت خالی می‌کند. اولین بمباران هواپیمایی در منطقه کمربندی گرده‌سور بود ‌که چندین خانه را ویران کرده و منزل حسین قریشی و محمد عزیزپوراقدم را مورد اصابت قرار داده بود. حتی گاو و گوسفند و حیواناتشان‌ را هم کشته بود. ایذایی عمل می‌کردند. یکی از آن طرف می‌آمد و پدافند را مشغول کرده و بعد چند هواپیمای دیگر از طرف مقابل می‌آمدند و شهر را بمباران می‌کردند. چهارراه فرمانداری محل تبادل اخبار و اطلاعات است و روزانه چندین بار به آنجا سر می‌زنم. عبدالله زکی، دوست دوران نوجوانی‌ام، خوش‌تیپ و سرحال داخل پیکانش نشسته و همین که به چهارراه می‌رسد، ترمز کرده و می‌گوید: «‌کاک سعید اگه می‌خوای جایی بری بیا برسونمت.» تشکر می‌کنم و می‌گویم: «‌کار دارم.» هنوز پنجاه متر از من دور نشده که صدای توپ کوره به گوشم می‌رسد. روی زمین دراز می‌کشم و پناه می‌گیرم. توپ کوره سوت می‌کشد و لحظاتی بعد به مغازۀ زن نوروز اصابت می‌کند و پوشاک مغازه را به آتش می‌کشد. ترکش توپ کوره به ماشین عبدالله زکی می‌خورد و او را به شهادت می‌رساند. زن نوروز هم شهید می‌شود و دست پیرمردی هم قطع می‌شود. ابراهیم دندانپزشک سپاه هم غرق خون می‌شود. ناراحت می‌شوم. یک سال است توپ کوره آرامش را از مردم سلب کرده و هر روز در گوشه‌ای‌ تلفات می‌گیرد. بعد از دیدن این صحنه‌ها‌ تصمیم می‌گیرم بروم مکان توپ کوره را کشف کنم. تعدادی می‌گویند: «‌یک ساله تمام نیروهای دیده بان ما نتونستن توپ کوره رو پیدا کنن. تو چطوری می‌تونی پیداش کنی؟» بعضی هم می‌گویند: «‌اگر تو بتونی این کار رو انجام بدی، تشویقی می‌گیری و قهرمان می‌شی.» می‌گویم: «‌دنبال تشویقی و قهرمانی نیستم. باید محل توپ کوره رو کشف کنم و مردم رو نجات بدم.» یکی می‌گوید: «‌منم باهات میام.» ـ این مأموریت بگیر نگیر داره. کار سختیه، ممکنه برگشتنی توش نباشه. من بچه اینجام و راه و چاه رو می‌شناسم ولی تو غریبه‌ای‌ و زود شناخته می‌شی. لو بری کار دستمان می‌دی. ممکنه دوام نیاری و خودتو به کشتن بدی ـ من برای شهادت آمدم، خانۀ خاله که نیامدم. نگران نباش، کمک حالت نباشم سربارت نیستم. اسمش امیر است و فوق دیپلم فیزیک دارد. اعزامی ‌تهران است و شجاع و باجرئت نشان می‌دهد. می‌گویم: «‌بفرما در خدمتیم!» منطقه را می‌شناسم و مسائل امنیتی را فوت آبم. نمی‌خواهم اسلحه همراهمان ببریم. اسلحه شجاعت می‌آورد ولی امنیت نمی‌آورد. ⬅️ ادامه دارد. . . . . 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
تصویر هوایی از آتش‌سوزی گسترده در پالایشگاه شهید تندگویان تهران. ان شاءالله تلفاتی نداشته باشه
Voice 001_sd.m4a
5.9M
🎙سخنرانی فرازهایی از سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین ۱۴۰۰/۳/۱۲ 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
Voice 004_sd.m4a
5.28M
ها مسجد حضرت زینب علیها السلام ۱۴۰۰/۳/۱۲ 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
*قضاوت با خودتان...🤔* ‌
5.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ به نظرتون این شناسنامه مال کیه؟! 🌷 کلیپ ویژه برای همه مردم ایران 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا