رسانه و سواد رسانهای چیست.mp3
4.41M
🖊رسانه چیست؟
🖊سواد رسانهای چیست؟؟
🔍اهداف و سیاستهای پشت صحنه خبرها را بشناسیم ....
1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بی حجابی بدتره یا مشکلات اقتصادی؟
پاسخ خانم وکیل:
مشکلات اقتصادی زندگی رو با سختی و چالش مواجه میکند.
اما
عدم رعایت حدود و حریم عفاف ریشه زندگی را میسوزاند.😢
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
#شهیدسید_میلاد_مصطفوی🌷
حسین گونه زندگی کنید که تمام عاقبت به خیری در همین راه است، همیشه یاد و خاطره شهدا را زنده نگه دارید، چون شهدا همیشه زنده اند.
##شهید_سید_میلاد_مصطفوی
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
#خداحافظ_سالار
روایتی از زندگی ۴۰ساله همسر گرامی سرلشکر شهید حاج حسین همدانی
#قسمت : سی و یکم
سارا از سرما گریه میکرد، خودمان را به محل نماز رساندیم و به نماز جماعت رسیدیم و ناگهان حسین را کنارمان دیدیم و جان به تنمان برگشت و گرم شدیم. پس از نماز چند ماشین، مثل کاروان پشت سر هم، قطار کشیدند. حسین، ابوحاتم و محافظش را به ماشین دیگری فرستاده بود. پشت فرمان نشست. سارا گردن حسین را که درد می کرد ماساژ داد و پرسید: «این همهماشین قراره کجا برن؟» حسین گفت: «فرودگاه. قراره ۴۸ نفر آزاد شده رو بدرقه کنیم.» از زینبیه دور شدیم و ماشینها از هم فاصله گرفتند که البته بی دلیل نبود. در مسیر فرودگاه، حسین مثل اولین بار که سوارمان کرد، پایش را روی گاز گذاشت. دیگر بلد شده بودیم که اینجا ناامن است و تک تیراندازها در مسیر فرودگاهدر کمین اند. رگبار تیربار سنگین که به طرفمان گرفته شد، من کمی ترسیدم و طبق معمول دخترها خندیدند و حسین تخته گاز کرد تا به فرودگاه رسیدیم. صحنهای دیدنی بود. اسرا حمام رفته بودند و لباس نو پوشیده بودند. چند گوسفند جلوی پایشان قربانی شد. تعدادی از آنها روی دست و پای حسین افتادند.
👇👇👇
حسین تک تکشان را بوسید و بدرقه کرد. وقتی هواپیما از فرودگاه بلند شد، جماعت حاضر صلوات و تکبیر فرستادند. دفتر یادداشتم را باز کردم و گوشه اش نوشتم: «در آخرین روزهای ماه صفر و در آستانه شهادت پیامبر (ص) و امام حسن مجتبی (ع) و امام رضا (ع) ۴۸ اسیر ایرانی با عنایت ائمه آزاد شدند.
خدایا، مردم در بند سوریه، کی از چنگال تکفیریها آزاد
میشوند؟»
هوای برگشتن به ایران را نداشتم ولی دلم برای پسرانم وهب و مهدی و بقیه فامیل تنگ شده بود. زنگ زدم. هر دو دلشان برای آمدن به سوریه پر میزد اما مجبور بودند به خاطر کارشان در تهران بمانند.
مهدی یک خبر خوب داشت، وهب یک خبر بد.
مهدی گفت: «کار ثبت نام سارا تو دانشگاه تمام شد و باید برای ترم بهمن اینجا باشه.» | اما خبر وهب یک خبر سیاسی بود. گفت: «دیروز یک مجادله بد و غیراخلاقی بین رئیس جمهور و رئیس مجلس تو مجلس، درگرفت.» گوشی را که گذاشتم. زهرا و سارا که اول شادی را در چهره ام دیده بودند و بعد غم را، پرسیدند: «مامان چیشده؟» اول خبر بد را گفتم: «امثال حسین، توی این غربت، شب و روزشون برای تحقق آرمانهای امام، انقلاب، شهدا و رهبری یکی شده اما تو کشور، بعضی ها به جای پرداختن به مشکلات مردم، اسباب دلسردی شون رو فراهم می کنن، دیروز تو مجلس حرف هایی گفته شده که در شأن مسئولین نظام نبوده.»
بیشتر از این توضیح ندادم و زود رفتم سراغ به زعم خودم خبر شادی آور و گفتم:
ساراخانم هم از این ترم، ان شاء الله میرن سر کلاس دانشگاه.» و نگاه به قیافه درهم سارا انداختم که به جای اینکه خوشحالی کند با یک قیافه حق به جانب و جدی گفت:
کلاس و درس دانشگاه | اینجاست.»گفتم: «دخترم اگر برای همراهی با، بابا میگی که چند ماهه اومدی و...) سرد و گرفته گفت: «به هر صورت، من بنای برگشتن به تهران رو ندارم.» با تحکم گفتم: «اگه بابا بگه برگرد چی؟»
سکوت کرد و رفت سراغ قرآنی که سیدحسن نصرالله به او هدیه داده بود. طی این مدت یک ختم قرآن کرده بود.
⬅️ادامه_دارد....
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
#پیامکی_از_بهشت
ای مردم و ای جوانان ، از شما می خواهم که از فرقه فرقه شدن و گروه گروه شدن و باند باند شدن و حزب حزب شدن بپرهیزید و همیشه با یک حزب همراه باشید و آنرا یاری کنید و از آن یاری بجوئید و آن همان حزب الله است
#شهید_والامقام
#فرج_اله_دیده_بان
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
123.9K
━═━⊰🍃🌺🍃⊱━═━
🎙#جناباستادمحسننصری
با مبحث:
#اغتشاشاتاخیر
۱
━═━⊰🍃🌺🍃⊱━═━