eitaa logo
امام زادگان عشق
94 دنبال‌کننده
14.7هزار عکس
3.8هزار ویدیو
328 فایل
خانواده های معظم شهداء و ایثارگران محله مسجد حضرت زینب علیها سلام . ستاد یادواره امام زادگان عشق ارتباط با مدیر کانال @ya110s تاریخ تاسیس ۱۳۹۷/۱۰/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
part-16.mp3
26.64M
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃 _ترابی ⚘فصل و از صوت با ذکر است . ⚘نثارارواح طیبه شهداء .امام شهداء و اموات ⚘ 🍃🌷🍃🕊🍃🌷🕊🍃🌷 امام زادگان عشق. محله زینبیه 🌷🍃🕊🌷🍃🕊🌷🍃🌷
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 تبریک به شما که در میان شعله های آتش، پیام آور ایستادن و سرخ زیستن هستید. با یاد و خاطره شهدای آتش نشان، هفتم مهرماه، روز آتش نشانی و ایمنی گرامی باد. 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 ⚘شهداء را با ذکر یاد کنیم⚘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تلاوت مصحف شریف هدیه به حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف . ارواح طیبه شهداء بویژه سرداران جبهه مقاومت.امام شهداء و اموات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حقیقت را بفهمید و تبلیغ کنید🔻 ♦️مهم‌ترین وظیفه[ی انسانِ هنری و فرهنگی] هم و است؛ «الّذین یبلّغون رسالات اللَّه و یخشونه و لا یخشون احدا الّا اللَّه»؛ این یک معیار است؛ حقیقتی را که درک می‌کنید، آن را کنید. کسی انتظار ندارد برخلاف آنچه که می‌فهمید حرف بزنید. نه، آنچه را که می‌فهمید، بگوئید. البته برای این‌که آنچه می‌فهمید درست و صواب باشد، باید و کنید؛ چون در حوادثِ فتنه‌‌‌‌‌‌‌گون، شناخت عرصه دشوار است، شناخت اطراف قصه دشوار است، شناخت مهاجم و مدافع دشوار است، شناخت ظالم و مظلوم دشوار است، شناخت دشمن و دوست دشوار است. ▫️ بایستی حقیقت را باز کرد، بایستی گره‌‌‌‌‌‌‌های ذهنی را باز کرد. و این تبیین لازم دارد، یعنی همان کار انبیاء. ۱۳۸۸/۰۶/۱۴ @t_manzome_f_r مجموعه‌ی تبیین منظومه فکری رهبری
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 نمیدونستم هر وقت میخواد بره مدرسه ، میگیره ،چند بار دیدم که توی حیاط مشغول وضو گرفتنه بهش گفتم : مگه الان وقت که داری وضو میگیری؟ گفت: مادرجون! مدرسه ، بهتره انسان هر وقت میخواد بره مدرسه داشته باشه... ⚘شادی روح شهداء_امام شهداء و اموات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
part-17.mp3
26.27M
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃 _ترابی ⚘فصل و از صوت با ذکر است . ⚘نثارارواح طیبه شهداء .امام شهداء و اموات ⚘ 🍃🌷🍃🕊🍃🌷🕊🍃🌷 امام زادگان عشق. محله زینبیه 🌷🍃🕊🌷🍃🕊🌷🍃🌷
تلاوت مصحف شریف هدیه به حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف . ارواح طیبه شهداء بویژه سرداران جبهه مقاومت.امام شهداء و اموات
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 9مهرماه سال 1359 شهید حسين مجتهدزاده متولد پانزدهم اسفندماه 1334در شهر خرمشهر، معلم آموزش وپرورش كه در زمان رژيم پهلوي به علت ملاقات با برادرش حسن در زندان، بازداشت وتحت شكنجه قرارگرفت . قبل از شهادت برادرش حسن از زندان آزاد شد.  حسين مانند دو برادر ديگرش خوش رفتار و مدافع انقلاب ونظام اسلامي بود. كه در اوايل جنگ تحميلي در تاريخ نهم مهرماه 1359 در درگيري با نيروهاي عراقي در كوي طالقاني در دفاع از شهر خرمشهر به درجه رفیع شهادت رسيد. محل شهادت ایشان نامعلوم بود تا اینکه پس از پايان جنگ تحميلي مدرسه اي به نام شهيد حسين مجتهدزاده ساخته شد بدون اطلاع ازمحل شهادت ايشان بعدا مشخص شد که ،محل ساخت مدرسه ، همان محل شهادت وي بوده است.  شاد گرامی ⚘نثار ارواح طیبه شهداء . امام شهداء و اموات# صلوات⚘
_شهید اي مردم عزيز بدانيد وظيفه شما سنگين است ، رسالت خون شهدا به گردن شما نهاده شده ، اگر لحظه اي كوتاهي كنيد دشمناني كه در كمين نشسته اند شما را و خون شهدا را با دسيسه هاي غيراسلامي خويش از بين خواهند برد . هوشيار باشيد ، با قدرت به پيش رويد و پروايي از تهديدهاي دشمن نداشته باشيد كه امام عزيزمان فرمود : پيروزي از آن ما مي باشد . اي حافظان خون شهدا ، مبادا خداي ناكرده مردمي مانند بي وفايان اهل كوفه گرديم در اين صورت گناهي مرتكب شده ايم كه به راستي نابخشودني است و مي بايست جواب يكايك شهيداني را كه در راه آبياري و بارور كردن اين نهال نوپا خون خود را فدا نموده اند بدهيم . ⚘شهداء را با ذکر یاد کنیم⚘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
part-18.mp3
25.56M
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃 _ترابی ⚘فصل و از صوت با ذکر است . ⚘نثارارواح طیبه شهداء .امام شهداء و اموات ⚘ 🍃🌷🍃🕊🍃🌷🕊🍃🌷 امام زادگان عشق. محله زینبیه 🌷🍃🕊🌷🍃🕊🌷🍃🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به بهانه روز که با می شنید و با حرف می زد می خواهیم به یکی از روستاهای دوردست سفر کنیم به جایی که مردمانش حق بزرگی برگردن انقلاب دارند. وقتی از مسیر اصفهان به شیراز حرکت و از آباده عبور کنیم، ‌به شهرستان کوچکی به نام «خرم بید» می‌رسیم. در حوالی این شهرستان روستای کوچکی است که اکنون نامش است. خانواده‌های ساکن این روستا زیاد نیستند اما وقتی به گلزار روستا سر بزنی تعجب خواهی کرد. آن ها چهل و سه تقدیم انقلاب و اسلام کرده اند ؛ که هرکدام پرچمی برای سرافرازی و سربلندی نظام هستند. از میان قبور وقتی عبورکنی به مزار سردار رشید اسلام، ‌ خواهی رسید. در بالای مزار او قبر است که اکنون زائرانی از مناطق دور و نزدیک دارد. آنجا مزار است. به همه، من و شما نشان داده که هیچ چیز نمی‌تواند مانع رشد و کمال معنوی انسان شود. او از نعمت گویایی و شنوایی محروم بود، نه می شنید،‌ نه می توانست حرف بزند. اما این پسر هوش و استعداد فوق العاده داشت. با بچه‌های هم سن و سال خود مدرسه رفت. آنقدر تیز هوش بود که تا کلاس پنجم درس خواند بعد به سراغ بنایی رفت. یک استاد کار ماهر در بنایی شد. تقریباً همه خانه‌های روستا یادگار اوست. هرکس احتیاج به تعمیر خانه داشت را خبر می‌کرد. در لوله کشی و کارهای خدماتی هم استاد بود. خلاصه یک آدم با استعداد و دوست داشتنی که از نعمت تکلم و شنوایی محروم بود.
انقلاب که پیروز شد به بسیج پیوست. دوستی داشت که ارتباط آن‌ها مانند مرید و مراد بود. دوست او بود که مسئولیت عقیدتی سپاه خرم بید را برعهده داشت. آن ها شب و روز با هم بودند. با کمک او راهی جبهه شد. قدرت بدنی او بالا بود. برای همین سخت‌ترین کارها را قبول می‌کرد. او آرپی جی زن شده بود. در کارش بسیار ماهر و استاد بود. خیلی دقیق هدف‌گیری می‌کرد. دوستانش از چیزهای عجیبی می‌گفتند. یکی می‌گفت عجیب است؛ ناشنواست، اما وقتی خمپاره شلیک می‌شود او زودتر از همه خیز برمی‌دارد. دیگری می گفت بارها با هم توی خط بودیم بسیار به نماز اول وقت مقید بود. ما شنوایی داشتیم ، ساعت داشتیم اما او هیچ کدام را نداشت ، اما هنگامی که موقع اذان می شد آرپی جی را کنار می گذاشت و آماده نماز می شد. هنوز این معما باقی مانده که او از کجا هنگام اذان را تشخیص می داد. اما این رزمنده شجاع و غریب ، زمانی که دوست عزیزش را از دست داد بسیار بی تاب شده بود. وقتی را به خاک می سپردند در کنار قبر نشسته بود و اشک می ریخت. در والفجر ۸ به رسید. در بالای مزارش نشست و روی زمین صورت یک قبر را ترسیم کرد،‌با زبان بی زبانی به همه گفت :‌ اینجا قبر من است. برخی از افراد او را مسخره کردند؛ برخی به او خندیدند و… در آخرین روزهای سال ۱۳۶۵ ازدواج کرد. آن موقع بیست و دو ساله بود. بلافاصله به منطقه برگشت. درعملیات کربلای ۸ در شلمچه غوغا کرد . هر جا همه خسته می شدند او یک تنه در مقابل تانک های دشمن با شلیک آرپی جی قد علم می کرد . برادرش می گفت : نوزدهم فروردین ۱۳۶۶ به وصال محبوب خود رسید. پیکر پاک این را به روستا آوردند. را به ردیف دفن می کردند. حالا نوبت به جایی رسیده بود بالای مزار ، وقتی او را به خاک می سپردیم برخی با تعجب به هم نگاه می کردند ، مثل اینکه خاطره ای به یادشان آمده بود. بله آنها خاطره آن روزی را به یاد آوردند که درست همین مکان را نشان داد و گفت :‌ « من اینجا دفن خواهم شد »