#پسرک_فلافل_فروش |
#اهل_کار
#قسمت_نهم
بعضی از دوستان حتی برخی از بچه های مذهبی را می شناسیم که اخلاق خاصی دارند؟ کارهایی که باید انجام دهند با کندی پیش می برند. جان آدم را به لب می رسانند تا یک حرکت مثبت انجام دهند. اگر کاری را به آنها واگذار کنیم، به انجام و یا اتمام آن مطمئن نیستیم. دائم باید بالای سرشان باشیم تا کار به خوبی تمام شود. این معضل در برخی از نهادها و حتی
برخی مسئولان دیده میشود. برخی افراد هم هستند که وقتی بخواهند کاری انجام دهند، از همه عالم و آدم طلبکار می شوند. همه امکانات و شرایط باید برای آنها مهیا شود تا بلکه یک تحرک کوچکی پیدا کنند. امیرالمؤمنین علی (ع) در بیان احوالات یکی از دوستانشان که او را برادر خود خطاب می کردند فرمودند: او پرفایده و کم هزینه بود. این عبارت مصداق کاملی از روحیات هادی ذوالفقاری به حساب می آمد. هادی به هرجا که وارد میشد
پرفایده بود. اهل کار بود. به کسی دستور نمیداد. تا متوجه میشد کاری بر زمین مانده، سریع وارد گود میشد. بارها دیده بودم که توی هیئت یا مسجد، کارهایی را انجام میداد که کسی سراغ آن کارها نمیرفت؛ کارهایی مثل نظافت و شستن
ظرفها و.. من شاهد بودم که برخی دوستان مسجدی ما به دنبال استخدام دولتی و پشت میز نشینی بودند و می گفتند تا کار دولتی برای ما فراهم نشود سراغ کار دیگری نمی رویم.
آنها شخصیت های کاذب برای خودشان درست کرده بودند و می گفتند خیلی از کارها در شأن ما نیست! اما هادی این گونه نبود. شخصیت کاذب برای خودش نمیساخت. او برای رهایی از بیکاری کارهای زیادی انجام داد. مدت ها با موتور، کار پیک انجام میداد.