eitaa logo
امام زادگان عشق
97 دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
3.7هزار ویدیو
324 فایل
خانواده های معظم شهداء و ایثارگران محله مسجد حضرت زینب علیها سلام . ستاد یادواره امام زادگان عشق ارتباط با مدیر کانال @ya110s تاریخ تاسیس ۱۳۹۷/۱۰/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
.مگر نه اینست که:؛: 🌹فاطمیه‌ی امسال، با فاطمیه‌های قبل فرق می‌کند! ما چادرکشیدن را به چشم دیدیم.. ندیدیم... 😭💔 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روایتی از زندگی ۴۰ساله همسر گرامی سرلشکر شهید حاج حسین همدانی : هفتاد و دوم وهب دوست داشت حسین با پدرش برود بیرون اما حتى قادر نبود بغلش کند.انگشت کوچک وهب را توی انگشتش حلقه میکرد و داخل اتاق آهسته آهسته راه میرفت. روی خودش نمی آورد ولی من می فهمیدم که وهب کوچولو راحت تر از پدرش راه میرود. اتاقش محل جلسات مسئولین تیپ شده بود. این آمدن ها و رفتن ها را دوست داشتم چون حسین پیش ما بود. اما دیری نپایید که ساز رفتن زد. گفتم: «مگر این روش چه اشکالی داره که بیان و توی خونه گزارش بدن خندید و خنده اش کش آمد، اون وقت میگی مردم زخم زبان میزنن و بدوبیراه میگن. خب اگه فرمانده تو خونه اش بنشینه و نیروهاش زیر آتش باشن، میشه همون حرف طعنه گوها.» پس از دو سال اولین بار بود که حسین اظهار میکرد که فرمانده است آن هم غیر مستقیم حتماً این مقدمه چینی ها برای رفتن به جبهه بود. میدانستم شوخی تلخی کردم سال گذشته از پاخوردی امسال از کمر این طور که پیش میری نوبت قلبت رسیده. با خونسردی جواب داد: «قلب من همراهم نیست که تیروترکش بخوره وقتی میرم میذارمش پیش تو و بچه ها.» دلم غنج رفت. اگرچه تعبیری شاعرانه بود. اما این تعبیر حرف دل حسین بود.خواستم مثل خودش حرف بزنم گفتم: «خُب، اگه دلت اینجا مونده، باشه پس تیروترکش ها بالاتر میرن اون وقت زبونم لال به سرت... خندید به سرم؟! سرم را که سالهاست به خدا سپرده ام. به همین،خاطر سری میان سرها درنیاورده ام.» 👇👇👇
کم آوردم و کوتاه آمدم ساکش را بستم و قرآن بالای سرش گرفتم تا آن روز او را مثل خانواده یک رزمنده، بدرقه نکرده بودم. عملیات خیبر در جنوب آغاز شده بود انتظار داشتم که خبری از مجروحیت حسین بیاید که نامه اش آمد توی نامه از عنایت خداوند در پیروزی عملیات والفجر ۵ نوشت. شادی و شور در میان کلمات نامه اش موج میزد.نوشته بود«مزد تلاش ما دیدن لبخند رضایت روی لبهای حضرت امام است.»وقتی که آمد انتظار داشتیم همان شور و شادی را که در نامه اش حس کردم درسیمایش ببینم اماپشت دستش میزد و میگفت «حاج همت هم رفت.» بهار سال ۶۳ را با حضور گرم حسین در خانه آغاز کردیم. پدر و عمه هم میهمانمان بودند.پدرم از تب و تاب افتاده بود کمتر به سرویس میرفت و جنب وجوش دوران زندگی با مادرم را نداشت وقتی می آمد برای وهب و مهدی، هدیه می آورد. با حسین ازگذشته ها تعریف میکرد و از بزرگی پدر حسین میگفت و گاهی به کودکی حسین گریز میزد و از روزهایی که او را با خودش به سرویس میبرد. نکته هایی ناگفته می گفت. حسین باوقار گوش میداد و دست آخر اظهار میکرد که شما تو دوران یتیمی ام برای من نه فقط دایی که جای پدر بودید و اگه خداوند به من توفیق جهاد در راه خدا داده اثر نان حلال وهمراهی دختر باکرامت شماست.» با اینکه دوتا بچه قد و نیم قد داشتم اما از اینکه تعریف و تمجیدحسین را پیش پدرم بشنوم حیا میکردم و خجالت میکشیدم. تعاون سپاه همدان برای خانواده های متأهل خانه ساخته بود و حاج آقا سماوات مسئول تقسیم آنها بود به حسین گفت: یک واحد برای شما در نظرگرفته ام.» حسین گفت: «اگرچه اینجامزاحم شماییم ولی چون من کمتر همدان هستم پروانه و بچه ها اینجا راحت ترن. حاج آقا دستش را گذاشت روی چشمش «جای شما و بچه هات روی تخم چشم ماست. برایتان خانه ای که توی چاله قام دین دارید، میفروشم یک واحدکنار بقیه بچه های سپاه میخرم.» حسین راضی نشد و گفت: «من دو تا بچه دارم اما کسانی مثل ستار ابراهیمی چهار تا بچه دارن خونه میرسه به اونا.» اتفاقاً شما همسایه ستار ابراهیمی میشید به خاطر بچه ها هم که شده قبول کنین حسین نگاهی به من کرد و دید که راضی ام پذیرفت. اما کم داشتیم اگر فرش زیر پاهایمان راهم میفروختیم باز کافی نبود.... ⬅️ ادامه دارد... 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴🏴السلام علیک یافاطمة الزهرا🏴🏴 حضرت علی علیه السلام اهمیّت امر به معروف و نهی از منکر را در مقایسه با جهاد در راه خدا این گونه بیان می فرمایند: همه اعمال نیک و حتی جهاد در راه خدا در مقایسه با امر به معروف و نهی از منکر مثل قطره در مقابل دریاست. قابل توجه بانوان محله زینبیه خانمهای محترم بعداظهرهاتوصحن امام رضای حرم بخاطرحجاب وعفاف تحصن هست . شمارابخداتشریف ببریدوباتحصنتون ازمسئولین مربوطه مطالبه کنید. دفاع ازحجاب وعفاف تداوم راه حضرت زهراست فقط گریه کردن ورفتن به روضه تداوم راه حضرت زهراسلام الله نیست. ان شاءالله بادفاع ازاین امرمهم زمینه ظهورامام عصرعج الله رافراهم کرده ودل حضرت راشادکنیم . وازسربازان واقعی آن حضرت باشیم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ 🖤🖤🖤🖤🖤 🖊پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله) فرمودند: يَا فَاطِمَةُ ، مَنْ صَلَّى عَلَيْكِ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ وَ أَلْحَقَهُ بِي حَيْثُ كُنْتُ مِنَ الْجَنَّةِ اى فاطمه! هر کس بر تو صلوات بفرستد خداوند او را می‌‏آمرزد و در هر جاى بهشت که باشم؛ وى را به من ملحق سازد. (بحارالانوار ج ۴۳ص۵۵) 🖊صلوات خاصه حضرت فاطمه الزهرا (سلام الله علیها) : 🖤 اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الصِّدِّيقَةِ فَاطِمَةَ الزَّكِيَّةِ حَبِيبَةِ حَبِيبِكَ وَ نَبِيِّكَ‏ 🖤 پروردگارا درود فرست بر صديقه فاطمه داراى نفس زكيه مورد علاقه و محبت و دوستى حبيب تو و پيغمبر اكرم توست 🖤 وَ أُمِّ أَحِبَّائِكَ وَ أَصْفِيَائِكَ الَّتِي انْتَجَبْتَهَا وَ فَضَّلْتَهَا وَ اخْتَرْتَهَا عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ‏ 🖤 و مادر دوستان خاص توو امامان برگزيده و او منتخب توست كه وى را برگزيدى و فضيلت دادى و برترى بر تمام زنان عالم دادى 🖤 اللَّهُمَّ كُنِ الطَّالِبَ لَهَا مِمَّنْ ظَلَمَهَا وَ اسْتَخَفَّ بِحَقِّهَا وَ كُنِ الثَّائِرَ اللَّهُمَّ بِدَمِ أَوْلاَدِهَا 🖤 پروردگارا تو از ظلم و بيدادى كه امت جاهل در حق او كردند و اهانت نمودند دادخواهى كن و از آن مردم بى‏ رحم كه خون پاك فرزندانش را بخاك ريختند خون خواهى كن و انتقام بكش 🖤 اللَّهُمَّ وَ كَمَا جَعَلْتَهَا أُمَّ أَئِمَّةِ الْهُدَى وَ حَلِيلَةَ صَاحِبِ اللِّوَاءِ وَ الْكَرِيمَةَ عِنْدَ الْمَلَإِ الْأَعْلَى‏ 🖤 پروردگارا چنانكه آن حضرت را مادر ائمه هدى و همسر على مرتضى صاحب لواء و بيرق فتح و شفاعت آنكه در ملأ اعلى گرامى است 🖤 فَصَلِّ عَلَيْهَا وَ عَلَى أُمِّهَا صَلاَةً تُكْرِمُ بِهَا وَجْهَ مُحَمَّدٍ (أَبِيهَا) صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ‏ 🖤پس تو اى خدا درود فرست بر آن حضرت و بر مادرش درودى كه وجه پدر بزرگوارش حضرت محمد صلى الله عليه و آله را به آن درود اكرام مى ‏كنى 🖤وَ تُقِرُّ بِهَا أَعْيُنَ ذُرِّيَّتِهَا وَ أَبْلِغْهُمْ عَنِّي فِي هَذِهِ السَّاعَةِ أَفْضَلَ التَّحِيَّةِ وَ السَّلاَمِ‏ 🖤و چشم ذريه او را روشن مى ‏گردانى و از من هم اى خدا در اين ساعت بهترين سلام و تحيت را به آن بزرگواران برسان 🖤🖤🖤🖤🖤 اللهم اشف کل مریض اللهم ادخل علی اهل القبور السرور اللهم اصلح کل فاسد من امورالمسلمین اللهم عجل لولیک الفرج اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم 🖤🖤🖤🖤🖤 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴🌹🏴 بسم الله الرحمن الرحيم 🌹 🌹 آیات 70و71 سوره آل عمران 🌸 ياَأَهْلَ الْكِتاَبِ لِمَ تَكْفُرُونَ بِآياَتِ اللَّهِ وَأَنْتُمْ تَشْهَدُونَ(70) یا أهل الكتاب لم تلبسون الحق بالباطل و تکتمون الحق و أنتم تعلمون (71) 🍀 ترجمه: اى اهل ‌كتاب چرا به آیات خداوند کافر می شوید، در حالى كه خود نسبت به آن شهادت می دهید. (70) اى اهل کتاب چرا حق را به باطل می پوشانید و حق را کتمان می کنید و در حالی که خود آگاهید. 🌷 : کفر می ورزید 🌷 : نشانه ها 🌷 : شما 🌷 : شهادت می دهید. 🌷 : می پوشانید ،مشتبه می سازید، در اصل از لبس به معناى پوشاندن است چون حق را به وسیله باطل می پوشانند به آن تلبسون می گویند. 🌷 : کتمان می کنید 🌷 : می دانید 🌸 نشانه های پیامبر اسلام را در کتاب تورات خوانده اند و نصارا هم نشانه های پیامبر اسلام را در کتاب انجیل خوانده بودند و هم یهود و هم نصارا نسبت به آن آگاهی داشتند ولى به خاطر حفظ موقعیّت اجتماعى و منافع مادّى، همه‌ى آن نشانه هاى الهى را نادیده گرفتند و در کتاب های خود دچار تحریف شدند آیه 70 سوره آل عمران خطاب به آنها می فرماید: یا أهل الكتاب لم تکفرون بآیات الله و أنتم تشهدون: اى اهل کتاب چرا به آیات خداوند کافر می شوند، در حالی که خود نسبت به آن شهادت می دهید. 🌸 در آیه 71 سوره آل عمران بار دیگر آنها را مخاطب ساخته و می فرماید: یا أهل الکتاب لم تلبسون الحق بالباطل و تکتمون الحق و أنتم تعلمون: اى اهل کتاب! چرا حق را به باطل می پوشانید و حق را کتمان می کنید و در حالی که خود آگاهید. منظور از پوشاندن حق بوسیله باطل یعنی کاری می کنند که سبب شبهات شود و حق مشتبه شود امام صادق علیه السلام درباره 《و انتم تعلمون》 فرمودند: یعنی به صفات ذکر شده برای پیامبر اسلام در کتابشان آگاهند ولی آن را کتمان می کنند. 🔹 پیام های آیه70و71سوره آل عمران ✅ سؤال پرسیدن، بهترین راه است. ✅ دانستن تنها كفایت نمى كند، پذیرفتن نیز لازم است. ✅ مشتبه کردن و کتمان حق، دو عامل دشمن برای ایجاد انحراف در بین مؤمنان است. ✅ ، حرام و اظهار آن واجب است. ▪️🏴▪️ 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
✨قسم به نام امنیتی که شما با خون خود برایمان به ارمغان آوردید هرگز اجازه نمیدهیم ایران جولانگه هرزه ها شود. ســــلام✋ 🌹ـدایی 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
عــند_ربـهم_یــرزقون بخشی از وصیتنامه سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی؛ خداوند، ای عزیز! چگونه ممکن است کسی که چهل سال بر درت ایستاده است را نپذیری؟ خالق من، محبوب من، عشق من که پیوسته از تو خواستم سراسر وجودم را مملو از عشق به خودت کنی.. مرا در فراق خود بسوزان و بمیران... 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📸 یاد شهدای مدافع وطن با قرائت و ذکر 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 آخرین دست‌نوشته‌ی رتبه۱ شهید احمد رضا احدی 🔸 نامه‌ای خواندنی از کنکور پزشکی برای تمام نسل‌ها 🔰 برشی از سخنرانی 🗓 به مناسبت ۱۶ آذر، روز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 آخرین دست‌نوشته‌ی رتبه۱ شهید احمد رضا احدی 🔸 نامه‌ای خواندنی از کنکور پزشکی برای تمام نسل‌ها 🔰 برشی از سخنرانی 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
📜 وصیت‌نامه و مناجات‌نامه شهیده فهیمه سیاری 📝 خدایا! قدرتی ده كه شناخت اصیلی از اسلام داشته باشم. 📝 خدایا! قدرتی ده كه سنجش میان عمل خوب و بدِ خود را داشته باشیم. 📝 خدایا! قدرتی ده كه ظرف‌های وجودی عمرمان را خالی نگذاریم و به وسیله نیكی‌ها آن را پر سازیم. 📝 اگر كسی راهی را انتخاب نمود و آن مسیر «الی‌الله» بود، با این كه به آن راه ایمان دارد، پس باید تمام اعمال خود را مورد بررسی قرار دهد تا از هدفی كه دارد، منحرف نشود. در خود نگریستن شهامت می‌خواهد و لازمه شهامت، ایمان و آگاهی است و با رفتن (شهادت) به حقیقت می‌پیوندد. 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
حجت الاسلام والمسلمین حاج احمد پناهیان.mp3
27.36M
💠 مراسم سوگواری شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها 🗓 پنجشنبه ۱۷ آذر ۱۴۰۱ 🎤 حجت‌الاسلام حاج 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
روایتی از زندگی ۴۰ساله همسر گرامی سرلشکر شهید حاج حسین همدانی : هفتاد و سوم حسین داشت پشیمان میشد خانه مورد نظر ساده و در منطقه ای پایین شهر بود اما پول ما به آن هم نمیرسیداز طرفی نمیخواست بدهکار شود چند تا عتیقه ارث مادری . داشتم آنها را فروختم و خانه سازمانی را خریدیم خانه ای که در انتهای خیابان خانه پدری ام بود، نزدیک کوچه برج. هنوز توی خانه جدید جاگیر نشده بودیم که حسین به جبهه جنوب رفت و پس از یک ماه برای چند روز آمد. ظاهراً سالم بود تیروترکش نخورده بود اما تمام صورت و دستش مثل آبله مرغان بچه ها شده بود. جوشهای کوچک سرخ و بعضی ها چرکین؛ که پشه کوره ها بر پوستش نقش کرده بودند قیافه اش را خنده دار کرده بود. فهمید و به شوخی گفت: پشه های جزیره مجنون از روی پوتین هم میگزند چه گزیدنی گفت: و روزی که خواست برود انگار این خونه خوش یمنه.» پرسیدم: «چطور؟» سال گذشته از حج تمتع جا موندم امسال قراره با تعدادی از بچه های جبهه، اگه قسمت بشه عازم شیم. گفتم: «خوش به سعادتت.» 👇👇👇
مردان همسایه اعضای شورای فرماندهی تیپ بودند با همسرانشان رفت و آمد داشتیم همدیگر را میفهمیدیم اما سفره دلمان را پیش هم وا نمیکردیم،گاهی از زبان شوهرانشان از مدیریت و اخلاق حسین تعریف میکردند. تعدادی از آنها قرار بود همان سال عازم حج شوند. پس از چند ماه حسین از جبهه جزیره مجنون آمد وگفت قسمت نیست چشم من به گنبد خضرای پیامبر، منور بشه باید بمونم اما سهم من محفوظه و قراره یه نفر جای من بره.» و طاق ابروهایش را بالا انداخت و بدون کلام به من اشاره کرد، یعنی که شما. ذوق زده شدم «آخه بدون تو...؟!» «من با توام شک نکن! اگه خواستی یادم بیفتی فقط چشماتو ببند و باز کن کنارت هستم.» کمتر از ده روز تا زمان پرواز باقیمانده بود نه لوازم احرام داشتم و نه گذرنامه حسین از آن کارها که دوست نداشت کرد, چاره ای نداشت اگر به آقامحسن - فرمانده کل سپاه نمی گفت ظرف دو سه روز گذرنامه ام صادر نمی شد. نیاز به باز و بسته کردن چشمها نبود. زیر برق آفتاب مسجد الحرام حين طواف کنار مزارهای بینشان بقیع و در جوار حرم رسول خدا همه جا، حسین را کنارم میدیدم. حتی وهب و مهدی را فراموش کرده بودم. او فرسنگها آن طرف تر انصار الحسین را برای عملیات عاشورا در جبهه میمک آماده میکرد و این را حاج حسن یوسفی از دوستان او که همسفر حج ما بود، گفت. به نیت حسین محرم شدم و اعمال را برای او انجام دادم شب به خوابم آمد و با چشمهای گریان و با التماس گفت: «پروانه پشت دیوار بقیع از خدا بخواه مرگ من رو شهادت تو راه خودش رقم بزنه تو اوج گمنامی مثل مادر شهدا فاطمه زهرا (س)؟!» برای سلامتی و توفیق بیشترش دعا کردم. وقتی برگشتم با یک پیکان قدیمی به فرودگاه مهرآباد آمده بود. از راه گردنه آوج آمدیم و سر ظهر نهار کنار یک غذاخوری تو راهی لب یک حوض روی نیمکت نشستیم و کباب برگخوردیم. پرسیدم از بچه ها چه خبر؟!»گفت: یک عملیات ناموفق توی میمک داشتیم، خیلی بمباران میشدیم بچه ها رو از منطقه به عقب آوردیم.» خندیدم، بعد اخم کردم: «وهب و مهدی رو میگم، فرمانده!» حسین لب گزید و سر جنباند: «از منطقه که اومدم وهب پیش مامانم بود و مهدی پیش خواهرت افسانه خانم مامانمیگفت چند روز از رفتنت گذشته بود که وهب چند تا کله معلق زد و رفت زیر رخت خواب و بنا کرد گریه کردن خانم ها برات آش پشت پا پخته بودن. وهب با یک لنگه دمپایی دنبالشان کرد و با گریه گفته بود وقتی که مامانم نیست شما اینجا چکار میکنید مهدی طفلی آرام بود. وقتی آمدم بردمشان پارک اما باز وهب بی تابی کرد تا اینکه مادرم او را با کاروان پیرزنها بردشیراز حالا برگشته و مثل بقیه منتظر حاج خانمه.» به سرکوچه رسیدیم. بوی اسپند می آمد. جلوی پایم قربانی کشتند و با سلام و صلوات وارد خانه ای شدم که بیشتر از یک ماه ازش دور بودم. ⬅️ ادامه دارد.... 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷