eitaa logo
شهید گمنام🇵🇸
9.3هزار دنبال‌کننده
12.2هزار عکس
6.1هزار ویدیو
98 فایل
ادمین ثبت خاطرات @Mahdis1234 کانال دوم ما مسیر بهشت https://eitaa.com/joinchat/3022192798C43e1b256ae تبلیغات شما پذیرفته میشود https://eitaa.com/joinchat/4173332642Cacf0e5f1fb
مشاهده در ایتا
دانلود
بسمـ رب الشـهدا.. 😊 🥀به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۹ اسفند ۱۳۵۸. قائمشهر 📅تاریخ شهادت : ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۵.خانطومان سوریه مزار شهید : گلزار شهدای قائم شهر ‍ از شمال ایران تا شمال سوریه از مازندران تا ، مردانی که گویی از دریا آرامش و از خورشید درخشش را وام گرفته بودند، آنقدر که سیاحت در شهر مردمک هایشان، یاد آوار بود. همانقدر آرام، همانقدر نورانی. مردانی که... آه قلم، کمر خم کرده، نمی تواند. جوهر به سان کویر گشته است. خشک و سخت، نمی‌نویسد. برای گفتن و و سرودن از این مردان، هزاران و هزاران قطره جوهر و هزاران نظم و نثر کم است، چه رسد به این قلم و جوهرِ درمانده ی من😞 آری! باید نام و راه این مردان را تک به تک، به رخ کاغذ کشید. این بار می‌خواهم از مردی بنویسم که به عشق، ایمان آورده بود. عشق به (ع) عشق به (س)، عشق به فرزندان‌شان، عشق به راهشان، به راه ، به خدا داد پیکر بی جانش در میان تار و پود خاک های سرد خانطومان به خاک سپردند صَلّی علی' مُحَّمد و آل مُحَّمَد و عَجِل فَرَجَهُم 💚🙏 پناه نور شهدا 🕊 🦋🦋🦋 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
۱ مادرم وقتی منو باردار بود پدرم فوت میکنه منو توی سن بالا به دنیا آورده بود و یه جورایی پیرزا حساب می شدم همه خواهر برادرام ازدواج کرده بودند و من و مامانم با حقوق بازنشستگی پدرم زندگی می کردیم مامانم سنش بالا بود و مریض، نگهداری ازش واقعاً سخت بود اما چون مامانم بود با جون و دلم براش انجام می‌دادم همیشه میگفت الهی خوشبخت بشی خواهر برادرام از ترس اینکه زحمت مادرم گردنشون نیافته زیاد سراغ ما نمی اومدن بالاخره مادرم فوت کرد بعد از فوتش خواهر برادرام دقیقا بعد از مراسم هفت اومدن خونه به من گفتند که باید ازدواج کنم چون که میخوایم خونه رو بفروشیم برای من که چهل سالم بود و از سن ازدواج رد شده بودم نمیدونم خواستگار برام میومد یا نه، اجبار کرده بودن که با اولین خواستگار ازدواج کنم بالاخره ی نفر اومد. ❌کپی حرام
۲ سوپرمارکتی سر خیابان مون که مرد ۴۰ ساله ای بود و یه دختر ۱۰ ساله داشت که پیش مادرش زندگی می کرد اومد خواستگاریم گفت که چند سال زنش رو طلاق داده و من رو زیر نظر داشته وقتی باهم حرف زدیم ازش خوشم اومد و جواب مثبت دادم اما تاکید کرد که دختر ۱۰ ساله اش هیچ وقت خونه ما نمیاد و با مادرش میمونه من هم قبول کردم زندگی من بد نبود ولی چون مهریه زنش داده بود نمیتونست هنوز خونه بخره و مجبور بودیم مستاجر باشیم یکی دوهفته از زندگیم گذشت که خواهر و برادرام جمع شدن دور هم و گفتن خونه رو تقسیم کنیم وقتی مدارک و ریختیم وسط از دیدن چیزی که جلوم بود خشکم زد خونه به نام مادرم بود چون ارثیه خودش بود اما مامانم خونه رو به نام من زده بود اگر قبل از ازدواج میدونستم شاید ازدواج نمی کردم ولی دیدن اون سند دلم رو گرم کرد ❌کپی حرام ❌
۳ که حداقل بعد این همه سال سختی و نگهداری از مادرم برام یه چیزی به جا گذاشته خواهر و برادرام دست از پا درازتر از خونه من بیرون رفتن منتظر بودم شوهرم راجع به زندگی تو خونه من حرف بزنه اما هیچی نگفت وقتی م حرفشو میزدم میگفت بده اجاره و پولشو بگیر برای خودت، بهش رک گفتم بیا اینجا زندگی کنیم و گفت که فردا همه بگن رفتی تو ارث زنت؟ شوهرم مرد خیلی مهربونی بود خیلی مرد خوبی بود بالاخره قبول کرد. با مادرشوهرم زیاد برخورد نداشتم چون هر موقعی که میرفتم اونجا دختر شوهرم با من سر ناسازگاری می گذاشت بنابراین همه به این نتیجه رسیده بودیم که من دیگه نرم خونه مادرشوهرم یه روز داشتم وسایل رو جمع می کردم برای اسباب کشی خونه که مادر شوهرم باهام تماس گرفت و گفت که حالم خوب نیست به شوهرم اطلاع دادم ❌کپی حرام ❌
۴ وقتی رسیدیم و بردیمش دکتر گفت که نیاز به مراقبت زیادی داره و خواهرشوهرام و برادرشوهرام خودشون رو کنار کشیدن اما من نه، قرار شد که بعد از جابجایی خونه مادرشوهرم بیاد پیش ما، دختر شوهرم گفت نمیتونه بیاد پیش من زندگی کنه شوهرم بردش پیش مادرش و اونم قبول نکرده بود گفته بود که تو زندگی خودم مشکل ساز میشه و ببرش وقتی اومد خونمون شرمندگی زیادی تو صورتش بود ازش پرسیدم چی شده که گفت مامان خودن نخواستم توام منو نمی خوای گفتم شرایط اینجوریه و ما باید با هم باشیم تو دختر خوبی باش منم مادر خوبی میشم برات دیگه تو دوتا مامان داری. مادرشوهرم معذب بود و میگفت مزاحمیم بهش گفتم من اگر این کارو می کنم به خاطر خدا کردم شمام معذب نباش مادرشوهرمم هیچی نگفت رو چشمام نگهش میداشتم خدا بهم ی دوقلو دختر و پسر داد کارم بیشتر شد ❌کپی حرام ❌
۵ ولی خم به ابرو نیاوردم، ی بار که مادرشوهرمو بردن حمام گوشواره ش رو داد بهم و گفت از دختر باگران عزیزتری وقتی اوردمش بیرون با یکی تماس گرفت یک ساعت بعد دوتا مرد با ی دفتر بزرگ اومدن و باهاش صحبت کردن از حرفهاشون چیزی فهمیدم اما به رو نیاوردم که یهو مادرشوهرم گفت برو شناسنامت ت رو بیار وقتی پرسیدم گفت بچه هام لیاقت اموالم رو ندارن من الان بهشون نیاز دارم و نیستن میخوان بعد مرگم ارثم رو بخورن؟ اون روز مادرشوهرم همه چیزشو به نامم زد به این شرط که بعد از مرگش بتونم استفاده کنم الان چند سال میگذره و این راز بین خودمون دوتا هست و نود و پنج سالشه خداروشکر میکنم که دارمش الهی که عمرش بیشتر بشه چون اصلا اذیتم نمیکنه . ❌کپی حرام
شهید احمدعلی نیری🌺 ‍ ✍✍شهید تو چه ایه ای از حقی، که این چنین ‌حیاتمان را با یاد خود جلا داده ای. 🌱 یاخته های وجودیمان با هر خاطره ای از تو، آنچنان طراوت و نوری را به خود میگیرند که از سواحل نگاهمان هویدا میشود😌 ✍✍به من بگو سوخت پروازت کدام یک از افعال نیکت بود، کدام یک از افعال نیکت پروازت شد. هق هق گریه ات به وقت یا کنترل نگاهت ❤️ 🌱 تو آنچنان زیستی که همه را مسحور خود ساختی و ها را فتح‌کردی. آری آنچنان را شناختی که اینگونه خرید تورا ...خوشابحالت.. 🌱بگو از برای این ندیده ..شیرینی آن لحظه ای که‌مادرت‌ به تو‌لبخند زد چگونه طعمی داشت. از سفر عشقت بگو ... رفیق عارفم، از من نزد مادرت زهرا یادی بکن. سلام مرا به برسان ... کاش من هم، تو میشدم😓 🌱راستی تولد مبارک رفیق شهید... 👏👏👏👏👏👏 ✍نویسنده : 🌺به مناسبت سالروز 🎂🎂🎉🎂🎂🎂🎉🎂🎂🎉🎂 تاریخ تولد : ۲۹ تیر ۱۳۴۵ تاریخ شهادت : ۲۷ بهمن ۱۳۶۴. اروند رود، عملیات والفجر۸ 🥀مزار شهید : تهران. بهشت زهرا 🦋🦋🦋 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
↺بـرای‌شـــهداءمینویسم↶ ◽️شهـدا.. مانده‌ام از ڪدامتان،بنویسم..! بخوانم..! بشنوم..! هر ڪدامتان را صفتی‌ست ڪه شُهره شده‌اید به آن، هر ڪدامتان را اخلاقی‌ست ڪه جادوانه شده‌اید به آن.. ◽️اما می‌دانم ! همه‌ی شما را اگر خلاصه ڪنم، می‌شـود و تمام پیام‌تان را اگر خلاصه ڪنم می‌شـود ، دعا ڪنید ما را تا عبد حق شویم ... رهایمان نڪنید ...😔 🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ 💠۱۳ آبان ماه سالروز شهادت 🍃بسم ربّ الزهرا(س)🍃 🍃قبل از با وجود همه شرایطی که برای نفس وجود داشت، راه را برگزید و مانند هزاران و زنی که برای از آرمان‌هایشان ایستادند، او هم مسیر را در پیش گرفت. 🍃معلمی را نه به عنوان ، که به عنوان انتخاب کرد و از جانش در این راه مایه گذاشت. با اینکه انقلاب شده بود، آموزش حق به نوجوان را از یاد نبرد. چندین تن از دانش آموزانش همراه خودش، گواه این ادعاست. 🍃آنجا راه وصل به عشق حقیقی را یافته بود. در چشم چون نگین انگشتری درخشید و خدا هم در سالروز آفرین ۱۳ آبان و در ۴ برای او و همراهش پلی فرستاد تا آنان را برای همیشه در نزد اولیای گرامش جای دهد 🌸به مناسبت سالروز تاریخ تولد : ١٢ شهریور ١٣٣٨ تاریخ شهادت : ١٣ آبان ١٣۶٢ محل شهادت : غرب مزار شهید : شهدای خیر آباد 🎂 🌟هدیه به روح مطهر شهید صلوات ❤️اَللهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد❤️ 🦋🦋🦋
🟢اهمیت به و 🔻سه دقیقه با پدرم صحبت کردم؛ از حقوقم کم شود❗️ 👌از مواردی که صیاد شیرازی رعایت می‌کرد بود. من شاهد بودم که از منطقه با من که در دفتر ایشان بودم، تماس می‌گرفت و می‌گفت مثلا سه دقیقه با مشهد با پدرم صحبت تلفنی کرده‌ام. ما در طول این مدت، تماس‌های شخصی او را یادداشت می‌کردیم سر ماه جمع‌بندی می‌کردیم و پولش را از محل حقوق وی کسر و به حساب بیت‌المال واریز می‌کردیم که رسید همه‌ی این پرداختی‌ها هم موجود است. 🌷 صیاد شیرازی یک پیکان داشت در حالی که ده‌ها ماشین مدل بالا در اختیار ما بود، اما ایشان پرهیز می‌کرد و می‌گفت کارهای شخصی را با ماشین شخصی‌ام پیگیری کنید. 📚 از کتاب صیاد دل‌ها ص ۷۰ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌ 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 🔵‍ بالاخره سقوط را مهار می کند.ولی، جوابی نمیشنود . نگاه نشسته اش روی خشک میشود و سیل بر چشمانش جاری میشود ... چقدر درد اور است رفیق چندین و چند ساله ات مقابل چشمان به نشسته ات تو را برای همیشه ترک کند 🔴تیمسار , بزرگ مردی که در مکتب پرورش یافت . مجاهدی که و تقوایش بسان دریایی خروشان بود و هر لحظه از زندگانیش موج ها در برداشت. 🔵مرد وارسته ای که اقیانوس وجودش و از خودگذشتگی و کرامت بود، که دلاور میدان جنگ بود و مبارزی سترگ با ی خویش. از آن زمان که خود را شناخت کوشید تا جز در جهت خشنودی تعالی گام برندارد و سربازیش برای رفیق ازلی‌اش به‌نحو احسنت انجام دهد . به راستی او ، اما همه بود. 🕊به مناسبت شهادت 🌸تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۲۹ 🌸تاریخ شهادت : ۱۵ مرداد۱۳۶۶ 🌸مزار شهید :گلزار شهدا سلام برشهدا 🕊 سلام بر شهدای گمنام 🥀 سلام برشما دوستان شهدایی🌹 روزتون روشن به نگاه شهدا🌞🌺 🦋🦋🦋
🔴 !! 🔴 خطای سهوی یا باور راهبردی؟ پزشکیان گفت: شهادتِ ربطی به برجام نداشت و چون موی دماغ آمریکایی‌ها در منطقه شد، او را شهید کردند. فارغ از اینکه پزشکیان توهین کرد یا نه، این کلام حاوی چند نکته مهم است: 1️⃣ این جمله تلویحاً به آمریکایی‌ها می‌دهد که هر مزاحمِ سر راه‌شان را ترور کنند. پزشکیان در حال توجیه رفتار آمریکایی‌ها بود ... 2️⃣ این جمله کتمان واقعیت بود! پزشکیان نگفت که آمریکایی‌ها با تشکیل داعش پس از سوریه و عراق به دنبال حمله به ایران بودند‌. پزشکیان نگفت مجاهدت شهید سلیمانی و مدافعان حرم باعث شد بلایی که سر سوریه و عراق آمد، سر ایران نیاید. پزشکیان نگفت که شهید سلیمانی در مقابل یک برنامه مهم علیه امنیت ملی و تمامیت ارضی کشور ایستاد و آن را خنثی کرد.‌ 3️⃣ پزشکیان با نادیده گرفتن این موضوع، عملاً نظام در منطقه را زیر سوال برد! عجیب بود ... 4️⃣ موی دماغ یک اشتباه لفظی مرتکب شده توسط پزشکیان نبود، بلکه این جریان در مواجهه با تهدیدات را نشان می‌داد. مدلی که می‌گوید نباید موی دماغ زورگوها بشویم و خودمان و ژنرال‌مان را توسط امثال ظریف خلع سلاح کنیم!! مدلی که منطق قدرت را فهم نمی‌کند و به دنبال ذلت ایران است. مدلی که می‌گوید ما باید خوار و خفیف باشیم تا زنده بمانیم! برایم عجیب بود که برخی این‌ها را ندیدند و این منطق را فهم نکردند! بله، نشدن منطق و باور جریان غربگراست، حتی اگر شما را زبون و ذلیل کنند، حق تو را بخورند، به تو حمله کنند و بخواهند تکلیفت را یکسره کنند، باز هم دلیلی ندارد با ایشان مبارزه کنی ... 🗳 ستاد مجازی دکتر جلیلی 🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷 🌸
یکی از همکارانش سر مزار در بهشت رضا به من می‌گفت که به و مقید بود. تعریف می‌کرد که نوبتی با دوستان‌مان صبحانه می‌خریدیم و می‌خوردیم. تا از بودن پولی که برای صبحانه داده شده بود، نمی‌شد، ، حتی به من می‌گفت مادر زمانی که در مرز خدمت می‌کردم، بزرگی از طرف برخی داده می‌شد تا اجناس و کالا‌های قاچاقشان را رد کنم، اما من آن‌ها را تحویل مسئولانم می‌دادم. 🍃⚘🍃 خود را به نحو احسن انجام می‌داد. آن‌قدر و بود که در برابر هم حاضر نشد و کاری و را معامله کند. 🍃⚘🍃 در روزمره خودش و خانواده‌اش هم به حلال توجه داشت. یک روز برای کاری به بیمارستان رفته بودیم، پدرش یک چهار لیتری آب برداشت، رو به پدرش کرد و گفت باباجان چرا این آب را برداشتی؟ درست نیست از اینجا آب بردارید و با خودتان ببرید... 🍃⚘🍃 ادامه دارد👇👇
سلام بر تو ای کسی که آگاهانه مسیر را برگزید و دعوت پروردگارش را لبیک‌ گفت . سلام‌بر تو ای کسی که غبار فروتنی و تواضع وجودش را درنوردید. سلام بر تو ای کسی که را در اغوش کشید و ما زمینیان را به خود مجذوب ساخت و به هوش اورد قلبهای غفلت زده ما را . سلام بر تو ای حریم ولایت، سلام بر تو ای پرستوی ، سلام بر تو ای پرواز کننده به سوی ، سلام بر تو ای فی الارض عمار جان ... سلام و نگاه بر تو بود که عاشقانه تو را ببرد. بگونه ای که هستی کائنات از عطر تو مست شده اند. ونت بر زمین جاری شد در مقابلش گلی و راهی مشخص گردید. نغمه ی را به نزد پروردگار برای ما محبوس شدگان زمینی بنواز.شاید به رائحه ی دعای شما ،دلهای زنگی ما نیز طراوت خویش را بدست اورند و معطر وجودمان را فرا گیرد و راه خلاصی ازین مادی را هموار سازیم. 💐به مناسبت سالروز تولد 🔷تاریخ تولد‌:۲۵شهریور ۱۳۶۴ 🔷تاریخ شهادت: ۲۴ فروردین ۱۳۹۵.حلب 🔷محل دفن: فسا فراموش نڪنیم ڪہ ، از شرمندہ ایم 🍃🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌸 🦋🦋 🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷