eitaa logo
شهید گمنام🇵🇸
9هزار دنبال‌کننده
12.9هزار عکس
6.5هزار ویدیو
108 فایل
ادمین ثبت خاطرات @Mahdis1234 کانال دوم ما مسیر بهشت https://eitaa.com/joinchat/3022192798C43e1b256ae تبلیغات شما پذیرفته میشود https://eitaa.com/joinchat/4173332642Cacf0e5f1fb
مشاهده در ایتا
دانلود
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ ✊او ایستاد پای امام زمان خویش ... 💐 امروز ۱۹ مرداد ماه سالروز شهادت مدافع حرم" حسین دارابی" گرامی باد 🔰تنها کسی که شهید دارابی گوش به فرمانش بود... به روایت مادر بزرگوار شهید؛ دم خداحافظی گفت که راهی سوریه‌ام.. ناراحت و کلافه گفتم: حسین تو چرا حرف هیچ‌کس را گوش نمی‌دهی، کجا می‌روی، مگر تازه نیامده‌ای؟ حداقل بگو به حرف چه کسی گوش می‌دهی! جواب داد مادر من فقط به حرف رهبرم گوش می‌دهم.. آقا دستور بدهد ،جانم را هم برایشان می‌دهم. 🔹وصیتی به بچه حزب‌اللهی‌ها می‌کنم و آن هم این است که در قبال انقلاب احساس تکلیف کنند و ننشینند گوشه‌ای و نگاه کنند و مشکلات را به گردن دیگران بیندازند. 🌷شهید مدافع حرم 🌷 🔷تاریخ تولد : ٢٧ مهر ۱٣۶۱ 🔷تاریخ شهادت : ۱٩ مرداد ۱٣٩۴ 🔷محل شهادت : سوریه 🔷مزار شهید : آمل 🌷🕊🌷 🌿🌾 اَللَّهُـــمَّ صَلِّ عَلــَی مُحَمـّـــَدٍ وَآلِ مُحَمـّــَدٍ وَعَجّـــِـلْ فــَرَجَهُـــمْْ 🌾🌿 🌹اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌹 🦋🦋🦋
سیم چی دفاع مقدس قندهاری 🍃🌷🍃 درتاریخ سيزدهم مرداد ۱۳۴۴، در شهرستان ری در خانواده ای متدین و مذهبی متولدشد. پدر ایشان اكبرآقا، در كارگاه تابلوسازي كار مي‌كردند و مادرش  خانه داربودند تا پايان دوره راهنمايي درس خواند. ایشان باشروع تحمیلی بصورت بسیجی به رفت. 🍃🌷🍃 سرانجام در تاریخ ‌و يكم دي ۱۳۶۵#، ایشان با در به رسید. 🍃🌷🍃 #شهید در بر جا ماند تا سرانجام در تاریخ ‌و يكم ارديبهشت ۱۳۷۳# تفحص و شناسایی شد. 🍃🌷🍃 #شهید تهران بهشت زهرا سلام الله علیها،🌷 قطعه  ۵۳ 🍃🌷🍃 ادامه دارد👇👇
شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع سلامت،شهدای هسته ای و علی الخصوص شهید سرفراز    💠 شهید محمود قندهاری💠                            🌷  صلوات 🌷‌ ✨ التماس دعای فرج وشهادت✨ یاعلی مدد
قسمت اول شهید مدافع حرم جامعه ی پزشکی ایران محمد حسن قاسمی🍃⚘🍃 در فروردین ماه سال ۱۳۶۹ در شهرکرد در سالروز شهادت امام حسن مجتبی (ع)⚘ در خانواده ای متدین و مذهبی و فرهنگی متولد شد. ۲۶ ساله بود و مجرد. پدرایشان از مبارزان قبل از انقلاب و بازنشسته ی اداره کل آموزش و پرورش و در حال حاضر مسئول موسسه ی فرهنگی قرآن و عترت علویون اشکفتک و مادرش اهل اصفهان هستند و خانه دار دو تا از پسر عموهایش و دو تا پسر دایی پدرش و دو تا از پسر خاله‌ هایش  هم در جنگ تحمیلی شدند.🍃⚘🍃 دوران دبستان را در مدرسه ی بهار آزادی و  راهنمائی و دبیرستان را در مدرسه ی شاهد شهرکرد گذراند. در بسیج و انجمن اسلامی مدرسه هم فعال بود. ادامه دارد👇👇
قسمت دوم ایشان فارغ التحصیل در رشته ی کارشناسی هوش بری اتاق عمل از دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد بود. در بسیج محله فعال بود. معمولاً برای نماز مغرب و عشا به مسجد امام‌ حسن مجتبی (ع)⚘می‌ رفت. هیئتی هم بود و از اعضای پای کار یا زهرا (س)⚘ شهرکرد بود. دوره‌ های بسیاری را در فنون نظامی دیده بود.از زمانی که ۸ یا ۹ سال داشت عضو پایگاه بسیج محله شد و در پایگاه بسیج ، هنرهای رزمی ، شنا و اسلحه شناسی رو خوب یاد گرفت. ۲۰ ساله بود که نجات استخر شهدای معلم شد و در رشته ی غواصی فعالیت می‌کرد. در ۱۵ سالگی قهرمان کاراته بود. در صخره نوردی و کوهنوردی و یخ نوردی هم مهارت داشت و هفته‌ ای یکی دو مرتبه با دوستانش به کوهنوردی می‌ رفت. عضو گردان عاشورا و مسئول نیروی انسانی پایگاه بسیج مسجد امام حسن (ع) بودم. سوار کاری با اسب را هم به خوبی یاد گرفته بود و گواهینامه ی رانندگی آمبولانس هم داشت. از هر فرصتی برای گرفتن و نو استفاده می‌کرد. از بیکاری بیزار بود. در مورد رایانه استاد بود. از همه‌ ی مسائل سخت افزاری و نرم افزاری سر در می‌آورد. ادامه دارد👇👇
قسمت سوم به راحتی می‌توانست قطعات یک سیستم با کیفیت را انتخاب کندو بخرد و سیستمی آماده با نصب همه‌ ی نرم افزارهای مورد نیاز را تحویل بدهد. اگر سیستمی مشکلی پیدا می‌کرد عیب یابی و تعمیرش می‌کرد. رشته ی تحصیلی‌ اش تکنسین هوش بری اتاق عمل بود ولی در بیمارستان از آموختن هیچ چیزی کوتاهی نمی‌کرد. در به فاصله‌ی یکی دو هفته از رفتنش به عنوان بیمارستان انتخاب شد.🍃⚘🍃 وقتی بیمارستانی را تحویل می‌گرفت صفر تا صد کارها را یک تنه راه اندازی می‌کرد و تحویل پرسنل می داد. فرقی نمی‌کرد بخش رادیولوژی باشه یا آزمایشگاه یا اتاق عمل یا ...🍃⚘🍃 قاعده و قانون هر کدوم رو به خوبی می‌ دانست و معتقد به کار ، بر مبنای آخرین دانش و فناوری روز بود. چون زبان انگلیسی را خوب می‌فهمید مطالب لازم را از به روزترین منابع تخصصی‌ اش می‌دیدو اجرا می‌کرد. دوره ی امداد و نجات جاده‌ ای رو هم دیده بود و همیشه در صندوق عقب ماشینش جعبه‌ ی امداد و نجات جاده‌ ای همراه داشت. اهل شعر و ادبیات هم بود. دفتری داشت که اشعار و نوشته‌ هایش رو در آن می‌ نوشت.🍃⚘🍃 ادامه دارد👇👇
سلام شب همگی بخیر عزیزان با عرض معذرت امشب منزل ما هئیت هست وبنده نتونستم داستان آه مظلوم و یا همون ماهان رو بنویسم🙏🌷
▪️🍃🌹🍃▪️ ﷽ ✨🌸اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً🌸🍃 🍃🌹🍃▪️ـــــــــــــــــــــــ 🌿اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌿 🍃🌹🍃▪️ــــــــــــــــــــــــــ السلام علیک یا علی ابن موسی: اللهّمَ صَلّ عَلي عَلي بنْ موسَي الرّضا المرتَضي الامامِ التّقي النّقي و حُجّّتكَ عَلي مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثري الصّدّيق الشَّهيد صَلَوةَ كثيرَةً تامَةً زاكيَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه كافْضَلِ ما صَلّيَتَ عَلي اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ ▪️🍃🌹🍃▪️
آقای امیری و ساسان نزدیک ما شدند قدم برداشتم به طرف ساسان کنارش ایستادم خیلی از دستم ناراحته هیچ محلی بهم نداد آقای امیری رو کرد به بچه ها _می‌خوایم بریم مسجد جامع خرمشهر یکی از بچه‌ها به اعتراض گفت پس چرا مسجد ما رو ببرید کانالی که ابراهیم هادی اونجا شهید شده آقای امیری تبسمی زد _چشم اونجا هم می‌بریمتون صبور باشید همه جاها رو بهتون نشون میدیم اما الان تو برنامه‌مون هست بریم مسجد جامع خرمشهر نزدیک مسجد که رسیدیم ما رو نگه داشتن آقای امیری گفت بچه‌ها این مسجد یه روزی به هدایت آیت الله موسوی محل فعالیتهای ضد رژیم پهلوی داشته و اولین شهید انقلاب در جلوی این مسجد از خرمشهر خانمی بوده به نام شهناز محمدی که با شلیک گلوله به شهادت رسیده شادی روحش یک صلوات بفرستید همه با هم گفتیم اللهم صل علی محمد و آل محمد رو کردم به ساسان شنیدی داداش میگه اولین شهید این شهر خانم بوده ساسان روش رو از من برگردوند آقای امیری وارد مسجد شد بقیه هم به دنبال اون اومدیم تو مسجد. آقای امیری رفت با یه آقایی صحبت کرد و با هم اومدن پیش ما آقای امیری رو کرد به جمع _عزیزان سردارباقرزاده مسئول تفحص شهدا میخوان در مورد این مسجد و عزیزانی که خون پاکشون در این شهر ریخته شده صحبت کنند... ادامه دارد... کپی حرام⛔️ جمعه ها و روزهای تعطیل داستان نداریم