eitaa logo
شهید موسوی نژاد
380 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
7 فایل
🌷🌷 اینجا قراره که فقط و فقط از #شـهدا درس زندگی بگیریم 🌷🌷 مطمئن باشین شهدا دعوتتون کردن 🌹سرهنگ پاسدار شهیدسیدعبدالحسین موسوی نژاد ولادت: خمین ۱۳۴۸/۲/۱     شهادت: منطقه سردشت ۱۳۹۰/۴/۳۰ مزار:گلزارشهدای قم "روزانه خواندن زیارت عاشوراراامتحان کنید"
مشاهده در ایتا
دانلود
*آیت الله دستغیب(ره)؛ اگر سگ گرسنه ای به شما روی بیاورد و همراه شما نان و گوشت باشد، آیا با گفتن چخ ، سگ میرود؟! چوب هم بلند کنی فایده ندارد، او گرسنه است وچشمش به غذاست و دست بردار نیست، اما اگر هیچ همراه نداشته باشی، می فهمد چیزی نداری و میرود… شیطان هم در کمین انسان است؛ نگاهی به دل می کند اگر آذوقه اش که همان.: حب مال، شهوت قدرت، بخل، حسادت و… درآن بود، همانجا متمرکز میشود و می ماند. و اگر صدبارهم بگویی: اعوذبالله من الشیطان الرجیم فایده ندارد. اما اگر طعمه و آذوقه اش، را دور کنی آنگاه می بینی با یک استغفار فرار میکند... تا وقتی گناه رو قلبا دوست داریم و خودمون رو در موقعیت گناه قرار میدیم، هزار استغفار و توبه فایده ایی ندارد باید ازموقعیت گناه فرار کنیم و به خدا پناهنده بشیم... @shahidmosavinejad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹یه آخ نگفت نثار روح گرانقدر تمام شهدا امام شهدا هدیه کنیم صلواتی بر محمد و آل محمد @shahidmosavinejad
🔰شفای شهید محمد معماریان عنایت رسول خدا (ص) محمد هجده ماهه بود. چند روز بود که تب شدیدی داشت و پائین نمی آمد. مادر برش داشت آورد بیمارستان. دکترها پس از معاینه و آزمایشات، گفتند که بچه شما مننژیت مغزی دارد و تنهاترین راه درمانش برداشتن آب نخاع برای تحقیق بیشتر است. در این صورت هم احتمال سلامتی خیلی پائین است و ممکن است بچه فلج شود. مادر تنش گر گرفت. نمی توانست بچه فلج ار نگه دارد. گفت: نه نمی خواهم. دکتر عصبانی شد و گفت: اگر بخواهی بچه را از این بیمارستان بیرون ببری، زیر پرونده اش می نویسم هیچ بیمارستانی قبولش نکند. مادر گفت: آنکه درد داده درمان هم می دهد. هر چه می خواهی بنویس. ما که بی صاحب نیستیم. محمد را آورد خانه و رختخوابش را روی قبله انداخت. شش روز بود که محمد روی به قبله داشت. بدنش داشت کم کم خشک می شد و سرش به عقب برگشته بود. دیگر طاقت نیاورد. محمد را برد بالای پشت بام و سجاده اش را انداخت و شروع کرد خواندن نماز توسل به رسول خدا (ص). شروع کرد به عرض حاجت. در همان حال اسب سواری را دید که دور سجاده اش می چرخید. بی اخیار بلند شد و گفت: یا رسول الله! من بچه ام را از شما می خواهم؛ اما سالم. اگر ماندنی است از خدا بخواه سالم به من برش گرداند. از پشت بام که آمد پائین به مادرش گفت: همین امروز این بچه یا خوب می شود یا می میرد. اگر غیر از این باشد از سادات نیستم. محمد را در رختخوابش خواباند. پس از مدت زمانی کم کم چشم های محمد باز شد. بلند شد و خندید. فردا صبح با محمد بیمارستان. دکتر تا دیدش، گفت: آمدی که التماس کنی؟ گفت: نه آمده ام بگویم رفتاری که با من کردی با دیگران نکن. بچه من به عنایت رسول خدا (ص) صحیح و سالم است. دکتر معاینه اش کرد. سالم سالم بود. به روایت مادر بزرگوارشهید @shahidmosavinejad
پیامبر خدا ﷺ فرمودند: جبرئیل و اسرافیل و عزرائیل و میکائیل نزدم آمدند 💠جبرئیل فرمود: ای پیامبرخداﷺ هر کس از امتت ده_پ صلوات بر تو بفرستد من بر پل صراط دستش را خواهم گرفت و او را عبور می‌دهم 💠میکائیل فرمود: من هم از آب حوض کوثر به او می‌نوشانم 💠اسرافیل هم فرمود: منم سر به سجده می‌گذارم و سر را بلند نخواهم کرد تا خداوند همه‌ی گناهان اورا نبخشاید 💠عزرائیل هم گفت: منم روح او را همانند روح پیامبران قبض می‌کنم. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى سَيِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَعَلَى آلِهِ وَصَحْبِهِ وَسَلِّمْ منبع .درةالناصحین @shahidmosavinejad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌 ✍دنیای که انقدرمردم مشغول میکنه که بیابان وصحرایی سهم امام زمان (عج)باشه خاک برسراون دنیا... @shahidmosavinejad
یه روایت داریم که: امام صادق(ع) میفرماید: اِنَّمَا خُلِّدَ اَهلُ النَّارِ فِی النَّارِ لِاَنَّ نِيَّاتِهِم كَانَت فِی الدُّنيَا اَن لَو خُلِّدُوا فِيهَا اَن يَعصُوا الله اَبَداً یه عده ای روز قیامت توی جهنم برای همیشه عذاب میشن، چون نیتشون این بوده که اگه تا ابد توی دنیا باشن، تا ابد عصیان کنند...(اصول کافی) و در ادامه روایت هم میفرماید که اهل بهشت در بهشت برای همیشه باقی میمونن چون نیتشون این بوده که اگه تا ابد هم توی دنیا باشن، اطاعت پروردگار و انجام بدن... برای همین تا ابد توی بهشت میمونن...
برای خدا خیلی مهمه که آدم توی ذهنش چه چیزایی رو مرور میکنه! یاد بگیر کن نیت های خوب. اصلا عمل هم نکردی نکن! شاید سخت باشه و نتونی ولی واقعا نیت هم نمیتونی بکنی؟🤨 یعنی یه ثانیه نمیتونی توی ذهنت مرور کنی که ای کاش من هزارمیلیارد تومن پول داشتم و به فقرا کمک میکردم!😒 خدا ثواب کمک هزار میلیاردی به فقرا رو به حسابت میریزه!😍 واقعا کاری داره ثواب بردن؟! واقعا اونی که جهنم میره حقش نیست؟ حتی توی ذهنش هم مرور نکرده بوده که خوب باشه...😔
شهید علی پور حیدری «مردم از گناه دوری کنید چرا که هیچ نفعی از ارتکاب آن برای شما بوجود نمی‌آید. همیشه راستگو باشید که رهایی در راستگویی است و از دروغ بپرهیزید که مرگ در دروغگویی است. کار خیر کنید. کمتر حرف بزنید و بیشتر عمل کنید. هر شب قبل از خواب مقداری از اعمالتان را که در روز انجام دادید مرور کنید و سعی کنید فردایتان از دیروزتان بهتر باشد.» @shahidmosavinejad
شهيد دوران در مدت دوسال اول جنگ بيش از 120پرواز عمليات برون مرزي داشته كه چنين آماري در تاريخ جنگ هاي دنيا بي سابقه است.آخرين باركه قرار شد عباس به عمليات بمباران پالايشگاه الدوره برود،طبق معمول سخن خاصي نداشتيم و مانند هميشه كه عباس به مأموريت مي رفت صحبت كرديم .بعد كه به شهادت رسيد متوجه شدم كه به يكي از دوستانش گفته بوده كه احتمالاً اين آخرين پرواز من است و ميخواهم در صورتي كه به پايگاه برنگشتم اولين كسي باشي كه خانواده ام را خبر مي كند.«همسر شهيد» عباس دوران @shahidmosavinejad
🔎 ▫️إيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ ✍️ پروردگارا! فقط تو را می‌پرستیم، و در همۀ امورمان، تنها از تو یاری می‌خواهیم. ⬅️ سوره فاتحه آیه 5 ترجمه استاد حسین انصاریان @shahidmosavinejad
✍خدایا ! چشم طمع به بهشت تو نیز ندارم ، زیرا عبادت هایم را برای این به درگاهت میکنم که تو را لایق عبادت می دانم ، و تو را عادل میدانم و می دانم که تنها بودن در جوار تو سعادت حضور در قیامت توست که انسان را سعادتمند میکند . خدایا ! سالها و ماه هاست که به دنبال دست یافتن به وصال خویش شهر ها و آبادی ها و کوه ها و دشت ها و بیابانها را پشت سر گذاشته ام ولی هنوز خود را نشناخته ام @shahidmosavinejad
راوی: شب عقد کلی سنت شکنی کردیم. سفره نینداختیم، یک سجاده پهن کردیم رو به قبله، و یک جلد قرآن هم مقابلش. مهریه را هم بر خلاف آن زمان سنگین نگرفتیم؛ اما مراسم‌مان شلوغ بود. همه را دعوت کرده بودیم؛ البته نه برای ریخت و پاش، برای اینکه سادگی ازدواج‌مان را ببینند؛ این که می‌شود ساده ازدواج کرد، و خوشبخت بود. عروسی‌مان هم از این ساده تر بود. اصلا مراسمی نبود. شب نیمه شعبان، خانواده علی آمدند خانه ما، دورهم شام خوردیم، بعد هم من و علی رفتیم خانه‌ی بخت. 📚 قرمز رنگ خون بابا @shahidmosavinejad
🧠 ۲۵ سال خانه نشینیِ ، محصولِ اُمّت بود! خَنّاسـان به رسیدند تا مردم قدرِ را بدانند @shahidmosavinejad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📸 استاد انصاریان اخلاق پروردگار عالم، عفو و گذشت، رحمت، مهربانی و نان‌رسانی است و این شدنی است که پیغمبر فرموده‌اند اینگونه باشید، زیرا انسان ظرفیت آن را دارد. 👈 قم، دهه سوم صفر، پاییز 99 @shahidmosavinejad
✍وی اولین زن شهید در خرمشهر می باشد که در سال ۱۳۳۶ در خرمشهر به دنیا آمد . تحصیلات خود را تا دیپلم ادامه داد . با شروع جنگ و اشغال خرمشهر در کنار برادرانش ، ناصر ، محمد و حسین در شهر ماند و به دفاع پرداخت . در هشتم مهر ۱۳۵۹ ، کامیونی حامل بار از شیراز به خرمشهر آمد و باید بار را در مکتب خانه خالی می کرد ، دخترها خود مشغول شدند و منتظر مردان نماندند . اندکی بعد ، چند خانه آنطرف تر ، مورد اصابت گلوله خمپاره عراقی ها قرار می گیرد . شهناز با یکی از دوستانش برای کمک به اعضای آن خانواده می روند ، که یک خمپاره دیگر به آن محل اصابت می کند و شهناز در سن ۲۳ سالگی به شهادت می رسد..... @shahidmosavinejad
کار همیشگی‌اش بود، لباس نظامی را که می‌پوشید دست رو سینه می‌گذاشت و سلام به (علیه السلام) می‌داد. بعد هم رو به عکس می‌ایستاد و احترام نظامی می‌گذاشت. بهش گفتم مگه آقا شما رو می‌بیند که شما همیشه احترام می‌ذارید؟ بهم گفت وظیفه من احترام به آقاست حتی اگر به ظاهر ایشان من را نبینند... راوی :همسر شهید @shahidmosavinejad
✍ای مسئولین توجه داشته باشید امروز مسئولیت حفاظت از خون شهیدان در درجه اول به عهده شماست...... حسین ثامنی @shahidmosavinejad
هوای نفس دست از سر ما بر نمی دارد ، راه کار چیست ؟ رضا محمدی.mp3
2.26M
✍ هوای نفس دست از سر ما بر نمی دارد ، راه کار چیست ؟ ✍ پاسخ توسط استاد : رضا محمدی @shahidmosavinejad
🔰ارادت شهید عبد المهدی مغفوری به نام حضرت فاطمه (س) عبد المهدی ارادت ویژه ای به حضرت زهرا (س) داشت. به طوری که حتی حرمت اسم فاطمه را هم نگه می داشت. ✍برش اول: یک روز به من گفت: چند فرزند دختر داری؟ گفتم: پنج فرزند. گفت: آیا اسم هیچ کدام از آنها را فاطمه گذاشته ای؟ بهترین نام برای دختر فاطمه است. ✍برش دوم: دختر دومم مدام کفش هایش را گم می کرد و پا برهنه می آمد خانه. روزی باهم داشتیم می رفتیم مسجد جامع. باز کفش هایش را گم کرده بود و پا برهنه می آمد. گفت: بابا! اگر پاهایم زخم بشود، فرش های مسجد نجس می شود چه کار کنم؟ عبد المهدی بغلش کرد. به عبد المهدی گفتم: این دختر زیاد کفش هایش را گم می کند، یک بار دعوایش کن حواسش را جمع کند. گفت: چون هم نام فاطمه زهرا (س) نمی توانم بهش چیزی بگویم. ✍راوی: زهرا سلطان زاده؛ همسرشهید @shahidmosavinejad