eitaa logo
شهید شو 🌷
4.1هزار دنبال‌کننده
18.6هزار عکس
3.6هزار ویدیو
69 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: @the_commander73 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید شو 🌷
💔 سلام همسنگری ها #روز_سیزدهم_چله_زیارت_عاشورا و هر روز به نیت یک شهید🥀 امروز به نیت #شهید_جهاد_مغن
💔 سلام همسنگری ها و هر روز به نیت یک شهید🥀 امروز به نیت حاج همت این طریق خواندن زیارت عاشورا بسیار مجرب هست برای رسیدن به حاجت و گفته شده تا یک سال مداومت شود ان شالله بعد از چله هم ادامه بدیم تا یک سال طریقه خواندن: ابتدا دعای امین الله را می خوانیم (چون به خاطر گناهانی که از ما سر زده نعوذ بالله دچار ظلم در حق معصومین شده باشیم، شامل لعن زیارت عاشورا نشویم) زیارت عاشورا را با ۱۰ لعن و ۱۰ سلام میخوانیم نماز زیارت دعای علقمه اگر دوست داشتید نام کاربریتونو بفرستید تا بدونیم چند نفریم.... و اینکه میتونید نام ارسال کنید تا به نیت ایشون هم خوانده شود @Emadodin123 💕 @aah3noghte💕
4_5974275658782608350.mp3
11.72M
۳ ← مگر من کیستم که خدا ، اصرار دارد حتماً فردی به عظمت صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ، از سوی خودِ او برایمان ، سبک زندگی بیاورد؟ 📍مگر من کیستم ، که باید برای هر قدم که برمیدارم ، فردی به بزرگی امیرالمؤمنین و فرزندانش ، قواعد سلامتِ آن قدم را برایم تعریف کرده باشند؟ ← مگر من کیستم که زندگی ، خارج از مورد تأیید خالق من ، مرا در نظام ابدی دچار مشکل می‌کند؟ ... 💞 @aah3noghte💞 ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💔 🕊بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ🕊 ☀️اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُوَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيان وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ؛يا مَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ ؛الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ،الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ☀️ ... 💕@aah3noghte💕
💔 سید علی قاضی ؛ دو سه روز است در این فکرم که اگر در بهشت نگذارند نماز بخوانیم چه بکنیم ؟!
هدایت شده از شهید شو 🌷
💔 ✅صلوات هنگام ظهر روزهای ماه شعبان و شب نیمه شعبان . ... 💞 @aah3noghte💞
یاد مردان خطرڪرده بخیر یاد یاران سفرڪرده بخیر💔 یاد مردانی که چون شیران روز حمله فتح و ظفر کرده بخیر🕊 ... 💕@aah3noghte💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 🎥 ببینید | مثالی زیبا از مدل کار برخی در ⁉️ برنامه روزانه سردار سلیمانی چه بود؟ اگر بشنوید روزی ۱۲ساعت می‌خوابید چه می‌کنید؟!! ♨️ تمام دشمنان ۱۲۴هزار پیامبر و ۱۴معصوم به میدان آمده‌اند؛ ❌ اما عده‌ای هنوز جهاد را جدی نگرفته‌اند! 🔶 برشی از سخنرانی ... 💞 @aah3noghte💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟣 ماجرای جالب دستگیری حضرت بقیة الله ارواحنا فداه، از طلبه ای که به فقر و بیماری مبتلا بود ▪️آیت الله ناصری حفظه ‌الله تعالی طلبه‌ای در کربلا ازدواج می‌کند و بیمار می‌شود و بخاطر بیماری قرض می‌کرده تا اینکه دیگر نمی‌تواند قرض کند و شرایط بیماری هم خیلی دشوار می‌شود. می‌رود حرم سیدالشهداء سلام الله علیه با حالت اضطرار و می‌گوید من سرباز فرزند شما حضرت مهدی هستم مرا محل نمی‌گذارد مرگ مرا از خدا بخواهید... بعد که به خانه می‌آید چون مطمئن بوده دعای زیر قبّه مستجاب است؛ می‌رود بالای پشت‌بام منتظر جناب عزرائیل که مرگش فرا رسد... ناگهان صدایی می‌شنود... ... 💕@aah3noghte💕
💔 🦋 یک روز به هانری کُربَن فیلسوف و فرانسوی گفت: 💕« ما شیعه ها مناجات داریم! دعا و گریه داریم؛ وقتی تلخی به ما فشار می‌آورد، یک مقدار با خدا حرف می‌زنیم و آرام می‌شویم. شما که پروفسور هستی وقتی گرفتار می‌شوی در فرانسه چه می‌کنی❓» 🦋 گفت: بنده هم گریه می‌کنم. من خودم کتاب را دارم و هر وقت که ناراحت می‌شوم آن‌را به همراه ترجمه‌اش می‌خوانم. من هم گریه می‌کنم. مناجات آرام‌بخش است.» ••• - تصدقِ کلام‌تون آقاجانم امام‌سجاد💚 علیه‌السلام ❤️ ... 💞 @aah3noghte💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دوستانی که میگویید من امام زمان رو دوست دارم دوست داشتن به حرف نیست به عمل هست دوست داشتن به یدونه اللهم عجل لولیک الفرج نیست حالا من یه روش خوب میگم برای عمل کردن به حرف دوستانی که میگن من امام زمان رو دوست دارم.‌" از یه کار کوچیک شروع کنید عکس پروفایلتون رو امام زمانی کنید تصویر زمینه گوشیتون رو امام زمانی کنید مسجد اگر میرید مردم مسجد رو با امام زمان اشنا کنید بعد از نماز توی مسجد دعای فرج بخونید دوستاتون و رفیق هاتونو با امام زمان اشنا کنید. دوستی به حرف نیست به عمل😉 یک نفر اگر تونستی با امام زمان آشنا و رفیق کنی بدون تو سردار سپاه اقا هستی😍 پاداش و ثوابی بهتر از این؟؟؟ پس از همین الان شروع کن😉
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید شو 🌷
``💔 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 📕 رمان امنیتی #خط_قرمز ⛔️ ✍️ به قلم: #فاطمه_شکیبا #قسمت165 دلم در ه
💔

 
📕 رمان امنیتی  ⛔️
✍️ به قلم:  



حامد که متوجه تاخیرم شده، دوباره برمی‌گردد و من را می‌بیند که سر دوراهیِ سلما و دیرالزور گیر کرده‌ام.

نهایت درماندگی‌ام را در صدایم می‌ریزم:
- نمی‌ذاره بیام...

حامد نگاهی به سلما می‌اندازد و بعد از چندثانیه، طوری لبخند می‌زند که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده: خب طبیعیه. چون تو رو اول دیده، بیشتر بهت اعتماد داره. ضربه سنگینی هم خورده. باهاش برو، تحویلش بده به یه جایی که مواظبش باشن.

و قدمی جلو می‌گذارد: عباس این بچه الان بیشتر از امنیت، به  نیاز داره. خیلی مواظبش باش. حتما بسپارش به جایی که هواشو داشته باشن. برو برسونش و زود برگرد.

- ولی... به من... نیاز ندارین؟

صادقانه سرش را تکان می‌دهد و می‌خندد: نیاز که خیلی داریم، ولی فکر کنم سلما کوچولو بیشتر بهت نیاز داره. زود بیا! باشه؟😉

لبخندی می‌زنم و همراه سلما، سوار ماشین می‌شوم. سلما روی پایم نشسته است و خودش را چسبانده به سینه‌ام.

معلوم نیست بچه چقدر بی‌محبتی دیده که انقدر راحت به منِ غریبه اعتماد کرده؛ با یک ذره محبت فقط.😔

یاد هِرَم نیازهای مازلو می‌افتم؛ یاد دومین نیاز بشر که امنیت است و بعدش، در پله بالاتر، نیاز به احترام و محبت...

مطمئنم سلما چیزی از هرم مازلو و نیازهای اولیه انسان نمی‌داند؛ اما قطعاً از همه یا بیشتر آن محروم بوده.

انگار حامد راست می‌گفت؛ سلما بیشتر از یک جای امن، به یک آغوش پر از محبت نیاز دارد که در آن احساس امنیت کند.

دیگر از سلما سوالی نمی‌پرسم چون می‌دانم بی‌پاسخ می‌گذاردشان.
به زخم دستانش نگاه می‌کنم؛ به پارچه کثیفی که روی آن بسته شده.
آرام دستش را می‌گیرم و بدون این که علت زخم را بپرسم، سعی می‌کنم پارچه را باز کنم؛ اما از درد دستش را پس می‌کشد و دستانش را میان سینه خودش و من پنهان می‌کند که به آن‌ها دست نزنم.

از ترس شکنندگی اعتمادش، دیگر تلاشی برای گرفتن دستانش نمی‌کنم. 

کاش شعری یا قصه‌ای به زبان عربی بلد بودم که برایش بگویم؛ اما هیچ‌وقت فکرش را نمی‌کردم در جنگ با چنین موقعیتی مواجه شوم.

مطهره کنارم نشسته است. آرام در گوش سلما لالایی می‌خواند.
 چقدر صدایش قشنگ است!

هیچ‌وقت برایم آواز نخوانده بود؛ یعنی دو ماه و بیست و سه روز فرصت کمی بود برای این که بفهمم مطهره صدای قشنگی برای لالایی خواندن دارد.😔

دستان سلما که به لباسم چنگ زده‌اند، کم‌کم شل می‌شوند و چشمانش روی هم می‌افتد.

باز هم این سوال در مغزم جرقه می‌زند که: سلما مگر مطهره را می‌بیند؟

مسیر تقریباً یک ساعته تا الشولا را وقتی به پایان می‌رسانیم که خورشید به وسط آسمان رسیده و دارند اذان ظهر را می‌گویند.

الشولا یک شهر بسیار کوچک و نه چندان سرسبز دقیقاً وسط بیابان است و در دل افسوس می‌خورم که ای کاش می‌شد سلما را به جای بهتری، مثلا تدمر، حمص یا دمشق می‌رساندم؛ اما زمان زیادی ندارم و باید زود برگردم.

سلما را که در خواب معصوم‌تر به نظر می‌رسد(و البته کمی سنگین‌تر هم شده است)، در آغوش می‌گیرم. با کمی پرس و جو، او را به بیمارستان صحرایی‌ای می‌رسانم که بچه‌های خودمان در الشولا احداث کرده‌اند.

در نتیجه عملیات آزادسازی دیرالزور، بیمارستان هم شلوغ است و پر از مجروحان نظامی.

می‌توانم سلما را بگذارم همین‌جا و بروم پی کارم؛ اما مطمئنم اگر بیدار بشود و خودش را تنها میان این‌همه غریبه ببیند، بی‌نهایت وحشت‌زده خواهد شد.

از بیمارستان بیرون می‌زنم و بلاتکلیف در خیابان می‌ایستم؛ جایی که مانع عبور امدادگرها و مجروحان نباشم. آفتاب چشمم را می‌زند.


... 
...



💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 برای صد در صد رفته بود سوریه #شهادت🥀 #شهید_جواد_محمدی #تصویربازشود #روز_جانباز #آھ_اے_شھادت...
💔 قرارمان این بود که شب، بعد از مراسم عروسی، با ماشین ساده‌ای برویم تا خانه خودمان، گفتیم ماشین را گل نزنیم اما دخترهای فامیل قبول نکردند. آقا جواد گفت پس شیشه‌ی جلوی عروس را کامل گل بزنید. این طوری هم ماشین را گل زده بودند، هم جلوی دید گرفته می‌شد. به فامیل هم تاکید کرده بود دنبال ماشین عروس نیایند. می‌گفت می‌آیند بوق می‌زنند و مزاحم استراحت مردم می‌شوند. راوی همسر قسمتی‌ازکتاب‌ با اندکی تغییر ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 وصل کن این فراق را از دور برکـــــه کن باتلاق را از دور ضربانم رضا رضا شده است بشـنو این اشتیاق
💔 دوباره دیشبی در خواب دیدم؛ زیر ایوانم! دوباره این دل شیدای من میلِ زیارت کرد😔 " أَلسَّلٰامُ عَلَیکَ یٰا عَلی اِبنِ موسَی أَلرّضٰا" ... 💞 @aah3noghte💞