💔
#دوست_داشتن آدمهای بزرگ
انسان را بزرگ میکند
و دوست داشتن آدمهای نورانی💫
به انسان نورانیت میدهد
اثر وضعی #محبوب
آنقدر زیاد است که
آدم باید مراقب باشد
مبادا به افراد بیارزش علاقه پیدا کند‼️
چه دوستی بهتراز #شهـــدا ⁉️
رفیقت که شهدایی باشد
#تو_هم_شهید_خواهی_شد
سالروز زمینی شدنت مبارک برادرشهیدم
#شهیدمحمودرضابیضائی
💕 @aah3noghte💕
💔
همرزمان شهید مدافع حرم، محمودرضا بیضایی تعریف کردند:
برای شناسایی منطقهای در حلب سوریه به پشتبام مسجد تخریبشدهای رفته بودند.
گنبد سبزرنگ مسجد جابهجا ریخته و آسیبدیده بود اما پرچم قرمزرنگی هنوز بر بالای آن دیده میشد.
باد پرچم را به دور میلهاش چرخانده بود و نوشته روی آن دیده نمیشد.
محمودرضا بیخیال از اینکه توسط تکفیریها که در نزدیکی آنها بودند دیده شود با شوقی عجیب به بالای گنبد میرود و باله پرچم را در باد رها میکند. روی پرچم سرخرنگ نوشته یا اباالفضل العباس.
همرزم محمودرضا همینطور که دارد از او فیلم میگیرد به او میگوید:
ان شاءالله بری کربلا.
به سه ساعت نکشید که محمودرضا به آرزویش رسید.
در یک کانال چند ترکش به پهلوی چپش اصابت کرد و به شهادت رسید. بالای سرش که رسیده بودند نفسهای آخرش بود. غلتیده به خون آرام بود و ذکر نامعلومی میگفت...
#شهیدمحمودرضابیضائی
#آھ...
💕 @aah3noghte💕
💔
#شهادت_هر_شهید_دست_خودش_است...
من بہ این نتیجـہ رسیده ام
ڪہ شهادت، دست خودمان است...☝️
انتخاب شهــــادٺ را خداونـد
به عهده خودمـان گذاشته است
ایـن مـا هسـتیم ڪہ میتوانیـم
#شـرایـط آن را فراهــم ڪـنیـم
مـا هستیم ڪہ
#تعـیین ڪنندهی
این مسـئله هسـتیم ...
تا #خالــص نشـوی
خـدا تـو را بر نمی گزینـد ،
لـذا بایـد سعـی ڪنیـم ڪہ
خـداونـد #عاشــقمان بشـود
تا مـا را ببــرد ...
پ.ن✍
شبیه همین حرف را #شهیدمحمودرضا بیضائی به برادرش گفته بود
من به این نتیجه رسیده ام که شهادت هر شهید، دست خودش است...
#نابغه_دفاع_مقدس
#شهیدسردارحسن_باقری
#شـهادت_فڪه۱۳۶۱
#شهیدمحمودرضابیضائی
#شهید_مدافع_حرم
#آھ...
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 #شهادت_هر_شهید_دست_خودش_است... من بہ این نتیجـہ رسیده ام ڪہ شهادت، دست خودمان است...☝️ انتخاب شه
💔
چندماه قبل از #شهادت
محمودرضا یک شب خواب #شهیدهمت را دیدم.
دیدم دقیقا در موقعیتی که در پایان بندی اپیزودهای مستند #سردارخبیر نشان می دهد.
با بسیجی هایی که کنار ماشین تویوتا منتظر #حاج_همت هستند تا با او #دست بدهند، ایستاده ام.
حاج #همت با قدم های تند آمد و رسید کنار تویوتا.
من دستم را جلو بردم،دستش را گرفتم و بغلش کردم.
هنوز #دست حاج همت توی دستم بود که به او گفتم:
دست ما را هم بگیرید.
منظورم #شفاعت برای باز شدن باب #شهادت بود.
#حاج همت #گفت:
دست من #نیست و دستم را رها کرد.😒
از همان شب تا مدتی ذهنم درگیر این موضوع شده بود که چطور ممکن است دست #شهدا در برآوردن چنین #حاجتی باز نباشد.❗️
فکر می کردم اگر چنین چیزی دست #شهدا نیست پس دست چه کسی است❓
تا اینکه یک شب که در منزل #محمودرضا مهمان بودم، خوابم را برای او تعریف کردم.
خیلی مطمئن گفت:
راست می گوید دست او نیست.☝️
بیشتر تعجب کردم ،بعد گفت:
من در #سوریه خودم به این نتیجه رسیده ام و با یقین می گویم هرکس #شهید شده،خواسته که #شهید بشود.👌🕊
#شهادت_شهید_فقط_دست_خودش_است.☝️
#شهیدمحمودرضابیضائی
راوی: احمدرضابیضائی
📚تو شهید نمیشوی!
#آھ...
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 فاتح، مسئول نیروی انسانی تیپ شده بود، هنوز بسیاری از نیروها نمیشناختنش یک روز عده ای از رزمنده
💔
#گذری_کوتاه_بر_زندگی_شھدا
#شهیدمحمودرضابیضائی
قسمت اول
پاییز سال 60 بود. سال های آغازین جنگ.
خانواده بیضایی با احمد رضای سه ساله شان در تبریز زندگی می کردند. آنها منتظر تولد فرزند دومشان بودند. در 18 آذر انتظارشان پایان یافت و محمود رضا به دنیا آمد.👶
دانش آموز بود . درس خوان و ورزشکار . 10 سالش بود که کاراته را شروع کرد . به ورزش های رزمی علاقه بسیاری داشت .🙅
در سال 72 در 12 سالگی همراه تیم آذربایجان شرقی در مسابقات بین المللی چهار جانبه تبریز به مقام قهرمانی دست پیدا کرد .🏅
محمودرضا فوتبال را هم خیلی دوست داشت⚽️
و حتی تصمیم داشت به صورت حرفه ای به این ورزش بپردازد ولی به خاطر مشغله های درسی منصرف شد
#ادامه_دارد...
#شهیدمحمودرضابیضائی
#حسین_نصرتی
#آھ...
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 #گذری_کوتاه_بر_زندگی_شھدا #شهیدمحمودرضابیضائی قسمت اول پاییز سال 60 بود. سال های آغازین جنگ. خ
💔
#گذری_کوتاه_بر_زندگی_شھدا
#شهیدمحمودرضابیضائی
قسمت دوم
اوایل دهه هفتاد بود . تازه به محله جدید رفته بودیم .
پنج شنبه شب ها یک دستگاه اتوبوس می آمد جلوی مسجد ، نماز گزارها راسوار می کرد و می برد مسجد جامع برای دعای کمیل . راه دوری بود . من بیشتر وقت ها درس را پیش خودم بهانه می کردم و نمی رفتم ولی محمود رضا هر هفته با یک شور و شوقی می رفت .
یادم است بار اولی که رفت و بعد از دعا به خانه برگشت گریه کرده بود .
پرسیدم چطور بود ؟
گفت : حیف است آدم این دعا را بخواند ولی نفهمد چه می گوید .
این حرفش توی گوشم مانده است .
هروقت دعای کمیل گوش می دهم محمود رضا می آید جلوی چشمم...
راوی: برادر شهید
#ادامه_دارد...
#خاطره
#آھ...
💕 @aah3noghte💕
#اختصاصے_کانال_آھ...
شهید شو 🌷
💔 #گذری_کوتاه_بر_زندگی_شھدا #شهیدمحمودرضابیضائی قسمت دوم اوایل دهه هفتاد بود . تازه به محله جدید
💔
#گذری_بر_زندگی_شھدا
#شهیدمحمودرضابیضائی
قسمت سوم
معمولا من و محمود رضا در اتاق پذیرایی درس می خواندیم.
پذیرایی ما اتاق بزرگی بود که فقط مواقعی که مهمان داشتیم و یا زمانی که قصد درس خواندن داشتیم اجازه ورود به آنجا را داشتیم .
یک شب بعداز نصف شب برای درس خواندن به اتاق پذیرایی رفتم و دیدم قبل من محمود رضا آنجاست اما نه برای درس! داشت نماز می خواند .
آن موقع ۱۳ سالم بود و محمودرضا ۱۰ ساله بود.
جا خوردم . آمدم بیرون و رفتم به اتاق خودم .
فردا شب باز محمود رضا در پذیرایی بود و در حال نماز . چند شب پشت سر هم همین طور بود .
یک شب در نظر گرفتمش ، نمازشب او حدود دو ساعت طول کشید .
صبح بهش گفتم : نماز شب خواندن برای تو ضرورتی ندارد .کمبود خواب پیدا می کنی ! در مدرسه چرت می زنی ! تازه گذشته از آن تو هنوز خیلی سنت پایینه و شاید نماز های یومیه هم بر تو واجب نشده باشد ، چه برسه به نماز شب ، آن هم اینجوری .
صحبت که کردیم فهمیدم یکی از دوستان طلبه اش در مورد فضیلت نماز شب برای محمود رضا صحبت کرده و محمود رضا چنان از حرف های آن طلبه تحت تاثیر واقع شده بود که تا یک هفته مرتب نماز شب را ادامه می داد .
اما به هر حربه ای بود مانعش شدیم و فعلا از نماز شب خواندن منصرفش کردیم !ولی هنوز چهره و حالت زیبای نو جوانانه اش سر نماز شب را فراموش نمی کنم...
راوی برادر شهید
#ادامه_دارد...
اختصاصی کانال آھ...
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 #گذری_بر_زندگی_شھدا #شهیدمحمودرضابیضائی قسمت سوم معمولا من و محمود رضا در اتاق پذیرایی درس می خ
💔
#گذری_کوتاه_بر_زندگی_شھدا
#شهیدمحمودرضابیضائی
قسمت چهارم
محمود رضا دیپلمه رشته تجربی بود .18 شهریور 80 بود که عازم خدمت سربازی شد.
دوره آموزشی را در اردکان یزد و ادامه خدمت را در نیروی هوایی سپاه به مدت 19 ماه در پادگان شهید باکری و 2ماه در پادگان الزهرا علیها السلام در تبریز گذراند.
در دوره سربازی از نزدیک با #سپاه آشنا شد و تحول مهمی در زندگی اش اتفاق افتاد.✌️
بعد از خدمت ، علی رغم تشویق اقوام برای ادامه تحصیل و ورود به دانشگاه ، با #اعتقاد و #اختیار کامل ، وارد سپاه شد و در بهمن 82 وارد دوره افسری دانشکده امام علی علیه السلام سپاه شد و درهمین دوران ازتبریز به تهران مهاجرت کرد .😌
در سپاه اسم مستعار #حسین_نصرتی را برای خود انتخاب کرد .😍
می گفت برگرفته از ندای ((هل من ناصر ینصرنی)) ابا عبدالله علیه السلام است و کنایه از لبیک به این ندا.
شهریور 85 هم از این دانشکده فارغ التحصیل شد.
#ادامه_دارد...
اختصاصی کانال #آھ...
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 #گذری_کوتاه_بر_زندگی_شھدا #شهیدمحمودرضابیضائی قسمت چهارم محمود رضا دیپلمه رشته تجربی بود .18
💔
#گذری_کوتاه_بر_زندگی_شھدا
#شهیدمحمودرضابیضائی
قسمت پنجم
بسیار پرکار و تلاشگر بود . تا دیر وقت کار می کرد و گاهی چندین روز به خانه نمی آمد .
حتی با اصرار های او در محل کارش تصویب شد که جمعه ها هم سر کار بیایند .
یک بار درحضور حاج قاسم سلیمانی شروع کرد به صحبت کردن برای بچه های گروه ، گفته بود :
" من اینطوری فهمیده ام که خداوند شهادت را به کسانی می دهد که پر کار هستند و شهدای ما غالبا همین طور بوده اند ."☝️
حاج قاسم هم گفته بود :
"بله همین طور است ."
یک بار وقتی بعد از شهادتش به سر کارش رفتم دیدم روی کمدش این جمله از آقا را نصب کرده :
"در جمهوری اسلامی هرجا که قرار گرفته اید همان جا را مرکز دنیا بدانید و آگاه باشید که همه کارها به شما متوجه است"☝️
#ادامه_دارد...
اختصاصی کانال #آھ...
💕 @aah3noghte💕
#ڪپےبراےغیراعضا📛
4_5776307653898666586.attheme
252.2K
💔
تم ایتا #شهید با تصویر
#شهیدمحمودرضابیضائی😍
💕 @aah3noghte💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
۱۸ آذر سالروز تولد #شهیدمحمودرضابیضائی
فیلم جشن تولد شهید...
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕