شهید شو 🌷
💔 #شهادت_هر_شهید_دست_خودش_است... من بہ این نتیجـہ رسیده ام ڪہ شهادت، دست خودمان است...☝️ انتخاب شه
💔
چندماه قبل از #شهادت
محمودرضا یک شب خواب #شهیدهمت را دیدم.
دیدم دقیقا در موقعیتی که در پایان بندی اپیزودهای مستند #سردارخبیر نشان می دهد.
با بسیجی هایی که کنار ماشین تویوتا منتظر #حاج_همت هستند تا با او #دست بدهند، ایستاده ام.
حاج #همت با قدم های تند آمد و رسید کنار تویوتا.
من دستم را جلو بردم،دستش را گرفتم و بغلش کردم.
هنوز #دست حاج همت توی دستم بود که به او گفتم:
دست ما را هم بگیرید.
منظورم #شفاعت برای باز شدن باب #شهادت بود.
#حاج همت #گفت:
دست من #نیست و دستم را رها کرد.😒
از همان شب تا مدتی ذهنم درگیر این موضوع شده بود که چطور ممکن است دست #شهدا در برآوردن چنین #حاجتی باز نباشد.❗️
فکر می کردم اگر چنین چیزی دست #شهدا نیست پس دست چه کسی است❓
تا اینکه یک شب که در منزل #محمودرضا مهمان بودم، خوابم را برای او تعریف کردم.
خیلی مطمئن گفت:
راست می گوید دست او نیست.☝️
بیشتر تعجب کردم ،بعد گفت:
من در #سوریه خودم به این نتیجه رسیده ام و با یقین می گویم هرکس #شهید شده،خواسته که #شهید بشود.👌🕊
#شهادت_شهید_فقط_دست_خودش_است.☝️
#شهیدمحمودرضابیضائی
راوی: احمدرضابیضائی
📚تو شهید نمیشوی!
#آھ...
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 ✨ #قدیس ✨ #قسمت_پنجاه_و_یکم نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے
💔
✨ #قدیس ✨
#قسمت_پنجاه_و_دوم
نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے
مردے فریــــاد زد و گفت:
"اے مــردم ڪـــوفه!
ما اهالــے شــام را به ڪتاب خـــدا #دعـــوت ڪردیم، آنان نپذیرفتند. لذا بر این اســــاس با آنان جنگیدیم.
اینڪ آنــان ما را به ڪتاب خدا مےخوانند، به خدا قســــم علـــے، امروز همان چیزے را از سپـــاه شـــام نميپذیرد ڪه دیروز #خودش آنان را به آن دعـــوت مےڪرد."
این صداے «حریث بن جابر اکبری» بــود.
مردے ڪه معاویــــه را از خانــدان ڪفر مے دانست و مسلمانےاش را بـــاور نداشت.
اینڪه خستـــــه از جنگــے فرسایشـــے، در حلقـــه ے مــردان علـــے بر تختـــه سنگـــے ایستاده بود و به علــــے #فـرمـــــان صلــــــــح با معاویــــه را مے داد.
علــــے آثار #فتنــــــه را در چهره ے بسیارے از یــــاران خـــود مےدید؛ یـــاران ساده اندیشے ڪه به #سادگــــے گرفتار حیلـــــه هاے معاویـــه شده بودند.
رو بــه آنان گفت:
"بندگـــان خـــدا!
من از هر ڪسے براے پذیرفتــن دعــوت به حڪم #قـــرآن شایستــــه ترم، ولے معاویـــه و عمـــروعـــــاص اهل #دیــن و #قــــرآن نیستند.
من #خــود، قــــرآن ناطقـــــم. من بهتــر از شما آنان را مےشناسم. من با آن ها از دوران ڪودڪے معاشـــرت ڪرده ام.
آنــــان در تمـــام احـــوال، بدتریـــن ڪودڪان و بدترین مـــردان بوده اند.
آنان قــــرآن ها را بلنـــد نڪرده اند ڪه می خواهند به آن #عمــــــــل کنند؛ بلڪه این ڪار جــــــز حیلـــــه و نیرنــــــــــگ #نیســـــت.
یـــــاران مــــن!
ســـرها و بــــازوان خود را لختــــے به من عاریـــــه دهید که حـــق به نتیجــه ے #قطعے رسیده اســـت و چیزے تا بریـــــده شدن ریشـــه ے ستمگـــــران باقــے نمانده است."
اشعث بن قیــــس، از فرماندهان علــــے و #جنگجوے توانمند، پیشاپیش بیست هزار نفر از مخالفــــان ادامه ے جنگ ایستــاد و گفت:
"اے علـــــے!
مےدانــے ڪه مـــرا از جنــگ #باڪے نیست؛ من همیشه مـــرد جنـــگ و میــــدان هاے نبـــرد بوده و هستم، اما در حال حاضـــر ادامه ے جنگ را به #ضـــــرر اســــلام و مسلمــان مےدانم.
پس به پیشنهـــاد ایــــن جمــــع از یارانــت گوش ده و دعـــوت معاویــه را به قـــــرآن و حڪمیــــت بپذیـــــــــــــــــــــر."
#ادامه_دارد...
#کپی_ممنوعه😉
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
🏴 @aah3noghte🏴
@chaharrah_majazi
شهید شو 🌷
💔 ✨ #قدیس ✨ #قسمت_پنجاه_و_پنجم نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے ساعتے گذشت و اشعــــث ڪه براے مذاڪر
💔
✨ #قدیس ✨
#قسمت_پنجاه_و_ششم
نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے
مخالفــــان گفتند:
"خيــــر!
ما جز به ابوموسے به دیگرے #راضـــے نیستیم."
بار دیگر اختلاف ها بالا گرفت.
#طبل_تفرقــــه به صــــدا در آمد.
یــــاران دیروز و مخالفـــان امروز علــــے، به گونه اي سخن مےگفتند ڪه گویے نمایندگان معاویـــه اند.😏
دستــــور از او مےگیرند و آب به آسیــــاب او مے ریزند. 😒
علے خستـــه و ڪلافه از این همه دورویے و #نفـــــاق، در عجـــب بود ڪه شیطان چگونه بندگان #مــــــؤمن را نیز مےفریبد و در جرگه ي خود جاے مے دهد.
رو به آنــان گفت:
"معاویــه براے چنین حڪمیتي عمروعاص را برگزیده ڪه با او هم راے و نظر است، در حالــي ڪه ابوموسے در این امر با من هم عقیده و هم رأے #نیست.
پس شما هم باید در برابرش ابـــن عباس را قـــرار دهیـــد، زیـــرا عمروعاص گره اے نمے بندد مگر این ڪه ابن عباس آن را بگشاید
و گره اے را باز نمےڪند ڪه پیش از او ابن عبـــاس آن را نبندد.
امرے را حےّ نمےڪند مگر این ڪه آن را سست سازد و ڪاري را #سست نمےڪند ڪه آن را محڪم نسازد."
اما سخنــان امام #تأثیــــــرے در آن مردان ریش دراز و #قاریـــان قــــرآن نداشت و پس از مدتي #مجادلــــه، پیمان نامه ے حڪمیت نوشته شد:
”رضایــــت دادیـــم ڪه در برابر حڪم قرآن، هر چه باشد تسلیــــــم شویم و هر دستورے داد اجرا ڪنیم.
ما در مورد اختلافاتے ڪه در میان ماست، ڪتاب خدا را از ابتدا تا انتـــها بین خود حڪم ساختیم.
علــے و پیروانش رضایت دادند ڪه ابوموسي اشعرے را به عنوان #ناظـــــر و #حاڪـــم بفرستند، معاویـــــه و پیروانش هم به گسیـــــــل داشتن عمـــروعـــاص به عنوان ناظر و حاكم رضایت دادند.
ایشان عهــــد و پیمـــان خدا را از آن دو نفر گرفتند ڪه ڪتاب خدا را ملاڪ قرار داده و در حڪم ڪردن از مطالب آن، به چیز دیگر تجاوز نڪنند.
از این پس، ســلاح بر زمیـــن گذاشته ميشود،
راه ها باز مےگردد
و حاضـــر و غایــــب هر دو گروه از نظر امنیــــت یڪسان هستند و تا صدور حڪم از سوے نمایندگـــــــان، امنیـــــت و دوستے بر دو طرف حاڪم خواهد بود.“
علـــے، غمگیــــن و #متفڪر در مقابل چادر فرماندهے اش ایستاده بود و به نقطه ای خیره شده بود ڪه در آن، عده اے به دور اشعــث حلقه زده بودند و او داشت عهدنامه ے حڪمیت را با صداے بلند براے آنان مےخواند.
علـــے وقتے از میــان آن جمع بیرون آمد ڪه مالـــڪ و چند تن از یارانش را در ڪنار خود دید.
به مالـــڪ نگاه ڪرد و گفت:
"مےبینے ڪه مردم #بےوفــاے ڪوفه چگونه #فریـــــب معاویــــه را خوردند؟
من، سســـت عنصــر تر از اینان جماعـــــت ندیدم."
#ادامه_دارد...
#کپی_ممنوعه😉
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
🏴 @aah3noghte🏴
@chaharrah_majazi
شهید شو 🌷
💔 ✨ #قدیس ✨ #قسمت_هشتاد_و_دوم نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے ڪشیش فڪر مےڪــرد که شیوه ے برخورد عل
💔
✨ #قدیس ✨
#قسمت_هشتاد_و_سوم
نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے
علـــے فرمود:
"این ڪــارها و این رســم ها هیــچ سودے براے مـن و شمـا ندارد، زیرا مـن مانند امیــران نیستم ڪـه از #تشریفــات و تڪریـــم ها خشنــود شوم و شایسته #نیسـت ڪـه شما خود را به زحمـت بیندازید.
در مــورد آذوقــــه هم حاضــــــر نیستم چیزے از روزے شما را بخـــورم، مگر آن ڪه #بهــــــاے آن را بگیرید."
آن ها گفتند:
"یا امیـــر المؤمنیــن قبــول است؛ به شرط آن ڪه #بهــــاے آن را خود ما تعییـــن ڪنیم."
امام فرمودند:
"خیـــر!
در این صــورت شما قیمـــت درستـــے بر آن نخواهید گذاشت."
آن ها پرسیدند:
"چه عیبـــــــے دارد؟!
ما مےخواهیــــم آن را به شمـا هدیــه بدهیــم.
مگر هدیـــه دادن #ممنـــــوع است ڪه ما را از آن بــــاز مےدارے؟"
امام پاســخ دادند:
"هدیــــــه دادن #حــــــــــرام نیست، اما هدیــه گرفتن من عنوان امیــــر از شما مردم نیازمند، ڪـار شایسته اے نیست."
در روایتـــے خوانــدم ڪـه مـردے به نام علاء بن زیاد حارثــے به امیــر مومنــان عرض ڪرد:
"یا علــــــــے!
از دست بـرادرم عــــاص گلایـــه دارم."
حضــرت فرمـــود:
"چه ڪـار ڪـرده است؟ "
گفت:
"عبایــے پوشیده و از دنیا ڪناره گیرے نموده است."
حضرت فرمـــود:
"از او بخواهیـــد به نــزد مــن آیـد."
وقتــے عـــــــاص به خدمـــــت امــام رسید، امــام خطــــاب به او فرمــود:
"شیطـــــان تو را فریــــب داده است!
چــرا به زن و فرزنــدت رحـــم نمےڪنــــے؟
گمان مےڪنـــے خداونـــد دوست ندارد از نعمت هایـــش برخوردار شوے؟!
در حالــــے ڪه خداونــد نعمت هایش در روے زمیـــن را براے مؤمنانـــش قرار داده است."
عاص گفت:
"یا اميــر المؤمنیـــن!
اگر چنیــن است، چرا خــود از لبــاس هاے #ڪهنـــه و زبــــر و غذاهاے #ســـــاده استفاده مےڪنید؟"
#ادامه_دارد...
#کپی_ممنوعه😉
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
🏴 @aah3noghte🏴
@chaharrah_majazi
💔
#پنجشنبه_آخر_سال
دلت می ماند که دلگیر شود از نبودن آنهایی که دوستشان داری. یا خوشحال شود از بی تابی بهاری که می خواهد بار دیگر همه رستنی های سبز رنگش را به تو هدیه کند!
مبهوت و سرگردان می مانی از این کنتراست بزرگ معنوی خالق بی همتا، همان کنتراستی که در حکمت خداوندی ریشه دارد،
همانی که بارها و بارها از کودکی برایمان قصه گفتند: #یکی_بود_یکی_نبود
آرامستان ها پر است از: #حمد و #سوره_هایی که بر زبان می رانیم ،
پر است از حسرت هایی که برای نبودن عزیزی کشیده می شود و به حرمت حکمت خداوند با گفتن: #هر_چه_حکمت_اوست
فرو می نشیند..
حالا که بوی عید سبزتر از سبزه هایی که مادر از یکماه پیش سبزشان کرده، به مشام می رسد،
انگار دلمان خیلی بیشتر می گیرد از نبودن هایی که به بودنشان عادت داشتیم!😔
دلمان می گیرد برای آنها که خاک را در #آغوش دارند و انگار به هر رستی و سبزه ای نزدیکترند!
#آخرین_پنجشبه_سال دلت برای مادرت تنگ میشود، برای پدرت؟ برای فرزندت؟!
حق داری #دل_تنگ باشی!
حق داری دل تنگی ات را با اشکی از چهره فرو بنشانی!
و خودت را به قدرت وصف نشدنی رویا بسپاری و به یاد همه خاطراتت با اویی که امسال عید در کنارت #نیست؛
#لبخــنــد_بـــزنـــی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
#کپےبدونتغییردرعکس