(اَلسّلامُ عَلَیكِ یا فاطِمةالزهراء)
#سلالهی_رحمت
آیا تو ای سلالهی رحمت! چه آیتی
کِه دختر رسولی و ، مام امامتی ؟
از فرش تا به عرش تورا گفتگو کنند
ای کوثری که همسر شاه ولایتی!...
ای ماهِ شبفروزِ دل و دیدهی نبی
کِه رشک اخترانی و برج سعادتی
ای اسوهی عِفاف و شرافت که در جهان
اسطورهی وفا و حیا و نجابتی ـ
مام جهان ز زادن تو غَرّه بر خود است
ای قامتت بلند ز عفت... ، قیامتی!!!
بر مادران، تو مرجع و بر بانوان، دلیل
چون مظهر شکوهی و ، مهد هدایتی
داری مقام «ام ابیها»یی از رسول (ص)
ای مادر پدر ! که تو او را حمایتی
ای غمگسار و یار علی که به روزگار
آیینهی تمام نمای صلابتی
میلاد توست زینت «روز زن» از شرف
چون مظهر مَحبت و مِهر و کرامتی
شد «روز مادر» از تو پرآوازه تا ابد
ای مادری ، که نادرهی استقامتی!
ای نوبهار حُسن و ملاحت! که در جهان
«زیباترین شکوفهی باغ رسالتی» ۱
«لولاك» را به وصف تو فرموده کردگار
ای کوثری! که معنی قرآن و عترتی
مدیون توست آنکه ندانست قدر تو
ای مظهر وداد، که نصّ مروّتی!
گویم هرآنچه را به مدیحت چو قطرهای ست
از بحر بیکران که فزون از عبارتی!
(ساقی) چگونه وصف تو گوید درین غزل
ای راز سر به مُهر خدا ، بی نهایتی!!!...
این بس مقام تو که ز دادار لایزال
بر شیعیان، شفیعهی روز قیامتی .
سید محمدرضا شمس (ساقی)
1402/10/06
#شمس_ساقی
eitaa.com/shamssaghi
۱ ـ استاد مجاهدی
(مجلس رندان)
درآن محفل که بوی خدعه و تزویر میآید
یقیناً مَعرفت، در آن مکان، کم گیر میآید
نمیدانم چرا هرجا که حرفی از خدا باشد
به چشمم چهرههایی مملو از تزویر میآید
مکش بالا خودت را با تزاویر و ریاکاری
که فوّاره پس از بالانشینی، زیر میآید
مباش اهل خرافات و مپو راه خطا هرگز...
که کفر از راهِ جهل و غفلت بیپیر میآید
برو در مجلس رندان نشین که پیر آن مجلس
مبرّا از خرافات است و با تدبیر میآید
مکن تکفیرم و بر من مگیری خرده ای واعظ
که عارف چون بوَد آگاه، با تفسیر میآید
به گوشم میرسد آوای غم هر لحظه امروزه
«که از هر سو صدای شیون زنجیر میآید» ۱
چنان غم، خانه کرده در دل از بیداد گردون که
نفس، از سینه بیرون، با تب تأخیر میآید
مشو اغفال دشمن گرچه خود را دوست میخواند
چنان که گرگ، در صحرا پی نخجیر میآید
جلا هرگز نمیگیرد دلی که غش در او باشد
به کار آهن و فولاد، کی اکسیر میآید ؟
چگونه میتوان دل را تسلّی داد وقتی که :
سخن بر گوشها، با نالهای دلگیر میآید ؟
چهسان فهمد غم و درد دل درماندهی نان را
کسی که از سرِ سفره، همیشه سیر میآید ؟
مَبندی دل به این دنیا که گر وقتت رسد، روزی
اجل، بر بردنت از غیب، همچون تیر میآید
طلب هرگز مکن مستی درین عالم ز بدمستان
که جام می فقط در دست (ساقی) گیر میآید
سید محمدرضا شمس (ساقی)
1402/10/07
#شمس_ساقی
eitaa.com/shamssaghi
۱ ـ استاد مجاهدی
(پاشو سردار...)
حاج قاسم! چهار سال گذشت
از عروجت به آسمان امروز
بر مزارت شکوفهها رویید
فصل سرما، ولی چو ماه تموز
دست گلچین که دست بیداد است
آمد از آستین به بیرون باز
کرد پرپر دوباره گل ها را
نه یکی بلکه صد شقایق ناز
پاشو از جا به احترام تمام
در بغل گیر، عاشقانت را
لاله ها را بگیر در آغوش
باز کن چتر سایهبانت را
پاشو سردار، سینهها خوناست
غم گرفتهست شهر کرمان را
لالهها را ببین به روی زمین
سرخ کردند قلب ایران را
پاشو سردار، وقت بیداریست
پاشو از جا و نغمهای سر کن!
گوشها تشنهی شنیدن توست
پاشو فکری به حال کشور کن!
گرگ های گرسنهی قدرت
تیز کردند چنگ و دندان را
پاشو سردار، با امید خدا
قطع کن دست نسل شیطان را
راه تو، راه رادمردان است
تو نبودی اسیر دیو هوس
ولی امروزه میزند پر و بال
جای شاهین به آسمان کرکس
نام تو میبرند با تزویر
که کند مشکلاتشان را حل
خون ملت چو آب مینوشند
مثل ضحاک، این قماش دغل
میچکد خون ز چنگ دیو ستم
گرچه گوید که کار دشمن هست
آنقَدر خورده است خون جوان
که ز خونخوارگی شده سرمست
پاشو سردار، دست دشمن را
تا همیشه، کن از وطن کوتاه
تا مبادا به خاک و خون بکشد
کشورت را ، ستمگر گمراه
پاشو سردار، شد فنا اسلام
اعتقادات، سست و بیجان است
ظلم، از بس که میکند بیداد
کشورت غرق کفر و عصیان است
پاشو سردار، وقت بیداریست
پاشو از جا و نغمهای سر کن!
گوشها تشنهی شنیدن توست
پاشو فکری به حال کشور کن!
سید محمدرضا شمس (ساقی)
#شمس_ساقی
eitaa.com/shamssaghi
#ریحانه_سلطانی_نژاد
این غنچــهی نورُسـته که میخندیده
گلچیـن فلک ، ز شـاخـه ، او را چیـده
با کاپشن صـورتـی این غنچــهی نــاز
چون لاله به خون سرخ خود غلتـیده.
سید محمدرضا شمس (ساقی)
#شمس_ساقی
eitaa.com/shamssaghi
(به استاد مجاهدی گرانمایه)
امروز، اگر دیده در انظار شدیم
از پـرتـو روی تو ، پدیدار شدیم
بودیم همه به خـواب غفلـت اما
در "انجمن محیط" بیدار شدیم
سید محمدرضا شمس (ساقی)
#شمس_ساقی
@shamssaghi